دوره 25، شماره 97 - ( 4-1404 )                   جلد 25 شماره 97 صفحات 166-135 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.KHUISF.REC.1403.134


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

akbari M, bahramipour M. (2025). The Effectiveness of Happy Children Strategy Training Skills, Social Internet, Independence and Sense of Beloneging of 10-12 Years Old Children. refahj. 25(97), : 5 doi:10.32598/refahj.25.97.4953.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4388-fa.html
اکبری معصومه، بهرامی پور منصوره. اثربخشی آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان 12-10 ساله رفاه اجتماعی 1404; 25 (97) :166-135 10.32598/refahj.25.97.4953.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4388-fa.html


متن کامل [PDF 636 kb]   (120 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (406 مشاهده)
متن کامل:   (56 مشاهده)
مقدمه
 ازآنجاکه کودکان سرمایهای برای جامعه محسوب میشوند سلامت و بهزیستی آنها نیازمند توجه جدی است (آیریزا و همکاران، 2022). اریکر (2009) نشان داد کودکان خوشبخت عموماً سالمتر، دارای یادگیری و سواد عاطفی بالاتر هستند. ازاینرو، دینر و همکاران مفهوم جدیدی از خوشبختی را معرفی کردند که به ارزیابی شناختی و عاطفی افراد نسبت به زندگیشان اشاره دارد و شامل واکنشهای عاطفی نسبت به رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در زندگی و همچنین قضاوت شناختی در رابطه با رضایت نسبت به جنبههای خاص است.
علاوه بر این استرنز (2019) خوشبختی را بهعنوان فرآیندی از پایین به بالا توصیف کرد که تابع موقعیتها و رویدادهایی در زندگی است که به تجربههای خوشایند و ناخوشایند کمک میکند.
ازجمله متغیرهایی که روی خوشبختی اثرگذار است برنامههای آموزشی مهارتهای والدگری است که عمدتاً بر بهبود مهارتهای فرزندپروری و اصلاح نگرش والدین نسبت به رفتارها با فرزندان قرار دارد (هاسلم و همکاران، 2016). بر اساس نظریه بامریند، شیوههای فرزندپروری والدین میتواند نقش مهمی در رشد و پرورش همهجانبه فرزندان داشته باشد (یان و همکاران، 2024).
در همین راستا آلفرد آدلر و رودلف درایکورس به استفاده از تکنیکهای دموکراتیک برای تربیت کودکان تأکید کردند (اطمینان، 2017)؛ زیرا آمیختن عشق و محبت با روش سنتی تربیت کودک، کارساز نیست، بلکه مهارتهای جدید که شامل شیوههای دموکراتیکاند در این امر میتواند تأثیرگذار باشد. در تکنیکهای دموکراتیک راههای درک کودکان به والدین آموخته میشود (خلقی و همکاران، 1398) و هر والدی میتواند با دنبالکردن گامهای مشخص و اجتناب از تکنیکهای رفتاری مانند تنبیه، پاداش و تقویت الگوهای ارتباطی به والد مؤثرتری تبدیل شود (مانسگر و گریفیث، 2019).
در همین راستا درایکورس (2018) بیان کرد که اهمیت آموزش والدین در راستای بهبود مهارتهای مقابلهای و توسعه علایق اجتماعی فرزندانشان با اهمیت است. درنهایت مهارتهای والدگری بهعنوان مجموعهای از رفتارها که تعاملات والد-کودک را در طی دامنهای گسترده از موقعیتها که کودک در آن در یک جو تعاملی تأثیرگذار موردتوجه قرار میگیرد توصیف میکند (کلارکسون و زیرل، 2018). در همین راستا بامریند سه ویژگی پذیرش و روابط نزدیک، مهارکردن و استقلالدادن را مطرح میکند و از تعامل این سه ویژگی چهار سبک والدگری مقتدرانه، مستبدانه، سهلگیرانه و بیکفایتی مشخص میشود (همجاه و همکاران ، 2020).
مطالعات نشان داد کودک با داشتن علاقه اجتماعی جایگاهی را در خانه، مدرسه و جهان پیدا میکند که تحتتأثیر آموزش والدین قرار دارد (وسیو و همکاران، 2023). ازاینرو علاقه اجتماعی میزان برآوردهشدن نیاز فرد به تعلقداشتن به شیوهای مثبت در جهت اهداف اجتماعی تعریف شد (تورنر، 2015).
مطالعات نشان داده است فردی که از علاقه اجتماعی بالا برخوردار است، دید مثبتی در مورد دیگران دارد و از خودباوری بالا و اعتماد و اطمینان به دیگران بهره میبرد (مالیک و مرواهه، 2022؛ تیواری و میشرا، 2022).
 در فرآیند رشد، کودکان با داشتن احساس استقلال میتوانند مهارتها، شایستگیها و اتکا به خود را برای عمل و تفکر مستقل کسب کنند و با کاهش تدریجی از وابستگی خویش به والدین به توانایی تصمیمگیری، حل مشکلات و مسئولیتپذیری در قبال اعمال خود دست یابند؛ زیرا کودکی که استقلال دارد، احساس میکند کنترل اقدامات و تصمیمات خود را دارد و میتواند به جهان خویش شکل دهد (ویر، 2023). از طرفی اگر والدین نسبت به مراحل گوناگون رشد کودک هوشیار باشند میتوانند در برانگیختن حس استقلال کودکانشان موفق شوند (لنجکار و همکاران، 2022).
به اعتقاد آدلر، انسان فقط در صورتی میتواند در اجتماع کارکرد، مشارکت و همکاری مناسبی داشته باشد که احساس کند به آن اجتماع تعلق دارد (آلن و همکاران، 2021) زیرا تعلق بهعنوان یک حالت مثبت درک میشود که کودکان نیاز دارند و میخواهند به آن دست یابند (مین و همکاران، 2021). ازاینرو حس تعلق به معنای کمک به فرد است تا بفهمد، خودش چه کسی است؟ جایگاهش در این زندگی کجاست؟ چه هدفی دارد و چگونه میتواند موفق شود؟ (استی آماند و همکاران، 2017).
وجود احساس تعلقکردن به خانواده، اطرافیان یا گروههای همسال هدفمند، میتواند احساس ارزشمندبودن و هدفداربودن را در فرزندان ایجاد کند. عزتنفس را رشد دهد و باعث تقویت حس مسئولیتپذیری و خودآگاهی و استقلال شود (پینتر، 2013).
درنهایت بر اساس دیدگاه آدلر و درایکورس، مهمترین نکته در تربیت کودک، فرایند صحیح تعامل میان والد و فرزند است و هدف راهبردهای کودکان خوشبخت کمک به والدین است تا بیاموزند در لحظه بدرفتاری چه کاری انجام دهند و ندهند (درایکورس و سولتس، 1995؛ اسکوفیلد و ویور، 2016). در طول دهههای اخیر توجه زیادی به ارزیابی اثربخشی برنامههای آموزشی مهارتهای والدگری شده است که بر بهبود مهارتهای فرزندپروری و استراتژیهای انضباطی و کاهش مشکلات رفتاری و اصلاح نگرش والدین نسبت به رفتارهای فرزندانشان است (هاسلم و همکاران، 2016).
 بنا بر آنچه بیان شد رویکرد آموزش کودکان خوشبخت باعث میشود که کودک در برخورد با موقعیتهای دشوار زندگی بهگونهای خلاق، سازنده، کارآمد، مسئول، همکاریکننده و شادمان عمل کند و به بزرگسالی تبدیل شود که توانایی مشارکت و سهیمشدن در خانواده و جامعه را دارد (اسماعیلینسب و همکاران، 2010).
این درمان با تأکید و توجه به نقش محیط خانواده بر رفتار ناسازگارانه فرزندان، شکلگیری اختلال رفتاری در خانواده، بر بهبود تعاملات فرزندان و والدین درون بافت خانواده تأکید دارد و معتقد است که تغییر در شیوه والدگری منجر به کاهش مشکلات رفتاری، ساماندهی مشکلات کارکرد اجرایی و بهبود تنظیم هیجان، علاقه اجتماعی و رفتار اجتماعی میشود (کریستین و پریمن، 2017).
در همین راستا پژوهشهای انجامشده توسط خلقی و همکاران (2018)، رستمی و همکاران (2018)، هاشمی ملکشاه (2016)، ایزو2 و همکاران (2022) بیانگر تأثیر راهبرد والدگری و آدلری بر کیفیت رابطه و بهبود تعاملات والدکودک است.پژوهشهای منصوری و همکاران (2022)، پورسید و همکاران (2015)، علیزاده و همکاران (2014)، بایوکو3 و همکاران (2024)، یو4 و همکاران (2022) بیانگر تأثیر شیوههای فرزندپروری بر عملکرد، علاقه و رفتارهای اجتماعی  است. همچنین پژوهش بنگتسسون و لاکوف بیانگر این موضوع است که چگونه کودکان در مراقبتهای پرستاری زندگی میکنند و احساس تعلق را در روابط خانوادگی متنوع زندگی روزمره خود تشکیل میدهند است.
با اینکه پژوهشهایی درباره تأثیر مهارتهای والدگری و فرزندپروری آدلر درایکوس بر والدین انجام شده است، اما پژوهشی که تأثیر آن بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان را بررسی کرده باشد یافت نشد.  همه تحقیقات انجامشده متمرکز بر مهارتهای اجتماعی کودکان، استرس والدگری مادران، والدین دارای کودکان بیشفعال، عملکرد و رفتار اجتماعی و ارتباط طولی بین رفتار اجتماعی، حمایت استقلال و حمایت عاطفی از والدین و همسالان بوده است.
ازآنجاییکه دوران پرتلاطم کودکی در این بازه سنی بهدرستی موردتوجه قرار نگرفته است خود این مسئله میتواند گویای خلأ دانشی در راستای توجه همزمان متغیرهای فوق با یکدیگر در بین این دسته از والدین باشد. بنابراین راهبرد کودکان خوشبخت(هاسلم و همکاران، 2016) میتواند بهعنوان درمانی کاربردی و نوین به ارائه تصویری آگاهانه از کودکان در رابطه با مهارتهای والدگری کمک کند. زیرا به نظر میرسد این راهبرد که بر پایه اصول یادگیری است به والدین میآموزد چگونه میتوانند تعامل مثبتتری با تعارضهای درونی و میزان رفتارهای منفی و با کودکان برقرار کنند.
درنهایت این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان مؤثر است؟
روش
روش مطالعه حاضر، نیمهآزمایشی و به شکل یک گروه آزمایش و کنترل با پیشآزمون-پسآزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه شامل والدین (مادران و پدران) دارای کودکان 12-10 ساله (به دلیل دسترسیپذیری پژوهشگر) مراجعهکننده به مراکز مشاوره در بازه زمانی بهار 1403 در شهر اصفهان بود. با در نظر گرفتن ملاکهای ورود بهصورت در دسترس از بین والدین بر اساس مطالعات زال و همکاران (2020) حداقل نمونه برای طرحهای نیمهآزمایشی بین 10-30 نفر است. در این مطالعه تعداد 40 نفر (پدر و مادر) انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر) گمارده شدند.
ملاکهای ورود: والدین دارای کودکان 10-12 سال و عدم استفاده از سایر آموزشهای روانشناختی بهطور همزمان.
ملاکهای خروج: غیبت بیش از دو جلسه و تمایلنداشتن به شرکت در جلسات.
سپس رعایت نکات اخلاقی و اهمیت و ضرورت پژوهش برای هر دو گروه شرح داده شد و فرم رضایتنامه شرکت در پژوهش به امضای همه آنها رسید. شایانذکر است که پژوهش دارای کد اخلاق با شناسه IR.IAU.KHUISF.REC.1403.134 است. همچنین گروه آزمایش جلسات آموزش کودکان خوشبخت اسکوفیلد و ویور (2016) را طی 10 جلسه 60 دقیقهای هفتهای یکبار (چهارشنبهها) دریافت و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد.
پروتکل حاضر، نخستین بار توسط پژوهشگر بر اساس راهبرد کودکان خوشبخت اسکوفیلد و ویور (2016) برگرفته از کتب، مقالات و پژوهشها زیر نظر استاد راهنما که متخصص کودک و نوجوان است به اجرا در آمد. سپس توسط پنج نفر از متخصصین حوزه کودک و نوجوان ازنظر ساختار، محتوای زمان و فرایند برنامه ارزیابی و با ضریب توافق 98/0 مورد تأیید قرار گرفت.
همچنین پژوهش حاضر از یکسو کور است و همه افراد حاضر از اینکه در چه گروهی قرارگرفتهاند اطلاعی نداشتهاند. با توجه به رعایت اصول اخلاقی، گروه کنترل در انتها سه جلسه آموزشی را دریافت کردند. درنهایت دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 26 به روش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شد. ابزار شامل پرسشنامههای زیر بود:
- پرسشنامه والدگری آلاباما (فرم والد): پرسشنامه فرزندپروری آلاباما توسط شلتون و همکاران (1996) تهیه شده است. این آزمون 42 سؤالی پنج حوزه فرزندپروری تنبیه بدنی، نظم و انضباط ناپایدار، نظارت ضعیف، درگیری و فرزندپروری مثبت که سه مؤلفه اول شامل فرزند پروری ناکارآمد و دو مؤلفه بعدی شامل فرزند پروری کارآمد میشود را میسنجد و بر اساس مقیاس لیکرتی از هرگز (1) تا همیشه (5) است. این پرسشنامه نمرهگذاری معکوس ندارد و برای به دست آوردن نمره کل تمام آیتمها جمع شد. ضمن اینکه آیتمهای 34, 36, 37, 39, 40, 41, 42 در هیچ یک از ابعاد فرزندپروری آلاباما قرار نمیگیرند. همسانی درونی برای مقیاسها از متوسط تا بالا بین دامنه 46/0 تا 80/0 توسط شلتون و همکاران (1996) بود. پایایی از طریق آزمون-پسآزمون در فاصله زمانی 3 سال 65/0 گزارش شد (مک ماهون و همکاران، 1997).
در پژوهش پورمودت و دهقان منشادی (2022) پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 80/0 به دست آمد. در پژوهش حاضر ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 62/0 و برای خردهمقیاسها بین دامنه 53/0 تا 79/0 به دست آمد.
- پرسشنامه علاقه اجتماعی کودکان: پرسشنامه علاقه اجتماعی کودکان توسط علیزاده و همکاران (2014) برای کودکان ایران با سن 4 تا 12 سال طراحی شد. این پرسشنامه دارای 63 سؤال و 4 مؤلفه عامل مسئولیتپذیری- انجام تکلیف، ارتباط با مردم و همدلی، جرئت و اطمینان و احساس برابری در مقابل احساس کهتری- برتری است. مقیاس پاسخگویی آن (کاملاً نادرست 5 تا کاملاً درست 1) است. دامنه امتیاز پرسشنامه بین 63 تا 315 بود. در پژوهش علیزاده و همکاران (2014) روایی محتوایی و صوری و ملاکی پرسشنامه مناسب ارزیابی شده است و ضریب آلفای کرونباخ بالای 7/0 بود. در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامه به روش ضریب آلفای کرونباخ 738/0 به دست آمد.
- پرسشنامه استقلال عاطفی: پرسشنامه استقلال عاطفی توسط استنبرگ وسیلوربرگ (1986) طراحی و دارای 16 سؤال و 4 مؤلفه عدم وابستگی، فردیت، غیرایدهآل بودن و درک والدین بر اساس مقیاس لیکرتی از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (5) بود. نسبت KMO توسط استنبرگ وسیلوربرگ (1986) برای مقیاس استقلال عاطفی برابر با 82/0 و مقدار آزمون کرویت بارتلت 62/2561 بود. همچنین پایایی پرسشنامه توسط سازندگان 78/0 و ضریب اعتبار عوامل این مقیاس به شیوه بازآزمایی به ترتیب برابر با 76/0، 64/0 و 61/0 بود. دامنه امتیاز پرسشنامه بین 16 تا 64 بود. همچنین نمرهگذاری شامل (خردهمقیاس) عامل فردیت: سؤالات شماره 1، 2، 3، 4 و 12. عامل عدم وابستگی: سؤالات 5، 6 و 7. عامل غیرایدهآل بودن والدین: سؤالات 8، 9، 10، 11 و 13. همچنین سؤالات 8، 9، 10، 11 و 13 بهصورت معکوس نمرهگذاری شده بود. در پژوهش مرتضوی و همکاران (2021)روایی محتوایی و صوری و ملاکی پرسشنامه مناسب ارزیابی شد. ضریب آلفای کرونباخ محاسبهشده بالای 7/0 برآورد شد. در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامه به روش ضریب آلفای کرونباخ 83/0 است.
- پرسشنامه پیوند خانوادگی (احساس تعلق): پرسشنامه پیوند خانوادگی توسط پارکر و همکاران (1979) ساخته و دارای 25 گویه و 2 خردهمقیاس مراقبت (12 سؤال) و حمایت افراطی (13 سؤال) است. نمرهگذاری پرسشنامه بهصورت «خیلی زیاد=3» تا «خیلی کم=0» است. سازندگان پایایی بازآزمایی سههفتهای را به میزان 76/0 برای مراقبت و 83/0 حمایت افراطی گزارش کردند. روایی آزمون برای مقیاس مراقبت 76/0 و برای محافظت 63/0 گزارش شد. آلفای کرونباخ مراقبت والدین 93/0، محافظت والدین 87/0 ذکر شد (پارکر و همکاران، 1979). اعتبار و پایایی (دامنه 72/0 تا 85/0) پرسشنامه در حد مطلوبی گزارش شد (بهزادی و همکاران، 2011). در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامه به روش ضریب آلفای کرونباخ 92/0 گزارش شد.
جدول 1: خلاصه جلسات آموزشی

 

یافتهها
فراوانی و درصد تحصیلات والدین با سطح آماره 726/2 و سطح معنیداری 226/0، همشیرداشتن و نداشتن با سطح آماره 86/7 و سطح معنیدارای 439/0، سن کودکان در نمونه برحسب عضویت گروهی، همچنین نتایج آزمون خیدو دومتغیره برای آزمون تفاوت فراوانی تحصیلات والدین همشیرداشتن و نداشتن، سن والد کودکان در دو گروه موردبررسی قرار گرفت (05/0<p). همچنین در گروه آزمایش 13 نفر (65 درصد) افراد نمونه مادر و 7 نفر (35 درصد) پدر بودهاند؛ درحالیکه در گروه کنترل 12 نفر (60 درصد) نمونه مادر و 8 نفر (40 درصد) پدر بودهاند. بر اساس آزمون خیدو بین تعداد افراد نمونه بر اساس جنسیت والدین در دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0<p). یافتهها نشان داد در گروه آموزش 7 نفر (35 درصد) لیسانس، 6 نفر (30 درصد) فوقدیپلم، 3 نفر (15 درصد) دیپلم، 3 نفر (15 درصد) فوقلیسانس و 1 نفر (5 درصد) پزشک بودند. همچنین در گروه کنترل 7 نفر (35 درصد) دیپلم؛4 نفر (20 درصد) فوقدیپلم، 5 نفر (25 درصد) لیسانس، 1 نفر (5 درصد) فوقلیسانس، 2 نفر (10 درصد) دکترا و 1 نفر (5 درصد) پزشک است. بر اساس آزمون خیدو بین تعداد افراد نمونه بر اساس تحصیلات والدین در دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0<p). همچنین در دو گروه آزمایش و کنترل بیشتر افراد نمونه همشیر داشتند 19 نفر (95 درصد) و تنها یک نفر بود که همشیر نداشت (5 درصد).
بر اساس آزمون خیدو بین تعداد افراد نمونه بر اساس همشیر در دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0<p) در گروه آزمایش میانگین سن کودک 25/11 و انحراف استاندارد آن 851/0 و در گروه کنترل میانگین سن کودک 80/10 و انحراف استاندارد آن 834/0 است. در گروه آزمایش میانگین سن والد 60/38 و انحراف استاندارد آن 286/5 و در گروه کنترل میانگین سن والد 25/38 و انحراف استاندارد آن 902/5 بود. بر اساس آزمون خیدو بین تعداد افراد نمونه بر اساس سن والدین و کودکان در دو گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0<p). یافتههای توصیفی نمرات متغیرهای پژوهش در جدول (2) آمد.
جدول 2: شاخصهای توصیفی متغیرها

نتایج شاخصهای توصیفی میانگین و انحراف معیار نشان داد که متغیرهای فرزندپروری کارآمد (فرزندپروری مثبت و درگیری)، نمرات علاقهمندی، استقلال و احساس تعلق در گروههای آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری در مراحل پسآزمون و پیگیری نسبت به پیشآزمون دارد.
جدول 3: نتایج تحلیل واریانس با اندازههای پسآزمون و پیگیری در دو گروه

 نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان در مراحل پژوهش بهطورکلی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0>p). همچنین تعامل اثر زمان و عضویت گروهی در مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان نیز معنیدار به دست آمد (001/0>p). بهعبارتدیگر تفاوت بین مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در کل نمونه پژوهش به ترتیب برابر با 976/0، 804/0، 643/0، 856/0 معنیدار است. همچنین تفاوت نمرات این متغیرها در سه مرحله از پژوهش در دو گروه معنیدار است.
میزان تفاوت گروهها در مراحل پژوهش که از طریق مجذور اِتا (η²) محاسبه شده است، نشان میدهد که به ترتیب 84.7 درصد از تغییرات در مهارت والدگری، 54.7 درصد از تغییرات در علاقه اجتماعی، 65.4 درصد از تغییرات در استقلال و 97.2 درصد از تغییرات در احساس تعلق کودکان ناشی از آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بوده است.
این مقادیر مجذور اِتا نشاندهنده اندازه اثر بزرگ مداخله است. بهعبارتدیگر، این ضرایب بیانگر آن است که مداخله آموزشی توانسته است به میزان قابلتوجهی واریانس متغیرهای وابسته را تبیین کند. بهویژه، بیشترین تأثیر مداخله بر احساس تعلق کودکان (97.2 درصد) و کمترین تأثیر بر علاقه اجتماعی (54.7 درصد) بوده است که هر دو از نظر آماری در سطح قابل قبولی قرار دارند. مقایسه میانگین نمرات مهارت والدگری کارآمد، ناکارآمد، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق در مراحل پژوهش در هر یک از گروههای مداخله با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی در جدول (4) ارائه شد.
جدول (4). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه میانگین نمرات در مراحل پژوهش در هر یک از گروههای مداخله

نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه میانگین نمرات مهارت والدگری کارآمد، ناکارآمد، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق در سه مرحله به تفکیک دو گروه در جدول (4) نشان داده است که تفاوت میانگین نمرات مهارت والدگری کارآمد، ناکارآمد، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق در مرحله پیشآزمون با پسآزمون و همچنین پیشآزمون با پیگیری در گروه آموزش راهبرد کودکان خوشبخت معنیدار است (001/0>p). اما تفاوت میانگین نمرات پسآزمون و پیگیری در گروه آموزش راهبرد کودکان خوشبخت معنیدار به دست نیامده است (05/0<p).
در گروه کنترل نیز تفاوت هر سه مرحله پژوهش غیرمعنیدار است (05/0<p). بر این اساس میتوان گفت در اثرات درونگروهی در هر گروه آموزش راهبرد کودکان خوشبخت میانگین نمرات مهارت والدگری کارآمد، ناکارآمد، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به پیشآزمون افزایش داشته است و در مرحله پیگیری نسبت به پسآزمون نیز نمرات ثبات نشان میدهند.
بحث
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان انجام شد. نتایج نشان داد آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری مؤثر است که با یافتههای خلقی و همکاران (2018 رستمی و همکاران (2018)، هاشمیملکشاه (2016) و ایزو و همکاران (2022) همسو است.
یکی از اجزای مهم مدلهای سنتی و رایج والدگری، کنترل رفتاری است (اسپیتوون و همکاران، 2016). واژه کنترل رفتاری، معمولاً برای هر دو نوع رفتارهای والدگری مطلوب (ارائه راهنمایی و ایجاد ساختار) و نیز رفتارهای والدینی منفی (ایجاد فشار، سلطهگری و تنبیه) استفاده میشود (اسپیتوون و همکاران، 2016). این بدیهی است که راهبردهای کودکان خوشبخت بر بعد مثبت تأکید دارند. ازاینرو بر اساس مدل والدگری کنترل رفتاری میتوان اذعان کرد که این درمان با تأکید و توجه به نقش محیط خانواده بر رفتار ناسازگارانه فرزندان، شکلگیری اختلال رفتاری در خانواده، بر بهبود تعاملات فرزندان و والدین درون بافت خانواده تأکید دارد و معتقد است که تغییر در شیوه والدگری منجر به کاهش مشکلات رفتاری، ساماندهی مشکلات کارکرد اجرایی و بهبود تنظیم هیجان، علاقه اجتماعی و رفتار اجتماعی میشود (کریستین و پریمن، 2017).
در نگاهی دیگر در تبیین این نتایج میتوان گفت که با ارائه آموزشهایی همچون معرفی راهبردهای تربیت کودکان خوشبخت در جلسه دوم و مهارت والدگری موفق با استفاده از راهبردهای تربیت کودکان خوشبخت در جلسه سوم با هدف استفاده از پیامدهای طبیعی به جای تنبیه و کنارگذاشتن انتقاد و عدمتغییر برنامه روزانه، تفاوت توجه صحیح به کودک با توجه بیشازحد، توجه به اهداف اشتباه کودک بر رابطه والد و کودک تأکید شده و این نکته که ممکن است اعمال و خلقوخوی والدین، رفتار کودک را تحتتأثیر قرار دهد موردتوجه قرار میگیرد.
این برنامه والدین را ترغیب کرد که هدفهای بدرفتاری فرزندان خود را بشناسند؛ به روشهای فرزندپروری خود توجه کنند؛ به فرزندان خود احترام گذاشته و به او اعتماد کنند؛ قوانینی برای رفتار تعیین کنند و به کودکان خود حق انتخاب دهند.
نتایج نشان داد آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر علاقه اجتماعی کودکان مؤثر است که با یافتههای منصوری و همکاران (2022)، پورسید و همکاران (2015)، علیزاده و همکاران (2014)، بایوکو و همکاران (2024) و یو و همکاران (2022) همسو است. تحقیقات اولیه درزمینه فرزندپروری و رشد کودک نشان داد والدینی که فرزندان خود را با پرورش مناسب، استقلال و کنترل صحیح فرزندان  تأمین میکنند، کودکانی دارند که به نظر میرسد از مهارت بالاتری برخوردار هستند و از نظر اجتماعی رشد و مهارت بهتری دارند (اسپرا، 2005).
ازاینرو در رویکرد راهبرد کودکان خوشبخت اعضای خانواده یاد میگیرند از بودن کنار هم لذت ببرند؛ با هم مشارکت کنند؛ به یکدیگر عشق بورزند و احترام بگذارند و هر کدام میآموزند که چطور به دیگری دلگرمی دهند (امیری، 2016). بنابراین افراد بر مبنای منِ خلاق و علاقه اجتماعی شیوه خاص زندگی خود را پیریزی میکنند و در این مسیر از طریق هدفهای تخیلی به سوی یک هدف خودگزیده حرکت کرده و سبک زندگی بامعنا برای خود میآفرینند. همچنین از طریق کاوش و برملاکردن اهداف اشتباه و فرضهای و غلط باورهای محدودکننده که خود منجر به رفتارهای مبتنی بر شکست میشود را اصلاح میکنند (کریستین و پریمن، 2017).
بنابراین در تبیین یافته میتوان بیان داشت در جلسه چهارم به پرورش علاقه اجتماعی پرداخته شد که در آن هدف کنارکشیدن خود از نزاع قدرت، کشمکش و دعوای بچهها، عملکردن به جای حرفزدن، کیشنکردن پشهها، رشددادن روحیه همکاری و تعاون در کودک، علاقه اجتماعی معیار سلامت و ضعف روانی، عضو مفید و مؤثربودن در اجتماع بود.
ازاینرو ازآنجاکه آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر پایه اصول یادگیری اجتماعی بنانهاده شده است به والدین از طریق آموزش میآموزد که چگونه میتوانند تعامل مثبتتری با کودکان برقرار کرده و میزان رفتارهای منفی و تعارضهای درونی را کاهش دهند. در همین راستا با تأکید بر برگزاری جلسات خانوادگی که در جلسه هشتم بیان شد اهمیت توجه به اینکه کنار هم باشند و لذت ببرند دوچندان شد.
نتایج نشان داد آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر استقلال کودکان مؤثر است. نتایج با یافتههای ون میگن و همکاران (2024)، ویر (2023) همسو است. وقتی والدین نشان میدهند که خودشان مشکلات و نگرانیهای خود را بهطور مستقل حل میکنند و احساسات خود را بهخوبی مدیریت میکنند، کودکان نمونهای از استقلال عاطفی را در والدین خود میبینند و این باعث میشود که آنها نیز به استقلال عاطفی دست یابند (پارک و لو، 2016).
به بیانی دیگر بر اساس نظریات دلبستگی بالبی (1973) والدینی که خود را متعهد به فرزندپروری مبتنی بر دلبستگی میکنند ممکن است با چالش جداکردن فرزندان خود از این رویکرد مواجه شوند و این روش ممکن است باعث وابستگی بیشازحد کودک به والدین شود و استقلال او را به تأخیر بیندازد.
ازاینرو در تبیین یافته میتوان گفت آموزش والدین موجب تغییر نگرش والدین نسبت به نحوه برخورد با کودک خود و درنتیجه یادگیری رفتارهای جدید و تغییر رفتار والدین با کودکان و درنتیجه افزایش استقلال کودکان میشود؛ زیرا تشویق والدین به مشاهده و ردیابی رفتارهای کودکانشان با هدف تغییر رفتار کودک و آموزش راهبردهایی مانند تکنیک پرسیدن، گفتن، انجامدادن و غیره به والدین برای یاددهی رفتارها و مهارتهای جدید همچون تقویت استقلال در برنامه آموزش کودکان خوشبخت موجب شد که والدین بدون آنکه به اعتمادبهنفس فرزندان خود خدشهای وارد کنند یا سبب ایجاد و افزایش گناه در آنها شوند به آنها یاد دهند که به مسائل خود بیندیشند؛ راهحلهای مختلفی برای آن بیابند و با انتخاب بهترین راهحل به حل مسائل خود مبادرت ورزند (ویر، 2023).
درنهایت در جلسات پنجم با محوریت برانگیختن احساس استقلال و جلسه هفتم شخصیت مستقل کودک از والد برگزار شد که با آموزشهای داده شده والدین توانستند به حفظ استقلال کودکان کمک کنند.
نتایج نشان داد آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر احساس تعلق مؤثر است که با یافته بنگتسسون و لاکوف همسو است. در تبیین این یافته میتوان به نظریه فرایندهای شناختی و انگیزشی که شامل ارضای نیازها، ارائه مشوقها و شکلگیری باورها اشاره کرد که والدین برای فرزندان تسهیل و ایجاد میکنند (مزلو، 1993)؛ بنابراین اگر والدین درک نکند که کودک چگونه فکر میکند؟ و به چه روشی میتواند احساس تعلق کند؟ مشکلات بسیاری را به وجود خواهند آورد (صفارینیا و همکاران، 2016).
بنابراین راهبرد کودکان خوشبخت با تأکید بر دلگرمی و بهبود روابط باعث میشود تا افراد تواناییشان را برای پیشرفت عملشان افزایش دهند و به جای واکنش دفاعی درباره تجارب زندگی، از آنها استفاده کنند. بر این اساس والدین احساس خوشایندی داشته و برای حل مشکلاتشان هوشمندانهتر برنامهریزی کردند و تواناییهای خود را بهتر شناختند. همه این موارد میتواند بنا به تعریف احساس تعلق به معنای کمک به فرد تا بفهمد، خودش چه کسی است؟ جایگاهش در این زندگی کجاست؟ است (استی آماند و همکاران، 2017).
این پژوهش دارای محدودیتهایی همچون اجرای پژوهش روی والدین دارای کودکان 10-12 ساله بوده است؛ بنابراین قابلتعمیم به سایر گروههای جمعیتی نیست. همچنین عدم امکان نمونهگیری تصادفی، استفاده از ابزارهای خودگزارشدهی از دیگر محدودیتها است. ازاینرو پیشنهاد میشود پژوهش توسط دیگر پژوهشگران در بین والدین دارای کودکان در مقطع سنی دیگر اجرا شود و نتایج با یکدیگر مقایسه شود و همچنین استفاده از روشهای نمونهگیری تصادفی پیشنهاد میشود.
بر این اساس برنامه اختصاصی در راستای اثرات ناشی از بهبود مهارتهای والدگری از طریق راهبرد کودکان خوشبخت توسط متخصصین آموزش داده شود. با برگزاری دورههای گروهی برای والدین و تدوین بستههای آموزشی راهبرد کودکان خوشبخت زمینههای لازم برای بهبود آگاهی والدین توسط مشاورین فراهم شود و با توجه به ماهیت بسته آموزشی در پیادهسازی این بسته فقط به برگزاری دورههای آموزشی اکتفا نشود بلکه در موقعیتهای واقعی به شکل عملی بهصورت فردی نیز اجرا شود. درمجموع یافتههای این پژوهش نشان داد که آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق مؤثر است. ازاینرو لازم است بهطور ویژه متغیرهای فوق درزمینه بهبود شرایط کودکان 10-12 ساله موردتوجه محققین و پژوهشگران قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان: همه نویسندگان در تهیه مقاله مشارکت داشتهاند.
منابع مالی: برای این مقاله از شخص و یا سازمانی حمایت مالی دریافت نشده است
تعارض منافع: بنا بر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
پیروی از اصول اخلاقی پروژه: تمامی ملاحظات ازجمله شرط امانت، صداقت و نبود سرقت ادبی رعایت شده است.

 
منابع
Alizadeh, H.; Ismaili, K; and Sohaili, F. (2014). Psychometric properties (factorial structure and reliability) of social interest scale for Iranian children aged 4 to 12 years. Educational Measurement Quarterly, 5(19): 50-65. (In persian) https://doi.org/10.22054/jem.2015.3971
Allen, K., Gray, D. L. L., Baumeister, R. F., & Leary, M. R. (2021). The Need to Belong: a Deep Dive into the Origins, Implications, and Future of a Foundational Construct. Educational Psychology Review, 34(2), 1133–1156. DOI: https://doi.org/10.1007/s10648-021-09633-6
Amiri. M(2016). Effectiveness of Parent Behavioral Training on Hyperactivity/ Impulsivity and Rule-Breaking Behaviors in Children with ADHD (Hyperactivity-Impulsivity Domain Type). Quarterly Research in psychological health; 9 (4):90-101(In persian) http://rph.khu.ac.ir/article-1-2604-en.html
Ayriza, Y., Izzaty, R. E., Romadhani, R. K., Oktaviani, F., & Wicaksono, B. (2022). Exploring the meaning of happiness of middle childhood children. Children and Youth Services Review, 143, 106659. DOI:https://doi.org/10.1016/j.childyouth.2022.106659
Baiocco, R., Favini, A., Pistella, J., Carone, N., Speranza, A. M., & Lingiardi, V. (2024). Prosocial and externalizing behaviors in children raised by different-and same-gender parent families: new directions in parenting research. Frontiers in psychology, 14, 1325156. doi: https://doi.org/10.3389/fpsyg.2023.1325156
Behzadi, B., Sarvghad, S., Samani (2011). Confirmatory factor analysis on the Farsi version of the Parker Parental Attachment Scale. Psychological methods and models, 2(6), 81-98. (In persian) https://jpmm.marvdasht.iau.ir/article_849.html?lang=en
Bengtsson, T. T., & Luckow, S. T. (2020). Senses of belonging when living in foster care families: Insights from children’s video diaries. Childhood, 27(1), 106-119. https://doi.org/10.1177/0907568219881667
Bowlby, J. (1973). Attachment and Loss. Vol: II Separation, Anxiety and Anger. London: The Hogarth Press and the Institute of Psycho-Analysis. https://pep-web.org/browse/document/IPL.095.0001A
Clarkson, A., & Zierl, L. (2018). An online parenting program grows digital parenting skills and parent–school connection. The Journal of Extension, 56(5), 6. DOI:https://doi.org/10.34068/joe.56.05.06
Christian D.D., Perryman, K.L. (2017). Improving the parent-adolescent relationship with adventure-based counceling: An Adlerian perspective. Journal of Child and Adolescent Counceling, 3, 44-58. https://doi.org/10.1080/23727810.2017.1281693
DreiKurs,R. (2018). The challenges of parenthood. New York: hawthome Books Inc. https://www.amazon.com/Challenge-Parenthood-Rudolf-Dreikurs/dp/0801511836
Drycourse, red. and Solts, V. (1995). Happy children (child rearing strategies and improving parent-child relationship). Translated by Hamid Alizadeh and Alireza Rouhi (2019). Tehran: Arsbaranin (In persian) https://psybooks.ir/product/کتاب-کودکان-خوشبخت/
Erricker, J. (2009). The importance of happiness to children’s education and wellbeing. In International handbooks of religion and education (pp. 739–752). https://doi.org/10.1007/978-1-4020-9018-9_39
Esmaeilinasab M, Alizadeh H, Ahadi H, Delavar A, Eskandari H. (2010). The Effectiveness of Adlerian Parent Training Comparing with Behavioral Parent Training on Symptoms Amelioration in Children with Conduct Disorder. JOEC; 10 (3):227-236. http://joec.ir/article-1-262-en.html
Etminan, M. (2017). Treatment of anxiety disorders in children. Iranian Quarterly Journal of Psychology and Behavioral Sciences (fourth year), number 14, pp. 8-17. (In persian) https://psyj.ir/afile/8-17M.E.pdf
Hamjah, S. H., Zur Raffar, I. N. A., Rahman, Z. A., & Rasit, R. M. (2020). Applying spiritual aspect of parenting skills to adolescents in the family. Afkar: Journal Akidah & Pemikiran Islam, 22(2), 313-346. https://doi.org/10.22452/afkar.vol22no2.9
Hashemi Malekshah, sh. (2016). The effectiveness of parent training with Adlerian approach on changing parenting practices of parents with children with attention deficit hyperactivity disorder. Psychology of exceptional people, 7(27), 135-159. (In persian) http://icssjournal.ir/article-1-522-en.html
Haslam, D., Mejia, A., Sanders, M. R., & de Vries, P. J. (2016). Parenting programs. In J. M. Rey (Ed.), IACAPAP e -Textbook of child and adolescent mental health. Geneva: International Association for Child and Adolescent Psychiatry and Allied Professions. https://iacapap.org/_Resources/Persistent/4dc9586854efdf59d66d275ec4d1251d1a5c68ea/A.12-PARENTING-2016-Amended.pdf
Izzo, F., Baiocco, R., & Pistella, J. (2022). Children’s and Adolescents’ Happiness and Family Functioning: A Systematic Literature review. International Journal of Environmental Research and Public Health, 19(24), 16593. DOI: https://doi.org/10.3390/ijerph192416593
Kholghi,z Aghaei,A., Farhadi,H(2018). Effectiveness of training parents by Adler- Dreikurs Approach on emotion regulation and parent-child interaction in children with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder. Empowerment of exceptional children, 10(4), 37-49. (In persian). Doi:https://doi.org/10.22034/CECIRANJ.2020.209581.1307
Lanjekar, P. D., Joshi, S. H., Lanjekar, P. D., & Wagh, V. (2022). The Effect of Parenting and the Parent-Child Relationship on a Child’s Cognitive Development: a literature review. Cureus. https://doi.org/10.7759/cureus.30574
Maine, F., Brummernhenrich, B., Chatzianastasi, M., Juškienė, V., Lähdesmäki, T., Castells, N., & Peck, J. (2021). Children’s exploration of the concepts of home and belonging: Capturing views from five European countries. International Journal of Educational Research, 110, 101876. DOI:https://doi.org/10.1016/j.ijer.2021.101876
Malik, F., & Marwaha, R. (2022). Developmental Stages of Social Emotional Development in Children. In StatPearls. StatPearls Publishing. PMID: 30521240. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK534819/
Mansager, Erik & Griffith, Jane. (2019). Respecting Differences: Theoretical Variance Between Adler and Dreikurs. The Journal of Individual Psychology. 75. 216 -230, https://doi.org/10.1353/jip.2019.0028
Mansouri M, khajevand khoshali A, Sobhani Shahmirzadi M. (2022). Comparison of the effectiveness of parental education with Barclay’s behavioral approach and Adlerian-Dreikursian approach on improving social skills of children with defecation disorders referred to the specialized pediatric clinic in Gorgan. Rooyesh; 11 (4):145-156(In persian). http://frooyesh.ir/article-1-3497-en.html
Maslow, Abraham H. (1993).The Farther Reaches of Human Nature, Preface by Bretha G. Maslow, Introduction by Henry Geiger, Penguin. https://www.scirp.org/reference/referencespapers?referenceid=360035
McMahon, R. J., Munson, J. A., & Spieker, S. J. (1997). The Alabama Parenting Questionnaire: Reliability and validity in a high-risk longitudinal sample. In meeting of the Association for the Advancement of Behavior Therapy, Miami, Florida.
Mikkelsen, M. R., & Christensen, P. (2009). Is children’s independent mobility really independent? A study of children’s mobility combining ethnography and GPS/mobile phone technologies. Mobilities, 4(1), 37–58. https://doi.org/10.1080/17450100802657954
Mortazavi M, Seyed Ghandi M S, Alimirzayee M, Fallahi S. (2021). The Effects of Positive Psychology on Emotional Independence and Happiness in Orphan and Mistreated Adolescents. MEJDS; 11:37-37(In persian) https://jdisabilstud.org/article-1-1840-en.pdf
Painter, C. V. (2013). Sense of belonging: Literature review. Citizenship and Immigration Canada= Citoyenneté et immigration Canada. https://www.researchgate.net/publication/328610471_Sense_of_belonging_literature_review
Park, H., & Lau, A. S. (2016). Socioeconomic status and parenting priorities: Child independence and obedience around the world. Journal of Marriage and Family, 78(1), 43-59.  https://doi.org/10.1111/jomf.12247
Parker G, Tupling, H and Brown LB. (1979). A parental bonding instrument. Br J Med Psychol. 52: 1-10. https://doi.org/10.1111/j.2044-8341.1979.tb02487.x
Pormodet, Kh, and Dehghan Manshad, Z. (2022). Examining the role of parenting styles and parent-child relationship in predicting disruptive mood disorder. Behavioral Science Research, 20(1), 184-195. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-1291-en.html
Pursid, S; Alizadeh, H.; Kazemi, F; Barjali, A; and Farrokhi, N. (2015). The effect of social interest education on the lifestyle of bullies and victims. Research Journal of Positive Psychology, 2(3 (sequential 7)): 1-20. (In persian)  doi:https://doi.org/10.22108/PPLS.2016.21517
Rostami S, Toozandehjani H, Nejat H. (2019). The Comparison of the Effectiveness of Parent-Child Interaction Training and Adler-Dreikurs Parenting Training on Improving the Quality of the Parent-Child Relationship in divorced Mother’s Children. North Khorasan University of Medical Sciences; 11 (3):46-55(In persian). DOI: https://doi.org/10.21859/nkjmd-110307
Safarinia, M.; Agha Yousofi, A; Hosseinian, S.; and hospitality, A. (2016). The effectiveness of Adlerian psychotherapy based on lifestyle, social interest on the feeling of inferiority and social well-being of betrayed women. Social Psychology Research, 7(26). (In persian). https://www.socialpsychology.ir/article_63011.html?lang=en
Schofield, T. J., & Weaver, J. M. (2016). Democratic parenting beliefs and observed parental sensitivity: Reciprocal influences between coparents. Journal of Family Psychology, 30(4), 509–515. https://doi.org/10.1037/fam0000166
Shelton, K. K., Frick, P. J., & Wootton, J. M. (1996). Assessment of parenting practices in families of elementary school-age children. Journal of Clinical Child Psychology, 25(3), 317–329. https://doi.org/10.1207/s15374424jccp2503_8
Spithoven, A. W. M., Bijttebier, P., Van Leeuwen, K., Goossens, L. (2016). Factor Structure of Parenting Behaviour in Early Adolescence. Journal of Adolescence, 53, 91-94. DOI: https://doi.org/10.1016/j.adolescence.2016.09.002
Spera, Ch. (2005). “A Review of the Relationship among Parenting Practices, Parenting Styles, and Adolescent School Achievement”. Educational Psychology Review. 17 (2): 125–146. https://link.springer.com/article/10.1007/s10648-005-3950-1
St-Amand, J., Girard, S., & Smith, J. (2017). Sense of belonging at school: Defining attributes, determinants, and sustaining strategies. https://files.eric.ed.gov/fulltext/EJ1156289.pdf
Stearns, P. N. (2019). Happy children: A modern emotional commitment. Frontiers in psychology, 10, 2025. https://doi.org/10.3389/fpsyg.2019.02025
Steinberg, L., & Silverberg, S. B. (1986). The vicissitudes of autonomy in early adolescence. Child Development, 57(4), 841–851. DOI: https://doi.org/10.1111/j.1467-8624.1986.tb00250.x
Tiwari, D.N., Misra, G. (2022). Social Interest and Social Well-being Across Adolescence, Young Adulthood, and Middle Adulthood Stages in the Indian Context. Trends in Psychol. 30, 294–315 (2022). https://doi.org/10.1007/s43076-021-00098-8
Turner, A. (2015). Generation Z: Technology and social interest. The journal of individual Psychology, 71(2), 103-113. DOI:https://doi.org/10.1353/jip.2015.0021
van Meegen, M., Van der Graaff, J., Carlo, G., Meeus, W., & Branje, S. (2024). Longitudinal associations between support and prosocial behavior across adolescence: The roles of fathers, mothers, siblings, and friends. Journal of Youth and Adolescence, 53(5), 1134-1154. https://link.springer.com/article/10.1007/s10964-023-01885-5
Vasiou, A., Kassis, W., Krasanaki, A., Aksoy, D., Favre, C. A., & Tantaros, S. (2023). Exploring parenting styles patterns and children’s socio-emotional skills. Children, 10(7), 1126.  DOI: https://doi.org/10.3390/children10071126
Weir, H. (2023). Children’s autonomous mobility and their well-being. Wellbeing, Space and Society, 4, 100134. https://doi.org/10.1016/j.wss.2023.100134
Yu, Y., Chen, X., Li, D., Liu, J., & Yang, F. (2022). Growing up happy: Longitudinal relations between children’s happiness and their social and academic functioning. The Journal of Positive Psychology, 18(4), 531–546. https://doi.org/10.1080/17439760.2022.2093783
Yan, Z., Lin, W., Ren, J., Ma, Q., & Qin, Y. (2024). Parenting styles and young children’s problem behaviours: the mediating role of electronic media usage. Early Child Development and Care, 1–17. https://doi.org/10.1080/03004430.2024.2360513
Zaal B, Arab A, Sanagouye Moharer Gr. (2020). The effectiveness of forgiveness training on attitudes to infidelity and trust in interpersonal relationships in women affected by marital infidelity. JFR; 16(3):413-28. (Persian) https://www.sid.ir/paper/383175/en

 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: خانواده
دریافت: 1403/6/11 | پذیرش: 1404/2/1 | انتشار: 1404/4/15

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb