مقدمه: در جوامع بشری، خودکشی از دوران قدیم تا به امروز از مسائل بغرنج، بحث برانگیز و متناقض نمای انسانها بوده است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد حفظ حیات و بقای زندگی، از مهمترین و بنیادیترین نیاز انسانها به شمار میرود. با این وجود، انسان آمادگی دارد تا به زندگی خود خاتمه دهد. عمل خودکشی با دوست داشتن خود، ضدیت دارد، به طوری که باورها و مذهب افراد را به چالش میکشد و ارزشهای آدمی را در مورد معنای زندگی در ابعاد فردی و اجتماعی نقض میکند.
روش: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای انجام پژوهش حاضر، تعداد ۲۳۰ نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای تنظیم منفی و مثبت هیجان به طور مستقیم پیشبینیکننده تعلقپذیری خنثی بودند. همچنین تعلقپذیری خنثی قادر به پیشبینی ایدهپردازی خودکشی به صورت مستقیم بود. با وجود اینکه تنظیم منفی و مثبت هیجان به صورت مستقیم قادر به پیشبینی ایدهپردازی خودکشی نبودند اما به صورت غیرمستقیم و با میانجیگری تعلقپذیری خنثی پیش بینیکننده ایدهپردازی خودکشی بودند. از این رو، متغیر تعلقپذیری خنثی در رابطه بین تنظیم مثبت و منفی هیجان و ایدهپردازی خودکشی دانش آموزان نقش واسطهای دارد.
بحث: افرادی که در شرایط استرس زا از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان استفاده میکنند با تغییر روشهای فکری، باعث کاهش فشارهای هیجانی در موقعیتهای که فشار روانی زیادی را متحمل میشوند، منجر به کاهش رفتارها و تجربههای منفی هیجانی میشود.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی اجتماعی دریافت: 1402/8/13 | پذیرش: 1403/6/17
ارسال پیام به نویسنده مسئول