چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن است که با اتکا به روش کیفی، کار افراد داوطلب در حوزه کودکان کارو خیابان در شهر تهران را شناسایی و علل جامعه شناختی، شرایط فرهنگی و باورهای سوق دهنده افراد به کار داوطلبانه در سمن های حامی کودکان کار و خیابان را بررسی نماید. عمل این افراد، ضمن اینکه برای نوع کار مراکز غیردولتی، حیاتی است، برای دولت ها نیز از جذابیت برخوردار است. ازین رو، کنکاش در اهداف، مقاصد آشکار و نهان، کارایی و عملکرد نیروهای داوطلب، پیشینه فرهنگی، آرمانهای ذهنی، علل اقبالشان به کودکان کار و نحوه انتخاب خیریه می تواند به روشن شدن علل جلب افراد به کار داوطلبانه در سمن و بهره گیری از سرمایه انسانی و فرهنگی ایشان منجر شود، ضمن اینکه سطح و علل مشارکت اجتماعی را روشن خواهد ساخت. روش: این مطالعه با اتکا به روش نظریه بنیانی(گرندد تئوری)در نظر دارد به تحلیلی جامعه شناختی از چرایی روی آوردن افراد به کار بدون دریافت دستمزد در مراکز خیریه حامی کودکان کار و خیابان بپردازد. یافته ها: تعداد 1761 کد به دست آمد که در نهایت به 57 مقوله تقلیل پیدا کرد. مقوله های اصلی ساخته شده در این پژوهش عبارتند از: خلق هویتی تازه- پذیرش اجتماعی- پاسخ به دغدغه مندی اجتماعی- کارآمدی و مفید بودن- جبران کاستی دولت- عضویت داوطلبانه. بحث و نتیجه گیری: بر اساس مطالعات، مصاحبه های صورت گرفته و با اتکا به روش پژوهش مدل پارادایمی "داوطلبی" ارایه شد. مقوله اصلی نیز با عنوان "خلق هویتی تازه" شناسایی گردید.