دوره 24، شماره 95 - ( 10-1403 )                   جلد 24 شماره 95 صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Asghari Vervjani L, Bakhshayesh A, Dehghani F. (2024). Predicting Suicide Ideation Based on Cognitive Emotion Regulation Mediated by Thwarted Belongingness among Adolescents. refahj. 24(95), : 4 doi:10.32598/refahj.24.95.4427.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4275-fa.html
اصغری وروجنی لیلا، بخشایش علیرضا، دهقانی فهیمه. پیش‌‌‌‌‌‌‌بینی ‌فکر خودکشی براساس تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری تعلق‌پذیری خنثی در نوجوانان رفاه اجتماعی 1403; 24 (95) 10.32598/refahj.24.95.4427.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4275-fa.html


متن کامل [PDF 1115 kb]   (3114 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1437 مشاهده)
متن کامل:   (425 مشاهده)
      مقدمه
دوران نوجوانی، فاصله بین کودکی و جوانی است و این انتقال در تمام جوانب رفتاری، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی صورت میگیرد و فرد خواهان تغییر خلقوخوی کودکانه است (کشاورز، همکاران، 2018).
نوجوانان با توجه به خصوصیاتی هم چون عدم تعادل و بیثباتی احساسات، عدم تحمل شنیدن انتقاد و سرزنش، عدم تحمل ناکامیها، حالات یأس و ناامیدی، حالات عاشقپیشگی، تشویش و نگرانی نسبت به آینده تحصیلی، شغلی و اقتصادی، نیاز به محبت و مهربانی، نیاز به احترام، استقلال، قدردانی، نیاز به احساس هویت و شناخت خود، نیاز به داشتن هدفی روشن و مشخص در زندگی در لحظاتی از زندگی که با مشکلات خاصی مواجهه میشوند، بیشتر شکنندگی نشان میدهند و این حالتی است که احساس میکنند راه بازگشت ندارند (حسینپور و همکاران، 2004).
 طبق آمار منتشرشده از طرف سازمان جهانی بهداشت در هرسال نزدیک به یک میلیون نفر به علت خودکشی جان خود را از دست میدهند (سازمان جهانی بهداشت، 2010). همچنین، در سالهای اخیر، خودکشی در بین نوجوانان و جوانان افزایش چشمگیری داشته است (صدری دمیرچی و همکاران، 2017). نوجوانانی که سابقه رفتارهای خودجرحی دارند، به علت رویارویی با شرایط درد، رنج و بالارفتن آستانه تحمل درد، در معرض خطر برای اقدام به خودکشی هستند (حکیم شوشتری و خانی پور،2014)؛ مانند سایر پدیدههای روانشناختی، خودکشی و عوامل مرتبط با آن، از جوانب مختلف زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی قابلبررسی است.
 شیوع افکار خودکشی در دوران نوجوانی حدود 1/ 12_ 9/ 29 درصد تخمین زده میشود (بدایت و عسگری، 2020). میزان شیوع خودکشی در جوامع مختلف تا حدودی متفاوت است. طبق پژوهشهای انجامشده، ایران بعد از چین و هند سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی موفق در دختران افزایش یافته و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی پسران است. بر اساس این پژوهشها، خودکشی یازدهمین علت مرگ در کل جمعیت و سومین عامل مرگ در سنین 15-24 ساله است (نوروزی، 2017). درصد چشمگیری از نوجوانانی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند، کسانی هستند که یا دست به خودکشی زده یا افکار خودکشی در سر داشتند (مداحی و مداح، 2014).
 از نشانههای مهم رفتار خودکشی در نوجوانان میتوان به کاهش عملکرد تحصیلی یا افت تحصیلی، کنارهجویی از دیگران و گوشهنشینی (دورشدن از دوستان) و عدم مصاحبت با آنان اشاره کرد (مهرابی و شیخ دارانی، 2013؛ سیمبر و همکاران،2017). بااینحال، ازآنجاکه خودکشی یک مسئله مهم و حیاتی است و حتی در بسیاری از کشورها غیرقانونی است، بهاحتمال زیاد، کمتر از حد واقعی گزارش میشود (سیمبر و همکاران،2017).
تغییرات تحولی در هنگام نوجوانی خلقوخوی آنان را تغییر میدهد و در آنها احساس ترس و سردرگمی ایجاد میکند. همچنین تواناییهای جدید شناختی نوجوانان روی حل مسئله و تصمیمگیری آنان تأثیرگذار است. اغلب نوجوانانی که اقدام به خودکشی میکنند، این اقدام را به خاطر فرار از یک وضعیت غیرقابلتحمل و یا رهاشدن از افکار و احساسات بد انجام میدهند. این افراد ممکن است واقعاً قصد مردن نداشته باشند فقط خودکشی را راهی برای بیان دردهای عمیق هیجانی انجام میدهند.
 در دهههای اخیر، بیشتر پژوهشهای انجامشده در مورد خودکشی زیر سلطه نظریه بین فردی روانشناختی جوینر (2005) بوده است. بر طبق نظریه بین فردی-روانشناختی خودکشی برای بروز خودکشی کامل یا افکار خودکشی وجود سه متغیر ضروری است: 1- ادراک سرباربودن 2- تعلقپذیری خنثی 3- قابلیت اکتسابی برای خودکشی (آنستیس و جوینر، 2011). دو عامل اول انگیزه فرد برای خودکشی و عامل سوم امکان عملیکردن افکار خودکشی را فراهم میکند (حکیم شوشتری و خانی پور، 2014).
این نظریه مدعی این است که گرایش به خودکشی درنتیجه وجود دو عامل تعلقپذیری خنثی و ادراک سرباربودن رخ میدهد (ریبیرو و جوینر، 2009).
 مفهوم تعلقپذیری خنثی مرتبط با انزوا و روابط اجتماعی و یکی از با اهمیتترین عوامل پیشبینیکننده رفتارهای خودکشی است. این عامل به علت ارتباط با نیازهای روانشناختی انسان از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جایی که آن را «نیاز تعلق داشتن» یاد میکنند. ادراک سرباربودن احساسی است که فرد وجود خودش را بهعنوان سربار خانواده، دوستان یا در جامعه میپندارد. این احساس امکان دارد با این افکار همراه باشد که فرد فکر میکند بمیرد، بهتر است یا اوضاع خانواده در نبود او بهتر میشود (ون اوردن و همکاران، 2010).
 در این راستا نظریه بین فردی - روانشناختی خودکشی نشان داده است که انزوای اجتماعی یکی از مهمترین پیشبینیهای فکر خودکشی در طول زندگی است. فرض بر این است که متغیرهای ارتباط اجتماعی با خودکشی رابطه دارند، زیرا آنها شاخصههای قابلمشاهدهای هستند که نشان میدهد یکی از نیازهای بنیادی انسان برآورده نشده است. زمانی که این نیاز ارضا نمیشود، حالتی پیش میآید که آن را تعلقپذیری خنثی مینامند و نوعی میل به مرگ رشد مییابد (کیانی چلمردی و همکاران، 2019).
یکی از ضعفهای بنیادی و اساسی نظریه بین فردی-روانشناختی و سایر الگوهای بررسی رفتارهای خودکشی از قبیل خودکشی کامل، اقدام به خودکشی و فکر خودکشی بیتوجهی به نقش مهم هیجان و فرایندهای تنظیم هیجان است. بر این اساس نتایج پژوهشی نشان میدهند که بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان و فکر خودکشی رابطه مستقیم وجود دارد (حسنی و میرآقایی، 2011). در حقیقت، یکی از با اهمیتترین مهارتهای که فرد باید بیاموزد توانایی در کنترل هیجانات است (صدری دمیرچی و همکاران، 2016).
 تنظیم هیجان فرآیندی است که افراد از طریق آن، هیجانهای خود را بهصورت هشیار یا ناهشیار تنظیم و تعدیل میکنند (برس و ویلیامز، 2007). زمانی که فرد با یک رویداد هیجانی مواجهه میشود احساس خوب و خوشایند برای کنترل هیجانی کفایت نمیکند بلکه وی نیاز دارد که در این موقعیتها بهترین کارکرد شناختی نیز داشته باشد. در اصل تنظیم هیجان تعدیل بهینهای از شناخت و هیجان برای رویارویی با رویداد منفی نیاز است. چون انسانها با هر چه روبهرو میشوند آن را تفسیر میکنند و تفسیرهای شناختی تعیینکننده عکسالعمل افراد است (میرزایی صلحی، 2016).
 از سوی دیگر، تنظیم شناختی هیجان از آن دسته متغیرهایی است که میتواند با فکر خودکشی ارتباط داشته باشد (صدری دمیرچی و همکاران، 2016).
تنظیم شناختی هیجان دارای ابعادی از قبیل خودسرزنشگری، دیگرسرزنشگری، نشخوارگری، فاجعهسازی، پذیرش، توجه مجدد بر برنامهریزی، توجه مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاهپذیری است (گارنفسکی و همکاران، 2001).
 در خودسرزنشگری، فرد در رویارویی با رخداد و شرایط ناگوار خود را مقصر و متهم اصلی در ایجاد اتفاقات پیشآمده میداند. در دیگرسرزنشگری، فرد دیگران را تقصیر کار و عامل اصلی در بروز اتفاق و رخداد میداند. در نشخوارگری، وقوع شرایط ناگوار باعث مشغولیت فکری پیرامون ابعاد گوناگون رویداد میشود و دائم احساسات و افکار ایجادشده به علت شرایط ناگوار بهوسیله فرد مرور میشود.
فاجعهسازی، به ادراک و ابراز شدید و تهدیدآمیز واقعیت اشاره دارد. در پذیرش، در برخورد با وقایع ناگوار، خود را ناگزیر بر پذیرش شرایط متقاعد میکند. در توجه مجدد مثبت و برنامهریزی برای کمکردن پیامد منفی ناشی از حوادث ناگوار میداند. ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهپذیری فرد را در رویارویی با شرایط ناگوار به تجارب ارزشمندی ناشی از مواجهه با شرایط به وجود آمده آماده کرده و تأکید بر سودمندبودن این شرایط میکند. همچنین، برای کمکردن اتفاقات ناگوار و تنیدگیزا جوانب مثبت رخدادها را میبیند (محمدی و همکاران، 2015).
 تحقیقات نشان داده است که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با فکر خودکشی همبستگی مثبت دارد به این معنا که هر چه استفاده از این راهبرد بهوسیله افراد بیشتر شود میزان همبستگی آنها با فکر خودکشی افزایش مییابد. البته باید در نظر داشت که با افزایش میزان آگاهی و شناخت افراد در استفاده از این راهبردها برای مواجهه با هیجانها این میزان همبستگی، کاهش مییابد (صدری دمیرچی و همکاران، 2016).
 بنا بر آنچه گفته شد، نوجوانان با توجه به اینکه در سن حساسی قرار دارند و بحران هویت را میگذرانند ممکن است با یک سری مسائل متفاوتی روبهرو شوند و چون ممکن است نتوانند هیجاناتشان را بهخوبی مدیریت کنند و رفتارهای اشتباهی را بر اساس هیجانات زودگذر از این افراد سر بزند. یکی از این افکار و هیجانات اشتباه فکر نوجوانان در مورد خودکشی است که میتواند اثرات زیانبار و حتی غیرقابل جبرانی را برای نوجوانان و خانوادهشان به جا بگذارد. تحقیقات زیادی در مورد مسائل و مشکلات نوجوانان انجام شده ولی امروزه با توجه به اینکه زندگیها تغییرات زیادی داشتند و نوجوانان امکانات ارتباطی و مسائل و مشکلات متفاوتی نسبت به دهههای قبل دارند، لازم است پژوهشهایی در این زمینه انجام شود تا عواملی که میتواند فکر خودکشی در نوجوانان را به وجود بیاورد شناسایی شود.
 مسئله دیگر این است که نوجوانان ممکن است چندان قادر به مدیریتکردن هیجانات و شناختهای خود نباشند و بنابراین مسائل منفی را شدیدتر ازآنچه هست ادراک کنند و سردرگمی، یأس باعث شود فکر خودکشی را در ذهن بپروراند. نوجوانان به اقتضای سنشان نیاز به تعلق و پذیرش توسط افراد در موقعیتهای اجتماعی دارند و نیاز به تعلق یک مبنای قدرتمند برای رفتارهای بین فردی نوجوانان است. در صورت طرد و محرومیت اجتماعی نوجوانان دچار پریشانی عاطفی میشوند و رفتارهای بین فردیشان را تحتتأثیر قرار میدهد و این طرد و محرومیت باعث انزوا و گوشهگیری از اجتماع میشود و این انزوا جرقهای از افکار خودکشی را در ذهن نوجوانان پرورش میدهد.
 برای مثال، نتایج پژوهشها نشان داد که بین خودکشی و اهمیتداشتن (مهمبودن، آگاهی و تکیهکردن) همبستگی مستقیم وجود دارد (کیانی چلمردی و همکاران، 2018). پژوهشها حاکی از آن است خودشفقتی و امید با واسطهگری تعلقپذیری خنثی و ادراک سرباربودن روی فکر خودکشی تأثیر مستقیمی داشت (آمفری و همکاران، 2020).
 همانگونه که بیان شد فکر خودکشی با تعلقپذیری خنثی ارتباط دارد و از سوی دیگر تنظیم شناختی هیجان با فکر خودکشی در ارتباط است و ازآنجاییکه مطالعات نشان داده است تنظیم شناختی هیجان میتواند پیشبینیکننده فکر خودکشی باشد. درنتیجه به نظر میرسد تعلقپذیری خنثی بهعنوان یکی از متغیرهای میانجی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و فکر خودکشی نقش بازی میکند. با توجه به خلأ پژوهشی در مطالعات پیشین در این راستا، مسئله اساسی که پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به آن است که «آیا تعلقپذیری خنثی در رابطه بین فکر خودکشی و تنظیم شناختی هیجان نقش واسطهای ایفا میکند؟».
مبانی نظری
خودکشی مسئله بغرنجی است که ملتهای گذشته با آن روبهرو بودهاند. روث بندیکت نشان داد که خودکشی برای قبایل زونی ناشناخته است ولی در قبایل ابتدایی کواکیوتل امری متداول و رایج است که درنتیجه، برخی با مفهوم آن آشنا و برخی آن را نمیشناختند. از نظر تاریخ باستان در روزگاران قدیم بیشتر قبایل نهتنها خودکشی را ناپسند نمیدانستند، بهعلاوه از آن بهعنوان نوعی عمل افتخارآمیز یاد میکردند. خودکشیهای مشهوری نظیر خودکشی کلئوپاترا ملکه مصر که به طرز جالبی ماری را به گزیدن خود واداشت (صالح ولیدی، 2006). در مصر باستان افراد دور هم جمع میشدند و درباره بهترین راه برای خودکشی چارهاندیشی میکردند و معتقد بودند مرگ رهایی از مشکلات است. در ژاپن به هنگام نیایش برخی از مؤمنان برای رسیدن به خدایان از جان خود میگذشتند، اصل شرافت مردان را به دریدن شکم خود وامیداشت و هاراگیریهای ژاپنی بعد از شکست نظامی با نوعی خودکشی فرمالیته برای خودداری از اسارت، ذلت و آزار و اذیت خود را میکشتند. همچنین جمعی از ساموراییها بعد از مرگ فرمانروا خود اقدام به خودکشی میکنند تا در دنیایی دیگر خدمتگزار او باشند. خودکشی در فاصله بین قرن 12 و 13 میلادی به طور چشمگیری افزایش یافت. حزب کاتاراها در فرانسه افرادی که خودکشی میکردند را انسان کامل مینامیدند و بعضی از جوارح بدن خود را به خودکشی برمیانگیختند و پرتره صورت آنها را با حکاکی روی چوب در میدانها نصب میکردند (آذر و همکاران، 2015).
 ارسطو معتقد بود خودکشی اقدامی است که فرد برای معدومکردن خود انجام میدهد و به منظور ازخودگذشتگی نیست (اسلامینسب، 1992). بهطوریکه دورکیم اعتقاد داشت عامل اساسی و مهمی که به زندگی انسانها هدف و معنا میبخشد، وابستگی و ارتباط انسان با دیگران در اجتماع است. در غیر این صورت، افراد برای خلاصشدن از شر زندگی به هر چیزی متوسل میشوند. وی در تحلیل خود دریافت که خطر خودکشی در پروتستانها، مردان و مجردها بیشتر است. درحالیکه در کاتولیکها، زنان و متأهلان کمتر است.
دورکیم عامل این مسئله را میزان روابط و انسجام اجتماعی اعلام کرد. او ادعا میکند که بهترین نوع انسجام اجتماعی، در حد میانه، تعلق زیاد فرد به گروه است. بهطوریکه تعلق بسیار کم به گروه و اجتماع فرد را از حمایتهای افراد گروه محروم میکند (صدیق سروستانی، 2009).
 بحران خودکشی معمولاً بهوسیله یک تجربه آسیبزا و یا مجموعهای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال میکنند، ایجاد میشود. این تجارب شامل فقدان اساسی، ناکامی در دستیابی به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی درازمدت هستند. وقتیکه شخص توانایی مقابله با تجارب منفی زندگی را نداشته باشد، افسردگی و یأس ناشی از آن میتواند شخص را به افکار خودکشی آسیبپذیر کند (اسلامینسب، 1992).
بیشترین دلیل خودکشی در نوجوانان ایجاد فاصله و نبود رابطه مناسب بین فرزندان و والدین ذکر شده است. فاصلهای که باعث میشود والدین درک درستی از وضعیت فرزندان خود نداشته باشند (حافظی و اکبری، 2011). تغییرات اجتماعی که ممکن است با افزایش خودکشی نوجوانان مرتبط باشد عبارتند از: عوامل افزایشدهنده افسردگی کودکی، کاهش ثبات خانوادگی و افزایش دسترسی به سلاح (طباطبایی، 2005).
 بنابراین داشتن روابط اجتماعی سالم و سازنده و ارتباط داشتن با دیگران بهعنوان یک وسیله حفاظتی در مقابل خودکشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. قربانیان خودکشی فشارهای خانوادگی بیشتری را تجربه کردهاند بههرحال کسانی که در خانواده دارای مشکل هستند ممکن است دامنهای از احساسها را برای سازگاری با منابع فشار نشان دهند. بهعنوانمثال، افراد خانوادهای که با پدر معتاد یا الکلی زندگی میکنند ممکن است مدام بحث کنند و مشاجره داشته باشند، محبت و ارتباط کلامی پایینی نسبت به هم نشان دهند (علیزادهاصلی و همکاران، 2011).
 بک بر این باور است افرادی که از نظر هیجانی دچار مشکل شدهاند، دچار اشتباهاتی در منطق میشوند که باعث میشود واقعیتهای عینی را به سمت خود خوارشماری معطوف کنند. درمان شناختی، مشکلات روانی این افراد را ناشی از تفکرات معیوب، استنباطهای غلط بر پایه اطلاعات نادرست، ناتوانی در تفکیک خیال از واقعیت میداند (کاویانپور، 2012).
 آدلر عقیده دارد انسان موجودی اجتماعی است و علاقه اجتماعی در او امری فطری است و از روی عادت اجتماعی نمیشود. در حقیقت، علاقه اجتماعی شامل احساس اجتماعی به همه انسانهاست و برای موفقیت در روابط لازم و ضروری است؛ چون افرادی که علاقه اجتماعی بالایی دارند، ویژگیهایی از قبیل دید مثبت، اعتماد و اطمینان خاطر نسبت به دیگران، بیپروا و خودباوری بالایی دارند.
برخی از صاحبنظران علاقه اجتماعی را همردیف با مفاهیمی همچون همکاری، روابط اجتماعی و همانندسازی و همدلی با گروه میدانند. اما بنا به اعتقاد آدلر مفهوم علاقه اجتماعی بسیار گستردهتر است و بهعنوان نیروی کمکی برای افراد عمل میکند. بهطوریکه به افراد جامعه کمک میکند تا جامعه را به سمت هدفش که رشد افراد از جهات مختلف است سوق دهد (علیزاده و همکاران، 2016).
 در دوران نوجوانی، نوجوانان اهمیت زیادی به رفاقت، جذب و پذیرش در گروههای دوستانه میدهند. در این سنین دوستیها به شکل رفاقت، صمیمیت، احساس تعلق، نشاط و جنبوجوش تحکیم مییابد. درواقع، عوامل اجتماعی زیادی از قبیل رفتار جمعی، پذیرش همسالان، نقشهای اجتماعی و مدرسه تأثیر بسزایی بر یادگیری و پیشرفت نوجوانان دارد. اگر نوجوان در بین همسالانش محبوبیت و منزلت خوبی به لحاظ اجتماعی با آنچه فرض میکند نداشته باشد، کارکرد او یعنی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در مدرسه مختل میشود. از سوی دیگر، فرد برای اینکه موردتوجه و علاقه دیگران نیست، روابط اجتماعی خود را کمتر کرده و گرایش به انزوا و تنهایی پیدا میکند. حالتهای انزوا و اجتناب از افراد دیگر، بهتدریج باعث شکلگیری تصورات منفی از خود، احساس عدم کارایی و بیکفایتی میشود و تا حد زیادی عزتنفس فرد کاهش پیدا میکند و سرانجام خود را ناتوان در برخورد و حل مشکلات میبیند (یارمحمدیان و همکاران، 2003).
پیشینه تجربی
 پرز و همکاران (2024) به پژوهشی با عنوان «ادراک سرباربودن، تعلقپذیری خنثی و ناامیدی بهعنوان پیشبینیکنندههای افکار خودکشی در دانشجویان دانشگاههای اسپانیا» پرداختند. جامعه آماری پژوهش 225 نفر در رده سنی 18 تا 40 سال در این شرکت کردند. نتایج نشان میدهد که باور به اینکه فرد باری بر دوش دیگران است و به گروه اجتماعی خاصی تعلق ندارد، صرفنظر از اینکه این شرایط تغییر کند یا خیر، اندیشههای خودکشی را در دانشجویان اسپانیا افزایش میدهد. بنابراین هم احساس سرباربودن و هم تعلقپذیری خنثی به نظرمی رسد که به اندیشههای خودکشی در دانشجویان منجر شود.
بائر و همکاران (2022) به پژوهشی با عنوان «رابطه راهبردهای تنظیم هیجان بین فردی و درونفردی با فکر خودکشی و تلاشهای خودکشی» پرداختند. جامعه آماری پژوهش شامل 363 نفر در یک مطالعه آنلاین شرکت کردند. نتایج نشان داد افرادی که بهطورکلی با مشکلات تنظیم هیجان بیشتری مواجه هستند، تعلقپذیری خنثی و احساس سرباربودن بیشتری را تجربه میکنند و تحمل پایین استرس بهطور مستقیم با هر دو احساس سرباربودن و تعلق پذیری خنثی ارتباط دارند.
گومز و همکاران (2022) به پژوهشی با عنوان «تأثیر راهبردهای مقابلهای بر خطر افکار و رفتار خودکشی در نوجوانان» پرداختند. جامعه آماری پژوهش 309 نوجوان بین 11 تا 18 سال در یک مطالعه کمی با روش مقطعی-همبستگی شرکت کردند. نتایج نشان میدهد که رفتار کنارهگیری، انزوای اجتماعی و گرایش به خودتنبیهی عوامل خطری هستند که افکار و رفتار خودکشی را افزایش میدهد. انزوای اجتماعی و خود انتقادی به طور مستقیم با اندیشه و رفتار خودکشی همبستگی دارند.
چتوپادهای و جوشی (2020) به پژوهشی با عنوان «اهمیت تنظیم هیجان و کنار آمدن در نوجوانان با فکر خودکشی» پرداختند. 150 دانشآموز در رده سنی 17-19 سال از شهر وارناسی هند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. به این نتیجه رسیدند اختلاف معناداری بین دو گروه در سطح ارزیابی مجدد شناختی و سرکوب بیانی وجود دارد، سطح بالاتری از سرکوب بیانی با افزایش خطر خودکشی مرتبط است. کنترل واکنش هیجانی مانع از تجربه نظارتی هیجانی میشود و درنتیجه سلامت اجتماعی و روانشناختی فرد را تحتتأثیر قرار میدهد. نوجوانانی که فکر خودکشی داشتند در شرایط استرسزا، بیشتر از راهبردهای تنظیم منفی هیجان استفاده میکردند.
سویی و همکاران (2020) به پژوهشی تحت عنوان «تنظیم هیجان بهعنوان یک عامل خطر برای ایجاد خودکشی در نوجوانان و جوانان: نقش واسطهای تعلقپذیری» پرداختند. جامعه آماری پژوهش نوجوانان 16-25 سال بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تعلقپذیری کم، یک پیشدرآمد مهم برای فکر خودکشی است و همچنین یک رابطه مهم بین تنظیم هیجان و عوامل اجتماعی مانند تعلقپذیری خنثی وجود دارد. این نتایج نشان میدهد که تفاوتهای فردی در استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان به کمک تعلقپذیری خنثی، فکر خودکشی را تسریع میکند بهعبارتدیگر، تعلقپذیری کم و ضعف در تنظیم هیجان، زمینهای برای ایجاد فکر خودکشی در فرد فراهم میکند.
حسنی و میرآقایی (2011) به مطالعه «رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با ایدهپردازی خودکشی» پرداختند. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران در سال تحصیلی 1389-1388 بودند. از بین دانشجویان مذکور 120 نفر (شامل 60 دختر، 60 پسر) بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. بین راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان از قبیل راهبردهای دیدگاه پذیری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت با ایدهپردازی خودکشی رابطهای منفی وجود دارد. همچنین، از بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان از قبیل راهبردهای سرزنشگری خود و فاجعهسازی با ایدهپردازی خودکشی رابطهای مثبتی وجود دارد.
ریگوچی و همکاران (2021) به پژوهشی با عنوان «رابطه بینظمی هیجان منفی با شدت افکار خودکشی در نمونه از بیماران ترکیبی» پرداختند. 111 بیمار بستری در مرکز روانپزشکی در این پژوهش انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد اختلال در کنترل تنظیم هیجان منفی و سابقه تلاشهای خودکشی در طول زندگی با شدت ایدهپردازی خودکشی مرتبط است و این بهنوبه خود با خطر کوتاهمدت رفتارهای خودکشی مرتبط است.
پارک و کیم (2019) به پژوهشی با عنوان «تعامل بین شخصیت و نیازهای بین فردی در پیشبینی فکر خودکشی» پرداختند. 313 دانشآموز (113 پسر و 200 دختر) در این پژوهش شرکت کردند. به این نتیجه رسیدند که تعلقپذیری بالا، بهعنوان یک عامل محافظتی در برابر ایدهپردازی خودکشی عمل میکنند، به این معنی که افرادی که روابط اجتماعی بالایی دارند و بیشتر با دیگران در تماس هستند بهعنوان عامل محافظتی در برابر خودکشی عمل میکند.
اددی و همکاران (2019) به پژوهشی با عنوان «بررسی تئوری ارتباط بین بینظمی هیجان و خطر خودکشی در یک نمونه بالینی نوجوانان» پرداختند. 151 نوجوان 12 تا 17 ساله از یک واحد روانپزشکی انتخاب شدند. به این نتیجه رسیدند افرادی که از بینظمی هیجان برخوردار هستند مکرراً از سوی دیگران طرد میشوند و ممکن است برای آنها دشوار باشد که از شناختهای منفی که فکر خودکشی را برانگیخته میکنند، رها شوند. استفاده از راهبردهای شناخت منفی مرتبط همچون تعلقپذیری خنثی، ادراک سرباربودن و افسردگی باعث ایجاد اختلالاتی در تنظیم هیجان میشود. بهطوریکه بینظمی هیجانات یکی از عوامل تأثیرگذار بر خودکشی است.
اونگ و تامپسون (2019) به مطالعه «اهمیت مقابله و تنظیم هیجان در بروز رفتار خودکشی» پرداختند.
هدف این پژوهش تعیین این بود که آیا راهبردهای مقابلهای مختلف و روشهای سرکوب بیانی و ارزیابی مجدد شناختی با رفتار خودکشی مرتبط است یا خیر. 120 دانشجوی کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد هنگ گنگ پرسشنامههای اهمیت مقابلهای، تنظیم هیجان و رفتار خودکشی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان منفی و مشکلات در تنظیم هیجان با افزایش خطر خودکشی مرتبط است. بهطوریکه افزایش راهبرد اجتنابی با افزایش رفتار خودکشی همراه بود، درحالیکه افزایش ارزیابی مجدد شناختی با کاهش رفتار خودکشی همراه بود.
هاتکویچ، پنر و شارپ (2019) به مطالعه «مشکلات در تنظیم هیجان، افکار و اقدام به خودکشی در نوجوانان بستری» پرداختند. 547 نوجوان بستری در مراکز روانپزشکی پرسشنامههای تنظیم هیجان و افکار خودکشی را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود وجود راهبردهای منفی تنظیم هیجان به طور معناداری با فکر خودکشی مرتبط بود بهعبارتدیگر، اختلال در تنظیم هیجان، مشکلات در کنترل تکانه، اختلالات خلقی و اضطراب با فکر خودکشی ارتباط داشت.
نیسیو و همکاران (2018) به پژوهشی با عنوان «رفتار خودکشی و مشکلاتی در تنظیم هیجان» پرداختند. 126 نفر در رده سنی 18 تا 60 در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که افرادی که درگیر رفتارهای خودکشی هستند، از راهبردهای ناسازگار در موقعیتهای تنشزا استفاده میکنند. فکر خودکشی بهعنوان یک راهبرد ناسازگار برای مدیریت پریشانی و تنشهای لحظهای عمل میکند، درحالیکه اقدام به خودکشی بهعنوان یک اقدام تکانشی برای متوقفکردن برانگیختگی منفی مزمن و شدید ناشی از مشکل در بازگشت به حالت اولیه عاطفی پس از قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا تعبیر میشود.
احمد بوکانی و همکاران (2021) به پژوهشی با عنوان «آزمون مدل تعلقپذیری خنثی و سرباربودن در ایده و رفتار خودکشی در دانشجویان: بررسی نقش تعدیلی ناامیدی: یک مطالعه توصیفی» پرداختند. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1399 بود که تعداد 650 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد وقتیکه افراد احساس تعلق به کسی نداشته باشند، هیجانات منفی در افراد شکل میگیرد و این هیجانات باعث ایجاد ناامیدی، افسردگی و ایدهپردازی خودکشی میشود.
 معصومی و ابراهیمی (2019) به پژوهشی با عنوان «نقش اجتناب شناختی و تنظیم شناختی هیجان در پیشبینی ایدهپردازی خودکشی دانشجویان» پرداختند. جامعه آماری پژوهش شامل 240 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای اجتناب شناختی همچون واپسزنی افکار، جانشینی افکار و تبدیل تصور به فکر و تنظیم منفی هیجان با ایدهپردازی خودکشی رابطه مثبت و معناداری دارند.
رحیمزاده ینگی کند و همکاران (2019) به بررسی «رابطه سبکهای دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی» پرداختند. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند که از این تعداد 400 نفر به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که افرادی که بیشتر از سبکهای دفاعی ناپخته و روان آزرده استفاده میکنند، میزان ایدهپردازی خودکشی در آنها بالاتر است. دشواری در شناسایی احساسات و توصیف احساسات با ایدهپردازی خودکشی رابطه مثبت و معناداری دارد.
حیدرینژاد و همکاران (2019) به بررسی «پیشبینی تمایل به خودکشی بر اساس متغیرهای دشواری تنظیم هیجانی، انعطافپذیری شناختی، انعطافپذیری خانواده و تحمل پریشانی» پرداختند. جامعه آماری این پژوهش شامل همه نوجوانان خانوادههای در آستانه طلاق شهر اصفهان بودند که از این تعداد 373 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی نقش بسزایی در تمایل به خودکشی نوجوانان خانوادههای در آستانه طلاق دارند.
جمعبندی: بر طبق پژوهشها مطرحشده افکار خودکشی تحت تأثیر عوامل بیرونی میتواند روی تنظیم هیجان افراد تأثیرگذار باشد و این بهنوبه ای خود باعث تغییراتی روی روابط اجتماعی و روحیه جمعگرایی افراد شود.
روش
پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، یک تحقیق بنیادی و به لحاظ روش توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بوده است. اگرچه در مورد حجم نمونه لازم برای مدلهای ساختاری توافق کلی وجود ندارد، اما بسیاری از پژوهشگران حداقل حجم نمونه لازم را 200 نفر بیان کردهاند (حبیبی و عدنور، 2016). نمونه پژوهش حاضر 230 نفر بود که بهصورت در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامهها پاسخ دادند.
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بهوسیله گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (CERQ): این پرسشنامه بهوسیله گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (CERQ) (2001) در کشور هلند تهیهشده و دارای دو نسخه هلندی و انگلیسی است. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان یک ابزار خودگزارشی است و 36 گویه دارد. برای شناخت راهبردهای مقابلهای شناختی افراد بعد از تجربه رویداد یا وقایع منفی مورداستفاده قرار میگیرد.
برخلاف سایر پرسشنامههای مقابلهای که بین افکار و اعمال واقعی فرد تفاوت قائل نمیشوند، این پرسشنامه افکار فرد را پس از رویارویی با یک تجربه منفی یا رویداد آسیبزا ارزیابی میکند. اجرای این پرسشنامه بسیار ساده بوده و برای افراد 12 سال به بالا (هم افراد بهنجار و هم جمعیتهای بالینی) قابلاستفاده است. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان دارای پایه تجربی و نظری محکمی بوده و از 9 زیرمقیاس تشکیل شده است.
 زیرمقیاسهای مذکور عبارتند از: راهبرد شناختی خودسرزنشگری، پذیرش، نشخوارگری، توجه مجدد مثبت، توجه مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاهپذیری، فاجعهسازی و دیگر سرزنشگری. هر زیرمقیاس دربردارنده 4 گویه است و دامنه نمرات مقیاس از 1 (تقریباً هرگز) تا 5 (تقریباً همیشه) است. نمره کل هر یک از زیرمقیاسها از طریق جمعکردن نمره گویهها به دست میآید. براین اساس، دامنه نمرات هر زیرمقیاس بین 4 تا 20 خواهد بود. نمرات بالا در هر زیرمقیاس نشاندهنده استفاده بیشتر راهبرد مذکور در رویارویی و مقابله با رخداد استرسزا و منفی است (حسنی و میر آقایی، 2012).
نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در ایران بهوسیله بشارت و حسنی (2011) اعتباریابی شد. تحقیقات بشارت در خصوص روانسنجی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان شامل همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، روایی محتوایی، روایی همگرا و افتراقی مطلوب گزارش شده است. همچنین بشارت (2009) در بازبینی مقدماتی روانسنجی این پرسشنامه در نمونهای از جمعیت عمومی (368=n، 197 زن، 171 مرد)، ضرایب آلفای کرونباخ را برای خرده مقیاسها از 67/ 0 تا 89/ 0 گزارش کرد. ضرایب همبستگی بین نمرههای تعدادی از شرکتکنندگان در پژوهش (43 زن، 36 مرد) در دو مرحله در فاصلهای دو تا چهار هفته برای زیرمقیاسهای پرسشنامه از 57/ 0=r تا 76/ 0=r محاسبه شد. در این پژوهش، روایی محتوایی این پرسشنامه طبق نظرات داوری هشت نفر از متخصصان روانشناسی بررسی شده و ضرایب توافق کندال برای خردهمقیاسها از 81/ 0 تا 92/ 0 گزارش شد.
مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI): این پرسشنامه در سال 1979 بهوسیله بک، برای سنجش تمایل فرد به خودکشی ساخته شد. مقیاس افکار خودکشی بک برآوردی عددی از شدت افکار و امیال خودکشیگرایانه گردآوری شده است. این مقیاس شامل 19 گویه است که روی یک مقیاس سهنقطهای از صفر (کمترین شدت) تا 2 (بیشترین شدت) درجهبندی میشود. پایایی و روایی مقیاس افکار خودکشی بک در مطالعات مختلف تأیید شده است. در مطالعه دانیتز (2001) آلفای کرونباخ این مقیاس 89/ 0 و اعتبار بین آزماینده 83/ 0 به دست آمده است (حسنی و میرآقایی، 2011). مقیاس افکار خودکشی بک همبستگی بالایی با آزمونهای استانداردشده افسردگی و گرایش به خودکشی داشت. ضرایب همبستگی برای بیماران بستری دامنهاش از 90/ 0 و برای بیماران درمانگاهی 94/ 0 بود. همچنین این مقیاس همبستگی 58/ 0 تا 69/ 0 با سؤال خودکشی افسردگی بک داشت. بهعلاوه همبستگی 64/ 0 تا 75/ 0 با مقیاس ناامیدی و پرسشنامه افسردگی بک داشت. مقیاس ایدهپردازی خودکشی بک با استفاده از روش آلفای کرونباخ ضرایب 87/ 0 تا 97/ 0 و با استفاده از روش آزمون - بازآزمون پایایی 54/ 0 به دست آمده است و این نشاندهنده پایایی بالایی این مقیاس است.
انیسی و همکاران (2004) در پژوهشی 100 نفر آزمودنی مرد 19 تا 28 سال را به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب کردند، اعتبار و روایی مقیاس ایدهپردازی خودکشی بک را مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان داد که مقیاس بک با مقیاس افسردگی آزمون گلدبرک همبستگی 76/ 0 داشت، همچنین اعتبار مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ 95/ 0 و از روش دونیمه 75/ 0 به دست آمد (انیسی و همکاران، 2004).
پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ): این پرسشنامه دارای نسخههای 10، 12، 15، 18 و 25 سؤالی است که بر طبق گزارش هیل و همکاران (2015)، نسخههای 10 و 15 سؤالی از بهترین میزان اعتبار درونی برخوردار است. بنابراین از نسخه 15 سؤالی این پرسشنامه استفاده شد که شامل 15 گویه است که از آزمودنیها میخواهد که مناسبترین گزینه را متناسب با باور و عقیدهشان در یک مقیاس 7 لیکرتی مشخص کنند که درحالحاضر، با دیگران تا چه میزانی در ارتباط هستند (تعلقپذیری) و فکر میکنند تا چه میزانی سربار دیگران هستند (ادراک سرباربودن) ون اوردن و همکاران (2012) پرسشنامه نیازهای بین فردی 15 سؤالی را مورد ارزیابی قرار داد (9 سؤال مربوط به تعلقپذیری خنثی و 6 سؤال مربوط به احساس سرباربودن). سؤالات 7، 8، 10، 13، 14 و 15 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. اهمیت این موضوع بهاینعلت است که آزمودنیها با پاسخ به این پرسشنامه میتوانند به پژوهشگران نشان دهند که رفتارهای بین فردی تا چه میزان میتواند رفتارهای مثل گرایش به خودکشی را پیشبینی کند.
 نمره بالاتر در این پرسشنامه به معنای ادراک سرباربودن و تعلقپذیری خنثی بیشتر است که این نشاندهنده این است که فرد در روابط اجتماعی، خود را منشأ مشکلات و آسیبهای دیگران میداند. برای این مقیاس اعتبار درونی 90/ 0 و پایایی خوبی گزارش شده است و در نمونه ایرانی این مقیاس نیز ضریب آلفای کرونباخ 83٬5/ 0 گزارش شده است (کیانی و همکاران، 2020).
روش اجرا: اجرای پژوهش بدین گونه بود که ابتدا پژوهشگر نامهای از اداره آموزش دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه یزد برای معرفی به اداره کل آموزشوپرورش استان تهران دریافت کرد. پس از مراجعه به اداره آموزشوپرورش به علت بار منفی سؤالات پرسشنامه از همکاری با پژوهشگر امتناع شد. تصمیم گرفته شد که دانشآموزان بهصورت دردسترس انتخاب شوند و پس از کسب رضایت از آزمودنیها سه پرسشنامه افکار خودکشی بک، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ و پرسشنامه نیازهای بین فردی بین دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران بهصورت آنلاین در بستر فضای مجازی (تلگرام و واتساپ) توزیع شد.
تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 26 انجام شد. در بخش آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از ماتریس همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار ایموس استفاده شد.
یافتهها
یافتههای جمعیت شناختی در جدول 1 خلاصه شده است.
جدول 1. توزیع فراوانی مشخصات دموگرافیک پاسخگویان
مشخصات دموگرافیک اطلاعات فراوانی درصد
سن 15 33 3/ 14
16 52 6/ 22
17 90 1/ 39
18 55 9/ 23
میزان تحصیلات پدر زیر دیپلم 72 3/ 31
دیپلم 97 2/ 42
لیسانس 33 3/ 14
فوقلیسانس 23 10
دکترا 5 2/ 2
میزان تحصیلات مادر زیر دیپلم 72 3/ 31
دیپلم 112 7/ 48
لیسانس 33 3/ 14
فوقلیسانس 11 8/ 4
دکترا 2 9/ 0
تعداد اعضای خانواده کمتر از 3 نفر 32 9/ 13
بین 3 تا 5 نفر 173 2/ 75
بیشتر از 5 نفر 25 9/ 10
میزان درآمد خانواده کمتر از 5 میلیون 14 1/ 6
بین 5 تا 10 میلیون 32 9/ 13
بیشتر از 10 میلیون 184 80
نوع رابطه با پدر عالی 70 4/ 30
خیلی خوب 49 3/ 21
خوب 91 6/ 39
بد 20 7/ 8
نوع رابطه با مادر عالی 103 8/ 44
خیلی خوب 59 7/ 25
خوب 53 23
بد 15 5/ 6
وضعیت زندگی با خانواده هر دو والدین 216 9/ 93
یکی از والدین 11 8/ 4
با دیگران 3 3/ 1
سابقه مصرف دارو روانپزشکی بله 18 8/ 7
خیر 212 2/ 92
سابقه خودکشی در خانواده بله 14 1/ 6
خیر 216 9/ 93
سابقه مراجعه به مراکز رواندرمانی بله 25 9/ 10
خیر 205 1/ 89

در این بخش درصد و فراوانی اطلاعات دموگرافیک پاسخگویان در جدول 1 ارائه شده است. همانطور که مشاهده میشود،230 نفر در این پژوهش شرکت کردند 33 نفر (3/ 14%) افراد 15 سال، 52 نفر (6/ 22%) 16 ساله، 90 نفر (1/ 39%) 17 ساله، 55 نفر (9/ 23%) 18 سال سن داشتند. میانگین و انحراف معیار سنی پاسخگویان به ترتیب 72/ 16 و 98/ 0، حداقل سن 15 و حداکثر سن 18 سال بوده است.
جدول 2. شاخصهای توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش
متغیرها زیر مؤلفهها میانگین انحراف معیار کمترین بیشترین تعداد گویه
تنظیم مثبت هیجان تمرکز مجدد مثبت 15/ 14 14/ 3 4 20 4
تمرکز مجدد بر برنامهریزی 83/ 15 25/ 3 6 20 4
ارزیابی مجدد مثبت 17/ 15 68/ 3 5 20 4
دیدگاه پذیری 21/ 14 42/ 3 4 20 4
تنظیم منفی هیجان پذیرش 59/ 12 50/ 3 4 20 4
خود سرزنشگری 73/ 11 44/ 3 4 20 4
نشخوار گری 95/ 12 22/ 3 5 20 4
فاجعهسازی 86/ 10 55/ 3 4 20 4
دیگر سرزنشگری 66/ 10 59/ 3 4 20 4
تعلقپذیری خنثی احساس سربار بودن 49/ 14 66/ 9 6 42 6
تعلق پذیری 83/ 24 03/ 8 6 42 9
افکار خودکشی تمایل به مرگ 12/ 2 61/ 2 0 10 5
آمادگی برای خودکشی 50/ 1 36/ 3 0 14 7
تمایل به خودکشی 72/ 0 85/ 1 0 10 4

همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود، در تنظیم مثبت هیجان بیشترین میانگین به تمرکز مجدد بر برنامهریزی (83/ 15) و کمترین میانگین به تمرکز مجدد مثبت (15/ 14) مربوط میشود. همچنین در تنظیم منفی هیجان بیشترین میانگین به نشخوارگری (95/ 12) و کمترین به دیگرسرزنشگری (66/ 10) مربوط میشود. در تعلقپذیری خنثی بیشترین میانگین به تعلقپذیری (83/ 24) و کمترین میانگین به احساس سرباربودن (49/ 14) مربوط میشود.
در افکار خودکشی بیشترین میانگین به تمایل به مرگ (12/ 2) و کمترین میانگین به تمایل به خودکشی (72/ 0) مربوط میشود.
 
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
1.تنظیم مثبت هیجان 1
2.تمرکز مجدد مثبت 79/ 0** 1
3.تمرکز بر برنامهریزی 85/ 0** 62/ 0** 1
4.ارزیابی مجدد مثبت 91/ 0** 64/ 0** 71/ 0** 1
5.دیدگاه پذیری 80/ 0** 46/ 0** 55/ 0** 69/ 0** 1
6. تنظیم منفی هیجان 19/ 0-** 17/ 0-** 17/ 0-** 26/ 0-** 04/ 0- 1
7.پذیرش 03/ 0 04/ 0- 02/ 0 01/ 0- 15/ 0* 67/ 0** 1
8.خودسرزنشگری 13/ 0-* 13/ 0-* 07/ 0- 20/ 0-** 03/ 0- 68/ 0** 31/ 0** 1
9.نشخوار گری 14/ 0-* 09/ 0- 14/ 0-* 20/ 0-** 02/ 0- 80/ 0** 44/ 0** 50/ 0** 1
10 فاجعهسازی 23/ 0-** 21/ 0-** 18/ 0-** 27/ 0-** 12/ 0- 78/ 0** 36/ 0** 48/ 0** 56/ 0** 1
11.دیگرسرزنشگری 23/ 0-** 14/ 0-* 24/ 0-** 27/ 0-** 12/ 0- 66/ 0** 31/ 0** 20/ 0** 42/ 0** 43/ 0** 1
12.تعلقپذیری خنثی 47/ 0-** 33/ 0-** 44/ 0-** 47/ 0-** 33/ 0-** 41/ 0** 20/ 0** 28/ 0** 33/ 0** 35/ 0** 32/ 0** 1
13.احساس سرباربودن 38/ 0-** 26/ 0-** 38/ 0-** 39/ 0-** 25/ 0-** 42/ 0** 19/ 0** 31/ 0** 30/ 0** 36/ 0** 35/ 0** 87/ 0** 1
14.تعلق پذیری 40/ 0-** 29/ 0-** 35/ 0-** 39/ 0-** 30/ 0** 25/ 0** 14/ 0* 13/ 0* 25/ 0** 21/ 0** 17/ 0** 80/ 0** 40/ 0** 1
15 افکار خودکشی 35/ 0-** 21/ 0-** 36/ 0-** 36/ 0-** 25/ 0-** 39/ 0** 19/ 0** 26/ 0** 33/ 0** 32/ 0** 31/ 0** 66/ 0** 68/ 0** 40/ 0** 1
16.تمایل به مرگ 35/ 0-** 24/ 0-** 33/ 0-** 37/ 0-** 24/ 0-** 47/ 0** 27/ 0** 29/ 0** 38/ 0** 38/ 0** 37/ 0** 68/ 0** 70/ 0** 41/ 0** 90/ 0** 1
17.آمادگی خودکشی 32/ 0-** 18/ 0-** 34/ 0-** 33/ 0-** 23/ 0-** 34/ 0** 16/ 0* 24/ 0** 29/ 0** 28/ 0** 26/ 0** 59/ 0** 60/ 0** 37/ 0** 97/ 0** 80/ 0** 1
18.تمایل خودکشی 31/ 0-** 17/ 0-** 34/ 0-** 31/ 0-** 22/ 0-** 26/ 0** 07/ 0 19/ 0** 23/ 0** 23/ 0** 21/ 0** 57/ 0** 60/ 0** 33/ 0** 91/ 0** 69/ 0** 90/ 0** 1

 (*: معنیداری در سطح 05/ 0، **: معنیداری در سطح 01/ 0)



همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود، تنظیم مثبت هیجان با تعلقپذیری خنثی (47/ 0-)، افکار خودکشی (35/ 0-)، در سطح 01/ 0 رابطه منفی و معناداری دارد. افکار خودکشی با تعلقپذیری (40/ 0) در سطح 01/ 0 رابطه مثبت و معناداری دارد و با تمرکز مجدد مثبت (21/ 0-)، در سطح 01/ 0 رابطه منفی و معناداری دارد. تنظیم مثبت هیجان با خودسرزنشگری (13/ 0-) در سطح 05/ 0 رابطه منفی و معناداری دارد و با تعلقپذیری (40/ 0-)، تمایل به مرگ (35/ 0-)، در سطح 01/ 0 رابطه منفی و معنادار دارد. تنظیم منفی هیجان با تعلقپذیری (25/ 0)، تمایل خودکشی (26/ 0) در سطح 01/ 0 رابطه مثبت و معناداری دارد. و با تمرکز مجدد مثبت (17/ 0-) در سطح 01/ 0 رابطه منفی و معناداری دارد.
در این بخش ابتدا مدل اولیه و سپس مدل نهایی پس از حذف روابط غیر معنیدار و اصلاح مدل اولیه آورده شده است. سپس شاخصهای نیکویی برازش مدل برآورد شده و پارامترهای اصلی (اثرات مستقیم، غیرمستقیم) در شکل و جداول گزارش شده است.
شکل 1. نمودار مدل اولیه پیشنهادی

برای دستیابی به نتایج دقیقتر، پس از حذف روابط غیر معنیدار (مسیر مستقیم تنظیم مثبت و منفی هیجان به فکر خودکشی) و اصلاح مدل اولیه، مدل برآورد شد.
شکل 2. نمودار مدل اصلاحشده در حالت استاندارد

در ادامه جدول ضرایب غیراستاندارد و مقادیر معناداری ارائه شده است.
جدول 4. ضرایب غیراستاندارد مدل اصلاحشده پژوهش
مسیر ضریب غیراستاندارد خطای معیار نسبت بحرانی معناداری
از تنظیم مثبت هیجان بر تعلقپذیری خنثی 627/ 0- 138/ 0 546/ 4- 001/ 0
از تنظیم منفی هیجان بر تعلقپذیری خنثی 802/ 0 183/ 0 381/ 4 001/ 0
از تعلقپذیری خنثی بر فکر خودکشی 466/ 0 066/ 0 007/ 7 001/ 0
همانطور که در جدول 4 مشاهده میشود، ضرایب غیراستاندارد تمامی مسیرها در مدل اصلاحشده معنادار است. در ادامه جدول شاخصهای برازش مدل اصلاحشده ارائه شده است.
جدول 5. برآورد شاخصهای برازش کلیت مدل اصلاحشده
شاخص CMIN GFI TLI CFI DF CMIN/ DF RMSEA NFI IFI
مقدار 51/ 143 92/ 0 94/ 0 95/ 0 71 02/ 2 06/ 0 92/ 0 95/ 0
دامنه قابلقبول _ 9/ 0< 9/ 0< 9/ 0< _ 3> 08/ 0> 9/ 0< 9/ 0<

شاخصهای ارزیابی کلیت مدل با توجه به دامنه مطلوب این شاخصها درمجموع بیانگر این است که مدل مفروض تدوینشده توسط دادههای پژوهش حمایت میشوند، بهعبارتدیگر برازش دادهها مطلوب است.
جدول 6. برآورد اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کل مدل اصلاحشده
مسیر اثر مستقیم اثر غیرمستقیم اثر کل
تنظیم مثبت هیجان بر تعلق پذیری خنثی **387/ 0- - **387/ 0-
تنظیم منفی هیجان بر تعلق پذیری خنثی **425/ 0 - **425/ 0
تعلق پذیری خنثی بر فکر خودکشی **784/ 0 - **784/ 0
تنظیم مثبت هیجان بر فکر خودکشی - **304/ 0- **304/ 0-
تنظیم منفی هیجان بر فکر خودکشی - **333/ 0 **333/ 0

**p< 01/ 0
با توجه به نتایج جدول 6 تنظیم مثبت و منفی هیجان به ترتیب تأثیر منفی و مثبت بر تعلقپذیری خنثی دارند و همچنین تعلقپذیری خنثی بر فکر خودکشی تأثیر مثبت دارد. با توجه به حذف مسیرهای مستقیم از تنظیم مثبت و منفی هیجان بر فکر خودکشی این دو متغیر فقط به طور غیرمستقیم بر فکر خودکشی تأثیر دارند.

بحث
تنظیم شناختی هیجان جزء جداییناپذیر زندگی انسانها است چراکه به افراد در مدیریت و تعدیل هیجانها کمک میکند و توانایی انطباق تجارب هیجانات منفی را به افراد میدهد. دراینبین کسانی که از راهبردهای تنظیم مثبت هیجان استفاده میکنند از سلامت روانی بالایی برخوردارند.
نوع انتخاب راهبردهای تنظیم هیجان، متناسب با شخصیت افراد است. بهطوریکه نقص در خودتنظیمگری هیجان باعث ناسازگاریهای هیجانی در افراد میشود. افرادی که اختلالات هیجانی دارند کمترین علاقه را نسبت به محرکهای محیطی دارند و در افکار و دنیای درونی خود غرق هستند و رفتار تکانشی و منفیگرایی زیادی از خود نشان میدهند. درواقع میتوان گفت هیجانات مخرب در میزان انطباق افراد با محیط تأثیرگذار است، افرادی که هیجانات منفی بالایی دارند، باورهای غیرمنطقی بیشتری هم دارند و در کنترل تکانههای خود با مشکلات زیادی روبهرو هستند بهطوریکه سازگاری ضعیفی با دیگران و موقعیتهای تنشزا دارند.
انسان بهعنوان موجودی اجتماعی، همواره از تنهایی گریزان بوده و تنهایی را بهعنوان یک تجربه عاطفی ناخوشایند و پریشانی روحی مزمنی میداند که از تعارضات ارتباط اجتماعی و کاستیهایی در روابط بین فردی ناشی میشود و بر سلامت روحی، روانی و کارکرد اجتماعی فرد تهدیدی جدی به شمار میرود و معمولاً با مشکلاتی نظیر افسردگی، خودکشی، ناشاد زیستن و احساس بدبختی همراه است.
نتایج پژوهش نشان داد تنظیم مثبت هیجان بهصورت غیرمستقیم و معنادار با میانجیگری تعلقپذیری خنثی قادر به پیشبینی فکر خودکشی است. به این معنا که هر چه نوجوانان از راهبردهای مثبت هیجان بیشتر استفاده میکردند بهمراتب تعلقپذیری خنثی و فکر خودکشی در آنها کاهش پیدا میکرد.
این یافتهها با نتایج پژوهش کیانی چلمردی و همکاران (2018سویی و همکاران (2020) و پرز و همکاران (2024) همسو است. بهطوریکه میتوان گفت هیجانات برای زندگی اجتماعی انسانها مفید هستند چراکه در حفظ و تداوم رابطه با دیگران نقش اساسی ایفا میکنند. ازآنجاکه شناخت، عاطفه، هیجان و رفتار رابطه متقابلی با یکدیگر دارند، تنظیم شناختی هیجان با کنترل، مدیریت توجه و عوامل شناختی هیجانات ابتدا موجب تغییر عملکرد سیستمهای شناختی و سپس تنظیم هیجان میشود. به طور مثال کشورهای که ماهیت اجتماعی و خانواده محور دارند معمولاً با سطوح بالایی از حمایت عاطفی و اجتماعی برخوردار هستند. در شرایط بحرانی، موردحمایت خانواده قرار میگیرند و افکار منفی و ناامیدی در این افراد بهمراتب پایینتر است. درصورتیکه فقدان حمایت و حس تنهایی باعث پرورش افکار خودکشی در افرادی که حمایتی از جانب خانواده دریافت نمیکنند بهشدت افزایش مییابد.
 افرادی که در شرایط استرسزا از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان استفاده میکنند با تغییر روشهای فکری، باعث کاهش فشارهای هیجانی در موقعیتهای که فشار روانی زیادی را متحمل میشوند منجر به کاهش رفتارها و تجربههای منفی هیجانی میشود.
درواقع این افراد با توانایی تنظیم درست هیجان تضمینکننده سلامت جسمی، اجتماعی، فیزیولوژیکی و همچنین روابط سالمتر، کارایی شغلی و تحصیلی بهتر هستند. این افراد درواقع با فکرکردن به اتفاقات مثبت و خوشایند بهجای اتفاقات منفی و ناخوشایند، معنای مثبت بخشیدن به واقعه و همچنین کماهمیت شمردن وقایع منفی نسبت به افرادی که بیشتر از راهبردهای منفی تنظیم هیجان استفاده میکنند کمتر دچار اضطراب و تنش میشوند.
این افراد با خودپنداره قوی و مثبتی که از خود دارند درزمینه کار و تحصیل، روابط اجتماعی موفقتر هستند و دیدگاه مثبتی نسبت به دیگران دارند و منبع حمایتی خوبی برای دوستان و سایر افراد در شرایط بحرانی و استرسزا هستند و این افراد مسلماً امید و انگیزه زیادی برای زندگی دارند. درواقع، با استفاده از این نوع راهبردهای مثبت باعث کاهش هیجانات منفی و بهبود عملکردهای شناختی، موجب رویارویی فرد برای حل مشکل و کاهش افکار خودکشی در شرایط بحرانی میشود.
 نتایج پژوهش نشان داد تنظیم منفی هیجان بهصورت غیرمستقیم و معنادار با میانجیگری تعلقپذیری خنثی قادر به پیشبینی فکر خودکشی است. به این معنا که هر چه نوجوانان از راهبردهای منفی هیجان بیشتر استفاده کنند، تعلقپذیری خنثی و فکر خودکشی در آنها افزایش مییابد. این یافتهها با نتایج پژوهش کیانی چلمردی و همکاران (2018) و سویی و همکاران (2020)؛ بائر و همکاران (2022) و گومز و همکاران (2022) همسو است. نوجوانانی که آگاهی و شناخت خوبی از خود ندارند معمولاً در تنظیم مؤثر هیجاناتشان دچار مشکل میشوند. بهطوریکه در موقعیتهای تنشزا کنترل خوبی روی هیجاناتشان ندارند و بهشدت دچار استرس و برانگیختگی میشوند و درنهایت سازگاری با این شرایط در افراد کاهش مییابد.
 درواقع افراد با استفاده از تنظیم منفی هیجان برای بازداری هیجانها و عواطف منفی خود تلاش میکنند ولی این بازداری باعث بازگشت و تشدید هیجانات منفی خواهد شد. این افراد معمولاً توانایی درک و آگاهی از هیجانات، دستیابی به عمل سازگارانه و توانایی تنظیم هیجانها در خود و دیگران را ندارند. تنظیم هیجان درواقع میتواند بهعنوان پاسخهای سازگار به هیجانات که شامل آگاهی، درک و پذیرش تجربیات هیجانی و همچنین توانایی کنترل رفتارها درزمینه استرس هیجانی و تنظیم مؤثر هیجانات تعریف شود.
زمانی که نوجوانان از اجتناب برای مدیریت تنظیم هیجانات خود استفاده میکنند در کوتاهمدت شاید باعث تسکین هیجانات و روحیهشان شود ولی در بلندمدت عواقب منفی روی مدیریت هیجانات و رفتار آنها میگذارد که بهنوبه خود میتواند باعث پرورش افکار منفی و ناامیدی در این افراد شود.
بهعبارتدیگر، میتوان گفت هوش هیجانی این افراد نسبت به سایر همسالانشان بهمراتب پایینتر است که در مواجهه با مشکلات زندگی مقاومت کمی از خود نشان میدهند. معمولاً با استفاده زیاد از راهبردهای منفی هیجان در مواجهه با شرایط تنشزا حالت برانگیختگی و پریشانی شدیدی را تجربه میکنند و نمیتوانند بهدرستی موقعیت و شرایط را ارزیابی کنند.
با ایجاد باورها و نگرشهای منفی نسبت به هیجانات و افراد، فرد احساس بیارزشی و بیکفایتی میکند و عدم تعلق نسبت به دوستان، خانواده و افراد جامعه در وجودشان شکل میگیرد و این بهنوبه خود باعث کاهش رفتارهای اجتماعی و کاهش پیوستگی با افراد میشود. این افراد وقتی کنترلی روی هیجانات خود ندارند. معمولاً در شرایط استرسزا فشار روانی زیادی را متحمل میشوند. و هنگامیکه عوامل فشارزای زندگی تشدید مییابد فرد احساس ناکامی و شکست میکند؛ بهطوریکه برای رهایی از فشار هیجانات منفی راهی نمییابد، خودکشی را بهعنوان راهحل نهایی در نظر میگیرد.
درصورتیکه نوجوانانی که تمایل بیشتری به استفاده از راهبردهای سازگارانه دارند، بهعنوانمثال افرادی که در رویارویی با شرایط استرسزا از حل مسئله استفاده میکنند، معمولاً از حمایت اجتماعی خانواده و جامعه برخوردار هستند. این مورد بهنوبه خود کاهش انزوای اجتماعی، خودسرزنشگری و افکار منفی را به دنبال دارد. ارتقاء سلامت روانی و هیجانی موجب میشود افراد در مواجهه با شرایط تنشزا عملکرد بهتری داشته باشند.
 هر پژوهش در مسیر خود همراه با محدودیتهایی است. با توجه به حساسیت موضوع خودکشی برای افکار عمومی و بهویژه برای گروه نوجوانان، وزارت آموزشوپرورش و مدارس، حاضر به همکاری در انجام پژوهش حاضر نشدند و بنابراین نمونهها بهصورت غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند که تعمیمپذیری این روش نمونهگیری، به اندازه روشهای تصادفی نیست.
این پژوهش روی دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام گرفته و بنابراین قابلتعمیم به سایر گروههای جمعیتی نیست. این امر ازجمله موارد محدودیتهای پژوهش است.
بنابراین به پژوهشگران توصیه میشود که این پژوهش روی نمونههای بزرگتر و متنوعتر برای تعمیمپذیری بهتر نتایج انجام شود. در جمعآوری دادهها از روشهای دیگر چون مصاحبه یا مطالعه کیفی، برای افزایش قدرت آماری و قابلیت اطمینان از یافتهها انجام شود. همچنین مشابه این پژوهش روی دانشآموزان پسر انجام شده و یافتههای آن با یافتههای حاضر مقایسه شود.
با توجه به اینکه پژوهش حاضر روی دانشآموزان متوسطه دوم انجام گرفت، بنابراین بهتر است پژوهشهای بعدی روی دانشآموزان دورههای دیگر نیز انجام گیرد تا با اطمینان بیشتری نتایج تعمیم داده شود. پژوهش حاضر در سطح شهر تهران انجام شده است، پیشنهاد میشود پژوهشهایی در شهرهایی دیگر انجام و با نتایج پژوهش حاضر مقایسه شود.
مشارکت نویسندگان
نویسنده اول در طراحی، اجرا و نگارش بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشته است. نویسنده دوم و سوم در تمام مراحل نظارت داشتند.
 منابع مالی
 برای تهیه این مقاله حمایت مالی مستقیم از هیچ نهاد یا سازمانی دریافت نشده است.
تعارض منافع
این مقاله با سایر آثار منتشرشده از نویسندگان همپوشانی ندارد.
پیروی از اصول اخلاقی پژوهش
در این مقاله همه حقوق مرتبط با اخلاق پژوهش رعایت شده است.

منابع
Ahmadboukani S, Ghamari H, Kiani A, Rezaeisharif A. (2021). Testing Thwarted Belongingness and Perceived Burdensomeness in Suicidal Ideation and Behavior in Students: Investigating the Moderating Role of Hopelessness: A Descriptive Study. JRUMS; 20 (5):519-538. (In Persian).
Alizadeh Asli, Afsane; Farqani Ramandi, Fatemeh; Alirezaei, Nusratullah, Agha Alikhani, Hossein and Qadiri, Hassan (2011). Psychological and sociological factors affecting suicide in women of Shal and Dansfahan cities of Qazvin province (1387-1376). Social Psychology Research, 3 (1), 80-100. (In Persian) https:/ / www.socialpsychology.ir/ article_124990.html?lang=en
Alizadeh, Hamid; Pour Seyed, Seyed Reza; Kazemi, Frangis; Barjali, Ahmed; Nur Ali, Farrokhi (2016). The effect of social interest training on the lifestyle of bullies and victims. Positive psychology research paper. 3 (2), 1-20. (In Persian)
Anestis, M. D., & Joiner, T. E. (2011). Examining the role of emotion in suicidality: Negative urgency as an amplifier of the relationship between components of the interpersonal–psychological theory of suicidal behavior and lifetime number of suicide attempts. Journal of Affective Disorders, 129(1-3), 261-269. [DOI: 10.1016/ j.jad.2010.08.006]
Anisi, J., Fathi Ashtiani, A., Salimi, S.H., & Ahmadi, Khodabakhsh., (2004). Assessing the validity and reliability of the Beck Suicidal Ideation Scale (BSSI) in soldiers. Journal of Military Medicine, 7(1), 33-37.SID. https:/ / sid.ir/ paper/ 62015/ fa. (In Persian)
Azar, Mahyar; Nouhi, Sima and Shafiei Kandjani, Alireza (2015). Suicide. Tehran: Arajmand Publications. (In Persian)
Badayat, Ehsan & Askari, Marzieh (2020). The effect of behavioral activation group therapy on emotion regulation strategies and suicidal thoughts in female students with major depressive disorder. Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal, 9(1), 47-56. (In Persian)
Baer, M. M., Spitzen, T. L., Richmond, J. R., Tull, M. T., & Gratz, K. L. (2022). Associations of interpersonal and intrapersonal emotion regulation strategies to suicidal ideation and suicide attempts. Journal of Contextual Behavioral Science, 24, 1-9. https:/ / www.sciencedirect.com/ science/ article/ abs/ pii/ S2212144722000096
Bargh, J. A., & Williams, L. E. (2007). The nonconscious regulation of emotion. Handbook of emotion regulation, 1, 429-445.[DOI:10.1037/ a0017745]. https:/ / psycnet.apa.org/ record/ 2007-01392-021
Chattopadhyay, S., & Joshi, S. (2020). Importance of Emotion Regulation and Coping in Adolescents with Suicidal Ideation. International Journal of Research and Review, 7(8), 292-297. https:/ / www.ijrrjournal.com/ IJRR_Vol.7_Issue.8_Aug2020/ IJRR0036.pdf
Eaddy, M., Zullo, L., Horton, S. E., Hughes, J. L., Kennard, B., Diederich, A. & Stewart, S. M. (2019). A theory‐driven investigation of the association between emotion dysregulation and suicide risk in a clinical adolescent sample. Suicide and Life‐Threatening Behavior, 49(4), 928-940. https:/ / pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/ 29745436/
Eslami Nasab, A. (1992). Suicidal Crisis (Psychological Basis of Self-Destructive and Aggressive Behavior) book tags with a clinical and holistic approach for Psychiatrists. Tehran: Ferdous Publication. (In Persian)
Garnefski, N., Kraaji, . & Spinhoven, P. (2001). Negative Life events, cognitive emotion regulation, and emotional problems. Personality and individual differences. 30, 420-440. [DOI:10.1016/ S0191-8869(00)00113-6] https:/ / www.sciencedirect.com/ science/ article/ abs/ pii/ S0191886900001136
Gómez-Tabares, A. S., Marín, J. P. C., Vanegas, A. M., Martinez, D. A. L., & Gallego, E. M. M. (2022). The effect of coping strategies on the risk for suicidal ideation and behavior in adolescents. Mediterranean Journal of Clinical Psychology, 10(2). https:/ / cab.unime.it/ journals/ index.php/ MJCP/ article/ view/ 3436
Habibi, A., & Adenvar, M.(2016) Structural equation modeling and factor analysis (practical training of LISREL software) Tehran: Academic Jahad Publication. (In Persian)
Hafezi, Rezvan and Akbari, Shirin (2018). Investigating factors affecting the prevalence of suicide and ways to prevent it in Khorram Abad city in 2019, silent attack conference. (In Persian)
Hakim Shushtri, M., & Khanipour, H., (2013). Comparison of self-harm and attempted suicide in adolescents: a systematic review. Iran Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 20(1), 3-13 SID. https:/ / sid.ir/ paper/ 16771/ fa. (In Persian)
Hasani, J., & Mir Aghaei, A.M., (2011). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and suicidal ideation. Contemporary Psychology, 7(1), 61-72. SID.https:/ / sid.ir/ paper/ 120195/ fa. (In Persian)
Hatkevich, C., Penner, F., & Sharp, C. (2019). Difficulties in emotion regulation and suicide ideation and attempt in adolescent inpatients. Psychiatry Research, 271, 230-238. https:/ / www.sciencedirect.com/ science/ article/ abs/ pii/ S0165178117318498
Heydarinejad, Mohsen; Heydari, Hassan and Davoudi, Hossein (2019). Prediction of suicidal tendencies based on the variables of emotional regulation difficulty, cognitive flexibility, family flexibility, and distress tolerance. Behavioral Science Research, 18 (2), 169-181. (In Persian)
Hosseinpour, M., Ghafari, S.M., & Mehrabizadeh Honarmand, M., (2003). Investigating the causes of suicide among adolescents referred to Ahvaz Golestan Hospital in 1979-1980. Jundishapur Medical Scientific Journal, (41), 24-30. SID. https:/ / sid.ir/ paper/ 12368/ fa. (In Persian)
Kavianpour, Maryam (2012). The effectiveness of emotion-oriented counseling in a group way to the cognitive regulation of emotion in couples in Shiraz. Master’s thesis, unpublished. Islamic Azad University. (In Persian)
Keshavarz, M., Mirzaei, S., & Mohammadjani, E., (2017). Maturity and identity crisis in adolescence and its role in making friends. National conference on the identity of Iran Islamic children in preschool. SID. https:/ / sid.ir/ paper/ 898750/ fa.(In Persian)
Kiani Chelmardi, A., Rashid, S., & Jamshidian, Y., (2019). Analyzing the mediating Role of the Interpersonal Model of Suicide (perceived burdensomeness and thwarted belongingness) in the relation between Mattering and Suicide. Thoughts and Behavior in Clinical Psychology, 13(47), 57-66. (In Persian)
Madahi, Mohammad Ebrahim & Madah, Leili (2014). The effectiveness of dialectical behavior therapy in reducing depression and suicidal thoughts in female students. School Psychology Journal, 3(3), pages 84-85. (In Persian)
Masoumi, Samin, & Ebrahimi, Luqman. (2019). The role of cognitive avoidance and cognitive emotion regulation in predicting students’ suicidal ideation. Thought and behavior in clinical psychology, 15 (56), 27-35. (In Persian)
Mehrabi, Hossein Ali & Sheikh Darani, Homa (2013). The role of effective factors in the tendency towards suicide among female high school students. Knowledge and Research in Applied Psychology, pages 91-100. (In Persian)
Mirzaei salehi, Z.(2015).Prediction of suicidal ideation based on cognitive emotion regulation strategies, coping strategies, and primary maladjustment schemas in students. Master’s thesis. Shahid Madani Azarbaijan University. (In Persian)
Mohammadi, Leila; Tanha, Zahra & Rahmani, Soudeh (2015). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and risky behaviors mediated by perceived social support. Modern Psychological Researches, 10(39), pages 162-187. (In Persian)
Neacsiu, A. D., Fang, C. M., Rodriguez, M., & Rosenthal, M. Z. (2018). Suicidal behavior and problems with emotion regulation. Suicide and Life‐Threatening Behavior, 48(1), 52-74. https:/ / onlinelibrary.wiley.com/ doi/ abs/ 10.1111/ sltb.12335
Norouzi, Hossein (2017). Structural relationships of suicidal ideation based on self-destructiveness and unpleasant childhood experiences: The mediating role of emotional suppression, Master’s thesis, Faculty of Educational Sciences and Psychology, University of Tabriz. (In Persian)
Ong, E., & Thompson, C. (2019). The importance of coping and emotion regulation in the occurrence of suicidal behavior. Psychological reports, 122(4), 1192-1210. https:/ / pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/ 29929434/
Park, Y., & Kim, H. S. (2019). The interaction between personality and interpersonal needs in predicting suicide ideation. Psychiatry research, 272, 290-295. https:/ / www.sciencedirect.com/ science/ article/ abs/ pii/ S0165178117320644
Pérez, S., Layrón, J. E., Barrigón, M. L., Baca-García, E., & Marco, J. H. (2024). Perceived burdensomeness, thwarted belongingness, and hopelessness as predictors of future suicidal ideation in Spanish university students. Death Studies, 48(5), 454-464. https:/ / pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/ 37449532/
Rahimzadeh Yengikand, Abbas; Kurd, Bahman and Eprooz, Kamal (2019). The relationship between defensive styles and emotional ataxia with having suicidal thoughts. Cognitive Analytical Psychology Quarterly, 40 (11), 13-24. (In Persian)
Ribeiro, J. D., & Joiner, T. E. (2009). The interpersonal‐psychological theory of suicidal behavior: current status and future directions. Journal of Clinical Psychology, 65(12), 1291-1299. [DOI: 10.1002/ jclp.20621]. https:/ / onlinelibrary.wiley.com/ doi/ abs/ 10.1002/ jclp.20621
Rigucci, S., Sarubbi, S., Erbuto, D., Rogante, E., Hantouche, E. G., Innamorati, M., & Pompili, M. (2021). Negative emotion dysregulation is linked to the intensity of suicidal ideation in a mixed inpatient sample. Journal of Affective Disorders, 281, 605-608. https:/ / www.sciencedirect.com/ science/ article/ abs/ pii/ S016503272033041X
Sadri Demirchi, E., Kiani, A., & Khakdal Goje Baglo, S., (2016). The relationship between the sense of coherence and cognitive regulation of emotion with suicidal thoughts in Mohaghegh Ardabili University students in 2016. Community Health, 11(3-4), 56-64. SID. https:/ / sid.ir/ paper/ 262890/ fa. (In Persian)
Salih Walidi, Muhammad (2006). Specific criminal law: crimes against individuals. Tehran: Amir Kabir Publishing House. (In Persian)
Sediq Sarvestani, Rahmatullah (2009). Social pathology (sociology of social deviations). Tehran: Samit Publications. (In Persian)
Simbar, Masoumeh; Golazar, Samira; Alizadeh, Shiva & Haji Fagha, Mahboubeh (2017). Risk factors of suicide in adolescents worldwide: A narrative review. Rafsanjan University of Medical Sciences, 16(12), pages 1153-1168. (In Persian)
Swee, G., Shochet, I., Cockshaw, W., & Hides, L. (2020). Emotion regulation as a risk factor for suicide ideation among adolescents and young adults: The mediating role of belongingness. Journal of youth and adolescence, 49(11), 2265-2274. [DOI: 10.1007/ s10964-020-01301-2]. https:/ / pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/ 32772329/
Tabatabai, Seyyed Musa (2005). Diagnosis and prevention of youth suicide. Social, cultural, educational monthly of reform and education, 41(4), 27-30. (In Persian)
Taqvi, Nematoleh (2007). Investigating factors influencing suicide in West Azarbaijan province, collection of articles on social harms of Iran, published by the Iranian Sociological Association, Tehran. (In Persian)
Van Orden, K. A., Witte, T. K., Cukrowicz, K. C., Braithwaite, S. R., Selby, E. A., & Joiner Jr. T. E. (2010). The interpersonal theory of suicide. Psychological Review, 117(2), 575-582. [DOI: 10.1037/ a0018697]. https:/ / pmc.ncbi.nlm.nih.gov/ articles/ PMC3130348/
World Health Organization (2010). Suicide Prevention (SUPRE) Fact Sheet. Retrieved from http:/ / www.who.int/ mental_health/ prevention/ su icide/ suicide prevent/ en.
Yarmohamedian, Mohammad Hossein; Molavi, Hossein; Iranpour Mubarakeh, Akhtar (2003). Investigating the relationship between mutual friendships, peer acceptance, self-concept, and social adjustment with the academic progress of third-year female middle school students in Isfahan city. Educational and Psychological Studies, 4(2), 5-20. (In Persian)
 

 
 
 
 
 
 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: روانشناسی اجتماعی
دریافت: 1402/8/13 | پذیرش: 1403/6/17 | انتشار: 1403/10/10

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb