چکیده: (2629 مشاهده)
مقدمه: جنسیت بهمثابه پایهایترین رکن هویت افراد در کلیه مناسبات اجتماعی و سیاستگذاری دارای اهمیت است و تحلیل سیاستها از این منظر در شناسایی کاستیهای موجود در این حوزه راهگشا است.
روش: روش مورداستفاده در این تحقیق تحلیل محتوای کیفی و رویکرد موردنظر، تحلیل جنسیتی بوده است. بدین منظور اسناد و مصوبات نهادهای اصلی سیاستگذار در حوزه زنان و تأمین اجتماعی تحلیل محتوای کیفی شد و با 10 نفر از متخصصان حوزه تأمین اجتماعی و مسئولین مرتبط با حوزه زنان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد.
یافتهها: الگوهای مختلفی در سیاستهای حوزه تأمین اجتماعی زنان مدنظر سیاستگذار بوده است و الگوی غالب سیاستگذاری تأمین اجتماعی در کلیت سیاستهای مربوط به زنان، الگوی شهروندی تبعی (مرد نانآور و زن خانهدار) است. این الگو ضمن تقویت رویکرد حمایتی نظام تأمین اجتماعی و افزایش هزینههای آن با مطالبات و تحولات جامعه همخوان نیست. سیاستگذار در قوانین اصلی این حوزه الگوی دو نانآور (نانآور فراگیر) را مدنظر داشته است اما از منظر شمولیت درصد پایینی از زنان را در برمیگیرد. الگوی مراقب برابر و شغلانگاری خانهداری نیز بخصوص در دو دهه اخیر موردنظر سیاستگذار بوده اما با مشکلاتی از حیث اجرا مواجه بودهاند. الگوی وظایف مراقبتی عام (دو مراقب) نیز در حد توصیه و اتخاذ سیاستهای محدودی همچون مرخصی پدرانه در پنجساله اخیر موردنظر سیاستگذار بوده است اما این سیاست در جهت تشویق فرزندآوری مدنظر سیاستگذار بوده است؛ بنابراین، سیاستهای کلان جنسیتی -علیرغم رویکرد تشابهمحورانه قوانین خاص این حوزه- تأثیرات بیشتری بر وضعیت کلی نظام تأمین اجتماعی داشتهاند.
بحث: تدوین سیاستها بر مبنای زمینه و تحولات جامعه و وفاق در رویکرد جنسیتی حاکم بر فضای سیاستگذاری، میتواند در رفع تناقضات موجود در سیاستگذاری این حوزه کمک کند.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
نظام بیمه و تامین اجتماعی دریافت: 1398/11/28 | پذیرش: 1399/10/16 | انتشار: 1400/1/14
ارسال پیام به نویسنده مسئول