مقدمه
: یکی از جنجالبرانگیزترین سیاستهای اقتصادی در سالهای پس از جنگ دوم جهانی و بهویژه از دهه 1970 میلادی به بعد پرداخت یارانه و تبعات آن بوده است. شعار حذف یا به اصطلاح هدفمندسازی یارانهها که در دولت نهم مطرح شد، پس از یک وقفه نسبتاً طولانی در دولت دهم مجدداً مطرح شد و پس از تصویب در مجلس هشتم هماکنون در حال اجراست. این مقاله با توجه به اهمیت موضوع به بررسی هدفمندی یارانهها و آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن پرداخته است. اصلاح یارانهها، در بلندمدت و با فرض آماده بودن زیرساختهای لازم، حذف یارانهها ضروری است، اما با توجه به مدیریت اقتصادی فعلی اعمال سیاست مربوطه با دشوارهایی همراه بوده است. دولت اخیر (1390-1384)، ادعا میکند که از اواخر آذر(اوایل دیماه) 1389، سیاست مربوطه را به اجرا گذاشته و ادامه میدهد و بحث از موفقیت سیاست مربوطه میکند. این پژوهش ضمن دفاع از سیاست عمومی اصلاح یارانه، با توجه به ضعفهای اصل برنامه، فقدان زیرساختها و ابزارهای اطلاعرسانی اجرای برنامه را موفقیتآمیز نمیداند.
روش: در این تحقیق ضمن به کارگیری مطالعات کتابخانهای، از روش اقتصادسنجی و الگوی خود رگرسیون برداری بر اساس دادههای سری زمانی 1391-1353 استفاده میشود.
یافتهها: 1- ضریب جینی در ایران در دوره مورد مطالعه حول 55/0 - 35/0 بوده که نشان میدهد توزیع درآمد در ایران ناعادلانه است. 2- در شرایط تورم رکودی، تداوم بحران اقتصادی، نبود زیرساختهای لازم، نداشتن مدل اقتصادی و موارد مشابه، هدفمندی یارانهها وضعیت توزیع درآمد را نه تنها بهبود نخواهد داد بلکه حتی باعث میشود که طبقات محروم جامعه را تحت فشار قرار دهد و منجر به بدتر شدن وضعیت رفاهی آنها شود.
بحث: با فرض عدم آمادگی زیرساختها، سیاست هدفمندی یارانهها در بلندمدت باعث کاهش نابرابری میشود، اما این برنامه باوجود مدیریت اقتصادی دوره اخیر (1391-1384) باعث افزایش نابرابری میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |