دوره 25، شماره 96 - ( در حال انتشار 1404 )                   جلد 25 شماره 96 صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Salam Jabbar L, Sadeghi S K. (2025). Investigating the Long-Run Impact of Public Health Expenditures on Preventable Mortality in the Provinces of Iran: An ARDL Approach. refahj. 25(96), : 2 doi:10.32598/refahj.25.96.4521.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4332-fa.html
سلام جبار لباب، صادقی سید کمال. بررسی تأثیر بلندمدت هزینه‌های سلامت عمومی بر مرگ و میر قابل پیشگیری در استان‌های ایران: رویکرد ARDL داده‌های پانلی رفاه اجتماعی 1404; 25 (96) 10.32598/refahj.25.96.4521.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4332-fa.html


متن کامل [PDF 507 kb]   (143 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (483 مشاهده)
متن کامل:   (18 مشاهده)
مقدمه
خدمات درمانی یکی از حیاتیترین بخشهای همه کشورهای جهان به شمار میرود. بهبود وضعیت سلامت بهطور قابلتوجهی سرمایه انسانی را از طریق زمان کار بیشتر و بهرهوری ناشی از نبود بیماری افزایش میدهد و منجر به بهبود تولید و مصرف و همچنین بازده حاصل از سرمایهگذاری میشود (گروسمن، 1972). بنابراین یکی از پیشنیازهای اساسی اتخاذ سیاستهای مناسب برای ارتقای سطح زندگی افراد، شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت سلامت افراد جامعه است.
در این میان، یکی از عواملی که میتواند تأثیر قابلتوجهی بر وضعیت سلامت افراد داشته باشد، مخارج بخش سلامت است. تأمین مالی این مخارج یا توسط بخش خصوصی و یا توسط بخش دولتی انجام میگیرد (بواچی و همکاران، 2020).
در کشورهای درحالتوسعه با توجه به توانایی پایین مردم در پرداخت از جیب، مخارج سلامت دولتی اهمیت زیادی دارد. مخارج سلامت دولتی بر برنامهها و خدمات بهداشت عمومی مبتنی بر پیشگیری از بیماری و همچنین ارتقاء و حفاظت از سلامت، با هدف به تعویق انداختن مرگ و اجتناب از عوارض بیماری تمرکز دارند (امی و همکاران، 2024).
افزایش مخارج سلامت عمومی از یک سو منجر به ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینههای کمرشکن خانوارها میشود و از سوی دیگر میتواند پیامدهای منفی مانند کسری بودجه را به دنبال داشته باشد (شهرکی و قادری، 2021). علاوه بر این، تأثیرات متنوع و گاه متناقض مخارج سلامت عمومی بر وضعیت سلامت کشورهای مختلف، بررسی مخارج سلامت عمومی را ضروری میکند.
نظام سلامت ایران با افزایش شدید مخارج سلامت مواجه است. بر اساس آمار بانک جهانی، در سال 2018 سهم مخارج سلامت از GDP از 4/5 درصد در سال 2004 به 5/7 درصد افزایش یافته است. همچنین سهم مخارج سلامت دولت از کل مخارج دولت از 16/10 در سال 2004 به 54/22 در سال 2018 افزایش یافته است. بااینحال، افزایش مخارج سلامت بهطور کارا انجامنشده و تأثیر متناسبی بر شاخصهای وضعیت سلامت ازجمله امید به زندگی و مرگومیر نداشته است. این امر نیاز به بررسی تأثیر مخارج سلامت در بخش سلامت را آشکار میکند.
حال با توجه به اهمیت بهبود وضعیت سلامت بهویژه در کشورهای درحالتوسعه از یک سو و نقش برجسته مخارج سلامت عمومی از سوی دیگر، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر بلندمدت مخارج عمومی سلامت بر مرگومیر قابلاجتناب در استانهای ایران در دوره زمانی 1401-1388 با استفاده از رویکرد ARDL دادههای پانلی و روش رگرسیون PMG است.
ادبیات نظری
مرگومیر قابلاجتناب یک شاخص مهم سلامت است و به آن دسته از مرگهایی اطلاق میشود که انتظار میرود با مداخلات پزشکی مؤثر در قالب درمان و پیشگیری مناسب از آن جلوگیری شود. این مفهوم، اولین بار، توسط روتشتین (1976) ارائه شد. چنین مرگهایی معمولاً تا 75 سالگی قابلاجتناب هستند. شواهد نشان میدهد که مرگومیر قابلاجتناب تا حد زیادی مرگومیر زودرس را افزایش میدهد (نولاسکو و همکاران، 2014؛ وبر و کلرک، 2017).
مطالعات تجربی موجود این واقعیت را نشان میدهند که مرگومیر قابلاجتناب بهطور قابلتوجهی نشاندهنده عملکرد سیستمهای سلامت در طول زمان است. به نظر میرسد مخارج سلامت عمومی نقش مهمی در کاهش مرگومیر قابلاجتناب ایفا کند. هیجینک و همکاران (2013) اظهار داشتهاند که اکثر کشورهای دارای رشد بالای هزینههای بهداشتی، کاهش بیشازحدی در مرگومیر قابلاجتناب را نشان میدهند.
علاوه بر این، درآمد نیز یکی از عوامل مؤثر بر مرگومیر قابلاجتناب است. فاییسا و گوتما (2005) بر این باورند که وضعیت اقتصادی از طریق بهبود شرایط مسکن و افزایش کیفیت تغذیه و خدمات درمانی، بر وضعیت سلامت تأثیر مثبت دارد. ونگساروج (2004) نیز بیان کرده است که افزایش درآمد، از چهار کانال دسترسی بیشتر به خدمات سلامت، تغذیه مناسب، دسترسی به تکنولوژیهای پیشرفته پزشکی و افزایش توجه به مسائل بهداشتی، وضعیت سلامت را بهبود میبخشد.
درباره رابطه بیکاری با وضعیت سلامت نیز دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. بر اساس دیدگاه اول، بیکاری منجر به بدترشدن وضعیت سلامت میشود، چراکه افرادی که با وجود سن بالا بیکارند، علاوه بر شرایط اقتصادی نامناسب، به علت جداشدن جامعه و از دست دادن اعتمادبهنفس، ارتباطات اجتماعی ضعیفی دارند و فرصت انجام فعالیتهای جمعی مؤثر بر سلامت کمتری دارند. (مهرآرا و نصیبپرست، 2014).
مطالعاتی همچون بورکلوند و اریکسون (1998) و مادرز و اسکافیلد (1998) به تأثیر منفی بیکاری بر سلامت اشاره کردهاند. بر اساس دیدگاه دوم، بیکاری تأثیر مثبتی بر سلامت دارد. روم (2000) بیان میکند که افراد بیکار به دلیل داشتن زمان آزاد بیشتر هزینه فرصت پایینتری برای فعالیتهای زمانبر در راستای بهبود سلامت، ازجمله ورزش دارند؛ بنابراین آسانتر از افراد شاغل میتوانند سبک زندگی خود را اصلاح کنند. محققانی همچون کاراسک و تئورل (1990) و سوکجیما و کاگامیموری (1998) نیز استدلال کردهاند که شرایط کاری خطرناک، فشار فیزیکی کار و استرس کاری اثر منفی بر سلامت خواهد گذاشت. همچنین مطالعاتی همچون ایوانز و گراهام (1988) و روم و بلک (2002) اشاره کردهاند که رشد درآمد میتواند باعث افزایش کارهای خطرناکی مثل رانندگی و سیگارکشیدن شود که منجر به افزایش مشکلات سلامت میشود.
علاوه بر آنچه ذکر شد، تراکم پزشکان نیز بهعنوان یک نهاده مهم سلامت بر مرگومیر قابلاجتناب تأثیر میگذارد. دراگانیک و وانگن (2023) اظهار داشتهاند که با توجه به افزایش هزینه و زمان مراجعه به پزشکان مناطق دورتر، دسترسی به پزشک یک عامل اساسی در زمان مراجعه بیمار و کمکگرفتن از پزشک است.
پیشینه تجربی
جهانتابینژاد و گل خندان (2023) با استفاده از دادههای سری زمانی سالهای 2020-1979 ایران و بهکارگیری روش NARDL به برآورد اثرات نامتقارن مخارج بهداشت عمومی بر وضعیت سلامت در دورههای رکود و رونق پرداخته و دریافتند که در بلندمدت، اثر شوکهای منفی مخارج بهداشت عمومی بر شاخصهای سلامت، بیشتر از اثر شوکهای مثبت آن است. همچنین، شدت اثرگذاری شوکهای مثبت و منفی مخارج بهداشت عمومی در طول دورههای رکود نسبت به دورههای رونق، بیشتر است.
ایوانکووا و همکاران (2022) با استفاده از تحلیل توصیفی، رگرسیونی و خوشهای به ارزیابی روابط بین مخارج سلامت، مرگومیر تنفسی قابلدرمان و GDP در کشورهای OECD در سالهای 2016-1994 پرداخته و دریافتند که افزایش هزینههای بهداشتی در کشورهای دارای سیستم سلامت مبتنی بر مالیات بیشتر از کشورهای دارای سیستم سلامت مبتنی بر بیمه منجر به کاهش مرگومیر قابلدرمان ناشی از بیماریهای دستگاه تنفسی و افزایش GDP میشود.
فتحالهی (2022) به بررسی رابطه بلندمدت مخارج بهداشتی و نرخ مرگومیر در استانهای ایران در سالهای 1398-1385 پرداخته و با بهکارگیری رگرسیون FMOLS و DOLS دریافت که هزینههای سرانه بهداشتی، وضعیت سلامت و شهرنشینی مدل سبب افزایش میزان مرگومیر جمعیت در استانهای کشور میشود. علاوه بر این، GDP سرانه و تحصیل زنان تأثیر قابلتوجهی بر کاهش میزان مرگومیر دارد.
ساسانیپور و خسروی (2020) به بررسی سهم مرگومیر قابلاجتناب در بهبود امید به زندگی ایران در سالهای 1395-1385 بهکارگیری روش توصیفی و تجزیه پرداختند. آنها دریافتند که مرگهای قابلاجتناب به ترتیب باعث 3/1 و 2/1 سال افزایش امید به زندگی بین زنان و مردان 0 تا 74 سال میشود. همچنین مرگهای قابلاجتناب سنین سالمندی سهم مهمتری در افزایش امید به زندگی دو جنس دارد و از بین علل مرگ، سکته قلبی علت اصلی بهبود این شاخص است.
حسینپور و همکاران (2020) با استفاده از دادههای پانلی کشورهای منا در سالهای 2019-2002 به بررسی اثر مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخصهای سلامت با بهکارگیری روش GMM پرداخته و دریافتند که مخارج بهداشتی اثر مثبتی بر کاهش مرگومیر کودکان زیر 5 سال و کاهش مرگومیر نوزادان دارد.
جارکوسکا و همکاران (2017) تفاوت آشکاری در میزان مرگومیر قابلاجتناب بین کشورهای توسعهیافتهتر اروپای غربی، شمالی و جنوبی و کشورهای کمتر توسعهیافته اروپای مرکزی و شرقی یافتند. این مطالعه یک رابطه منفی قوی بین مرگومیر قابلدرمان و امیدبهزندگی در بدو تولد در اتحادیه اروپا یافته است.
گیانینو و همکاران (2017) با استفاده از آمار 22 کشور اروپایی OECD در سالهای 2014-2000 و بر اساس رگرسیون چندجملهای نیمه لگاریتمی سلسلهمراتبی دریافتهاند که مرگومیر قابلدرمان در تمام سیستمهای مراقبت بهداشتی کاهش یافته است و سیستمهای مراقبت درمانی خصوصی دارای سرعت کاهش مرگومیر قابلدرمان کمتری بودهاند؛ بنابراین، مالکیت مرتبطترین عنصر در تعیین الگوی کاهش مرگومیر قابلدرمان است.
هون و همکاران (2017) با استفاده از رگرسیون اثرات ثابت بر اساس دادههای 1622 شهر برزیل در دوره زمانی 2012-2000 به بررسی تأثیر گسترش استراتژی سلامت خانواده بر کاهش مرگومیر قابلاجتناب پرداخته و دریافتهاند که افزایش پوشش استراتژی سلامت خانواده منجر به کاهش نرخ مرگومیر قابلاجتناب شده است و تقویت حاکمیت بهداشت محلی برای بهبود اثربخشی خدمات سلامت در سیستمهای سلامت غیرمتمرکز حیاتی است.
عسگری و بادپا (2015) با استفاده از دادههای سری زمانی ایران در سالهای 1391-1374 و بهکارگیری رگرسیون حداقل مربعات معمولی به تعیین اثر مخارج سلامت بر وضعیت سلامت پرداخته و دریافتند که مخارج سلامت بر امید به زندگی در بدو تولد و نرخ مرگومیر اثر مثبت و بر نرخ مرگومیر کودکان اثر منفی دارد. همچنین، مخارج سلامت بخش خصوصی و بخش عمومی با برخی از شاخصهای سلامت رابطه معنیداری دارند، اما اثر مخارج سلامت عمومی بیشتر است.
نولت و مک کی (2011) مرگومیر قابلدرمان را در 16 کشور با درآمد بالا موردبررسی قرار دادند و دریافتند که مرگومیر ناشی از بیماریهای قابلدرمان، 24 درصد از مرگومیر جمعیت زیر 75 سال را تشکیل میدهد.
مشاهده میشود که مطالعات متنوعی به بررسی تأثیر انواع خدمات بهداشتی بهعنوان نهاده بخش سلامت، بر وضعیت سلامت پرداخته و به نتایج متفاوت و متناقضی رسیدهاند. به همین دلیل و با توجه به نظریههای متناقضی که در این زمینه وجود دارند، رابطه بین نهادههای سلامت از قبیل مخارج بهداشتی دولت و ستانده سلامت همچون مرگومیر قابلاجتناب، چالشهای بسیاری را در میان محققان سلامت ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، با توجه به کمبود داده در استانهای ایران، بخش عمدهای از این تحقیقات به صورت بین کشوری و یا سری زمانی انجام گرفته است. علاوه بر این، تعداد بسیار کمی از مطالعات پیشین از مرگومیر قابلاجتناب به عنوان شاخصی برای سلامت استفاده کردهاند. بر این اساس، مطالعه حاضر، از طریق استفاده از شاخص مرگومیر قابلاجتناب از یک سو و همچنین بررسی موضوع به صورت بین استانی با بهکارگیری روش ARDL دادههای تابلویی میتواند کمک قابلتوجهی به دانش موجود در این زمینه کند.
روش
مطالعه حاضر با استفاده از مدل خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) دادههای پانلی به ارزیابی تأثیر هزینههای سلامت عمومی بر مرگومیر قابلاجتناب در استانهای ایران در سالهای 1401-1388 میپردازد. متغیرهای مورداستفاده در این مطالعه شامل نرخ مرگومیر قابلاجتناب (متغیر وابسته)، نسبت مخارج سلامت عمومی، تولید ناخالص داخلی سرانه، نسبت جمعیت بالای 65 سال، نسبت جمعیت شاغل بالای 25 سال، تراکم پزشکان و نسبت جمعیت زیر 15 سال است.
با توجه به فقدان دادههای مربوط به علل مرگومیر در استانهای ایران و بر این اساس که مرگومیر قابلاجتناب در سنین پایینتر رخ میدهد و تا حد زیادی در ارتباط با مرگومیر زودرس است (نولاسکو و همکاران، 2014؛ وبر و کلرک، 2017)، میتوان نرخ مرگومیر افراد کمتر از 65 سال را به عنوان شاخصی برای مرگ قابلاجتناب استفاده کرد.
در مطالعه حاضر، رابطه بین مخارج سلامت عمومی و مرگومیر قابلاجتناب بر اساس مدل امی و همکاران (2024) و به صورت معادله (1) تصریح میشود.
معادله (1)           MORitit1 HEit2 GDPit3 P65it4 F25it5 PHYit6 P15it
در اینجا MORit نشاندهنده نسبت مرگومیر زیر 65 سال (نسبت مرگ افراد زیر 65 سال به کل جمعیت زیر 65 سال)، HEit نشاندهنده شاخص مخارج سلامت عمومی (مخارج سلامت دولت به صورت درصدی از GDPGDPit نشاندهنده تولید ناخالص داخلی سرانه (نسبت کل تولید ناخالص داخلی به اندازه جمعیت)، P65it نشاندهنده نسبت جمعیت بالای 65 سال (نسبت تعداد افراد بالای 65 سال به کل جمعیت)، F25it نشاندهنده نسبت جمعیت شاغل بالای 25 سال (نسبت تعداد افراد شاغل بالای 25 سال به کل جمعیت بالای 25 سال)، PHYit نشاندهنده تراکم پزشکان (نسبت تعداد کل پزشکان  به کل جمعیت)، و P15it نشاندهنده نسبت جمعیت زیر 15 سال (نسبت تعداد افراد زیر 15 سال به کل جمعیت) در استان i و در سال t است. همه دادههای موردنیاز این مطالعه، از سالنامههای آماری استانها در پایگاه دادههای مرکز آمار ایران گردآوری شدهاند. علت استفاده از رویکرد ARDL، وجود ویژگیهای مناسب آن است.
یکی از این ویژگیها که موجب شده است بسیاری از مطالعات از این روش استفاده کنند، آن است که اگر همه متغیرهای مدل در سطح، مانا نباشند و برخی از آنها با یک بار تفاضلگیری مانا شوند، میتوان از روش ARDL استفاده کرد. بنابراین، رویکرد ARDL این امکان را میدهد که برخی متغیرها از مرتبه I(0) و برخی دیگر  از مرتبه I(1) باشند. رهیافت ARDL دارای سه ساختار متفاوت است که بر اساس سه تکنیک زیر انجام میشود:
الف) تخمینزننده میانگین گروهی (MG): این تخمینزن توسط پسران و اسمیت (1995) ارائهشده و در آن، ابتدا برای هر گروه یک رگرسیون جداگانه تخمین زده میشود و سپس میانگین ضرایب بلندمدت بهدستآمده محاسبه شده و به عنوان ضریب بلندمدت معرفی میشود. ازاینرو ضرایب کوتاهمدت و بلندمدت برآوردشده در روش MG میتوانند ناهمگن باشند. بهعبارتدیگر، در روش MG عرض از مبدأ، ضرایب برآوردی و خطای معیار برای هر مقطع متفاوت است.
ب) تخمینزننده اثرات ثابت پویا (DFE): این تخمینزن توسط پسران و همکاران (1999) ارائه شده است. در یک تخمینزن DFE این فرض همگنی وجود دارد که همه ضرایب کوتاهمدت و بلندمدت برای هر مقطع بهطور جداگانه برآورد میشود و میانگین برآوردهای مقاطع در نظر گرفته میشود. در برآوردگر DFE سرعت تعدیل کم است و ضرایب کوتاهمدت همگن است. همچنین این روش، دارای مشکل اریب همزمانی معادلات هستند (بالتاجی و کائو، 2001).
ج) تخمینزننده میانگین گروهی تلفیقی (PMG): این تخمینزن یک روش میانی است که توسط پسران و همکاران (1999) ارائه شده است و شامل تلفیق و میانگینگیری است. تخمینزن PMG بین دو تخمینزن MG و DFE قرار دارد و اجازه میدهد که عرض از مبدأ و ضرایب کوتاهمدت در بین مقاطع متفاوت باشد، اما ضرایب بلندمدت را بین مقاطع یکسان در نظر میگیرد. مزیت مهم این برآوردگر آن است که این امکان را فراهم میکند که عرض از مبدأ، ضرایب کوتاهمدت و واریانس خطا در بین کشورها ناهمگن، اما ضرایب بلندمدت همگن باشد (علیزاده و گلخندان، 2017).
با توجه به آنچه ذکر شد و به دلیل وجود سه تکنیک متفاوت در رویکرد خودرگرسیون با وقفههای توزیعی دادههای پانلی، مطالعه حاضر برای انتخاب تخمینزن مناسب از بین سه روش MG، PMG و DFE از آزمون هاسمن استفاده میکند. شایان ذکر است که برآورد مدل، با استفاده از نسخه 17 نرمافزار Stata انجام گرفته است.
یافتهها
در روش ARDL دادههای تابلویی، قبل از برآورد مدل، دو مرحله اساسی وجود دارد. مرحله اول بررسی ریشه واحد متغیرها است. روش مورداستفاده برای آزمون ایستایی در مطالعه حاضر، آزمون ریشه واحد ایم، پسران و شین (1997) (IPS) است. نتایج این آزمون در جدول (1) گزارش شده است. مشاهده میشود که با توجه به رد فرضیه صفر، متغیرهای مرگومیر قابلاجتناب، مخارج سلامت عمومی، رشد اقتصادی، نرخ بیکاری افراد بالای 25 سال، نسبت جمعیت زیر 15 سال و نسبت تعداد پزشکان در سطح، ایستا و از مرتبه I(0) هستند. در مقابل، متغیر نسبت جمعیت بالای 65 سال دارای ریشه واحد بوده و با یکبار تفاضلگیری، مانا میشود؛ بنابراین این متغیر از مرتبه I(1) است. در حالت کلی میتوان بیان کرد که همه متغیرها یا I(0) و یا I(1) هستند و بنابراین، برای برآورد مدل، استفاده از رویکرد خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL)، مناسب است.
جدول (1): آزمون ریشه واحد متغیرها
 

گام دوم به انتخاب مدل مناسب از بین سه روش میانگین گروهها (MG)، میانگین گروههای تلفیقی (PMG) و اثرات ثابت پویا (DFE) است. برای کمک به انتخاب تصریح مناسب و آزمون همگنی و ناهمگنی پارامترهای مدل، از آزمون هاسمن استفاده میشود. نتایج آزمون هاسمن در جدول (2) گزارش شده است. بر اساس نتایج مذکور و با توجه به ردنشدن فرضیه صفر در هر دو آزمون، میتوان بیان کرد که بر اساس آزمون هاسمن، نمیتوان رد کرد که استفاده از روش PMG نسبت به مدلهای MG و DFE کارآمدتر است. برآوردگر PMG نشان میدهد که پارمترهای مدل اگرچه در کوتاهمدت ناهمگن هستند، در بلندمدت مشترک هستند؛ بنابراین، با توجه به اینکه روش PMG بر هر دو برآوردگر MG و DFE ترجیح دارد، برآورد مدل با استفاده از روش PMG انجام میگیرد و مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد.
جدول (2): نتایج انتخاب مدل مناسب


 
همانطور که قبلاً ذکر شده است، هدف اساسی مطالعه حاضر برآورد مدل مرگومیر قابلاجتناب و بررسی تأثیر مخارج سلامت عمومی بر آن است. برای این منظور و بر اساس مراحل اولیه انجامشده، برآورد بلندمدت و کوتاهمدت مدل موردبررسی با روش PMG انجام شده است. نتایج مربوط به تخمین بلندمدت و ضریب تعدیل کوتاهمدت در جدول (3) گزارش شده است.
و نتایج مربوط به دوره بلندمدت در جدول (4) گزارش شده است. شایان ذکر است که دو متغیر نسبت جمعیت بالای 65 سال و نسبت جمعیت زیر 15 سال به دلیل معنیدارنبودن از مدل حذف شدهاند.
جدول (3): نتایج تخمین کوتاهمدت مرگومیر قابلاجتناب


جدول (4): نتایج تخمین بلندمدت مرگومیر قابلاجتناب



 
بر اساس نتایج حاصل از برآورد مدل بلندمدت، مشاهده میشود که افزایش مخارج سلامت عمومی بهطور معنیداری با ضریب 258/0- منجر به کاهش مرگومیر قابلاجتناب میشود. این بدان معنی است که با افزایش یک درصد سهم مخارج سلامت از GDP، نرخ مرگومیر قابلاجتناب به میزان 258/0 درصد کاهش مییابد؛ بنابراین، مخارج سلامت عمومی از علل کاهش مرگومیر قابلاجتناب در بلندمدت در استانهای ایران است. این نتیجه نشان میدهد که هرچه دولت هزینه بیشتری را به بخش سلامت اختصاص دهد، در بلندمدت منجر به ارتقای ستانده سلامت شده و مرگومیر قابلپیشگیری و درمان را کاهش میدهد. این نتیجه منطبق بر مطالعات نظری و همچنین مطالعات تجربی پیشین همچون امی و همکاران (2024) است.
در رابطه با رشد اقتصادی نیز نتایج حاصل از تخمین بلندمدت، حاکی از آن است که افزایش رشد اقتصادی در بلندمدت با ضریب 615/5- تأثیر منفی و معنیداری بر نرخ مرگومیر قابلاجتناب استانهای ایران دارد. این نتیجه بدان معنی است که اگر رشد اقتصادی یک استان به میزیان یک درصد افزایش یابد، منجر به کاهش نرخ مرگومیر قابلاجتناب آن استان به میزان 615/5 واحد میشود.
 بنابراین، میتوان گفت که رشد اقتصادی بالا یکی دیگر از علل کاهش مرگومیر قابلاجتناب در بلندمدت در استانهای ایران است، چراکه بالابودن رشد اقتصادی در یک استان به مفهوم بهتربودن وضعیت اقتصادی و بالابودن سطح درآمد در آن استان است و نشانهای از این واقعیت است که مردم آن استان کیفیت زندگی بالاتری دارند و از امکانات بهتری از قبیل کیفیت تغذیه بالاتر و دسترسی به خدمات درمانی و سلامت باکیفیتتر برخوردارند و بنابراین، احتمال مرگومیر قابلپیشگیری و درمان در بین آنها کمتر است. این نتیجه با مطالعاتی از قبیل اوانکووا و همکاران (2022) و فتحالهی (1401) سازگار است.
متغیر تراکم پزشکان نیز با ضریب 246/0- رابطه منفی و معنیداری با مرگومیر قابلاجتناب در بلندمدت دارد. بر اساس این نتیجه، میتوان بیان کرد که درصورتیکه نسبت تعداد پزشکان به کل جمعیت، به میزان 1 واحد در یک استان افزایش یابد، منجر به کاهش نرخ مرگومیر قابلاجتناب به میزان 246/0 درصد میشود؛ بنابراین، در ایران، استانهایی که تراکم پزشک بالاتری دارند، افراد بیمار با صرف هزینه و زمان کمتری میتوانند به پزشک مراجعه کنند و در نتیجه بهاحتمال کمتری دچار مرگومیر قابلپیشگیری و درمان خواهند شد. بر این اساس بالابودن تراکم پزشکان در استانهای ایران یکی دیگر از علل کاهش مرگومیر قابلاجتناب است. این نتیجه با برخی مطالعات پیشین از قبیل دراگانیک و وانگن (2023) سازگار است.
علاوه بر این، بر اساس نتایج گزارششده، نرخ بیکاری افراد بالای 25 سال در بلندمدت با ضریب 67/4- تأثیر منفی معنیداری بر مرگومیر قابلاجتناب دارد. این بدان معنی است که افزایش 1 درصدی نرخ بیکاری در استانهای ایران بهطور معنیداری منجر به کاهش نرخ مرگومیر قابلاجتناب به میزان 67/4 واحد میشود؛ بنابراین، میتوان بیان کرد که افراد بیکار در مقایسه با افراد شاغل، فرصت بیشتری برای انجام اقدامات وقتگیری مرتبط با سلامتی دارند و کمتر دچار مرگومیر قابلپیشگیری و درمان میشود. بر اساس این نتیجه، بالابودن نرخ بیکاری میتواند یکی از عوامل اساسی افزایش مرگومیر قابلاجتناب در استانهای ایران باشد. این نتیجه منطبق بر دیدگاه دوم مربوط به تأثیر بیکاری بر وضعیت سلامت بوده و با مطالعاتی از قبیل روم (2000)، کاراسک و تئورل (1990)، سوکجیما و کاگامیموری (1998)، ایوانز و گراهام (1988) و روم و بلک (2002) سازگار است.
با توجه به نتایج برآورد کوتاهمدت، متغیر تراکم پزشکان در کوتاهمدت نیز تأثیر بهبوددهندهای بر مرگومیر قابلاجتناب داشته است. بر اساس این نتیجه، میتوان دریافت که بخشی از مرگومیرهای قابلپیشگیری و درمان به دلیل دسترسی سخت به پزشک است و از طریق افزایش تراکم پزشک هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت میتوان به کاهش آن کمک کرد.
رابطه نرخ بیکاری و مرگومیر قابلاجتناب در کوتاهمدت مثبت و معنیدار است. بر این اساس میتوان بیان کرد که بیکاری در کوتاهمدت موقعیت اجتماعی و اعتمادبهنفس افراد را تحتتأثیر قرار داده، ارتباطات اجتماعی آنها را کاهش میدهد و بنابراین، فرصتهای انجام فعالیتهای جمعی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی از قبیل کوهنوردی، تفریحات دستهجمعی و اهمیتدادن به وضعیت سلامت شخصی را کاهش دهد و بهاینترتیب بر شاخص سلامت تأثیر منفی میگذارد.
این نتیجه منطبق بر مطالعاتی همچون بورکلوند و اریکسون (1998) و مادرز و اسکافیلد (1998) است که به تأثیر منفی بیکاری بر وضعیت سلامت اشاره کردهاند. بااینحال، متغیرهای مخارج سلامت عمومی و رشد اقتصادی در کوتاهمدت ضریب منفی مورد انتظار را نداشتهاند و این امر نشان میدهد که اگرچه تأثیر مخارج سلامت عمومی و رشد اقتصادی در کوتاهمدت نامطلوب است، تأثیر مطلوب این دو متغیر بر وضعیت سلامت در بلندمدت قابلمشاهده است.
شایان ذکر است که عبارت تصحیح خطای مدل ECM برآوردشده (ضریب تعدیل مدل) تقریباً 60/0- است و این ضریب از نظر آماری معنیدار است. این نتیجه، وجود همانباشتگی را تأیید میکند و با آزمونهای پدرونی مطابقت دارند. علاوه براین، با توجه به اینکه مقدار مطلق این عبارت، کوچکتر از 1 است، این اطمینان حاصل میشود که مدل رگرسیون، بهدرستی تصریح شده است.
بحث
با توجه به اهمیت تأمین مالی بخش سلامت در سراسر جهان، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه از یک سو و اهمیت بررسی پیامدهای مخارج سلامت و تأثیر آن بر ستاندههای سلامت از سوی دیگر، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر بلندمدت هزینههای سلامت دولت بر مرگومیر قابلاجتناب در استانهای ایران در سالهای 1401-1388 با بهکارگیری روش ARDL دادههای پانلی بوده است.
 با توجه به نتایج آزمون هاسمن، از بین سه برآوردگر MG، PMG و DFE تخمین میانگین گروهی تلفیقی (PMG) کارآمدتر است. نتایج این برآورد نشان میدهد که در بلندمدت مخارج سلامت عمومی تأثیر منفی بر مرگومیر قابلاجتناب در استانهای ایران دارد. این نتیجه سازگار با مطالعاتی همچون امی و همکاران (2024) است که به تأثیر منفی مخارج سلامت دولت بر مرگومیر قابلپیشگیری اشاره کردهاند. همچنین، متغیر رشد اقتصادی تأثیر منفی بر نرخ مرگومیر قابلاجتناب استانهای ایران دارد و این نتیجه با مطالعاتی مانند اوانکووا و همکاران (2022) و فتحالهی (1401) سازگار است. تراکم پزشکان نیز تأثیر منفی بر مرگومیر قابلاجتناب در بلندمدت دارد که با برخی مطالعات همچون دراگانیک و وانگن (2023) مطابقت دارد. نتایج این مطالعه همچنین نشان میدهند که نرخ بیکاری افراد بالای 25 سال در بلندمدت تأثیر منفی بر مرگومیر قابلاجتناب دارد. این نتیجه منطبق بر دیدگاه مربوط به تأثیر مثبت بیکاری بر وضعیت سلامت بوده و با مطالعاتی همچون روم (2000)، ایوانز و گراهام (1988) و روم و بلک (2002) سازگار است. شایان ذکر است که عبارت تصحیح خطای مدل ECM برابر 60/0- است و به مفهوم وجود همانباشتگی بلندمدت بوده و درستبودن تصریح مدل رگرسیونی را تأیید میکند.
شایان ذکر است که مهمترین محدودیتی که در طی انجام پژوهش حاضر وجود داشته است، کمبود داده و لزوم استفاده از اطلاعات دقیق مربوط به مرگومیر قابلپیشگیری در سطح استانها است. با توجه به اینکه در کشور ایران، آمار مرگومیر قابلاجتناب و همچنین آمار دقیق علت مرگومیر گزارش نمیشود، گردآوری دادههای موردنظر زمانبر و پرهزینه است. علاوه بر این، فقدان مطالعات نظری و تجربی کافی درزمینه پژوهش، باعث شده است که مسیر شفافی پیش روی محقق نباشد.
با توجه به نتایج بهدستآمده در مطالعه حاضر، پیشنهادهای سیاستی زیر ارائه میشود:
در راستای کاهش مرگومیر قابلپیشگیری، بهتر است دولت اقدام به افزایش بودجه بخش سلامت در استانهای مختلف کند.
با توجه به تأثیر رشد اقتصادی، اتخاذ سیاستهایی در راستای افزایش GDP و بهبود سطح درآمد در استانها میتواند علاوه بر ارتقای اقتصاد، به بهبود وضعیت سلامت نیز کمک کند.
با توجه به تأثیر منفی تراکم پزشکان بر مرگومیر قابلاجتناب، سیاستگذاران دولتی میتوانند از طریق اقداماتی در راستای افزایش تعداد پزشکان بهویژه در مناطق روستایی و دورافتاده که تراکم پزشک کمتری دارند، به کاهش مرگومیر قابلپیشگیری کمک کنند.
برای مطالعات آتی، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
بررسی تأثیر نامتقارن هزینههای سلامت بر مرگومیر قابلپیشگیری
بررسی اثرات آستانهای مخارج سلامت بر مرگومیر قابلپیشگیری در دوران رکود و رونق
بررسی تأثیر متغیرهای مربوط به سرمایه انسانی از قبیل آموزش بر مرگومیر قابلپیشگیری
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان: همه نویسندگان با رضایت و آگاهانه در تهیه این مقاله شرکت کردهاند.
تأمین مالی: برای تهیه این مقاله هیچگونه حمایت مالی مستقیم از هیچ نهاد یا سازمانی دریافت نشد.
تضاد منافع: در این مقاله تضاد منافع بین نویسندگان وجود نداشت.
رعایت اصول اخلاقی: نویسندگان تمامی نکات اخلاقی بهویژه عدم دستکاری و تحریف دادهها را در این مقاله رعایت کردهاند.


 
منابع

Alizadeh, M., and Golkhandan, A. (2017). Investigating and Comparing the Asymmetric Effect of Oil Price Shocks on the Food Price in Oil Exporting and Oil Importing Countries. Journal of Economics and Regional Development, Vol. 24 (13), pp. 121-147. https://erd.um.ac.ir/article_26534.html?lang=fa
Ammi, M., Arpin, E., Debewanou, A., and Allin, S. (2024). Do Expenditures on Public Health Reduce Preventable Mortality in the Long Run? Evidence from the Canadian Provinces. Social Science and Medicine, Vol. 345, 116696. https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0277953624001400
Asgari, H., and Badpa, B. (2015). The Effects of Public and Private Health Care Expenditure on Health Status in Iran. Scientific Journal of Ilam University of Medical Sciences, Vol. 23 (5), pp. 36-46. (In Persian). https://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-2346-fa.html
Björklund, A. and Eriksson, T. (1998). Unemployment and Mental Health: Evidence from Research in the Nordic Countries. Scandinavian Journal of Social Welfare, Vol. 7, pp. 219-235. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1468-2397.1998.tb00286.x
 Boachie, M. K., Polajeva, T., and Frimpong, A. O. (2020). Infant Mortality in Low- and Middle-Income Countries: Does Government Health Spending Matter? Journal of Development Policy and Practice, Vol. 5 (1), pp. 54-73. https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/2455133320909916
Draganic, D., and Wangen, K. R. (2023). The Efect of Physician Density on Colorectal Cancer Stage at Diagnosis: Causal Inference Methods for Spatial Data Applied on Regional-Level Data. International Journal of Health Geographics, Vol. 22 (1), https://doi.org/10.1186/s12942-023-00323-w.
Evans, W., and Graham, J. D. (1988). Traffic Safety and the Business Cycle. Alcohol, Drugs, and Driving, Vol. 4 (1), pp. 31-38.
Fathollahi, E. (2022). The Long-Run Effect of Health Expenditures on Health Status in the Provinces of Iran: Empirical Evaluation Using Panel Data Analysis. https://civilica.com/doc/1551737. (In Persian).
Fayissa, B., and Gutema, P. (2005). Estimating a Health Production Function for Sub-Saharan Africa. Applied Economics, Vol. 337, pp. 155-164. https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/00036840412331313521
Gianino, M. M., Lenzi, J., Fantini, M. P., Ricciardi, W., and Damiani, G. (2017). Declining Amenable Mortality: A Reflection of Health Care Systems? BMC Health Services Research, Vol. 17, Article Number: 735. https://bmchealthservres.biomedcentral.com/articles/10.1186/s12913-017-2708-z
Grossman, M. (1972). On The Consept of Health Capital and the Demand for Health. Journal of Political Economy, Vol. 80, pp. 223-255. https://www.jstor.org/stable/1830580
Heijink, R., Koolman, X., and Westert, G. P. (2013). Spending More Money, Saving More Lives? The Relationship between Avoidable Mortality and Healthcare Spending in 14 Countries. Eur J Health Econ., Vol. 14, pp. 527–538. https://link.springer.com/article/10.1007/s10198-012-0398-3
Hone, T., Rasella, D., Barreto, M., Atun, R., Majeed, A., and Millett, C. (2017). Large Reductions in Amenable Mortality Associated with Brazil’s Primary Care Expansion and Strong Health Governance. Health Aff., Vol. 36, pp. 149–158. https://doi.org/10.1377/hlthaff.2016.0966
Hosseinpour, B., Sarlak, A., and Fotros, M. H. (2020). Effect of Health Expenditure and Good Governance on Health Indicators in MENA Countries Using the Generalized Method of Moments. Journal of  Healthcare Management, Vol. 11 (3). pp. 67-79. (In Persian). https://www.sid.ir/paper/950586/fa
Ivankova, V., Gavurova, B., and Khouri, S. (2022). Understanding the Relationships between Health Spending, Treatable Mortality and Economic Productivity in OECD Countries. Public Health, 10:1036058. https://www.frontiersin.org/journals/public-health/articles/10.3389/fpubh.2022.1036058/full
Jahantabi, Nejad, A., and Golkhandan, A. (2023). The Effect of Positive and Negative Public Health Expenditure Shocks during Business Cycles on Health Status in Iran. Journal of Healthcare Management, Vol 13 (4), pp. 87-103 (In Persian). https://sanad.iau.ir/ar/Article/806698
Jarcuska, P., Janicko, M., Bartak, M., Gavurova, B., and Vagasova, T. (2017). Mortality Amenable to Health Care in European :union: Countries and Its Limitations. Centeral Eur J Public Health, Vol. 25, pp. 16–22. http://cejph.szu.cz/artkey/cjp-201789-0003_mortality-amenable-to-health-care-in-european-:union:-countries-and-its-limitations.php
Karasek, R., and Theorell, T. (1990). Healthy Work: Stress, Productivity, and Their Construction of Working Life. New York: Basic Books.
Mehrara, M., and Nasibparast, S. (2014). A Bayesian Econometric Approach to Specify the Determinants of Health Status in Developing Countries. Applied Theories of Economics, Vol. 1 (2), pp. 1-28. (In Persian). https://ecoj.tabrizu.ac.ir/article_470.html
Mothers, C. D., and Schofield, D. J. (1998). The Health Consequences of Unemployment: The Evidence. The Medical Journal of Australia, Vol. 168 (4), pp. 178-182.  https://doi.org/10.5694/j.1326-5377.1998.tb126776.x
Nolasco, A., Quesada, J. A., Moncho, J., Melchor, I., Pereyra-Zamora, P., Tamayo-Fonseca, N., Martinez-Beneito, M. A., and Zurriaga, O. (2014). Trends in Socioeconomic Inequalities in Amenable Mortality in Urban Areas of Spanish Cities, 1996–2007. BMC Public Health, Vol. 14, No. 299. https://bmcpublichealth.biomedcentral.com/articles/10.1186/1471-2458-14-299
Nolte, E., and McKee, M. (2011). Variations in Amenable Mortality-Trends in 16 High-Income Nations. Health Policy, Vol. 103, pp. 47–52. https://bmcpublichealth.biomedcentral.com/articles/10.1186/1471-2458-14-299https://bmcpublichealth.biomedcentral.com/articles/10.1186/1471-2458-14-299
Ruhm, C. J. (2000). Are Recessions Good for Your Health? Quarterly Journal of Economics, Vol. 115 (2), pp. 617-650. https://doi.org/10.1162/003355300554872
Ruhm, C. J., and Black, W. E. (2002). Does Drinking Really Decrease in Bad Times? The Journal of Health Economics, Vol. 21 (4), pp. 659-678. https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0167629602000334
Sasanipour, M., and Khosravi, A. (2020). Investigating the Contribution of Avoidable Deaths in Improving Life Expectancy in Iran During 2006-2016. Hakim Health System Research, Vol. 23 (4), pp. 385-394. (In Persian). https://hakim.tums.ac.ir/article-1-2088-fa.html
Shahraki, M., and Ghaderi, S. (2021). The Relationship Between Public Health Expenditures and the Quality of Democracy on Social Welfare in Countries with High Human Development Index. Social Welfare Quarterly, Vol. 21, No 82, pp. 9-43. (In Persian). https://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3884-fa.html
Sokejima, S., and Kagamimori, S (1998). Working Hours as a Risk Factor for Acute Myocardial Infarction in Japan: Case-Control Study. National Center for Biotechnology Information, Vol. 317 (7161), pp. 775-780.  https://doi.org/10.1136/bmj.317.7161.775
Vongsaroj, R. (2004). The Determinants of Health Improvements in Developing Countries: The Case of Thailand. Forum of International Development Studies, Vol. 25, pp. 215-238.
Weber, A, and Clerc, M. (2017). Deaths Amenable to Health Care: Converging Trends in the EU? Health Policy. Vol. 121, pp. 644–652. https://doi.org/10.1016/j.healthpol.2017.03.017
 

 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: هزینه و مخارج سلامت
دریافت: 1403/1/29 | پذیرش: 1403/6/11 | انتشار: 1404/1/15

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb