دوره 25، شماره 98 - ( 7-1404 )                   جلد 25 شماره 98 صفحات 194-167 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rahimpoor S, Ghorbani A, Ounagh N. (2025). Relationship review social capital and cultural capital with Social apathy between the teachers of Lali city. refahj. 25(98), : 6 doi:10.32598/refahj.25.98.2380.3
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4420-fa.html
رحیم پور سیما، قربانی علیرضا، اونق ‌نازمحمد.(1404). بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بی‌تفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی رفاه اجتماعی 25 (98) :194-167 10.32598/refahj.25.98.2380.3

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4420-fa.html


متن کامل [PDF 668 kb]   (214 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (602 مشاهده)
متن کامل:   (44 مشاهده)
مقدمه
بیتفاوتی اجتماعی، یکی از مصادیق و تبعات گذار جوامع از صورت سنتی به شکل نوین است. اینگونه جوامع، بهعلاوه جوامعی که با تحولات سریع سیاسی اجتماعی مواجه میشوند، عموم افراد جامعه بیشتر مستعد پدیدارهای معرفتی منفی، همچون، انفعال و بیتفاوتی میشوند و این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه در حال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است و در این گذار تاریخی با حوادث و مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده و هست، مشهودتر به نظر میرسد (دادخواهتهرانی و همکاران، 2021).
برخی محققان ایرانی معتقدند جوامع موسوم به جهان سوم، نظیر ایران عموماً در شرایط آنومیک به سر میبرند و به تعبیر دورکیم، این وضعیت آنومیک اغلب در فرایند گذار شتابان از جامعه پیش مدرن به مدرن و درنتیجه جریانهای نوسازی پدید میآید؛ وضعیت پیچیدهای که با بیهنجاری و یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است. همچنین بررسیها و نظرسنجیهای انجامشده توسط مؤسسات تحقیقاتی مختلف نظیر گالوپ، نمایانگر این مطلب بوده است که بیتفاوتی بهعنوان یک ناکامی اخلاقی، مبنای مهمی برای فراهمکردن زمینههای انتقال افراد جامعه ازیکطرف طیف یعنی بیتفاوتی، بهطرف دیگر طیف یعنی ایجاد علاقه است (صباح و بهشتیفر، 2016).
 بیتفاوتی اجتماعی، بهعنوان نوعی مسئله اجتماعی شناخته میشود؛ همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوعدوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است. بیتفاوتی و ابعاد آن شامل بیتفاوتی در علاقهمندی، بیتفاوتی در رفتار، بیتفاوتی در رأیگیری بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی عنوان میشود که در فرهنگ بیشتر کشورهای دنیا در قالب یک مسئله اجتماعی شناختهشده و عمومیت پیدا کرده است.
کنارهگیری افراد و بیتوجهی آنها نسبت به محیط اطراف، دلسردی و بیگانگی نسبت به مسائل اجتماعی از موضوعاتی است که در محافل اجتماعی و سیاسی موردتوجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی بوده است؛ بهطوریکه بیتوجهی نسبت به این موارد بسترساز بیتفاوتی و نهایتاً احساس پوچی در بین افراد جامعه به حساب آمده است (نادری و همکاران، 2010).
بیتفاوتی اجتماعی محصول فردگرایی افراطی جهان مدرن است. بهزعم بیشتر نظریهپردازان، فردیت از موضوعات برجسته قرن حاضر است که در نوع نوین آن، تمام صور ارتباطات بشری سیر نزولی میپیماید. این نکته از آن روی اهمیت دارد که در معدودی از متون جامعهشناسی که از بیتفاوتی اجتماعی سخن راندهاند، غالباً از آن بهعنوان یکی از عوارض شهرنشینی در عصر مدرن و بهعنوان پدیدهای آسیبشناختی و بازدارنده در مسیر توسعه یاد شده است. مشارکت وسیع شهروندان در جامعه، امروز بهعنوان شرط مهمی در توسعهیافتگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خوانده میشود و در مقابل «بیتفاوتی اجتماعی»، در بسیاری از کشورهای صنعتی نیز موضوع مورد تأملی شناخته شده است که البته دلایل گوناگونی دارد (محسنی تبریزی، 2013).
 یکی از متغیرهایی که میتواند روی بیتفاوتی اجتماعی اثرگذار باشد سرمایه اجتماعی است و بهطورکلی به روابط بین افراد، اصطلاحاً شبکههای اجتماعی و قوانین اعتماد متقابل بین افراد اشاره میکند (فدور، 2019). بوردیو آن را از سایر انواع سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و نمادین متمایز میکند و برای آن خـصلتی سـاختاری و تعـاملاتی قائـل اسـت (بوردیو، 1986).
بوردیو سرمایه اجتماعی را مجموعهای از منابع بالقوه و بالفعلی میداند که درنتیجه داشتن شبکهای از روابط نسبتاً نهادینهشده از آشناییهای متقابل افراد به دست میآید (جوکار، 2021). سرمایه اجتماعی بوردیو بر پیامدهای چنین ارتباطاتی در سطح فردی متمرکز بود، اما کلمن اهمیت کارکردی سرمایه اجتماعی را برای نتایج گروههای کوچک مانند خانوادهها و همچنین جایگاه آن در ساختارهای اجتماعی آشکار کرد (راجرز و همکاران ، 2019).
سرمایه اجتماعی، یکی از مهمترین داراییهاست که از شاخصههای رشد و توسعه هر جامعهای به شمار میآید و از رهگذر این سرمایه حیاتی است که انسجام، اعتماد متقابل و حسن اطمینان و همبستگی در جامعه فراهم میشود و هرگونه کاهش در آن، منجر به کاهش مشارکتهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان میشود (صالحیامیری و امیرانتخابی، 2013، عذاریانی و همکاران، 2021، به نقل از قاسمی و همکاران، 2021).
 یکی دیگر از متغیرهایی که میتواند روی بیتفاوتی اجتماعی اثرگذار باشد سرمایه فرهنگی است. بوردیو همراه با سرمایه اقتصادی انواع دیگری از سرمایه را مطرح میکند که نقش مهمی در شکلگیری طبقات، گروههای اجتماعی و بازتولید اجتماعی دارد و واجد سویههای مادی است. ازجمله این سرمایهها، سرمایه فرهنگی است (توسلی و موسوی، 2005).
سه منبع عمده سرمایه فرهنگی ازنظر بوردیو عبارتند از: پرورش خانوادگی، آموزش رسمی و فرهنگ شغلی. تفاوت میزان سرمایه فرهنگی در افراد نیز ناشی از انباشت این نوع سرمایه در دارندگان است. بوردیو سرمایه فرهنگی را به سه شکل تقسیمبندی میکند: 1. تجسمیافته یا مجسم که ترتیبات دیرپای ذهن و بدن را شامل میشود، 2. عینیتیافته که بهصورت کالاهای فرهنگی چون تصاویر، کتب، کامپیوتر و هنر بروز میکند و 3. حالتی که از طریق مدارک واقعی و دیگر شواهد پایگاه فرهنگی بازنمایی میشود (حسینزاده، 2009).
 تحقیقات سالهای اخیر در مورد بیتفاوتی اجتماعی در ایران، نشان میدهد که در مواجهه با وضعیتهای اضطراری، نسبت نوعدوستی در جامعه شهری ایران 75/3 درصد و نسبت بیتفاوتی 24/7 بوده است (کلانتری و همکاران، 2007). برخی مطالعات حاکی از شیوع و تشدید بیتفاوتی اجتماعی در جامعه ایران بوده است. بهطوریکه نسبت به اتفاقات و مسائل مهم اجتماعی اطراف، بیتفاوت بودهاند. این موضوع موجب کمارزشی فعالیتهای اجتماعی و تمایل به پوچگرایی و شانه خالیکردن از مسئولیتها و وظایفی که نسبت به جامعه دارند، در بین آنان شده است (دادخواهتهرانی و همکاران، 2021).
علاوه بر آن، در جامعهای که بیتفاوتی اجتماعی افزایش یابد، دلسردی و بیاعتنایی و بیتفاوتی هر یک از اعضا یا گروههای جامعه، بر آثار بیگانگی اجتماعی، نارضایتی و عدم اعتماد نسبت به دیگران باعث ایجاد شکنندگی در ساختار اجتماعی خواهد شد. همین عوامل رفتهرفته، اعضای جامعه و خصوصاً نسل جدید را نسبت به همه فرآیندهای اجتماعی بدبین کرده و دچار بیماری ناامیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی بهدوراز هرگونه ارتباط اجتماعی خواهد کرد؛ بنابراین، بیتوجهی نسبت به ارتباطات فردی یا گروههای عناصر اجتماعی، عامل فروپاشی هر ساختار یا محیطی خواهد بود که در آن انسان بهعنوان یک عامل اثرگذار و دارای قدرت تصمیمگیری، بهحساب آورده نشود. سنجش بیتفاوتی اجتماعی و رابطه سرمایههای اجتماعی و فرهنگی با این پدیده منفی اجتماعی، در بین معلمان اهمیت ویژهای دارد و میبایست مورد تجزیهوتحلیل علمی قرار گیرد تا به رفع و حل یک معضل اجتماعی نامحسوس اما مهم و تعیینکننده بیانجامد.
 قلیچی و همکاران (2024) در بررسی رابطه مؤلفههای جامعهشناختی و بیتفاوتی اجتماعی دریافتند، نظام ارزشی، سبک زندگی و سرمایه اجتماعی بر بیتفاوتی اجتماعی شهروندان، نقش تعیینکنندهای داشته است. ملانیاجلودار و دادخواهتهرانی (2021) نشان دادند رابطه بین متغیرهای زمینهای جنسیت، قومیت و محل سکونت با بیتفاوتی اجتماعی معنادار نیست. همچنین برخی تحقیقات حاکی از افزایش بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان ایران است. رونقی (2022) نشان داد بیتفاوتی اجتماعی در قالبهای سازمانی در بین کارکنان آموزشوپرورش و معلمان در دهه اخیر افزایش معنیداری داشته است.
بارها مشاهده شده که معلمان بهویژه در شهرهای کوچک و شهرستانها، بارها از کنار اتفاقات و مسائل مهمی که اطرافشان میافتد بیتفاوت رد میشوند و شاید مشاهده برخی وقایع از سوی آنان باعث تشدید و شیوع هرچه بیشتر این بیتفاوتی اجتماعی باشد. ازجمله اینها میتوان به مشاهده حضور کمرنگ و ضعیف معلمان در انتخابات شورای صنفی معلمان و کمتوجهی نسبت به کارهای پژوهشی، تبعیض و بیعدالتی نسبت به ارزیابی علمی و انواع مسائل دیگر اشاره کرد. ممکن است مشاهده این موارد ذکرشده باعث ایجاد این طرز فکر در معلمان شود که آنها ارزشی برای دیگران و جامعه ندارند؛ یعنی بهنوعی دچار پوچگرایی شوند و از مسئولیتها و وظایفی که نسبت به جامعه دارند شانه خالی کنند.
درهرحال اگر بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان بهعنوان قشری که با آیندهسازان جامعه در ارتباط هستند، گسترش یابد، ممکن است که جامعه را با مسائلی همراه کند که این مسائل باعث ازدسترفتن نظم و انسجام اجتماعی خود آن جامعه شده و معضلی اجتماعی به بار آورد که عملاً قابل جبران نخواهد بود. با درنظرگرفتن خلأ موجود در مطالعات و پژوهشهای انجامشده در این زمینه، محققین درصدد بررسی پاسخ به این پرسش اساسی هستند: آیا بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی رابطه معناداری وجود دارد؟
پیشینه تجربی
رونقی (2022) در «بررسی رابطه گرایش مذهبی بهعنوان بخش مهمی از نظام فرهنگی در جامعه با بیتفاوتی اجتماعی و تفکر انتقادی در بین دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان» نشان داد که رابطهی معنادار بین میزان گرایش مذهبی دانشجویان با بیتفاوتی اجتماعی  و تفکر انتقادی دانشجویان بوده است. قلیچی و همکاران (2024) تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه مؤلفههای جامعهشناختی و بیتفاوتی اجتماعی با تأکید بر نقش میانجی هنر و دینداری در سبک زندگی شهر گرگان» انجام دادند.
میانگین بیتفاوتی اجتماعی شهروندان در حد متوسط رو به بالا بوده و میزان دینداری در حد بالا به دست آمد. بین مؤلفههای جامعهشناختی و دینداری رابطه معناداری با بیتفاوتی اجتماعی وجود داشت. دادخواهتهرانی و همکاران (2021) در «بررسی عوامل مؤثر بر بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاههای آزادشهر تهران» نشان داد بین بیگانگی اجتماعی، اثربخشی، تحلیل هزینه-پاداش، احساس محرومیت نسبی و میزان ادراک عدالت اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی بین دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. دادخواهتهرانی و همکاران (2021 الف) در «بررسی تأثیر متغیرهای زمینهای و جمعیتی بر میزان گرایش دانشجویان به بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاههای آزادشهر تهران» نشان دادند بین متغیرهای جنسیت، قومیت و محل سکونت با بیتفاوتی اجتماعی معنادار نیست.
مرادی و صفاریان (2019) در پژوهشی نشان دادند که میان گرایشهای دینی، میزان فردگرایی، میزان سلامت اجتماعی، میزان نشاط اجتماعی، میزان امید به آینده، وضعیت سنی و میزان تحصیلات با بیتفاوتی اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. عنبری و غلامیان (2016) در «تبیین جامعهشناختی عوامل مرتبط با بیتفاوتی اجتماعی» نشان دادند که بیتفاوتی اجتماعی بیش از آنکه به عوامل و متغیرهای فردی نسبت داده شود، تابعی از ادراکات و تفسیرهای اجتماعی افراد خاصه میزان اعتماد عمومی، رضایت اجتماعی، حس بیهنجاری در جامعه، تقدیرگرایی و احساس بیعدالتی بوده است.
نادری و همکاران (2010) در الگوی ساختاری رابطه بین بیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی، دریافتند رابطه معنیداری بین بیگانگی اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی وجود دارد.
صباح و بهشتیفر (2016) در «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و بیتفاوتی سازمانی کارکنان ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی کرمان» نشان دادند که بین سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن با بیتفاوتی سازمانی کارکنان رابطه آماری معکوس وجود دارد. همچنین با افزایش سرمایه اجتماعی، بیتفاوتی سازمانی کارکنان در ستاد کاهش پیدا میکند. زارعشاهآبادی و شهابسامانی (2016) نشان دادند که رابطه معنیداری بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با بیتفاوتی اجتماعی وجود دارد. بین اعتماد اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی، با دیگر ابعاد سرمایه اجتماعی یعنی مشارکت، انسجام و هنجارهای اجتماعی  رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.
قاضیزاده و کیانپور (2015) در «بررسی میزان بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان» نشان دادند میانگین بیتفاوتی اجتماعی در حد پایین است. بین متغیرهای زمینهای تحقیق شامل سن، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی با بیتفاوتی اجتماعی رابطه معنیداری پیدا نشد؛ اما میزان بیتفاوتی اجتماعی برحسب متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل به شکل معناداری متفاوت است. همچنین بیتفاوتی اجتماعی در بین افراد متأهل کمتر از افراد مجرد است. از بین متغیرهای اصلی پژوهش، بین مسئولیتپذیری اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی و نیز سرمایه اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی ارتباطات معنادار و معکوسی برقرار است.
کرتیز و همکاران (2021) در تحقیقشان نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی بیش از 50 درصد از دانشآموزان، بیتفاوتی معلمان است. تحقیق نشان داد که معلمان باید بیشتر به احساسات و نیازهای دانشآموزان توجه کنند و از رویکردی سازنده و همراهی با دانشآموزان استفاده کنند.
دیل و همکاران (2020) نشان دادند که معلمان بیشتر به دانشآموزانی که به اوضاع خانوادگی دچار مشکل هستند، بیتوجه هستند. تحقیق نشان داد که معلمان باید به دانشآموزانی که به مشکل خانوادگی برخورد کردهاند، بیشتر توجه کنند و ازنظر عاطفی و اجتماعی آنها را پشتیبانی کنند. دیوت (2020) در بررسی عوامل مؤثر بر بیتفاوتی اجتماعی و قلدری معلمان دریافتند که بیشترین میزان بیتفاوتی معلمان در کلاسهایی رخ میدهد که دانشآموزانی با سطح تحصیلات پایینتر حضور دارند. معلمان باید به دانشآموزان با سطح تحصیلات پایینتر بیشتر توجه کنند و به آنها کمک کنند تا در مسیر آموزشی خود پیشرفت کنند.
مانینگ (2014) در مقاله خود یعنی درگیری و مشارکت سیاسی در بزرگسالان به بررسی نگرانیهای اخیر در مورد بیتفاوتی جوانان و عدم مشارکت در سیاست پرداختند. عوامل زمینهساز در این مقاله بیتفاوتی سیاسی شامل انگیزش خشک لیبرالی به یک حزب سیاسی، نقش مهم دوستان و خانواده در پرورش و حفظ تعهدات سیاسی و همچنین احساس ذهنی ازخودبیگانگی، بیتوجهی، بدبینی و اثربخشی سیاسی کم بهعنوان معیارهای اجتماعی و روانی بر رفتار استدلال شده است.
پیشینه پژوهش حاکی از آن است که اگرچه مطالعات پیشین بهکرات به بررسی عوامل مؤثر بر بیتفاوتی اجتماعی پرداختهاند، اما دو شکاف عمده در این زمینه وجود دارد: اولاً تمرکز اصلی این تحقیقات بر جامعه عمومی یا دانشجویان بوده و مطالعات مرتبط با معلمان، عمدتاً بیتفاوتی آنان نسبت به دانشآموزان را بررسی کرده است، نه بیتفاوتی اجتماعی خود معلمان بهعنوان کنشگران اجتماعی. ثانیاً، متغیرهای تبیینی غالب در پیشینه، عواملی چون سرمایه اجتماعی، دینداری و بیگانگی بوده و نقش «سرمایه فرهنگی» مغفول مانده است؛ بنابراین، مزیت و نوآوری پژوهش حاضر در آن است که با تمرکز بر جامعه معلمان و واردکردن متغیر سرمایه فرهنگی بهعنوان عامل تأثیرگذار، درصدد تبیین این پدیده با چارچوبی تحلیلیتر و فرهنگیتر است.
چارچوب نظری
بوردیو سرمایه اجتماعی را موقعیت و شرایط افراد در گروه و رابطه‌‌ فرد در شبکههای اجتماعی تعریف میکند. سرمایه‌‌ اجتماعی حاصل جمع منابع واقعی یا بالقوهای است که از شبکهای با دوام از روابط کمابیش نهادینهشده آشنایی و شناخت متقابل، یا بهبیاندیگر، با عضویت در یک گروه به دست میآید. شبکهای که هریک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه‌‌ اجتماعی برخوردار میکند و آنان را مستحق اعتبار میکند.
به تمام عواید و منابعی که مجموعه افراد از قِبَل موقعیت اجتماعی و عضویت و ارتباط تنگاتنگ خود با شبکهها، نهادها و سازمانها به دست میآورند، سرمایه‌‌ اجتماعی اطلاق میشود. بهعبارتدیگر، سرمایه‌‌ اجتماعی منابعی است که افراد و گروهها از طریق ارتباطات و پیوند با یکدیگر میتوانند به دست آورند.
بوردیو سرمایه فرهنگی را در سه مؤلفه اصلی خلاصه میکند: اول، سرمایه فرهنگی تجسمیافته ، این سرمایه در ذهن و جسم افراد تجلی مییابد و بهصورت آمادگیهای پایدار (مانند سلیقه، دانش، مهارت) نمود پیدا میکند. ویژگی کلیدی آن غیرقابلانتقال بودن است؛ یعنی نمیتوان آن را مستقیماً از طریق خرید، هدیه یا مبادله به دست آورد و از طریق فرآیند یادگیری و درونیکردن در طول زمان حاصل میشود.
بوردیو این شکل را «سرمایه فرهنگی مولد» مینامد. دوم، سرمایه فرهنگی عینیتیافته ، این سرمایه در قالب کالاها و اشیای مادی فرهنگی مانند کتاب، نقاشی، ابزار و آثار هنری متجلی میشود. ویژگی بارز آن قابلانتقال بودن است (میتوان این کالاها را خرید و فروخت). این شکل از سرمایه دارای یک وجه اقتصادی (ارزش مادی) و یک وجه نمادین (ارزش فرهنگی) است. استفاده از آن مستلزم داشتن سرمایه فرهنگی تجسمیافته (مثلاً دانش برای درک یک اثر هنری) است. سوم، سرمایه فرهنگی نهادیشده ، این سرمایه به شکل مدارک و صلاحیتهای رسمی (مانند مدارک دانشگاهی) ظاهر میشود که توسط نهادهای مشروع (مانند دانشگاهها) اعطا میشود. کارکرد اصلی آن تبدیل سرمایه فرهنگی به سرمایه اقتصادی و اعطای پایگاه اجتماعی به دارنده آن به طرق معقول و رسمی است. این شکل از سرمایه بهعنوان پلی بین حوزه فرهنگ و اقتصاد عمل میکند و وابستگی شدیدی به سرمایه تجسمیافته (صلاحیت فرد) دارد (شارعپور و خوشفر، 2002).
 از طرفی، با بهرهگیری از نظریه بوردیو پیرامون سرمایه اجتماعی و فرهنگی میتوان گفت که سرمایه اجتماعی نوعی ویژگی تسهیلکنندگی در روابط اجتماعی دارد. وجود سرمایه اجتماعی در ساختارهای اجتماعی باعث میشود محیطی خلق شود که در آن امنیت اجتماعی بیشتری برقرار شود؛ بهنحویکه انسانها از آرامش برخوردار شده و در روابط تعاملی خود با دیگران با کمترین اصطکاک، تنشهای خود را برطرف کنند و بیتفاوتی آنان کاهش یابد (متولی، 2005).
لیپست معتقد است که بیتفاوتی سیاسی بازتابی از نارضایتی مردم از عدم موفقیت سیاسی در بررسی و حل مسائل جدید است. درنتیجه بیتفاوتی اجتماعی پاسخ و نتیجه عدم رضایت اجتماعی مردم از مسئولین است. لیپست اعتقاد دارد که در بروز پدیده بیتفاوتی ناآگاهی اجتماعی نیز نقش دارد. وی معتقد است که کارمندان عادی و مشاغل یدی فرصت ناچیزی برای کسب اطلاعات و آگاهی وسیع در اختیار دارند و زنان خانهدار نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند که میتواند میزان پایین رأی زنان و بیتفاوتی آنان را توجیه کند (صداقتیفرد، 2013).
چارچوب نظری موجود بر اساس نظریههای دورکیم، لیپست و بوردیو به شکل زیر ترسیم میشود:
 شکل 1: مدل نظری تحقیق

روش
پژوهش با روش کمی پیمایش انجام شده است. جامعه آماری شامل همه معلمان مقطع اول متوسطه شهر لالی بود که تعداد آنان در سال تحصیلی 1402-1401 برابر با 193 نفر بود. با توجه به محدودبودن جامعه آماری، از روش تمامشماری استفاده شد. با مراجعه حضوری به مدارس متوسطه اول، معلمان به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند.
ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه به شرح ذیل بود:
پرسشنامه سرمایه فرهنگی بوردیو: توسط شارعپور و همکاران ساخته شده که دارای 22 سؤال در سه مقیاس: 1. تجسمیافته یا سرمایه بدنی و فردی 2. عینی 3. نهادی است.
سرمایه اجتماعی بوردیو: توسط جعفری ساخته شده که دارای 18 گویه است که پنج بعد اعتماد، مشارکت، انسجام، امنیت و هنجارهای اجتماعی را موردبررسی قرار میدهد.
بیتفاوتی اجتماعی: پرسشنامه محققساخته که دارای 20 گویه است که چهار بعد بیتفاوتی اجتماعی نسبت به مشارکت اجتماعی، بیتفاوتی اجتماعی نسبت به فعالیتهای دگرخواهانه، بیتفاوتی سیاسی و بیتفاوتی اجتماعی نسبت به مسئولیتهای اجتماعی را موردبررسی قرار میدهد.
از اعتبار صوری مبتنی بر برآورد اعتبار پرسشنامه از استادان محترم گروه علوم اجتماعی دانشگاه و از ضریب آلفای کرونباخ برای برآورد ضریب پایایی پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل دادهها (آمار توصیفی و استنباطی) از نرمافزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است.
 جدول 1. پایایی مقیاسهای پرسشنامه


یافتهها
ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها نشان داد از مجموع 193 نفر، 5/56 درصد مرد و 5/43 زن، 7/49 درصد مجرد و به همین تعداد متأهل بودند. 2/21 درصد بین 30-20 سال، 2/63 درصد 40-30 و 5/15 درصد 50-40 سال، 7/19 درصد کمتر از پنج سال سابقه کار، 4/24 درصد 10-5، 3/22 درصد 15-10، 5/27 درصد 20-15 و 2/6 درصد بیش از 20 سال سابقه کار داشتند. یکی از روشهای تحلیل دادههای آماری، تحلیل مسیر است که بیشتر با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام میگیرد.

 
جدول 2. تأثیر مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیرهای مستقل بر بیتفاوتی اجتماعی معلمان


جدول 3. نتایج تحلیل چندمتغیره متغیرهای مستقل




بحث
پژوهش حاضر در پی بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی بوده است. یافتهها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. این نتیجه با یافتههای قلیچی و همکاران (2024)، دادخواهتهرانی و همکاران (2021) و قاضیزاده و کیانپور (2015) مبتنی بر تأیید رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی، همچنین با مانینگ (2014) مبنی تأیید رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی افراد نیز سازگاری دارد.
 بین سرمایه اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. یافته با مطالعه قلیچی و همکاران (2024) که رابطه بین سرمایه اجتماعی با بیتفاوتی اجتماعی در ایران، همچنین با دادخواهتهرانی و همکاران (2021) که دریافتند عوامل اجتماعی در انتقال حساسیت اجتماعی تأثیر بهسزایی دارند را نیز همسو است.
در تبیین نظری این دو فرضیه میتوان گفت، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به مجموعه مهارتها، دانشها، شبکههای ارتباطی و دیگر عواملی گفته میشود که فرد را برای برقراری ارتباطات اثربخش با دیگران و درک بهتر فرهنگ و تفکرات آنان قادر میکند. با توجه به این تعریف، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی معلمان میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیر بسزایی بر تعهد آنان به کار و ارتباطاتشان با دانشآموزان، همکاران و خانوادههای دانشآموزان داشته باشد.
 از یک سو، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی معلمان میتواند باعث بهبود توانایی آنان در برقراری ارتباطات مؤثر با دانشآموزان و خانوادههای آنان شود. ممکن است معلمانی که بهخوبی تفاوتهای فرهنگی و زبانی دانشآموزان را درک میکنند و توانایی برقراری ارتباطات مؤثر با آنان را دارند، بهترین بازدهی آموزشی را از هر دانشآموز بگیرند. این معلمان ممکن است بهترین راهکارها را برای حل مشکلات و ایجاد روابط مؤثر با دانشآموزان پیدا کنند. همچنین، سرمایه فرهنگی معلمان میتواند باعث شناخت بهتر دانشآموزان از فرهنگهای مختلف شود و همین موضوع میتواند باعث کاهش تعارضات فرهنگی و افزایش تعهد آنان به آموزشوپرورش شود.
 از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی معلمان ممکن است باعث افزایش تعهد آنان به کار شود. با داشتن ارتباطات قوی با دانشآموزان، خانوادههای آنان و همکاران، معلمان ممکن است احساس پشتیبانی و حمایت بیشتری داشته باشند و برای بهبود کیفیت آموزشوپرورش، بیشتر تلاش کنند. سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی میتواند باعث افزایش اعتماد و رضایت معلمان از شغلشان شود و این امر نیز میتواند به کاهش خستگی و استعدادهای معلمان در طول زمان کمک کند.
 بنابراین، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی معلمان میتواند باعث بهبود توانایی آنان در برقراری ارتباطات، شناخت بهتر فرهنگهای مختلف، کاهش تعارضات فرهنگی و افزایش تعهد و رضایت آنان از شغل شود. همچنین، این عوامل ممکن است بهبود بازدهی آموزشی دانشآموزان و کاهش خستگی و استعدادهای معلمان را نیز به همراه داشته و موجب کاهش بیتفاوتی اجتماعی آنان شود.
 دورکیم وجود آنومی یا بیهنجاری اجتماعی در یک جامعه را موجب آشفتگی و عدم انسجام جامعه میدانست که بیتفاوتی یکی از اثرات و نتایج حالت بیهنجاری در جامعه است. دورکیم از فردگرایی افراطی نیز هراسان بود و آن را محصول گسیختگی پیوند میان فرد و اجتماع میدانست و اعتقاد داشت فردگرایی افراطی موجبات شر را فراهم می‌‌کند. مرتون معتقد بود زمانی که در جامعه، هم اهداف و هم امکانات دستیابی به آنها مورد نفی واقع میشوند، افراد رفتارهای عزلتگزینی و یا بیتفاوتی را برمیگزینند که ناشی از نوعی بیهنجاری در جامعه است. تونیس همانند دورکیم اعتقاد داشت که فردگرایی در عصر جدید به انسان اجازه میدهد نسبت به دیگران یا کل سیستم اجتماعی بیتفاوت باشد. لیپست معتقد است بیتفاوتی سیاسی بازتابی از نارضایتی مردم از عدم موفقیت سیاسی در بررسی و حل مسائل جدید است.
 بین سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان شهر لالی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. نتایج قاضیزاده و کیانپور (2015) تأثیر سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی را تأیید کرد و با آن همخوانی دارد. سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی پیشبینیکننده منفی و معناداری برای بیتفاوتی اجتماعی معلمان شهر لالی است. نتیجه با یافتههای قلیچی و همکاران (2024)، دادخواهتهرانی و همکاران (2021) و قاضیزاده و کیانپور (2015) مبتنی بر تأیید رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی، همچنین با یافتههای مانینگ (2014) مبنی تأیید رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با بیتفاوتی اجتماعی افراد نیز سازگاری دارد.
 در تبیین نظری این دو فرضیه میتوان گفت که سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی معلمان شامل مهارتهای ارتباطی، شبکههای ارتباطی، درک فرهنگ و تفکرات دیگران، قدرت انگیزشی و موانع اجتماعی و فرهنگی است. این عوامل میتوانند تأثیر بسزایی بر تعهد، انگیزه و عملکرد معلمان داشته باشند. اگر سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی معلمان پایین باشد، این معلمان ممکن است دچار بیتفاوتی شوند و کیفیت آموزشوپرورش را کاهش دهند. بهعنوانمثال، اگر معلمان نتوانند برقراری ارتباطات مؤثر با دانشآموزان یا خانوادههای آنان را فراهم کنند، باعث کاهش تعهد آنان به شغل خود و کاهش بازدهی آموزشی میشود. همچنین، اگر معلمان نتوانند درک بهتری از فرهنگهای مختلف داشته باشند، ممکن است در تدریس مطالبی که در تضاد با فرهنگ دانشآموزان هستند، ناتوان باشند و باعث کاهش انگیزه و علاقه دانشآموزان به درس خود شوند. بهعلاوه، اگر معلمان نتوانند با مشکلات اجتماعی و فرهنگی دانشآموزان بهدرستی برخورد کنند، ممکن است این مشکلات به شکل بیشتری پایدار شوند و باعث کاهش تعهد معلمان به کار شود؛ بنابراین، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی معلمان میتواند بهعنوان یک پیشامد برای پایینآمدن بیتفاوتی آنان در اجرای وظایف آموزشی و پرورشی، پیشبینی شود.
 با استفاده از نظریه بوردیو پیرامون سرمایه اجتماعی و فرهنگی میتوان گفت سرمایهی اجتماعی نوعی ویژگی تسهیلکنندگی در روابط اجتماعی دارد. وجود سرمایه اجتماعی در ساختارهای اجتماعی باعث میشود محیطی خلق شود تا در آن امنیت اجتماعی بیشتری برقرار شود؛ بهنحویکه انسانها از آرامش برخوردار شده، در روابط تعاملی خود با دیگران با کمترین اصطکاک تنشهای خود را برطرف کنند و بیتفاوتی آنان کاهش یابد (متولی، 2005).
پیشنهادهای کاربردی: در تعیین و ارزیابی شایستگیهای اجتماعی و حرفهای معلمان عوامل مربوط به تواناییهای اجتماعی و فرهنگی آنان فارغ از جنسیت موردتوجه قرار گیرد. برای کاهش بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان جوانتر، از روشهایی مانند برگزاری آموزشهای مستمر، ایجاد فرصتهایی برای تقویت ارتباطات بین همکاران باتجربهتر و ایجاد محیط کاری مناسب استفاده کرد.
همچنین فرصتهای آموزشی برای به دست آوردن سرمایه فرهنگی بیشتر در معلمان ایجاد شود. ازجمله برگزاری دورههای آموزشی در مورد تفاوتهای فرهنگی و زبانی و تسهیل ادامه تحصیل معلمان و یا روشهای کسب مهارتهای جدید مانند زبانهای خارجی و غیره و همچنین استفاده از روشهای آموزشی متنوع و شناور، میتواند باعث افزایش سرمایه فرهنگی معلمان و کاهش بیتفاوتی اجتماعی شود. بعلاوه برنامههایی برای افزایش و تقویت سرمایه اجتماعی معلمان اجرا شود. تشکیل گروههای کاری، ایجاد فرصتهای مشارکت در تصمیمگیریهای کاری و ارتباط با همکاران دیگر، میتواند بهبود سرمایه اجتماعی و کاهش بیتفاوتی اجتماعی در بین معلمان را به دنبال داشته باشد. همچنین، فراهمکردن فضای مناسب برای تبادل اطلاعات، تجارب و نظرات معلمان، میتواند کاهش بیتفاوتی اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
ازنظر محدودیتها، ازآنجاییکه زمان توزیع پرسشنامهها در ماه اسفند و همزمان با تعطیلات پیش از عید نوروز بود، محققین با محدودیت زمانی مواجه بودند. از دیگر محدودیتهای این پژوهش، استفاده از روش تحلیل مسیر است که به دلیل عدم ارائه ضریب تعیین (R-square) در مقایسه با روشهای مدرنتر مانند مدلسازی معادله ساختاری (SEM)، از دقت تحلیلی کمتری برخوردار است. با توجه به اینکه این مطالعه به روش تمامشماری انجام شده است، استفاده از آزمونهای آماری و مقادیر p-value با این فرض صورت گرفت که جامعه پژوهش میتواند به عنوان نمایهای (نمونهای) از یک جامعه بزرگتر در نظر گرفته شود؛ بنابراین، تفسیر این مقادیر باید بااحتیاط انجام شود.
به عنوان پیشنهاد به محققان آتی، بایستی گفت که پژوهش با تکنیک پرسشنامه انجام شده و پیشنهاد میشود تحقیق در این زمینه با ابزارهای دیگری همچون مشاهده مشارکتی و مصاحبه ساختمند دنبال شود. بعلاوه پژوهشی در خصوص دلایل بیتفاوتی اجتماعی در بین همه شهروندان انجام شود. این تحقیق در یک جامعه محدود یعنی معلمان شهر لالی انجام شده و نتایج بهدستآمده برای ارائه راهحلهای نهایی و کاهش آثار آسیبهای اجتماعی ناشی از بیتفاوتی اجتماعی، کافی نیست.
ملاحظات اخلاقی
نویسندگان اصول اخلاقی را در انجام و انتشار این پژوهش علمی رعایت کردهاند و این موضوع مورد تأیید همه آنهاست.
تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.


منابع

Anbari, M. , & Gholamian, S. . (2016). Sociological explanation of the factors associated with Social apathy. Journal of Social Problems of Iran, 7(2), 133-159. https://doi.org/10.22059/ijsp.2016.63794 (In Persian)
Azariani, A. A., Khairy, H., & Azhdarizadeh, H. (2021). Analysis of the cultural policies of the Islamic Republic of Iran on the maintenance of social capital in Khuzestan Province. Iranian Social Development Studies, 13(2), 295-307. https://www.sid.ir/paper/950831/en (In Persian)
Bourdieu, P. (1986). The forms of capital. In handbook of theory and research for the sociology of education. In J. R. (Eds) (Ed.). New York: Greenwood Press.
Dadkhah Tehrani, L., Melania Joludar, Sh., Jalili, M. (2021). Social factors affecting social indifference among students, Fourth International Conference on Social Studies, Law and Popular Culture, Tehran. https://civilica.com/doc/1262742 (In Persian)
Dadkhah Tehrani, L., Melanyar Jellodar, Sh., Jalili, M. (2021a). Study of contextual and demographic variables on the tendency of students towards social indifference, Sixth National Conference on Humanities and Psychological Studies, Tehran. https://civilica.com/doc/1473842 (In Persian)
de Wet, Corene. (2020). Social media commenters’ understanding of the antecedents of teacher-targeted bullying. South African Journal of Education, 40(3): 1-11. https://doi.org/10.15700/saje.v40n3a1799
Fedor, C.G. (2019). Social capital and community development: Case study. Social Research Reports, 11(1), 65-77. https://www.ceeol.com/search/article-detail?id=755138
Ghafari, Gh & Ouangh, N.M. (2006). Social Capital and Quality of Life. Iranian Journal of Social Studies, 1(1), 159-199. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.20083653.1385.1.1.6.9 (In Persian)
Ghasizadeh, H & Kianpour, M. (2015). A Study of Social Apathy among Students (The Case of the University of Isfahan). Strategic Research on Social Problems, 4(1), 59-78. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.23221453.1394.4.1.5.3 (In Persian)
Ghasemi, H., Nikooye, M. and shiroyepoor, S. (2021). Strategies to build up social capital in Iran: The application of Future- oriented approach of Casual Layer Analysis. Iranian journal of management sciences, 16(63), 135-160. https://journal.iams.ir/article_362.html?lang=en  (In Persian)
Ghelichi, S. , Esmaeili, A. R. , Hassan Zadeh, I. , & Amir Ahmadi, R. . (2024). Investigating the Affiliation between Sociological Components and Social Indifference with Emphasis on the Mediating Role of Art and Religiosity in the Lifestyle of Gorgan City. lslamic Art Studies, 18(44), 377-390. https://doi.org/10.22034/ias.2020.250056.1362 (In Persian)
Hoseinzadeh, M. (2009). The Study of Relationship between Culutural Capital and Social Identity among Students of Tabriz University. National Studies Journal, 10(37), 49-73. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.1735059.1388.10.37.3.7 (In Persian)
Jokar, H. (2021). The Governmental Method of the Prophet (PBUH) in Managing Social Capital. Social Capital Management, 8(1), 123-149. https://doi.org/10.22059/jscm.2021.314301.2097 (In Persian)
Kreitz-Sandberg, S., & Lahelma, E. . (2021). Global Demands–Local Practices: Working towards Inclusion of Gender Equality in Teacher Education in Finland and Sweden. Nordic Journal of Comparative and International Education (NJCIE), 5(1), 50-68. https://doi.org/10.7577/njcie.4052
Kalantari, S., Adibi, M. و Rabbani, R., & Ahmadi, S. (2007). A study of indifference and altruism in Iranian urban society and its influencing factors, Journal of Daneshvar Behavior 5(1), 8: 27-36. https://journals.shahed.ac.ir/article_2595.html (In Persian)
Manning, N. (2014). The relational self and the political engagements of young adults. Journal of Sociology, 50(4), 486-500. https://doi.org/10.1177/1440783312467094
Mohseni-Tabrizi, A.R. (2013). Alienation as an Obstacle to Participation and National Development: Examining the Relationship between Alienation and Social and Political Participation. Research Letter, Cultural Research Quarterly, 1(1), 89-109. (In Persian)
Moradi, A. & Saffarian, M. (2019). The Survey of social factors related to social apathy Case study in Kermanshah. Journal of Economic & Developmental Sociology, 8(1), 158-189. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.23224371.1398.8.1.7.3 (In Persian)
Motawali, R. (2005). Theoretical Perspectives on Social Capital, Journal of Social Security Studies, 1: 137-138. (In Persian) https://www.sid.ir/paper/471697/fa
Naderi, H. , Bani Fatemeh, H. , & Hariri Akbari, M. . (2010). Structural Equations Modeling of Relationship between Alienation and Social Apathy. Ferdowsi University of Mashhad Journal of Social Sciences, 6(2), 29-61. (In Persian) https://doi.org/10.22067/jss.v0i0.8768
Rodgers, J., Valuev, A.V., Hswen, Y & Subramanian, S.V. (2019). Social capital and physical health: An updated review of the literature for 2007–2018. Social science & medicine, 236, 112360. https://doi.org/10.1016/j.socscimed.2019.112360
Ronaghi, M. (2022). Investigating the effect of cultural factors (religious orientation) on social indifference and critical thinking in educational institutions (Case study of student-teachers of Farhangian University of Isfahan). Socio-Cultural Strategy, 11(1), 207-235. https://doi.org/10.22034/scs.2022.148729 (In Persian)
Sabbah, F., & Beheshtifar, M. (2016). The Relationship between Social Capital and Organizational Indifference among the Central headquarters of Kerman University of Medical Sciences. Health_Based Research, 2(3), 289-298. URL: http://hbrj.kmu.ac.ir/article-1-87-en.html (In Persian)
Salehi-Amiri, S. R., & Amir-Entekhi, Sh. (2013). Strategies for promoting social capital in the country according to the twenty-year vision document of the system. Strategic, 22(1), 62-84. (In Persian)
Sharepour, M., & Khoshfar, Gh. (2002). The relationship between cultural capital and social identity of youth: a case study of Tehran. Social Sciences Letter, 20(0), -.133-147. https://jnoe.ut.ac.ir/article_10513.html?lang=fa (In Persian)
Sedaghati Fard, M. (2013) Social Indifference (Semantic Analysis, Theoretical Foundation, Aetiology), Isfahan: Behta Research Publish. (In Persian)
Tavassoli, Gh. A., Mousavi, M. (2005). The concept of capital in classical and modern theories with emphasis on social capital theories. Letter of Social Sciences, 26(26), 1-32. https://www.noormags.ir/view/en/articlepage/44428/ (In Persian)
Thiel, M. (2020). Governing indifference in social performance reporting: implications for responsible management education. The international journal of management education, 18(1), 100331. https://doi.org/10.1016/j.ijme.2019.100331
Zare-Shahabadi, A., & Shahab Samani, M. (2016). Investigating the relationship between social indifference and social capital: a case study of students at Isfahan and Yazd universities. Paper presented at the Second National Conference on Knowledge and Technology of Educational Sciences, Social Studies and Psychology of Iran, Tehran. (In Persian)

 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: سرمایه اجتماعی
دریافت: 1403/10/1 | پذیرش: 1404/6/23 | انتشار: 1404/7/12

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb