مقدمه
یکی از نهادهای اولیه در نظام انسانی، خانواده است (ایمانیزاد و همکاران، 2021). با وجود دگرگونی در ساختار خانواده و نقشهای خانوادگی، بیتردید خانواده همچنان یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار میرود. اهمیت خانواده از این رو است که نهتنها محیط مناسبی برای همسران به شمار میآید، بلکه وظیفه جامعهپذیری و تربیت نسلهای آتی را نیز بر عهده دارد. اهمیت والای خانواده زمانی بهتر درک میشود که به کارکردهای اساسی و بنیادین آن توجه کنیم (پترسون و همکاران، 2019).
ساختار یک خانواده بهطورمعمول و رسمی از مسیر آشنایی و ازدواج، آغاز به استحکام گرفته و ازدواج منبع تجارب مختلف خوشایند و ناخوشایند تلقی میشود. مطالعات نشان دادهاند همسرانی که مجموعهای از رفتارها و هیجانات مثبت را نشان میدهند سازگارتر و خشنودترند؛ درحالیکه رفتارها و هیجانات منفی مثل انتقادگری افراطی، مشاجره و نزاع شدید، عدم توافق همیشگی، اجتناب از مواجهه با همسر و کنارهگیری از تعامل منجر به عدم رضایت از زندگی در همسران میشود (طاهره سده و همکاران، 2022) و دراینبین زنان خصوصاً نسبت به آنچه در تعاملات زناشویی اتفاق میافتد حساسیت بیشتری از مردان دارند (اسفندیاری بیات و همکاران، 2021).
در این میان رضایت زناشویی بهعنوان نگرش فرد نسبت به رابطه زناشویی یک ارزیابی کلی از رابطه عاشقانه کنونی فرد بوده (واحدی و قویپنجه، 2022) و میتواند انعکاسی از میزان خوشنودی ایشان از روابط زناشویی (دهقانی و همکاران، 2020) باشد و لذا وقتی در این راستا به موشکافی ساختار ازدواج و پیوند متعهدانه در قالب آن میپردازیم اینطور بر میآید که ازدواج یکی از وقایع مهم در زندگی افراد و نقطه عطفی در چرخه زندگی و مهمترین پایه در تشکیل خانواده است (لومانیتا ساندو و سالسینو، 2020).
روانشناسان ازدواج را یک پدیده اجتماعی برای برخورداری زوجین از سلامت روانی و نیز داشتن جامعهای سالم میدانند (اردشیرزاده و همکاران، 2022) و معتقدند که ازدواج با ایجاد تجارب مشترک بین زن و شوهر، گاهی ممکن است منجر به بروز اختلافات و تعارضاتی در کیفیت روابط زناشویی شود (سوآن و همکاران، 2020) که به موجبش مواردی ازجمله فقدان محبت طرفین، ابتلا به مشکلات جسمانی مثل دردهای مزمن، یا مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و پایینبودن عزتنفس، ممکن است باعث شکلگیری آسیب در ساختار این ارتباط و نیز بروز خدشه در رضایت طرفین از رابطه مشترکشان شود (حیدری و همکاران، 2022). البته با وجود اجتنابناپذیری بروز اختلاف در هر رابطهای بهویژه روابط مبتنی بر تعهد و مسئولیت همچون ازدواج (واحدی و قویپنجه، 2022)، عدم پیگیری و نادیدهگرفتن آن موجب ماندگاری (تیندال و همکاران، 2019) و درنتیجه سستشدن روابط، افزایش مشکلات زناشویی و عدم ارضای نیازهای طبیعی زوجین میشود (ویسکوویچ و پاکنهام، 2020).
در این میان، رخداد و اقدام هر یک از طرفین به روابط پنهانی خارج از حیطه زناشویی همیشه موجب ضربه شدید احساسی به طرف مقابل میشود. این موضوع باعث پیدایی نشانههایی شبیه اختلال استرس پس از سانحه و احساساتی چون آشفتگی، افسردگی، خشم، ناامیدی، بلاتکلیفی، نبود اعتمادبهنفس، از دست دادن هویت و احساس بیارزشی در فرد آسیبدیده میشود (عقیلی و کشیری، 2022).
در خیانت زناشویی بهطورکلی به هرگونه رابطه جنسی یا عاطفی فراتر از چارچوب رابطه متعهدانه با همسر اطلاق میشود (شمس و همکاران، 2022) و درعینحال دارای پیچیدگی نظری زیادی است که دستیابی به تعریفی واحد و مشترک از آن را سخت میکند (گنجی و قادر، 2022). بااینحال بهصورت کلی خیانت را میتوان برقراری هرگونه رابطه صمیمانه و توأم با نوازش در بعد جنسی و عاطفی با نفر سوم تعریف کرد که تعهد رابطه زناشویی را نقض کرده و با رنجهای عاطفی در فرد قربانی همراه است (فاتحیزاده و همکاران، 2022).
خیانت زناشویی، بهعنوان یک بحران برای زوجین، شیوع قابلتوجهی دارد و آشفتگیهای فراوانی به بار میآورد (تامپسون و همکاران، 2020). بهصورت آماری، ایندور و همکاران (2015) در پژوهش خود تصریح کردند که بیش از 50 درصد از مردان و زنان خیانت زناشویی را تجربه کردهاند. در ایران نیز با اینکه میزان شیوع این آسیب دقیقاً بررسی نشده و بهصورتی کمی برآورد نشده است، ولی بسیاری از پژوهشهای انجامشده در این موضوع نظیر فاتحیزاده و همکاران (2022)، چوپانی و همکاران (2019) و دهقانی و اصلانی (2020) شیوع این آسیب را در بین زوجین ایرانی بهعنوان یک عامل نگرانکننده مورد تأکید قرار دادهاند.
همچنین امروزه شاهد افزایش تعداد فزایندهای از مراجعان در این زمینه به مراکز مشاوره و زوجدرمانی هستیم. متأسفانه در فرهنگ ایرانی ازآنجاکه ظاهراً خیانت مردان قابلقبولتر از زنان است، این موضوع فشار و آسیبهای روانی بیشتری را برای زنان به همراه دارد (شمس و همکاران، 2022).
تجربه به ما نشان میدهد که در جامعه ایرانی به دلیل مسائل فرهنگی، خیانت مردان در اکثر موارد موجب متارکه زنان نمیشود و اغلب آنچه زنان خواهان آناند، فرار از درد و رنج حاصل از خیانت زناشویی همسر است (حسننژاد و همکاران، 2022).
زنان در بیشتر موارد به سبب عاطفه مادری و مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، همه سختیها و دردهای درونی و بیرونی ناشی از رخداد خیانت را به جان خریده و به نحوی با سرکوب خشم و ناراحتیهای خویش و بهره از سازوکارهای روانی دیگر ماندن در رابطه را با تمام کاستیهای حلنشده آن ترجیح میدهند و این در حالی است که ایشان هرگز نمیتوانند دردِ ناشی از خیانت را فراموش کنند که همین امر زمینهساز آسیبهای روانشناختی بیشتری در زنان و نیز فرزندان خانواده خواهد بود (لی، 2020).
درنتیجه، تبیین گرایش به خیانت زناشویی که آشکارشدن آن زمینه را برای فروپاشی پیوند زناشویی فراهم میکند، مستلزم تمرکز عمیق بر ساختار ارزشی و دیدگاه زوجین نسبت به ماهیت خویشتن است (خلیلزاده و سلیمانی، 2019) و بررسی زوجین دارای تجربه خیانت، حاکی از آن است که تحولات عمیقی در دیدگاه این افراد نسبت به زندگی زناشویی و عشق ایجاد شده است و اغلب غرق در بحرانهای وجودی هستند (سِلترمن و همکاران، 2019).
پژوهش حاضر با درک مفهوم و آسیب مذکور بهویژه در جامعه زنان به دو متغیر دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی در این جامعه پرداخته و تلاش داشته تا با بهره از دو رویکرد مبتنی بر بخشودگی و مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش اثرگذاری بر این عرصه داشته باشد. بهعبارتدیگر، دلزدگی زناشویی بهعنوان نشانگان فرسودگی عاطفی، زوال شخصیت و کاهش فضیلت شخصی تعریف شده است و نتیجه درگیری طولانیمدت در موقعیتهایی است که زوجین از نظر عاطفی و احساسی مطالباتی دارند که تأمین نمیشود (صادقی و همکاران، 2021).
دلزدگی زناشویی آرامآرام وارد زندگی شده و آنقدر مؤثر عمل میکند که میتواند یک زندگی موفق را دچار تغییر و تحول کند (مرندی و همکاران، 2021). این مفهوم حالت دردناکی از فرسودگی عاطفی و روانی است و زوجینی را که توقع دارند عشق و ازدواج به زندگیشان معنا ببخشد را متأثر ساخته و هنگامی بروز میکند که زوجین متوجه میشوند که با وجود تمام تلاشها، رابطهشان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد (غفرالهی و همکاران، 2021).
این شرایط ممکن است برای اکثر زوجین در یک مقطع زمانی اتفاق بیافتد ولی ماندن در آن مشکلساز خواهد بود (رتیانسا و همکاران، 2019) و در حادترین شرایط، دلزدگی با فروپاشی زندگی مشترک و طلاق عاطفی همراه خواهد شد (بری و همکاران، 2019).
مبتلایان به دلزدگی همیشه در این تصور هستند که از نظر عاطفی نابود شدهاند و مدام آزرده و دلسردند. برای آنان زندگی معنایش را از دست میدهد و هیچچیز دیگری برایشان اهمیت ندارد (سالاری و همکاران، 2022).
ما بهطورکلی از سه وجه (جسمی، روانی و عاطفی) میتوانیم به دلزدگی در زندگی زناشویی بپردازیم. علائم عاطفی دلزدگی شامل کمبود عمومی اشتیاق، نبود رضایت، فرسودگی عاطفی، بیاحساسی و کمبود علاقه است. علائم روانی دلزدگی معمولاً به شکل کاهش خودباوری و نظر منفیگرایانه نسبت به روابط، بهخصوص رابطه با همسر تظاهر مییابد. علائم جسمانی دلزدگی نوعی احساس دلزدگی و کسالت، احساس خستگی، سردردهای مزمن، بیاشتهایی یا پرخوری، بیحالی و دردهای شکمی در افراد دلزده به وجود میآید. این حالت در زندگی زناشویی، روندی تدریجی داشته و با پیشرفت آن میتواند به فروپاشی رابطه بیانجامد (کورباکووآ و همکاران، 2021).
بر این اساس زمانی میرسد که زوجین درمییابند که با وجود تلاشهای مکرر، این رابطه دیگر آنچه در ابتدا بوده و یا آنچه در ذهنشان داشتهاند نمیشود (شکری و همکاران، 2021). نتیجه آن به طور مستقیم بر ادامه و کیفیت ارتباط زناشویی مؤثر خواهد بود (کاسیمووا و همکاران، 2021) و بهنوعی با تأثیرپذیری از جهتگیریهای درونی فرد در ارتباط با نحوه نگریستنش بر مسیر زندگی، فرد خیانت دیده را به مسیر مدنظر سوق میدهد.
به همین سبب، جهتگیری زندگی بهعنوان تمایل به داشتن انتظارات منفی و یا مثبت نسبت به آینده مفهومسازی و تبیین میشود که این مفهوم با در نظرگرفتن دیدگاه فرد نسبت به مسیر پیش رو، تأثیر عمیقی بر روند ارتباطی و سطح رضایت فرد از این ارتباط دارد (دادگر و همکاران، 2021).
مفهوم جهتگیری زندگی به نحوه نگریستن افراد به زندگیشان اشاره داشته و دارای دو بعد خوشبینی و بدبینی است (صابونچی و همکاران، 2020). خوشبینی و بدبینی در جهتگیری زندگی روی میدهند و دو قطب یک پیوستار را تشکیل میدهند که قطب خوشبینی بالا بر قطب سلامتی بالا و قطب بدبینی بالا بر اختلالات شدید در سلامتی منطبق است.
این در یک قالب انتظاری ترسیم (صادق و همکاران، 2021) و به دنبال آن، افراد خوشبین انتظار و گرایش دارند اتفاقات را به طور مثبت و خوشآیند تفسیر کنند و زمانی که با مشکلات در حوزههای مهم زندگی مواجهه میشوند، بر این باورند که به نتایج خوشایند و مثبتی خواهند رسید (ابراهیمی، 2019). بر اساس مطالعات، افراد دارای جهتگیر خوشبینانه و مثبت به زندگی، سالمتر و خلاقتر بوده و زندگی زناشویی موفقتری را تجربه میکنند.
توانایی ایجاد و حفظ یک رابطه رضایتبخش نیاز به شناسایی و ابراز هیجانها و توانایی فهم و پذیرش هیجانهای شریک مقابل دارد. در این خصوص نوع دلبستگیهای عاطفی در روابط زوجین، به شکل برونریزی نوع هیجانات در پاسخ به نیازها و در شکلگیری جهتگیری به زندگی خود را نشان میدهد (صابونچی و همکاران، 2020).
امروزه رویکردها و راهبردهای مختلفی در حوزه خانواده و روابط عاطفی وارد شدهاند که پژوهش حاضر با بهره از مطالعات روز به اثربخشی دو رویکرد مبتنی بر بخشودگی و مبتنی بر پذیرش و تعهد میپردازد. در این پژوهش روش مبتنی بر بخشودگی با درک این باور که بخشودگی فرآیند تعمدی و داوطلبانه است که بهواسطه تصمیم اختیاری و برای بخشیدن انجام میشود، اتفاق میافتد (کوئینلان و همکاران، 2020). لذا در بررسی و کاربرد این روش لزوم میزان، کجایی و چرایی بخشش و نیز واکنش طرف بخشیدهشده نیز از اهمیت والایی برخوردار است (تامپسون و همکاران، 2020).
در ساختار یک رابط عاطفی یکی از عوامل مؤثر در بازسازی روابط زخمخورده که در آن پیمانشکنی زناشویی رخداده بخشودگی است. این امر باعث ساخت مجدد سطوحِ رضایت زوجین از یکدیگر بهمرورزمان میشود (ایمانیزاد و همکاران، 2021).
البته لازم به ذکر است که بخشودن یک وظیفه نیست بلکه فراتر از وظیفه است و درواقع میتوان گفت هدیهای به فرد متعرض است. از این رو حساب بخشودن را باید از فراموشکردن، انکار، چشمپوشی و معذور داشتن، جدا کرد (ایمانیزاد و همکاران، 2021). بخشودن با سازش و آشتی نیز متفاوت اس. بخشودن واکنش اخلاقی یک نفر به بیعدالتی یک نفر دیگر است، حالآنکه سازش و آشتی مستلزم این است که هر دو طرف به احترام متقابلی برسند (شکری و همکاران، 2021). بهتبع آن اینطور میتوان در نظر داشت که بخشودگی، متغیری مؤثر در حل تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی در نظر گرفته میشود و در روابط صمیمانه، رشد همدلی را بین زوجها در پی دارد (ایمانیراد و همکاران، 2021).
این مفاهیم و پژوهشهای مرتبط با بخشودگی و آموزش دادن آن میتواند بسیاری از تعارضات زوجها را کاهش داده و مهارتهای حل مسئله آنها را افزایش دهد (شکری و همکاران، 2021)؛ بهویژه در زنان که عدم بخشش موقعیتها همراه با عدم پذیرش فشارهای اجتماعی و فرهنگی، مشکلات بین فردی بیشتری را برای ایشان رقم میزند (فامیل متقی و همکاران، 2021).
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بهعنوان یک تکنیک رواندرمانی مبتنی بر ترویج پذیرش افکار، احساسات و رویدادهای منفی (لی، 2020) فرد را تشویق میکند تا آگاهانه در فعالیتهایی شرکت کند که از باورها و ارزشهای اصلی حمایت میکند (عبدلی و همکاران، 2021). در همین راستا برخی از حامیان تکنیک رواندرمانی ACT معتقدند که کار روی افزایش پذیرش میتواند به انعطافپذیری روانی بیشتری در فرد منجر شود (نیکپور و همکاران، 2021). انعطافپذیری روانشناختی یعنی پذیرش افکار همانطور که میآیند و بر اساس ارزشهای بلندمدت به جای انگیزههای کوتاهمدت عمل میکنند (سلیمانپور و همکاران، 2022).
اساساً ACT یک درمان رفتاری است (سپوترا و همکاران، 2020) بر پایه نظریه رفتاری در مورد زبان و شناخت که نظریه چهارچوب رابطههای ذهنی نامیده میشود. برحسب این نظریه، انسان صرفاً بر اساس تعاملاتی که قبلاً با محرکها داشته به آنها پاسخ نمیدهد. چیزی که مورد تأکید رفتارگرایی است پاسخ او به محرکها است. در این رویکرد روابط متقابل این محرکها به رویدادهای دیگر نیز بستگی دارد (سلیمانی و همکاران، 2022).
این رویکرد با تمرکز بر انعطافپذیری روانی و پرداختن به اینجایی و اکنونی (کریمیآذر و همکاران، 2022) به دنبال شناخت معنای زندگی، اعتبار و ارزش زندگی افراد (نجفی خرمآباد و همکاران، 2022) بوده و سعی دارد با افزایش سطح پذیرش روانی فرد درباره تجارب ذهنی (افکار و احساسات) اعمال کنترل نامؤثر را کاهش دهد (طاهریسده و همکاران، 2022)؛ و درعینحال بر آگاهی هرچه بیشتر و ارتباط با لحظه حال و مشارکت در فعالیتهایی که در راستای ارزشهای شخصی است، تأکید کند (خالقی کیادهی و همکاران، 2022).
مزیت این روش درمانی در نظر گرفتن جنبههای انگیزشی به همراه جنبههای شناختی، بهمنظور تأثیر و تداوم بیشتر اثربخشی درمان است که با تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار و هیجانات منفی همراه است (کریمزاده، 2022).
ازدواج تعهدی با عشق و مسئولیت برای توسعه روابط خانوادگی است. این رابطه زناشویی در عین مزیتهای فراوانی که برای زوجین دارد، همواره صمیمانه نبوده و ممکن است دستخوش تغییر و تعارضهایی نیز شود (ازندریانی و همکاران، 2022). تعارض زناشویی به معنی ناهماهنگی در نوع نیازها و روشهای ارضای آن، خواستهها، طرحوارههای رفتاری و رفتار غیرمسئولانه (عموسلطانی و همکاران، 2022) یا اختلافنظر در اهداف شخصی، انگیزهها، ارزشها و یا اولویتهای رفتاری است (زو و بوهلر، 2019).
در همین راستا، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) نوعی درمان رفتاری است که بر زندگی مبتنی بر ارزشها تمرکز دارد. این درمان جزء اولین درمانهای موج سوم است که استوار بر ایدههای رفتاردرمانی شناختی، ولی متفاوت از آن قرار دارد (اسفندیاری بیات و همکاران، 2021).
مراجعان از طریق شش فرآیند اساسی (پذیرش و رضایت، همجوشیزدایی شناختی، آگاهی از لحظه حال، خود همچون بافتار، ارزشها، اقدام متعهدانه) هدایت میشوند تا به گشودگی برسند و تمام تجربیات، یعنی انواع گوناگون افکار و احساسات، روشنایی یا تاریکی را به درون دعوت کنند (بصیریفرد و همکاران، 2022). بهواقع هدف و فرجام مدنظر این درمان کمک به خانوادهها، زوجین و مراجع برای رسیدن به یک زندگی ارزشمند کامل و رضایتبخش با ایجاد فضایی از تعهد و مسئولیتپذیریهای فردی است که درنهایت از طریق انعطافپذیری روانشناختی ایجاد میشود (محمدی سلطانآبادی و همکاران، 2022).
فرضیهها
درمان مبتنی بر بخشودگی بر دلزدگی زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است.
درمان مبتنی بر بخشودگی بر جهتگیری زندگی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر جهتگیری زندگی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است.
روش
طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) و پیگیری سهماهه با گروه کنترل است. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان متأهل گیلانی (شهر رشت) است که در رابطه زناشویی فعلی خویش دچار خیانت از جانب همسر شدهاند. بهمنظور اجرای پژوهش مجوز لازم از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز و معاونت پژوهشی اخذ شد. بعد از هماهنگیهای لازم با ارگانهای مرتبط، از مراکز مورد همکاری یعنی مرکز مشاوره خانواده رویش مهر و مرکز جامع روانشناسی و سلامت روان، با توجه به اینکه دو گروه آزمایش (به ازای هر متغیر مستقل) و یک گروه کنترل داریم، 90 نفر (هر گروه 30 نفر) بهصورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
برای انتخاب نمونهای که دارای اختلالات روانی تأثیرگذار نباشند در مرحله اول فرم کوتاه پرسشنامه MMPI در بین افراد توزیع شد و نمونه مدنظر با ملاک فوق و سایر ملاکهای ورود شامل تمایل به شرکت در جلسات، رضایتمندی، سکونت در استان گیلان، نداشتن سابقه درمانهای مدنظر و حضورنداشتن همزمان در سایر درمانهای شناختی، ابتلاءنداشتن همسر به اختلال سوءمصرف مواد و این نکته که نمونهها در حال حاضر در ادامه زندگی زناشویی با همسر خویش بوده و نیز درگیرنبودن همسر به خیانت طی یک سال اخیر انتخاب شدند. سپس از میان آنها افراد به روش نمونهگیری جایگزینی در دو گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مبتنی بر بخشودگی) و یک گروه کنترل با حجم 30 نفر در هر گروه جایگزین شدند.
سپس 8 جلسه 90 دقیقهای، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) و 8 جلسه 90 دقیقهای، درمان مبتنی بر بخشودگی (غفوری، مشهدی و حسنآبادی، 2013) در گروههای آزمایشی بهصورت حضوری و با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام شد. در این مدت گروه کنترل هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند و به لحاظ رعایت اصول اخلاقی در پایان این دوره امکان شرکت هر کدام از اعضای نمونه در هریک از رویکردهای مدنظر خویش فراهم بود. سپس بلافاصله پسآزمون گرفته شد تا مشخص شود مراجعین چقدر در این مدت تغییر کردند. آزمون پیگیری نیز پس از گذشت سه ماه از پسآزمون صورت گرفت. در پایان هر سه گروه مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند؛ و درنهایت دادههای حاصل مورد ارزیابی آماری در کنار بهره از نرمافزار SPSS قرار گرفت.
ابزارهای اندازهگیری
- فرم اطلاعات دموگرافیک (جمعیتشناختی): شامل جنسیت، سن، تحصیلات، طول مدت ازدواج، سابقه ازدواج قبلی، در حال حاضر با همسر زندگی کردن، سابقه مراجعه به روانپزشک و مصرف داروهای روانپزشکی.
- پرسشنامه شخصیتی مینهسوتا - فرم کوتاه (MMPI-2): تست حاضر یکی از بهترین ابزارهای روانشناسان بالینی و پراستفادهترین ابزار سنجش و غربالگری بیماریهای روانی است. این تست حاصل کار گروهی از روانشناسان دانشگاه مینهسوتا است که بارها مورد تجدیدنظر، اصلاح و بهینهسازی قرار گرفته است. پرسشنامه MMPI-2 بهعنوان یک ابزار عینی و مبتنی بر «خود-گزارش دهی» از مهمترین و معتبرترین پرسشنامههایی است که با روش استفاده از ملاک خارجی تهیه شده و برای ارزیابی آسیبشناسی روانی و خصوصیات شخصیتی در جمعیت بالینی و غیر بالینی مورداستفاده متخصصان قرار میگیرد.
خوشبختانه در کنار نسخه انگلیسی این تست، ترجمه فارسی آن در کشور ما ارائه شده و مورداستفاده مدیران منابع انسانی قرار میگیرد. البته تعداد سؤالات بالای آن، کمی خستهکننده بوده و باعث شد تا اساتیدی ازجمله شاملو، اخوت و براهنی، این تست را به یک آزمون ۷۱ سؤالی تبدیل کنند تا با فرهنگ ایرانیان هماهنگی لازم را داشته باشد.
اعتبار مقیاسهای آزمون بین 0.70 تا 0.80 است. ضرایب اعتبار برای مقیاسهای بالینی فرم اصلی این ابزار بالاتر از 0.80 بود. پژوهشگران عنوان کردند که پرسشنامه از روایی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب همبستگی بین نمرات با تأکید بر خردهمقیاسهای بالینی در دامنه 0.50 تا 0.65 است (بیدکی و سعادتی شمیر، 2021).
- پرسشنامه جهتگیری زندگی شییر و کارور (۱۹۸۵): آزمون جهتگیری زندگی- تجدیدنظر شده شامل 10 سؤال و دو خردهمقیاس است. خردهمقیاس خوشبینی (4، 9، 10) و خردهمقیاس بدبینی (3، 7، 9) و حداقل و حداکثر جمع نمرات هر خردهمقیاس، از 0 تا 12 در نوسان است. باید دقت کرد که سؤالات 2، 5، 6، 8 بهعنوان آیتمهای پرکننده تلقی میشوند و جزء سؤالات اصلی پرسشنامه به حساب نمیآیند. بهعبارتدیگر، فقط 6 سؤال (1، 3، 4، 7، 9، 10)، جزء سؤالات اصلی پرسشنامه به حساب میآیند. نمرهگذاری این پرسشنامه بهصورت طیف لیکرت 5 درجهای از صفر (کاملاً مخالفم) تا 4 (کاملاً موافق) است. سؤالات 3، 7، 9 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند.
بهطورکلی، با جمع نمرات سؤالات 1، 3، 4، 7، 9، 10 نمره کلی خوشبینی به دست میآید. حداقل نمره خوشبینی در این پرسشنامه صفر و حداکثر نمره قابل کسب 24 است. کسب نمره بالاتر در این آزمون، بیانگر خوشببینی بالاتر است (شییر و کارو، 1994)؛ که طی آن برای بررسی روایی همگرا و واگرای این آزمون، همبستگی این آزمون با پرسشنامه افسردگی بک و خردهمقیاس ثبات هیجانی پیمایش خلقوخو گیلفورد و زیمرمن (برای سنجش روان رنجورخویی) را به ترتیب نمره 48/ 0- و 66/ 0- گزارش کردند. ضریب روایی همزمان پرسشنامه خوشبینی با پرسشنامه افسردگی و خودتسلط یابی به ترتیب 649/ 0 – و 725/ 0- گزارش شده است (کجباف، عریضی و خدابخشی، 1385). پایایی و روایی پرسشنامه خوشبینی (آزمون جهتگیری زندگی) در پژوهش خدایی و همکاران (2016) به ترتیب 74/ 0 و 72/ 0 گزارش شده است.
- پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM): این پرسشنامه دارای 20 سؤال با طیف پاسخگویی از نوع لیکرت بوده و هدف آن ارزیابی ابعاد رفتار شهروندی افراد (نوعدوستی، وظیفهشناسی، جوانمردی، ادب و مهربانی، فضیلت مدنی) است. مقیاس دلزدگی زناشویی یک ابزار خود سنجی است که برای اندازهگیری درجه دلزدگی زناشویی در بین زوجها طراحی شده است. این مقیاس از یک ابزار خودسنجی دیگری که برای اندازهگیری دلزدگی بکار میرود اقتباس شده است. این مقیاس توسط پاینز (1996) ابداع شد (پانیز و نانز، 2003؛ لائس و لائس، 2001).
این پرسشنامه 20 مادهای شامل 3 جزء اصلی خستگی جسمی (مثلاً احساس خستگی، سستی و داشتن اختلالات خواب) از پا افتادن عاطفی (احساس افسردگی، ناامیدی، در دام افتادن) و از پا افتادن روانی (مثل احساس بیارزشی، سرخوردگی و خشم به همسر) است. تمام این موارد روی یک مقیاس هفت امتیازی پاسخ داده میشوند. سطح 1 معرف عدم تجربه عبارت موردنظر و سطح 7 معرف تجربه زیاد عبارت موردنظر (پاینز، 1996) است. ارزیابی ضریب اعتبار مقیاس دلزدگی زناشویی نشان داد که آن دارای یک همسانی درونی بین متغیرها در دامنه 84/ 0 و 90/ 0 است. روایی بهوسیله همبستگیهای منفی با ویژگیهای ارتباطی مثبت به تأیید رسیده است؛ مانند نظر مثبت در مورد ارتباط، کیفیت مکالمه، احساس امنیت، خود شکوفایی، احساس هدفمندی، کشش و جاذبه عاطفی نسبت به همسر و کیفیت رابطه جنسی آنها.
نسخههای ترجمهشده CBM به طور موفقیتآمیزی در مطالعات بینفرهنگی در نروژ، مجارستان، مکزیک، اسپانیا، پرتغال، فنلاند و اسراییل استفاده شده است (پانیز و نانز، 2003؛ لائس و لائس، 2001). همانطور که مشاهده میشود CBM از همسانی درونی و ضریب پایایی بالا و رضایتبخشی برخوردار و برای اندازهگیری میزان دلزدگی زناشویی مناسب است.
ضریب اطمینان آزمون – بازآزمون 89/ 0 برای یک دوره یکماهه، 76/ 0 برای یک دوره دوماهه و 66/ 0 برای دوره چهارماهه بود. تداوم درونی برای اغلب آزمودنیها با ضریب ثابت آلفا سنجیده شد که بین 91/ 0 تا 93/ 0 بود (پاینز، 1996). در ایران نیز نویدی (2005) آلفا کرونباخ این پرسشنامه را در مورد 240 نمونه (120 پرستار و 120 معلم) اندازهگیری کرد که عبارت است از 86/ 0.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد:
محتوای درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقهای در گروههای آزمایشی اجرا شد. شرح جلسات در جدول زیر تدوین و اجرا شد. در خصوص محتوای آن از راهنمای عملی درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی (هیز و همکاران، 2004) استفاده شد که به ترجمه خمسه (2019) است.
پروتکل 1: شرح جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به تفکیک جلسه
محتوا و تکالیف |
جلسات |
برقراری رابطه درمانی، آشناکردن افراد با موضوع پژوهش، پاسخ به پرسشنامه در مرحله پیشآزمون و بستن قرارداد درمانی. |
اول |
کشـف و بررسـی روشهای درمانـی بیمـار و ارزیابـی میزان تأثیر آنها، بحث در مورد موقتـی و کماثر بودن درمانها با استفاده از تمثیل، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
دوم |
کمک به مراجع برای تشخیص راهبردهای ناکارآمد کنترل و پیبردن به بیهودگی آنها، پذیرش وقایع شخصی دردناک بدون کشمکش با آنها با استفاده از تمثیل، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
سوم |
توضیح در مورد اجتناب از تجارب دردناک و آگاهی از پیامدهای آن، آموزش گامهای پذیرش، تغییر مفاهیم زبان با استفاده از تمثیل، آموزش تن آرامی، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
چهارم |
معرفی مدل رفتاری سهبعدی بهمنظور بیان ارتباط مشترک رفتار/ احساسات، کارکردهای روانشناختی و رفتار قابلمشاهده و بحث در مورد تلاش برای تغییر رفتار بر اساس آن، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
پنجم |
توضیح مفاهیم نقش و زمینه، مشاهده خویشتن بهعنوان یک بستر و برقراری تماس با خود با استفاده از تمثیل، آگاهی از دریافتهای حسی مختلف و جدایی از حسهایی که جزء محتوای ذهنی هستند. دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
ششم |
توضیح مفهوم ارزشها، ایجاد انگیزه برای تغییر و توانمندکردن مراجع برای زندگی بهتر، تمرین تمرکزی، دریافت بازخورد و ارائه تکلیف. |
هفتم |
آموزش تعهد به عمل، شناسایی طرحهای رفتاری مطابق با ارزشها و ایجاد تعهد برای عمل به آنها، جمعبندی جلسات، اجرای پسآزمون و سه ماه بعد اجرای آزمون پیگیری |
هشتم |
منبع: هیز و همکاران، 2004
درمان مبتنی بر بخشودگی:
محتوای درمان فوق نیز در 8 جلسه 90 دقیقهای در گروههای آزمایشی اجرا شد که شرح جلسات در جدول زیر تدوین و ارائه شده است. بر اساس آن از پروتکلهای مرتبط در مقالات منجمله اثربخشی رواندرمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد که توسط غفوری و همکاران (2013) انجامگرفته بهره برده شده است.
شرح جلسات درمان مبتنی بر بخشودگی به تفکیک جلسه
محتوا و تکالیف |
جلسات |
معرفی و آشنایی کلی با قالب جلسات، ایجاد اتحاد درمانی، اجرای تست و طرح مشکل. |
اول |
توضیح درباره مشکلات و اثر آن روی زندگی، تبیین مشکل، راهحلها و روشها، ارزیابی ارزشها و اهداف، مقاصد و تعهد طرفین. |
دوم |
بیان احساسات مراجعین در مورد مشکل و بهویژه احساس خشم، کنترل بروز عواطف منفی، آشنایی طرفین با مفهوم بخشودگی، معرفی بخشودگی بهعنوان یک عامل درمانی، لزوم، سودمندی، مزایا و محدودیتهای بخشودگی، اثرات نابخشودن، بررسی موانع بخشودگی، کشف دیدگاه زوجین در مورد بخشودگی. |
سوم |
معرفی همدلی بهعنوان راهی برای تحمل در شنیدن نظر مخالف دیگران، برنامهای برای افزایش تبادلات مثبت، توجه به بافت وقوع حادثه و تجارب قبلی همسر، بیان خلاصهای از احساسات فرد آسیبدیده توسط فرد خاطی. |
چهارم |
ارزیابی برنامه تعاملات مثبت و احساسات زوجین از برنامه، دعوت زوجین به در میان گذاشتن تجارب خود از بخشودن دیگران یا بخشودهشدن توسط دیگری و بیان احساسات و افکار خود پس از عمل بخشودگی، دعوت زوجین به تهیه فهرستی از حوزههای آسیبزای خود. |
پنجم |
کار روی لیست حوزههای آسیبزای طرفین، تلاش برای درک و فهمیدن یکدیگر، در نظر گرفتن خود بهعنوان شخص ممکن الخطا، پذیرفتن درد و رنج وارده، ایجاد یک دید جامع و فراگیر برای بخشودگی. |
ششم |
کشف نیاز زوجین به بخشودن یکدیگر، کشف حمایت و اتکای متقابل زن و شوهر، عذرخواهی بابت خطاهای خود، اعتراف صادقانه به خطای خود، آزادی و اختیار در بخشودن، برچسب شجاعت زدن به بخشودگی. |
هفتم |
پیداکردن معنا در بخشودن، آموزش مهارتهای ارتباط و حل تعارض، ایجاد فهم جدید از رابطه و انتظارات و توجه به نقاط ضعف.
بررسی و برطرف کردن موانع عملی بخشودگی، بررسی اشکال نادرست بخشودگی، معنای زندگی پس از بخشودگی، مواجهه با عود، بحث و جمعبندی جلسات، توضیح و پخش پرسشنامههای مرتبط در پژوهش |
هشتم |
منبع: غفوری، مشهدی و حسنآبادی، 2013
یافتهها
در این پژوهش برای تجزیهوتحلیل دادههای جمعیتشناختی و توصیف متغیرهای پیشبین از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد میانگین، انحراف معیار، برای محاسبه پایایی و روایی ابزارها از روشهای آلفای کرونباخ و برای تجزیهوتحلیل فرضیههای پژوهش از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD از طریق نرمافزار 22SPSS استفاده شد. برای رعایت مفروضههای این روش آماری مانند نرمالبودن متغیرهای پژوهش، کرویت و همگنی واریانس و کواریانس میان گروهها از آزمون کولموگروف-اسمیرنف و آزمون لوین در سطح خطای 05/ 0 استفاده شد. در این بخش به ارائه اطلاعات جمعیتشناختی شرکتکنندگان پرداخته شده است.
جدول 1: میانگین سنی شرکتکنندگان
|
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
گروه درمان پذیرش و تعهد |
30 |
45/ 33 |
16/ 5 |
گروه درمان بخشودگی |
30 |
81/ 37 |
22/ 6 |
گروه کنترل |
30 |
56/ 36 |
64/ 5 |
همانگونه که مشاهده میشود، میانگین (انحراف استاندارد) سنی شرکتکنندگان گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد 45/ 33 (16/ 5) سال، گروه درمان مبتنی بر بخشودگی 81/ 37 (22/ 6) سال و گروه کنترل 56/ 36 (64/ 5) سال است. در ادامه دادههای مربوط به میانگین و انحراف استاندار نمرات شرکتکنندگان در متغیرهای دلزدگی زناشویی، باورهای ناکارآمد ارتباطی و جهتگیری زندگی نمونه آماری پژوهش در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ارائه شده است.
جدول 2: یافتههای توصیفی متغیرهای پژوهش در مرحله پیشآزمون و پسآزمون
متغیرها |
|
پیشآزمون |
پسآزمون |
|
گروه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
دلزدگی زناشویی |
گروه درمان پذیرش و تعهد |
93/ 106 |
82/ 7 |
17/ 87 |
08/ 7 |
گروه درمان مبتنی بر بخشودگی |
73/ 104 |
31/ 7 |
66/ 97 |
41/ 7 |
گروه کنترل |
36/ 105 |
81/ 6 |
23/ 106 |
31/ 7 |
جهتگیری زندگی |
گروه درمان پذیرش و تعهد |
60/ 6 |
15/ 2 |
50/ 10 |
31/ 2 |
گروه درمان مبتنی بر بخشودگی |
70/ 6 |
03/ 2 |
23/ 8 |
01/ 2 |
گروه کنترل |
00/ 6 |
72/ 1 |
63/ 5 |
67/ 1 |
در جدول شماره 2 میانگین و انحراف معیار نمرات شرکتکنندگان در متغیرهای دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی نمونه آماری پژوهش ارائه شده است. همانگونه که مشاهده میشود، شرکتکنندگان در پژوهش در پیشآزمون و قبل از اعمال مداخلات، دارای نمرات بالا در دلزدگی زناشویی و نمرات پایین در جهتگیری زندگی بودند. با توجه به جدول فوق میانگین نمرات دو گروه آزمایش در مرحله پسآزمون در دلزدگی زناشویی کاهش و در جهتگیری زندگی افزایش داشته است. این یافته بدین معنی است که اجرای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی بهصورت شهودی باعث تغییر در نمرات متغیرهای وابسته پژوهش شده است. در ادامه نتایج مورد تحلیل استنباطی قرار گرفته و نتایج حاصل از آن ارائه شده است.
یافتههای استنباطی شامل دو بخش است.
بخش اول: شامل پیشفرضهای آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر چندمتغیری و تکمتغیری است. ازجمله این پیشفرضها میتوان به آزمون ام. باکس، آزمون لوین و آزمون شاپیرو – ویلک برای همگنی واریانسها در ماتریس کواریانس.
بخش دوم: مربوط به کاربرد آزمونهای آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی LSD برای آزمون فرضیههای اصلی و ویژه پژوهش است. در ابتدا مفروضه نرمالبودن دادهها، بر اساس آزمون شاپیرو- ویلک موردبررسی قرار گرفت.
جدول 3: نتایج آزمون طبیعیبودن توزیع دادهها (نرمالیتی)
متغیر |
شاپیرو- ویلک |
مقدار آماره |
درجه آزادی |
مقدار احتمال (p) |
دلزدگی زناشویی |
|
953/ 0 |
90 |
201/ 0 |
جهتگیری زندگی |
|
955/ 0 |
90 |
236/ 0 |
نتایج بررسی جدول بالا نشان میدهد که با توجه به سطوح معناداری آزمون شاپیرو- ویلک (مقدار احتمال بزرگتر از 05/ 0) پیشفرض نرمالبودن برقرار است و لذا با توجه بهاحتمال بالای نرمالبودن توزیع (بیشتر از 95 درصد) میتوان از آزمونهای پارامتری استفاده کرد. برای آزمون پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در جامعه، از آزمون لوین استفاده شد. نتایج حاصل در جدول زیر آمده است و همانگونه که مشاهده میشود، در هیچ متغیری واریانس دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با هم ندارند.
جدول 4: نتایج آزمون لوین برای بررسی پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه (90=n)
متغیر |
آماره F |
درجه آزادی اول |
درجه آزادی دوم |
مقدار احتمال (p) |
دلزدگی زناشویی |
217/ 0 |
2 |
87 |
565/ 0 |
جهتگیری زندگی |
497/ 1 |
2 |
87 |
877/ 0 |
و نیز نتایج آزمون پیشفرض همگنی شیب خط رگرسیون متغیرهای پژوهش ارائه شده است.
جدول 5: نتایج همگنی شیب خط رگرسیون
|
منبع تغییرات |
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
آماره F |
مقدار احتمال (p) |
جهتگیری زندگی |
گروه*پیشآزمون |
13/ 1 |
1 |
77/ 1 |
82/ 0 |
41/ 0 |
دلزدگی زناشویی |
گروه*پیشآزمون |
20/ 15 |
1 |
20/ 13 |
80/ 0 |
42/ 0 |
بر اساس نتایج مندرج در جدول 4 سطح معنیداری اثر تعامل گروه (مستقل)*پیشآزمون (همپراش) برابر 76/ 0 و بزرگتر از پنج درصد (05/ 0P>) است؛ بنابراین فرضیه همسانی شیبهای رگرسیونی رعایت شده است.
همچنین نتایج بررسی خطیبودن رگرسیون همپراش برای متغیرهای پژوهش گزارش شده است.
جدول 6: نتایج خطیبودن رگرسیون همپراش (پیشآزمون) و وابسته
منبع تغییرات |
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
مقدار F |
مقدار احتمال (p) |
|
پیشآزمون (همپراش) |
|
|
جهتگیری زندگی |
82/ 14 |
2 |
62/ 15 |
28/ 3 |
001/ 0 |
|
دلزدگی زناشویی |
54/ 68 |
2 |
44/ 79 |
65/ 5 |
001/ 0 |
|
جدول 5 نتایج خطیبودن رگرسیون همپراش (پیشآزمون) و وابسته را نشان میدهد. مقدار F تأثیر متغیر همپراش (پیشآزمون) را برای دلزدگی زناشویی برابر 65/ 5 و برای جهتگیری زندگی برابر 28/ 3 نشان میدهد که این مقدار F معنادار است (01/ 0 >p)؛ بنابراین خطیبودن رگرسیون همپراش (پیشآزمون) و وابسته برای متغیرهای دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی رعایت شده است.
درنهایت با توجه به رعایتشدن مفروضات در متغیرهای دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی در نمونه آماری پژوهش، از تحلیل واریانس بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شد؛ بنابراین، بهمنظور، مقایسه اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی بر متغیرهای دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی در نمونه آماری پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. در این تحلیل، نمرات پسآزمون بهعنوان متغیرهای وابسته، متغیر گروه بهعنوان متغیر مستقل و نمرات پیشآزمون بهعنوان متغیرهای ثابت وارد معادله تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر شدند. در این قسمت گزارش تحلیل استنباطی دادهها ارائه شده است.
جدول شماره 7: خلاصه تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر برای اثرهای هر دو مداخله بر متغیرهای وابسته
متغیر |
منبع
تغییرات |
مجموع
مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین
مجذورات |
مقدار F |
مقدار احتمال (p) |
ضریب اتا |
دلزدگی زناشویی |
زمان |
339/ 3371 |
1 |
339/ 3371 |
976/ 398 |
001/ 0 |
821/ 0 |
گروه*زمان |
811/ 3249 |
2 |
906/ 1624 |
244/ 192 |
001/ 0 |
815/ 0 |
خطا |
350/ 735 |
87 |
452/ 8 |
|
|
|
جهتگیری زندگی |
ثابت |
356/ 128 |
1 |
356/ 128 |
712/ 570 |
001/ 0 |
868/ 0 |
گروه*زمان |
078/ 137 |
2 |
539/ 68 |
747/ 304 |
001/ 0 |
875/ 0 |
خطا |
567/ 19 |
87 |
225/ 0 |
|
|
|
با توجه به اینکه مقدار F محاسبهشده برای تأثیر گروهها برای متغیرهای دلزدگی زناشویی (244/ 192 =F) و جهتگیری زندگی (747/ 304 =F) در سطح 5 درصد معنیدار است (05/ 0 >P)، پس میتوان گفت که بین چهار گروه در نمرات پسآزمون بعد از تعدیل نمرات پیشآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد و مداخلات بر متغیرهای پژوهش به طور معنادار اثرگذار بوده است. در ادامه بهمنظور مقایسه اثربخشی دو شیوه درمانی از آزمون تعقیبی LSD استفاده شد که نتایج آن در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول 8: نتایج آزمون تعقیبی LSD برای بررسی تفاوت اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی بر متغیرهای پژوهش
متغیر |
گروه |
اختلاف میانگین |
خطای استاندارد |
مقدار احتمال (p) |
دلزدگی زناشویی |
درمان پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی |
15/ 4 |
80/ 1 |
024/ 0 |
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل |
75/ 8 |
80/ 1 |
001/ 0 |
درمان مبتنی بر بخشودگی و گروه کنترل |
60/ 4 |
80/ 1 |
013/ 0 |
جهتگیری زندگی |
درمان پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی |
08/ 1 |
508/ 0 |
036/ 0 |
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل |
73/ 2 |
508/ 0 |
001/ 0 |
درمان مبتنی بر بخشودگی و گروه کنترل |
65/ 1 |
508/ 0 |
002/ 0 |
بر اساس مندرجات جدول فوق بین میانگینهای دو گروه آزمایش با یکدیگر و هر یک از گروههای آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/ 0 > P)؛ بنابراین از معناداری تفاوت بین میانگین گروههای آزمایش با گروه کنترل میتوان نتیجه گرفت که هر یک از مداخلات انجامشده بر دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی تأثیر معناداری داشته است و ازآنجاکه بین میانگین گروههای آزمایش در تمامی متغیرهای وابسته پژوهش نیز اختلاف معناداری وجود داشت، میتوان نتیجه گرفت که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر بخشودگی بر متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به جدول فوق، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر بیشتری بر دلزدگی زناشویی، باورهای ناکارآمد ارتباطی و جهتگیری زندگی نمونه آماری این پژوهش داشته است.
بحث
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بخشودگی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی و جهتگیری زندگی در زنان آسیبدیده از خیانت همسر بوده است که در بررسی فرضیههای این پژوهش، با توجه به یافتههای بهدستآمده ملاحظه میشود که درمان مبتنی بر بخشودگی بر جهتگیری زندگی مؤثر بوده است. در تبیین اثربخشی درمان مبتنی بر بخشودگی بر جهتگیری زنان آسیبدیده درمان مبتنی بر بخشش باعث سازگاری روانشناختی، کاهش معناداری در خشم، نگرش خصومتآمیز، پرخاشگری و افزایش معناداری در همدلی میشود و همچنین، باعث رضایت زناشویی و افزایش مهارت بخشودگی میشود.
بررسی آموزش بخشودگی بر جهتگیری زندگی زنان آسیبدیده از خیانت همسر نشان داد که درمان مبتنی بر بخشودگی نسبت به همسر باعث افزایش ارزش خود، رهایی از رابطه قبلی، اعتماد اجتماعی، خودارزشمندی اجتماعی و کاهش احساسات خشم میشود. در دوره بزرگسالی، نگهداری کینه به جداسازی ارتباطی فرد منجر میشود. به این معنی که دو نوع رابطه متناقض، به گونه همزمان با یک فرد ایجاد میشود (وفایی و همکاران، 2020).
یکی از این رابطهها، واقعیت اخلاقی اجتماعی را دربرمیگیرد و دیگری خیالات انتقامجویی را شامل میشود. بهبیاندیگر، در یکی از این رابطهها فرد به طور واقعی رابطه برقرار میکند، اما بااینحال، در ضمیر ناخودآگاه خود به رابطه توأم با استرس و انتقامجویانه نیز میاندیشد و این رابطه انتقامجویانه است که غلبه پیدا میکند (قهاری و راد، 2018). بخشایش به یکپارچهسازی این دو تصویر متناقض کم میکند و باعث بهبود جهتگیری زندگی زنان آسیبدیده از خیانت همسر میشود.
همچنین در بررسی فرضیه دیگر پژوهش، با توجه به یافتههای بهدستآمده ملاحظه میشود که درمان مبتنی بر بخشودگی بر دلزدگی زناشویی تأثیر معنادار داشته است. بدین ترتیب فرضیه بعدی پژوهش مبنی بر اینکه «درمان مبتنی بر بخشودگی بر دلزدگی زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است» تأیید میشود. نتایج این یافته با نتایج یافته پژوهش اردشیری و همکاران (2022)، امامی و همکاران (2013)، آریاییآذر و همکاران (2022) و ونزل و همکاران (2022) همسو بود.
در تبیین اثربخشی رویکرد فوق میتوان گفت که بخشودگی فرآیند چشمپوشی ارادی از حق عصبانیت و انزجار از یک عمل ارتکابی پرگزند است که شخص متألم رفتاری گرم و محبتآمیز را با فرد خاطی پیش میگیرد. پس کسانی که نمره بالاتری در بخشودگی کسب میکنند، کمتر از باورهای ناکارآمد در مورد همسر خود استفاده میکنند (غباری بناب و همکاران، 2021).
هارگو (2012) ریشه مشکلات و تعارضات زناشویی را در کمبود همدلی و ناتوانی در بخشش در زوجها بیان میکند و معتقد است زوجهایی که دارای میزان کافی مهارت بخشش و رفع تعارضات زناشویی به وجود آمده در زندگی مشترک نیستند، به میزان 67% احتمال وقوع متارکه و طلاق بین آنها در سه سال اول پس از آغاز زندگی مشترک وجود دارد. بخشودگی باعث میشود که ارتباط منفی بین زوجین از بین برود. باعث نزدیکی آنها شود و این نزدیکی باعث افزایش رضایت از زندگی مشترک و کمشدن باورهای ارتباطی ناکارآمد میشود و تلاشی منطقی برای حل تعارضات اجتنابناپذیر زندگی مشترک است که نتیجه آن باعث میشود که عملکرد زوجین بهبود یافته و این الگو را به نسل بعد انتقال دهند (کیم و لی، 2014).
همچنین میتوان گفت که با اشاره به اینکه بخشودگی بهعنوان یک مداخله مؤثر برای مشکلاتی از قبیل خشم و افسردگی و باورهای ارتباطی ناکارآمد، مسائل و مشکلات در ارتباط با خانواده اصلی، آسیبهای جنسی، احساس گناه، طلاق و خیانت به کار میرود. افزون بر این، بخشودگی به بهبود کیفیت روابط میانجامد و این پیشرفت در بهبود، شامل کاهش هیجانات منفی، کمشدن باورهای ارتباطی ناکارآمد و تعارضهای زناشویی و افزایش رضایت زناشویی میانجامد.
با توجه به یافتههای بهدستآمده ملاحظه میشود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی تأثیر معنادار داشته است. بدین ترتیب فرضیه دیگر پژوهش مبنی بر اینکه «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است» تأیید میشود. نتایج این یافته با نتایج یافته پژوهش اسفندیاری بیات، اسدپور، محسنزاده و کسایی (2021)، نیکپور، خلعتبری، رضایی و جمهور (2021)، ورنر، یانگ، هاکبرگ (2020)، حمیدی و شاهمرادی (2020) و امیرخانلو، میرزائیان و حسنزاده (2021) همسو بود و نیز با توجه به یافتههای حاصل، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر جهتگیری زندگی تأثیر معنادار داشته است. بدین ترتیب فرضیه مرتبطِ پژوهش مبنی بر اینکه «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر جهتگیری زندگی زنان آسیبدیده از خیانت همسر اثربخش است» تأیید میشود. نتایج این یافته با نتایج یافته پژوهش اسفندیاری بیات و همکاران (2021)، نیک پورو همکاران (2021)، ورنر و همکاران (2020)، حمیدی و شاهمرادی (2020) و امیرخانلو و همکاران(2021) همسو بود.
در تبیین نتایج میتوان گفت پیامی که در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انتقال داده میشود این است که حتی نامطلوبترین اندیشهها و احساسها برای سلامت انسان خطرناک نیستند، بلکه این ناراحتی اولیه به همراه کشمکش و تقلا است که به ایجاد درد و اضطراب منجر میشود و تأثیرات چنین مواردی موجب آسیبهای موجود در روابط میشود (محمدی فرشی و همکاران، 2022).
تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر تعارض زناشویی احتمالاً از طریق بهبود اجتناب هیجانی، بهبود عکسالعملها، شناسایی ارزشها و ایجاد تعهد نسبت به تغییرات رفتاری توانسته است به زنان کمک کند تا رابطه زناشویی خود را بهبود بخشند. این نتیجه با یافتههای پترسون و همکاران (2019) و قهاری و همکاران (2021) مبنی بر اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود رابطه همسران همسو است.
در تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، احتمالاً به دلیل پذیرش و تعهدی که در فرد به وجود میآید فرد به خودآگاهی و شناخت بیشتر خود و ارزشهایی که اهمیت دارد، دست مییابد. با تعهد به برنامهریزی و هدفگذاری و رابطه مؤثر در سبک زندگی و ارتباطات خود تغییر ایجاد میکند و با رشد شخصی و خودکارآمدی قویتر با مشکلات و مسائل بین فردی برخورد میکند. همچنین ایجاد توانایی مدیریت انتخاب و تصمیمگیری است که سبب شناخت تنشهای زندگی، کاهش برانگیختگیهای روانی و هیجانی و مقابله سازگار با منابع استرسزا (امان الهی، 2019) و یا تجربه مستقیم رضایت و هیجانمندی مثبت (ورسب و همکاران، 2017) میشود. این نتیجه با پژوهشهایی که تأثیر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان را تأیید میکنند، همسو است (اسمخانی و همکاران، 2021).
ملاحظات اخلاقی:
همه نویسندگان در تحقیق مشارکت داشتند. همچنین همه شرکتکنندگان با رضایت خود در تحقیق شرکت کردند و نویسندگان به آنها اطمینان دادند که نتایج تحقیق محرمانه خواهد بود.
Abdoli N, Farnia V, Radmehr F, Alikhani M, Moradinazar M, Khodamoradi M, et al. (2022). the effect of self-compassion training on craving and self-efficacy in female patients with methamphetamine dependence: A one-year follow-up. Journal of Substance Use, 26(5):491-496. (in Persian)
Aghili S, Kashiri S. (2021). The effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on uncertainty intolerance, disturbance tolerance and sexual performance in betrayed women. Shafai Khatam's research article,10(3): 57-67. (in Persian)
Amosoltani S, Ameri F, Mehri nezhad S, Vahedi B. (2021). Comparison of the effectiveness of therapy based on acceptance and commitment and psychomanaging on attachment and psychological well-being of women involved in marital conflict. psychological studies, 18(1): 55-68. (in Persian)
Ardashiri, M., Bakhtiarpour, S., Homaei, R., & Eftekhar Saadati, Z. (2022). Comparing the effectiveness of acceptance and commitment therapy with compassion therapy on negative spontaneous thoughts and feelings of loneliness in divorced women. community health research paper, 16(1), 42-52. (in Persian)
Ariaei azar A, Sadeghi M, Motabi F. (2021). Examining the differentiation of couples from the main family and its role in predicting communication patterns and marital satisfaction in different ethnicities of Iran, family research,17(67): 353-368. (in Persian)
Azandariani M, Khoe nezhad, GH, Akbari amarghan H. (2022). comparing the effectiveness of emotion-based therapy and acceptance and commitment-based therapy on emotional self-regulation, psychological well-being and resilience of couples. A scientific-research quarterly of Islamic lifestyle with a focus on health, 6(1): 153-160. (in Persian)
Barry, R. A., Barden, E. P., Dubac, C. (2019). Pulling away: Links among disengaged couple communication, relationship distress, and depressive symptoms. Journal of Family Psychology, 33(3), 280.
Basiri fard M, Mosavi nezhad S. (2022). The effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on distress tolerance and psychological cohesion of infertile women. Journal of health research in society, 8(1): 81-92. (in Persian)
Choopani M, Sohrabi fard M, Mohamadi M, Esmaeili N, Samadi fard A. (2021). Unfaithful men's perception of the causes and inhibiting factors of extramarital relationships: a qualitative study. Consulting Research Quarterly, 18(65): 1-10. (in Persian)
Dadgar, Zahra, Fallah, Vahid and Taheri, Fatemeh. (2021). The effect of metacognitive learning and self-directed learning on the level of e-learning: the mediating role of life orientation, Journal of Education Strategies in Medical Sciences, 15(4): 367-357. (in Persian)
Dehghani M, Aslani K, Amanelahi A, Rajabi G. (2020). The Effectiveness of Attachment Injury Resolution Model (AIRM) on Increasing Trust among the Injured Women with Marital Infidelity: A Case Study Approach. The American Journal of Family Therapy, 48(3):283-97. (in Persian)
Dehghani M, Aslani KH. (2021). Comparing the effectiveness of couple therapy based on the attachment injury treatment model with integrative couple therapy on forgiveness in women affected by marital infidelity. Applied Psychology Quarterly, 14(2): 147-171. (in Persian)
Eimani zadeh A, Golmohamadian M, Moradi O, Godarzi M. (2021). The effectiveness of emotion-oriented couple therapy on forgiveness and communication beliefs of couples involved in marital breakup. Journal of Psychological Sciences, 20(100): 653-665. (in Persian)
Eindor, T., Perrypaldi, A., Hirschberger, G., Birnbaum, G. E., & Deutsch, D. (2015). Coping with mate poaching: Gender differences in detection of infidelity-related threats. Evolution & Human Behavior, 36(1): 17_24
Esfandiari bayat D, Asadpour E, Mohsenzadeh F, Kasaei A. (2021). Comparing the effectiveness of group counseling with rational-emotional-behavioral approach (REBT) and acceptance and commitment therapy (ACT) on the level of forgiveness of women affected by marital infidelity. Journal of Psychological Sciences, 20(97): 151-139. (in Persian)
Famil mottaghi B, Godarzi M, Kakabraei K. (2021). Developing a causal model of marital forgiveness based on emotional intelligence and spiritual intelligence with the mediating role of differentiation. Journal of Behavioral Science Research,19(3): 539-529. (in Persian)
Fatehi zadeh M, Chopani M, Esanjarani F, Alberto maria D. (2021). Comparing the effectiveness of counseling based on commitment-enhancing educational package and emotion-oriented couple therapy on marital boredom and forgiveness of women suffering from virtual infidelity. Journal of Behavioral Science Research,16(61): 203-228. (in Persian)
Ganji M, Ghaderi H. (2022). De-intimidation and intimidation in the book "In the service and betrayal of intellectuals" by Jalal Al-Ahmed. Biannual scientific journal of theoretical policy research, 31(1): 193-214. (in Persian)
Ghafrollahi E, Etemadi O, Yusefi Z, Abedi M, Torkan H. (2021). Comparing the effectiveness of counseling based on commitment-enhancing educational package and emotion-oriented couple therapy on marital boredom and forgiveness of women suffering from virtual infidelity. Journal of Behavioral Science Research,19(2): 342-357. (in Persian)
Hasan nezhad L, Heydari A, Makvandi B, Talebzadeh shoshtari M. (2022). The effectiveness of solution-oriented therapy on family functioning and marital burnout in women affected by spouse's infidelity referring to counseling centers in Ahvaz city: a guide study. social health, 9(2): 23-36. (in Persian)
Heydari F, Latifi Z, Moradi A. (2019). The effect of self-healing training on anxiety, self-esteem and forgiveness in betrayed women. community health, 3(5): 23-45. (in Persian)
imani rad a, Golmohmmadian M, Moradi o, Godarzi m. (2021). The effectiveness of emotion-oriented couple therapy on forgiveness and communication beliefs of couples involved in marital infidelity. The Journal of Psychological Science, 20(100):653-65. (in Persian)
Karim zadeh J. (2022). Effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on the anxiety of patients with asthma. The quarterly journal of new ideas in psychology,13(71): 1-10. (in Persian)
Karimi azar F, Saken azari R, Abdoltajeddini P, Azmoodeh M. (2022). The effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on the symptoms of social anxiety in shy adolescent girls. Journal of Psychiatric Nursing,10(1): 46-54. (in Persian)
Kassymova GK, Vafazov FR, Pertiwi FD, Akhmetova AI, Begimbetova GA. (2021). Upgrading Quality of Learning with E-Learning System. InChallenges of science, 1:26-34.
Khaleghi kiadehi N, Mafakheri A, Yamini M. (2022). The effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on anxious thoughts and fear of negative evaluation of depressed women. The scientific-research quarterly of psychological methods and models,16(56): 1-10. (in Persian)
Khodaei A, Zare H, Alipour A, Shokri O. (2016). Psychometric properties of the revised version of the life orientation test. Journal of Applied Psychology, 3(39): 386-408
Kurbakova SN, Volkova ZN, Kurbakov AV. (2021). Developing Students’ Cognitive Abilities in ELearning Environment. In2021 12th International Conference on E-Education, E-Business, EManagement, and E-Learning, 10:124-130.
Lee J. (2020). The Effect of Married Women’s Self- Awareness on the Acceptance of Extra- Marital Relationship: Focused on the Mediated Effect of Individuals’ Criticism of TV drama regarding Infidelity. Journal of the Korea Academia-Industrial Cooperation Society, 21(2): 115- 23.
Luminița Sandu M, Salceanu C. (2020). Psychosocial factors that influence marital couple duration. J Technium Social Sciences, 2(3): 151-160.
Marandi M, Vahedi H, Ghavi panjeh B. (2021). The effectiveness of imagotherapy group training on marital quality, marital boredom and resilience in women with substance-dependent husbands. Scientific Quarterly Journal of Addiction Research,15(61): 221-240. (in Persian)
Mohammadi Farshi A, Shahnazari M, Bahrami Hydaji M, Peyvandi P, Mohammadi Shirmahaleh F. (2022). Evaluation of the effectiveness of cognitive therapy based on acceptance and commitment with a focus on self-compassion on deterministic thinking and positive thinking in couples. Advances in Cognitive Sciences. 24(1):98-114. (in Persian)
Mohammadi sultan abadi A, Motaghi dastani SH, Kordi ardakani E. (2022). The effectiveness of education based on acceptance and commitment with an attitude to Islamic sources on impulsive decision-making and cognitive flexibility of women drug users. Scientific Quarterly Journal of Addiction Research,16(63): 309-334. (in Persian)
Najafi khoram abadi H, Jayrvand H, Marashian F. (2022). The effectiveness of teaching self-determination theory and therapy based on acceptance and commitment on anxiety and cyberbullying in students with internet gaming disorder. Shafi Khatam,10(2): 10-21. (in Persian)
Nikpour F, Khalatbari J, Rezaei O, Jamhoro F. (2021). Comparing the effectiveness of schema therapy and therapy based on acceptance and commitment on forgiveness of divorced women. Journal of Psychological Sciences,20(100): 114-91. (in Persian)
Peterson D, Eifert G, Feingold T, & Davidson S. (2019). Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: A case study with two couples. Cognitive and Behavior Practice, 16(2): 430- 42. (in Persian)
Quinlan, E., Deane, F. P., & Crowe, T. (2020). Types and severity of interpersonal problems in Australian mental health carers. Counselling Psychology Quarterly, 2(5): 1-18
Rahmani shams H, Nejat H, Tozandejani H, Zendedel A, Bagherzadeh golmakami Z. (2022). The effectiveness of imago-based therapy on metacognitive beliefs, forgiveness and psychological well-being of women applying for divorce. The scientific-research quarterly of psychological methods and models, 13(47): 15-28. (in Persian)
Retiyansa Y, Indarto D, Murti B. (2019). Path analysis on the associations between Infertility, stress, and depression among women in surakarta, central java. Matern Child Health J, 4(4):260-6.
Safura Amoosoltani, F; Mehrinejad, A & Ahadi, B. (2021). Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Psychodrama on Attachment and Psychological Wellbeing in Women Involved in Marital Conflicts. Psychological Studies, 6(1): 55-68. (in Persian)
Salari T, Nasrollahi T, Ghorban jahromi, R. (2022). Effectiveness of mindfulness-based stress reduction program on marital burnout and sexual satisfaction in married people referring to psychological centers in Tehran. Journal of Nursing Research, 17(3):16-32. (in Persian)
Saputra, F., Sugiharto, D. Y. P., & Sutoyo, A. (2020). The Effectiveness of Reality Approach-based Psychoeducational Group with Symbolic Modelling Technique to Improve the Forgiveness of SMA Kesatrian 1 Students. Jurnal Bimbingan Konseling, 9 (2), 111-115.
Selterman, D., Garcia, J. R., & Tsapelas, I. (2019). Motivations for extra dyadic infidelity revisited. The Journal of Sex Research, 56(3): 273_286.
Shokri M, Rahmani M, Abolghasemi SH. (2021). The effect of emotion-oriented couple therapy on forgiveness, emotional self-regulation, and marital distress of divorce-seeking couples referred to family social emergencies. A scientific-research quarterly of Islamic lifestyle with a focus on health,6(1): 145-155. (in Persian)
Soleyman poyr M, Pirkhalrghi A, Zahrakar K. (2022). Comparing the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Compassion Focused Therapy (CFT) on internalized shame in vitiligo patients. Scientific Journal of Ilam University of Medical Sciences,30(2): 96-82. (in Persian)
Swain, J., Hancock, K., Dixon, A., & Bowman, J. (2020). Acceptance and Commitment Therapy for children: A systematic review of intervention studies. Journal of Contextual Behavioral Science, 4(2): 73-85
Taheri sadeh F, Shibani noghabi A, Naghash A. (2021). The effectiveness of acceptance and commitment therapy on anxiety and self-control. The quarterly journal of new ideas in psychology, 12(16): 1-18. (in Persian)
Thompson K, D’iuso D, Schwartzman KS, Dobson & Drapeau M. (2020). Changes in depressed patients’ selfstatements. JPR, 30(2): 170-182.
Tyndall, I., Waldeck, D., Pancani, L., Whelan, R., Roche, B., & Dawson, D. L. (2019). The Acceptance and Action Questionnaire-II (AAQ-II) as a measure of experiential avoidance: Concerns over discriminant validity. Journal of Contextual Behavioral Science, 12(1): 278-284.
Vahedi M. (2020). The Effect of E-Learning Readiness on Self-Regulated Learning Strategies and Students’ Behavioral Tendency to Web-based Learning: The Mediating Role of Motivational Beliefs. Educ Strategy Med Sci, 13 (2):133-142. (in Persian)
Viskovich, S., & Pakenham, K. I. (2020). Randomized controlled trial of a web‐based Acceptance and Commitment Therapy (ACT) program to promote mental health in university students. Journal of Clinical Psychology, 76 (6): 929-951.
Wersebe, H., Lieb, R., Meyer, A. H., Hoyer, J., Wittchen, H. U., & Gloster, A. T. (2017). Changes of valued behaviors and functioning during an acceptance and commitment therapy intervention. Journal of Contextual Behavioral Science, 6(1), 63–70.
Zhou N, Buehler C. (2019). Marital hostility and early adolescents’ adjustment: The role of cooperative marital conflict. The Journal of Early Adolescence,39(1): 5-27