مقدمه: مقاله حاضر به بررسی الگوها و تعیینکنندههای مرتبط با تمایلات فرزندآوری با تأکید بر ملاحظات مذهبی میپردازد. گرچه ملاحظات دینی و مذهبی در جامعه ما تأثیر قوی و مهمی بر زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی در ابعاد گوناگون ازجمله در زمینه تمایلات فرزندآوری دارند، اما مطالعات اندکی در این حوزه انجام گرفته است. این خلأ تحقیقات بهویژه در مطالعات تطبیقی بین دو گروه شیعی و سنی مذهب برجستهتر بهنظر میرسد. به همین منظور، این مقاله شواهد پژوهشی و تجربی مناسب برای شناخت برخی از مهمترین الگوها و تعیینکنندههای مرتبط با مناسبات بین تمایلات فرزندآوری و تعلقات مذهبی با تأکید بر بررسی تطبیقی گروههای شیعی و سنی مذهب را ارائه و مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
روش: مقاله حاضر مبتنی بر تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق را مردان و زنان 15 ساله و بالاتر نقاط شهری و روستایی شهرستانهای بجنورد و گنبدکاووس تشکیل میدهند. با استفاده از روش کوکران و روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، مجموعاً تعداد 870 نفر بهعنوان جمعیت نمونه این تحقیق انتخاب شدهاند. هدف اصلی انتخاب دو جامعه آماری مختلف در این تحقیق نیز فراهم آوردن زمینههای مناسبتر برای برسی دقیقتر پرسشهای تحقیق است بدین معنا که گروههای مذهبی مورد مطالعه این تحقیق در دو جامعه برخوردار از شرایط اقتصادی اجتماعی کمابیش متفاوت زندگی میکنند. بنابراین، بررسی تطبیقی تمایلات فرزندآوری هر گروه مذهبی ساکن در دو جامعه آماری موردمطالعه نیز میتواند زمینههای مساعدی را برای بررسی دقیقتر این پرسش تحقیق فراهم آورد که آیا الگوهای مرتبط با تمایلات فرزندآوری تحت تأثیر شرایط اقتصادی اجتماعی گروههای مذهبی است یا اینکه اساساً ناشی از تعلقات مذهبی آنها است؟ پس از گردآوری دادههای موردنیاز این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه، از نرمافزار SPSS برای تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق استفاده شده است.
یافتهها: الگوی خانواده 2 فرزندی بهعنوان برجستهترین و قویترین تمایل فرزندآوری در بین هر دو گروه شیعی و سنی مذهب است. الگوهای کمابیش مشابهی در خصوص سایر شاخصهای مرتبط با فرزندآوری (مانند الگوهای ازدواج، سیاستهای افزایش موالید، ترجیح جنسیتی) مشاهده شده است. برعکس، الگوهای باروری ترجیحی "بیفرزندی" و "تکفرزندی" در نزد هیچیک از این دو گروه مذهبی چندان پذیرفتنی و شایع نیست. یافتههای تطبیقی نیز نشاندهنده نقش بهمراتب مهمتر متغیرهای جمعیتی مانند جنسیت و محل سکونت بر روی تمایلات فرزندآوری است.
بحث: گرچه تفاوتهای مهمی بین تمایلات فرزندآوری گروههای مذهبی وجود دارد، اما یافتههای تحقیق حاضر همسویی و همخوانی بیشتری با تئوری کافمن و اسکایربک دارد مبنی بر اینکه تعلقات دینی مذهبی همچون یک عنصر ثانوی در تبیین الگوهای فرزندآوری عمل میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |