مقدمه: آزار جنسی یکی از انواع خشونت علیه زنان می باشد که شامل طیفی از حرکات، رفتار و اعمال جنسی نامطلوب، مانند نگاه های هیز تا تجاوز جنسی، است. در تحقیق حاضر میزان تجربه انواع آزار جنسی (کلامی، غیرکلامی و جسمی) و عوامل زمینه ای (اجتماعی و اقتصادی) مؤثر بر آن در میان زنان بررسی شده است.
روش: روش تحقیق پیمایشی و ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. نمونه آماری تحقیق 350 نفر از زنان 50- 25 ساله ساکن شهر ساری مرکز استان مازندران بوده اند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحلهای تصادفی انتخاب گردیدند.
یافتهها: آزار غیرکلامی توسط تمامی زنان، آزار جسمی توسط بیش از 95% زنان و آزار کلامی توسط حدود 90% زنان تجربه شده است. آزمون فرضیات نیز نشان داد که میزان آزار جنسی از نوع کلامی و غیرکلامی در بین زنان دارای مدارک تحصیلی و وضعیت تاهل مختلف، و نیز تجربه آزار کلامی بین زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معنی دار مشاهده شده است. در ضمن، با کاهش سن و تعداد فرزندان زنان (یعنی جوانتر بودن زنان) میزان تجربه آزار جنسی در هر سه شکل (کلامی، غیرکلامی و جسمی) بیشتر است.
بحث: ویژگیهای قربانیان به خصوص جوانی آنها و حضور بیشتر آنها در اماکن عمومی (با توجه به متغیر تحصیلات و وضعیت اشتغال) می تواند احتمال تجربه آزار جنسی را از سوی زنان افزایش دهد. بنابراین، زنان با هر ویژگی اجتماعی و اقتصادی در معرض آزار جنسی قرار دارند، لذا تجربه این ناهنجاری اجتماعی برای این گروه متاثر از متغیر جنسیت است که ریشه در نابرابریهای جنسیتی دارد واین پدیده خودناشی ازنابرابریهای اجتماعی است که ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در هرجامعه در ایجاد، تداوم و بقای آن نقش اساسی دارند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |