دوره 24، شماره 92 - ( 2-1403 )                   جلد 24 شماره 92 صفحات 77-45 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Aran A, Aleemran R, Ahmadlou M, Narimani M. (2024). Association of Family Resources on Children's Behavioral Problems. refahj. 24(92), : 2 doi:10.32598/refahj.24.92.4271.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4163-fa.html
آران عظیم، آل‌عمران رویا، احمدلو مجید، نریمانی محمد. رابطه‌ی منابع خانوار با مشکلات رفتاری فرزندان رفاه اجتماعی 1403; 24 (92) :77-45 10.32598/refahj.24.92.4271.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4163-fa.html


متن کامل [PDF 513 kb]   (868 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2189 مشاهده)
متن کامل:   (168 مشاهده)
مقدمه
دوران کودکی از مهم‌ترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه‌ریزی شده و شکل می‌گیرد. کودکی که به دنیا می‌آید، به‌طور بالقوه عالی‌ترین و کامل‌ترین امکانات را برای رشد دارا است و آمادگی و ظرفیت آن را دارد که به شایسته‌ترین وجه ممکن پرورده شود و به بهترین کمالات دست یابد؛ اما زندگی خانوادگی و محیط اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان‌ناپذیر می‌کند. لذا این بخش از جمعیت به‌عنوان یکی از گروههای سنی آسیب‌پذیر در معرض انواع مشکلات روان‌شناختی قرار دارند.
آسیب‌پذیری در این سنین تحت‌تأثیر فرآیند فعال رشد و مقتضیات خاص مراحل آن ازیک‌طرف و کنترل شرایط محیطی و موقعیتی کودک توسط بزرگ‌سالان از طرف دیگر قرار دارد. ازاین‌رو، بررسی مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان همواره مدنظر پژوهشگران بوده است. بااین‌حال، تشخیص رفتار به‌هنجار از رفتار نابه‌هنجار اغلب مشکل است. هرچند برای تعریف رفتار به‌هنجار چندین مدل ارائه شده است اما هیچ یک از تعاریف ارائه‌شده آن‌قدر جامع نیست که همه موارد نابه‌هنجار یا مسائل روانی یا رفتاری را در برگیرد؛ بنابراین در این مورد اتفاق‌نظر کلی وجود ندارد (اتکینسون و همکاران، 2005).
پیت (1998) کودک با اختلال رفتاری را کودکی می‌داند که رفتارهایش به‌اندازه‌ای نامناسب است که شرکت او در کلاس باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش‌ازحد به معلم وارد کند. بر اساس مطالعات صورت‌گرفته در پیشینه پژوهش، عواملی را که با مشکلات رفتاری کودکان مرتبط هستند می‌توان در سه طبقه عمده جای داد (نوابی‌نژاد، 2008).
در مورد علل مشکلات رفتاری پژوهشهای زیادی انجام شده است و داده‌های قابل‌توجهی وجود دارند که نشان می‌دهند احتمالاً چند مسیر رشدی در ایجاد مشکلات رفتاری بالینی دخالت دارند. این مسیرها معمولاً ترکیبی از خصوصیات و گرایش‌های ژنتیکی یا زیست‌شناختی کودک، پدری و مادری کردن ناکارآمد و شرایط محیطی و رفتاری هستند که عوامل اقتصادی هم به‌خصوص در سالهای اخیر بخشی از آنها است (دلاور و ابراهیمی، 2013).
همچنین شواهد زیادی وجود دارد که نقش متمایز پیشرفت تحصیلی والدین در رشد کودک را تأیید می‌کند؛ یعنی والدین با تحصیلات بیشتر تمایل به داشتن فرزندان تحصیل‌کرده دارند. بااین‌حال، مشابه آن مطالعات، با دقت در رویکردها، نمی‌توانیم نتیجه روشنی بگیریم که والدین در آنها تأثیر بیشتری داشته باشد. به‌عنوان‌مثال، با استفاده از داده‌های مربوط به دوقلوهای نروژی، نوزاکی و ماتسورا (2020) دریافتند که تحصیلات پدر تأثیر بیشتری نسبت به مادر در عملکرد تحصیلی کودک دارد درحالی‌که آنسونگ (2013) نشان داد که تحصیلات مادر تأثیر بیشتری در رشد کودک نسبت به پدر دارد.
در خصوص منابع اقتصادی خانوار می‌توان گفت والدین دو منبع کلیدی (پول و زمان) در اختیار کودکان قرار میدهند. پول و زمان به‌نوعی قابل تعویض هستند؛ والدین وقت خود را برای کسب درآمد صرف می‌کنند و برای خرید وقت خرج می‌کنند (به‌عنوان‌مثال مراقبت از کودک، کالاهای مصرفی)؛ اما هر دو منبع به‌تنهایی برای رشد سالم کودک کافی نیستند.
در مورد نظریه اقتصادی مرتبط با این موضوع، پژوهشهای گسترده‌ای وجود دارد که ارتباط محیط خانه و رفاه کودک را بررسی کرده‌اند، زیرا تغییرات در تحصیلات عالی زنان و مشارکت در کار، ساختار خانواده و نقش والدین، شرایط خانوادگی را دگرگون کرده‌اند. علاوه بر این، حجم زیادی از پژوهشها نشان‌دهنده تأثیرات منفی تضاد در کار کردن خانواده بر رشد کودک هستند. این تعارض زمانی به وجود می‌آید که هر دو والدین با تقاضاهای کار و خانواده روبرو شوند. مطابق با این تغییرات، اقتصاددانان بیشتر در مورد ارتباط بین محیط خانه و رفاه کودک پژوهش کردند.
بکر (1981،1974،1965) پیشگام یک «مدل جمعی» بود که ترجیحات اعضای خانواده را با انتخاب خانواده مرتبط می‌کند. این مدل با حضور یک تابع مطلوبیت متقابلاً وابسته شروع می‌شود و فرض می‌کند که منابع خانوار و کار با حقوق و کار بدون حقوق بر اساس استفاده مؤثر از زمان و کالاها تعیین می‌شود. این نظریه باعث تغییر بنیادی در مفاهیمی چون علل ازدواج افراد با یکدیگر، دلایل کمتر فرزند داشتن زوجهای ثروتمند، ریشه‌های ارتکاب جرم و مقولاتی نظیر برنامه‌های تنظیم خانواده، ضرورت آموزش کارکنان و برنامه‌های رفاهی شده است (پورهمایون، 1969).
بر اساس مطالعات انجام‌شده در ادبیات موضوع تحقیق، مشکلات رفتاری در کودکان می‌توانند ناشی از عوامل متعدد باشند. این عوامل عبارتند از:
 الف: عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی و قبل از تولد. برای نمونه، پیامدهای ضایعات و صدمات داخل رحمی و زمان تولد جنین در دوران بارداری ممکن است از راههای متعددی نظیر سیفلیس، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)، سرخجه و همانند آنها، عدم‌کفایت جفت و نارسایی اکسیژن، اعتیاد، الکلی بودن مادر و یا صدمه‌ها و مشکلات حین تولد، کودک را دچار آسیب کند و در اکثر موارد به خاطر تحت‌تأثیر قرار دادن سیستم عصبی و خاصیت آسیب‌زایشان، رشد کودک را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند و در رفتار او به‌عنوان عامل آسیب‌زا مداخله می‌کنند (رضایی و همکاران، 2022).
همچنین برخی از بیماریها به‌خصوص آنهایی که احتمال آسیب مغزی دارند، ممکن است نقص هوشی، فقدان عملکردهای حسی یا حرکتی ویژه، صرع یا اشکال خاصی از رفتار نابه‌هنجار نظیر بیش‌فعالی را ایجاد کنند. به‌عبارت‌دیگر، بیماریهای جسمانی نیز می‌توانند پیامدهای ناخوشایند روان‌شناختی به صورت مشکلات رفتاری داشته باشند. این بیماریها می‌توانند به علت نقایصی که ایجاد می‌کنند، اضطراب و گناه کودک، والدین و یا کل خانواده را دامن بزنند. به‌طورکلی معلولیت یا ناتوانی جسمی می‌تواند علت مستقیم یا غیرمستقیم اختلال رفتاری باشد (میلانی‌فر، 2007).
ب: عوامل خانوادگی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی. این دسته از عوامل، شایع‌ترین علل مشکلات رفتاری کودکان بوده و چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و به‌خصوص مادر در سالهای اول زندگی از اساسی‌ترین عوامل رشد سازگاری کودک شناخته می‌شوند. هرگاه اختلالی در این روابط عاطفی ایجاد شود، بالطبع امنیت عاطفی کودک مختل می‌شود که آثار آن در رفتار کودک منعکس می‌شود. همچنین مشکلات مربوط به مسکن و فقر اقتصادی عوامل اختصاصی هستند که با پیدایش مشکلات رفتاری ارتباط دارند.
بر این اساس در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی خواهیم بود که چه مؤلفه‌هایی مشکلات رفتاری کودکان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟ در این راستا مؤلفه‌های منابع خانوار شامل ساختار خانواده، عرضه نیروی کار والدین، داراییهای خانوار، کیفیت فرزندپروری والدین، ویژگیهای والدین و ویژگیهای کودکان به‌عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار بر مشکلات رفتاری کودکان موردتوجه خواهد بود.
پیشینه تجربی
در بین مطالعات انجام‌شده در پیشینه پژوهش، محمودی و موسوی (2019)، با استفاده از روش تحلیل مضمون، نشان دادند که خانواده کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش‌فعالی دارای درآمد پایین و سابقه بیکاری، فضای ناکافی منزل مسکونی، نداشتن اتاق اختصاصی کودک، سطح تحصیلات پایین و نداشتن آگاهی در مورد اختلال کودک هستند. پرویزی (2016) با استفاده از تکنیک تحلیل اسنادی دریافت که کودکان به‌خصوص پسران، اغلب در دوران تحصیلی ابتدایی از اختلال ADHD رنج می‌برند. بر پایه این مطالعه نامناسب‌بودن وضعیت اقتصادی خانوار نیز بر بروز این اختلال تأثیر معنادار دارد.
شهرکی و همکاران (2015) با استفاده از روشهای پروبیت، پروبیت با متغیر توضیحی درون‌زا و پروبیت رتبه‌بندی شده نتیجه گرفتند که افزایش مقطع تحصیلی پدر و مادر احتمال سلامت کودکان نرمال را بالا برده و اشتغال مادران سلامت کودکان به‌ویژه در موارد چندقلویی را کاهش می‌دهد.
شفیع‌پور و همکاران (2015)، با استفاده از دو پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند و فرم گزارش معلم گردآوری‌شده دریافتند که سبک فرزندپروری مقتدرانه، هم با مشکلات رفتاری درون‌سازی شده و هم با مشکلات برون‌سازی شده رابطه منفی معنادار دارد. سبک فرزندپروری سهل‌گیرانه نیز تنها با مشکلات رفتاری درون‌سازی رابطه مثبت معنادار داشت.
نوزاکی و ماتسورا (2020)، به بررسی اثر منابع خانواده بر مشکلات رفتاری کودکان پرداخته و نتیجه گرفتند که اشتغال مادر از زمان تولد کودک تا رسیدن کودک به سن مدرسه بر مشکلات رفتاری کودک تأثیر قابل‌توجهی ندارد، اما بیکاری پدر یا وضعیت شغلی ناپایدار بر آن تأثیرات منفی دارد.
رایس و همکاران (2019) با استفاده از مدلهای رگرسیون خطی چندگانه سلسله مراتبی دریافتند که کودکان دارای والدین با تحصیلات بالاتر، مشکلات بهداشت روانی کمتری را در یک موقعیت پراسترس زندگی نشان دادند. در این مطالعه، هیچ تأثیری تعدیلگری در مورد درآمد خانواده و اشتغال والدین مشاهده نشد. آنها نتیجه گرفتند که کاهش نابرابریهای اقتصادی-‌اجتماعی و مداخلات در خانواده‌هایی که تحصیلات والدین پایینی دارند، می‌تواند به کاهش مشکلات بهداشت روانی کودکان کمک کند. همچنین هوسوکاوا و کاتسورا (2018) تأثیر وضعیت اقتصادی-‌اجتماعی بر مشکلات رفتاری از دبستان تا اوایل دوره ابتدایی را در ژاپن مطالعه کردند و نشان دادند که درآمد خانواده و تحصیلات والدین هنگام ورود به پیش‌دبستانی، عامل مهمی در مشکلات بهداشت روانی پس از ثبت‌نام در مدرسه ابتدایی بود. به‌ویژه، درآمد کم و موفقیت تحصیلی کم مادر، احتمال ابتلا به اختلال روان‌پزشکی در کودکان را بالا می‌برد.
توجه به پیشینه پژوهش و سایر پژوهشهای انجام شده درزمینه موضوع پژوهش بیانگر این است که به نحوه تخصیص منابع خانوار به‌ویژه با تأکید بر منابع اقتصادی، بر رشد و مشکلات رفتاری کودکان کمتر پرداخته شده است. ازاین‌رو، با عنایت به لزوم توجه به مشکلات رفتاری کودکان که متأثر از عوامل درون خانواده است، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه عوامل اقتصادی (از قبیل درآمد خانوار و دارایی آنان) و سایر عوامل مربوط به والدین (شاغل‌بودن مادر و پدر، سن آنان و سطح تحصیلاتشان) و درون خانواده (پیگیری تکالیف از سوی والدین، سیگارکشیدن والدین، داشتن سفر تفریحی و ...) بر مشکلات رفتاری کودکان تأثیرگذار است.
به‌عبارت‌دیگر، با عنایت به آثار و تبعات مشکلات رفتاری کودکان در خانواده و جامعه، ضرورت ایجاب می‌کند که مطالعه‌ای بین‌رشته‌ای با تأکید بر عوامل اقتصادی خانواده صورت پذیرد و ابعاد تازه‌ای از مشکلات رفتاری کودکان مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد؛ به‌طوری‌که هم ادبیات پژوهش درزمینه مذکور غنی‌تر شده و مورداستفاده پژوهشگران قرار گیرد و از سوی دیگر، خانواده‌ها، تصمیم‌گیران و سیاستگذاران در فرآیند برنامه‌ریزی و عمل استفاده کنند تا هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین مشکلاتی به حداقل مقدار ممکن برسد.

روش
در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش کتابخانه‌ای و میدانی استفاده شده است. بدین ترتیب که با مراجعه به کتابها، مقالات و پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری موجود در رابطه با موضوع پژوهش، به تبیین مسئله پژوهش، اهمیت انجام پژوهش، تشریح تئوریها و پیشینه تجربی مرتبط با موضوع پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام خانوارهایی بود که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشتند. نمونه‌گیری نیز بصورت تصادفی بوده و این نمونه‌گیری در سطح کل کشور انجام شده است. با توجه به بالابودن اعضای جامعه آماری، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 خانوار تعیین شده است. زمان اجرای مراحل پژوهش نیز از اسفند 1399 شروع شده و در اردیبهشت 1401 به اتمام رسیده است.
مدل مورداستفاده در این پژوهش از مطالعه کوپر و استوارت (2021) اقتباس شده است. برای گردآوری داده‌ها برای استفاده در مدل اقتصادسنجی، از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده و در اختیار خانوارهای نمونه قرار گرفته است. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش، محقق‌ساخته بوده و دارای 36 سؤال و 7 بعد بود که از بخشهای مختلفی تشکیل شده است.
 در بخش اول به معرفی موضوع پژوهش پرداخته شده و از پاسخگویان تقاضا شد با حوصله و دقت و با تأکید بر این نکته که اطلاعات آنها کاملاً محرمانه محسوب می‌شود، به سؤالات پرسشنامه پاسخ دهند. در بخش دوم، اطلاعات دموگرافیک یا جمعیت شناختی مربوط به پاسخ‌دهندگان اخذ شد که شامل جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، تعداد و جنسیت فرزند می‌شود. در بخش سوم سؤالات مربوط به اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش شامل مسائل رفتاری فرزندان، ساختار خانواده، داراییهای خانوار، عرضه نیروی کار والدین، کیفیت فرزندپروری، ویژگیهای فرزند و ویژگیهای والدین طرح شد. روایی پرسشنامه بصورت محتوایی بوده و به تأیید استاد راهنما، مشاور و اساتید متخصص در این حوزه رسیده است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 87/ 0 بوده و بیانگر پایایی پرسشنامه است.
برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از مدلهای اقتصادسنجی لاجیت یا پروبیت استفاده شده و در این مسیر از نرم‌افزارهای Excel نسخه 2013، SPSS نسخه 26 و Eviews نسخه 12 استفاده شده است. شایان‌ذکر است که در مدلهای اقتصادسنجی اگر متغیر وابسته کیفی، حالت گسسته یا حالت رتبه‌ای داشته باشد، برای تخمین ضرایب باید از مدلهای گسسته استفاده کرد و در صورت استفاده از مدلهای رگرسیونی معمولی، ضرایب برآورد شده نه‌تنها تورش‌دار بلکه ناسازگار نیز خواهند بود؛ بنابراین برای تخمین این نوع مدلها، از مدل لاجیت یا پروبیت استفاده شد.

یافته‌ها
براین اساس، خصوصیات آماری متغیرهای پژوهش در جدول 1 ارائه شده است.

جدول (1): شاخصهای آماری متغیرهای پژوهش
انحراف از معیار میانگین و نسبت موفقیت فراوانی سؤالها
496/ 0 57/ 0 384 داشتن خانه شخصی در شش ماهگی کودک
49/ 0 6/ 0 384 داشتن خودروی شخصی در شش ماهگی کودک
395/ 0 81/ 0 384 داشتن خانه شخصی در هشت سالگی کودک
432/ 0 75/ 0 384 داشتن خودروی شخصی در هشت سالگی کودک
22/ 27865271 42/ 8240510 384 درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک
83/ 25314254 25/ 13398281 384 درآمد خانوار در سالی که کودک شش سال داشت
474/ 0 33/ 0 384 داشتن سپرده بانکی خانوار در شش ماهگی کودک
498/ 0 45/ 0 384 داشتن سپرده بانکی خانوار در هشت سالگی کودک
449/ 0 28/ 0 384 سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در شش ماهگی کودک
484/ 0 37/ 0 384 سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در هشت سالگی کودک
442/ 0 27/ 0 384 اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در شش ماهگی کودک
395/ 0 19/ 0 384 عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در شش ماهگی کودک
491/ 0 4/ 0 384 اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در هشت سالگی کودک
405/ 0 21/ 0 384 عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در هشت سالگی کودک
217/ 0 95/ 0 384 وجود یا عدم وجود پدر در شش ماهگی کودک
269/ 0 08/ 0 384 در سن چهار سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا این‌که پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست
359/ 0 89/ 0 384 وجود یا عدم وجود پدر در هشت سالگی کودک
474/ 0 34/ 0 384 مراقبت پدر از کودک در خانه در شش ماهگی کودک مثل غذا دادن و خواباندن
489/ 0 61/ 0 384 در هشت سالگی کودک، پدر بیش از شصت دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد
501/ 0 5/ 0 384 مشارکت پدر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ...
359/ 0 85/ 0 384 مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ...
498/ 0 55/ 0 384 دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط پدر مثل تشویق به مطالعه و ...
328/ 0 88/ 0 384 دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ...
446/ 0 27/ 0 384 عادت به سیگارکشیدن پدر در چهار سالگی کودک
228/ 0 05/ 0 384 عادت به سیگارکشیدن مادر در چهار سالگی کودک
49/ 0 6/ 0 384 جنسیت
832/ 709 23/ 2962 384 وزن کودک در زمان تولد
405/ 0 79/ 0 384 تغذیه با شیر مادر
5/ 0 53/ 0 384 رفتن به مهدکودک
375/ 0 83/ 0 384 رفتن به پیش‌دبستانی
885/ 5 27/ 31 384 سن پدر در زمان تولد فرزند
23/ 5 44/ 26 384 سن مادر در زمان تولد فرزند
462/ 0 31/ 0 384 سطح تحصیلات پدر در زمان تولد فرزند
343/ 0 14/ 0 384 سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند
=

431/ 0
72/ 0 384 شهر محل زندگی
407/ 0 21/ 0 384 مشکل رفتاری فرزند
  • برای متغیرهای اسمی، نسبت موفقیت و برای متغیرهای کمی میانگین محاسبه شده است.
شرح برخی شاخصهای مهم جدول بالا:
ملاحظه می‌شود که 21 درصد پاسخ‌دهندگان به وجود مشکلات رفتاری در کودک خود نظر داده‌اند و 79 درصد از پاسخ‌دهندگان به نبود مشکلات رفتاری در کودکان خود نظر داده‌اند. 57 درصد از پاسخ‌دهندگان به داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک و 43 درصد به نداشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک نظر دادند. 60 درصد از پاسخ‌دهندگان به داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک و 40 درصد به نداشتن آن نظر داده‌اند. 81 درصد از پاسخ‌دهندگان به داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک و 19 درصد نداشتن آن نظر داده‌اند. 75 درصد از پاسخ‌دهندگان به داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک و 25 درصد به نداشتن آن نظر داده‌اند. میانگین درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک، 42824 هزار تومان است.
در ادامه، با استفاده از داده‌های گردآوری‌شده از طریق پرسشنامه، به آزمون فرضیه‌های پژوهش پرداخته می‌شود. در این پرسشنامه، مشکل رفتاری فرزند که با 8 سؤال موردسنجش قرار گرفت و با اعداد بین 1 تا 5 اندازه‌گیری شد و سپس به صورت متغیر دووجهی صفر و یک تبدیل شد، دارای میانگین 21/ 0 است که پایین‌تر از مقدار متوسط یعنی عدد 5/ 0 است. البته لازم به ذکر است که برخی خانوارها به وجود مشکل رفتاری در فرزند خود نظر داده‌اند. 8/ 20 درصد از پاسخها به وجود «مشکل رفتاری در فرزند» و 2/ 79 درصد از پاسخها به نبود مشکل رفتاری در فرزند نظر داده‌اند. در ادامه برای مشخص‌کردن این‌که هر یک از پاسخ‌دهندگان در مورد مشکل رفتاری فرزند خود چه نظری داشته‌اند، بدین گونه عمل شد که نمرات مربوط به سؤالات 1 تا 8 که مربوط به این متغیر می‌شود، تجمیع شد. سپس به فرزند پاسخ‌دهنده‌ای که میانگین نمرات آن برای سؤالات فوق بیشتر از 3 بود، مشکل رفتاری نسبت داده شد و در مدل عدد یک به خود گرفت و برای فرزند پاسخ‌دهنده‌ای که میانگین نمرات آن برای سؤالات فوق مساوی یا کمتر از 3 بود، مشکل رفتاری نسبت داده نشد و در مدل عدد صفر به خود گرفت.
نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت بدون قید که متغیر وابسته آن مشکل رفتاری فرزندان با ارزش صفر و یک است و به روش حداکثر درستنمایی انجام گرفت، به شرح جدول 2 به دست آمد.
نتایج برآورد مدل لاجیت بدون قید نشان می‌دهد که «جنسیت» و «سن پدر در زمان تولد فرزند» در سطح خطای 1 درصد، «در سن 4 سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا اینکه پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست»، «مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ...»، «دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ...»، «تغذیه با شیر مادر»، «سن مادر در زمان تولد فرزند» و «سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند» در سطح خطای 5 درصد و «داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک»، «داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک»، «درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت»، «اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در 8 سالگی کودک» و «در 8 سالگی کودک، پدر بیش از 60 دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد» در سطح خطای 10 درصد معنی‌دار هستند و در تبیین مشکل رفتاری فرزندان نقش دارند. آماره LR مدل برابر 431/ 99 با ارزش احتمال 00/ 0 به دست آمده که حاکی از معنی‌داری کل رگرسیون برآورد شده است و این فرضیه که تمام ضرایب مدل به‌جز عرض از مبدأ صفر است را رد می‌کند. همچنین ضریب تعیین مورداستفاده برای این مدل که ضریب تعیین مک‌فادن است، 0.389 به دست آمده است که برای داده‌های مقطعی مقدار قابل قبولی است و نشان می‌دهد که 38 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای توضیحی مدل توضیح داده می‌شود.
جدول (2): نتایج برآورد مدل لاجیت مشکل رفتاری فرزندان (مدل نامقید)
متغیر ضریب انحراف معیار Z آماره مقدار احتمال
عرض از مبدأ 1.711- 0.616011 2.779086- 0.0077*
داشتن خانه شخصی در شش ماهگی کودک 0.090125 0.388519 0.231978 0.8166
داشتن خودروی شخصی در شش ماهگی کودک 0.50726- 0.386797 1.311436- 0.1897
داشتن خانه شخصی در هشت سالگی کودک 0.737378- 0.44029 1.674754- 0.094***
داشتن خودروی شخصی در هشت سالگی کودک 0.832997- 0.453145 1.838257- 0.066***
درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک 0.163026- 0.170806 0.954447- 0.3399
درآمد خانوار در سالی که کودک شش سال داشت 0.39741 0.223569 1.777568 0.0755***
داشتن سپرده بانکی خانوار در شش ماهگی کودک 0.494916 0.496304 0.997203 0.3187
داشتن سپرده بانکی خانوار در هشت سالگی کودک 0.162695- 0.427687 0.380405- 0.7036
سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در شش ماهگی کودک 0.00239- 0.455281 0.00525- 0.9958
سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در هشت سالگی کودک 0.085648- 0.415397 0.206182- 0.8366
اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در شش ماهگی کودک 0.003428- 0.437062 0.007843- 0.9937
عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در شش ماهگی کودک 0.107348 0.463689 0.23151 0.8169
اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در هشت سالگی کودک 0.044813 0.023803 1.8826618 0.0629***
عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در هشت سالگی کودک 0.184581 0.475694 0.388025 0.698
وجود یا عدم وجود پدر در شش ماهگی کودک 0.069445 0.779898 0.089044 0.929
در سن چهار سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا این‌که پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست 0.758419 0.360232 2.1053627 0.0296**
وجود یا عدم وجود پدر در هشت سالگی کودک 0.652455- 0.695503 0.938105- 0.3482
مراقبت پدر از کودک در خانه در شش ماهگی کودک مثل غذادادن و خواباندن 0.02116- 0.409024 0.051732- 0.9587
در هشت سالگی کودک، پدر بیش از 60 دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد 0.535713- 0.29992 1.786186- 0.0720***
مشارکت پدر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 0.008997- 0.455377 0.019758- 0.9842
مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 1.177534- 0.523909 2.247593- 0.0246**
دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط پدر مثل تشویق به مطالعه و ... 0.631541- 0.436561 1.446627- 0.148
دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ... 1.157555- 0.495147 2.337803- 0.0194**
عادت به سیگارکشیدن پدر در چهار سالگی کودک 0.500502 0.31844 1.571729 0.116
عادت به سیگارکشیدن مادر در چهار سالگی کودک 0.757464 0.562378 1.346895 0.178
جنسیت 1.036927 0.32299 3.210402 0.0013*
وزن کودک در زمان تولد 0.201706 0.322028 0.626363 0.5311
تغذیه با شیر مادر 0.791263- 0.318442 2.484795- 0.013**
رفتن به مهدکودک 0.186071- 0.354175 0.525365- 0.5993
رفتن به پیش‌دبستانی 0.189959- 0.404017 0.470177- 0.6382
سن پدر در زمان تولد فرزند 0.098286 0.037251 2.638493 0.0083*
سن مادر در زمان تولد فرزند 0.063286 0.031478 2.0104835 0.0357**
سطح تحصیلات پدر در زمان تولد فرزند 0.119869 0.395236 0.303286 0.7617
سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند -0.330109 0.152555 -2.163868 0.0279**
شهر محل زندگی 0.10419 0.413422 0.252018 0.801
99.431 LR statistic(نسبت درستنمایی) 0.389 McFadden R-squared
0.0000 Prob(LR statistic) 146.558- Log likelihood
80 Obs with Dep=1 303 Obs with Dep=0

(*) معنی‌داری در سطح یک درصد، (**) معنی‌داری در سطح 5 درصد، (***) معنی‌داری در سطح 10 درصد
با توجه به اینکه تعداد زیادی از متغیرهای مدل بی‌معنی هستند، آزمون ارزیابی هم‌خطی بین متغیرهای مستقل انجام گرفت که نتایج آن به شرح جدول 3 است.
جدول (3): آزمون هم‌خطی متغیرهای مستقل مدل بدون قید
VIF متغیر VIF متغیر
1138/ 2 در 8 سالگی کودک، پدر بیش از 60 دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد 7361.1 داشتن خانه شخصی در شش ماهگی کودک
2291/ 2 مشارکت پدر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 0127/ 2 داشتن خودروی شخصی در شش ماهگی کودک
8635/ 1 مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 0174/ 2 داشتن خانه شخصی در هشت سالگی کودک
3532/ 2 دنبال کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط پدر مثل تشویق به مطالعه و ... 3629/ 2 داشتن خودروی شخصی در هشت سالگی کودک
9275/ 1 دنبال کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ... 2236/ 2 درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک
2715/ 1 عادت به سیگار کشیدن پدر در 4 سالگی کودک 2836/ 2 درآمد خانوار در سالی که کودک شش سال داشت
2361/ 1 عادت به سیگار کشیدن مادر در 4 سالگی کودک 8404/ 2 داشتن سپرده بانکی خانوار در شش ماهگی کودک
1617/ 1 جنسیت 3705/ 2 داشتن سپرده بانکی خانوار در هشت سالگی کودک
1104/ 1 وزن کودک در زمان تولد 2158/ 2 سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در شش ماهگی کودک
1444/ 1 تغذیه با شیر مادر 0797/ 2 سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در هشت سالگی کودک
5525/ 1 رفتن به مهدکودک 9482/ 1 اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در شش ماهگی کودک
4431/ 1 رفتن به پیش‌دبستانی 0083/ 2 عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در شش ماهگی کودک
1205/ 2 سن پدر در زمان تولد فرزند 0327/ 2 اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در هشت سالگی کودک
0091/ 2 سن مادر در زمان تولد فرزند 3057/ 2 عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در هشت سالگی کودک
5989/ 1 سطح تحصیلات پدر در زمان تولد فرزند 4601/ 1 وجود یا عدم وجود پدر در شش ماهگی کودک
3521/ 1 سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند 1621/ 2 در سن چهار سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا اینکه پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست
4585/ 1 شهر محل زندگی 3141/ 2 وجود یا عدم وجود پدر در هشت سالگی کودک
6255/ 1 مراقبت پدر از کودک در خانه در شش ماهگی کودک مثل غذادادن و خواباندن
با توجه به نتایج آزمون هم‌خطی ملاحظه می‌شود که عامل تورم واریانس برای همه متغیرهای مستقل کوچک‌تر از عدد 10 به‌عنوان مبنای مقایسه است. شاخص VIF هرچه به عدد یک نزدیک‌تر باشد، نشان می‌دهد هم خطی وجود ندارد یا شدت آن خیلی کم است.
در این مرحله مدل لاجیت مقید مورد برآورد قرار می‌گیرد که در آن متغیرهایی که در مدل نامقید ازلحاظ آماری بی‌معنی بودند و با استفاده از آزمون حذف متغیرها، مجاز به حذف آنها بودیم، حذف شدند. بدین ترتیب که فرضیه صفر حذف (بی‌معنی بودن) متغیرهای «داشتن خانه شخصی در شش ماهگی کودک»، «داشتن خودروی شخصی در شش ماهگی کودک»، «درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک»، «داشتن سپرده بانکی خانوار در شش ماهگی کودک»، «داشتن سپرده بانکی خانوار در هشت سالگی کودک»، «سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در شش ماهگی کودک»، «سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در هشت سالگی کودک»، اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در شش ماهگی کودک»، «عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در شش ماهگی کودک»، «عدم اشتغال پدر یا شغل غیرثابت پدر در هشت سالگی کودک»، «وجود یا عدم وجود پدر در شش ماهگی کودک»، «وجود یا عدم وجود پدر در هشت سالگی کودک»، «مراقبت پدر از کودک در خانه در شش ماهگی کودک مثل غذادادن و خواباندن»، «مشارکت پدر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ...»، «دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط پدر مثل تشویق به مطالعه و ...»، «عادت به سیگارکشیدن پدر در چهار سالگی کودک»، «عادت به سیگارکشیدن مادر در چهار سالگی کودک»، «وزن کودک در زمان تولد»، «رفتن به مهدکودک»، «رفتن به پیش‌دبستانی»، «سطح تحصیلات پدر در زمان تولد فرزند» و «شهر محل زندگی» با توجه به مقدار 477/ 16 برای نسبت راستنمایی و مقدار احتمال 7915/ 0 ازلحاظ آماری نتوانست رد شود و درنتیجه ازلحاظ آماری تأثیر معنی‌داری بر مشکل رفتاری فرزند ندارند. لذا مدل مقید بدون حضور متغیرهای مذکور مورد برآورد قرار گرفت که نتیجه آن به شرح جدول 4 است.
جدول (4): نتایج برآورد مدل لاجیت مشکل رفتاری فرزندان (مدل مقید)
متغیر ضریب انحراف معیار Z آماره ارزش احتمال
عرض از مبدأ 1.437- 0.548132 2.62163- 0.0089*
داشتن خانه شخصی در هشت سالگی کودک 0.825858- 0.390542 2.114645- 0.0345**
داشتن خودروی شخصی در هشت سالگی کودک 0.652706 0.3951194 1.651921 0.0986***
درآمد خانوار در سالی که کودک شش سال داشت 0.169129 0.144573 1.949848 0.0421**
اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در هشت سالگی کودک 0.039684 0.023614 1.68053 0.08901***
در سن چهار سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا این‌که پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست 1.544882 0.482212 3.203742 0.0014*
در هشت سالگی کودک، پدر بیش از شصت دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد 1.030232- 0.288214 3.574543- 0.0004*
مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 1.19164- 0.479278 2.486324- 0.0129**
دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ... 1.263844- 0.448317 2.819088- 0.0048*
جنسیت 1.149103 0.305413 3.762461 0.0002*
تغذیه با شیر مادر 0.851988- 0.29101 2.927694- 0.0034*
سن پدر در زمان تولد فرزند 0.086275 0.033254 2.594413 0.0095*
سن مادر در زمان تولد فرزند 0.059471 0.0232268 2.560443 0.0058*
سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند 0.341909 0.1830906 1.867431 0.053*
83.043 LR (نسبت درستنمایی) 0.3715 McFadden R-squared
0.0000 Prob(LR statistic) 154.752- Log likelihood
80 Obs with Dep=1 303 Obs with Dep=0
(*) معنی‌داری در سطح یک درصد، (**) معنی‌داری در سطح 5 درصد، (***) معنی‌داری در سطح 10 درصد
نتایج برآورد مدل مقید نشان می‌دهد که تمام ضرایبی که در مدل نامقید و در سطوح 1، 5 و 10 درصد معنی‌دار بودند، در مدل مقید نیز معنی‌دار هستند. آماره LR مدل برابر 043/ 83 با مقدار احتمال 00/ 0 به دست آمده که حاکی از معنی‌داری کل رگرسیون برآورد شده است. همچنین ضریب تعیین مک فادن 3715/ 0 به دست آمده است که برای داده‌های مقطعی مقدار قابل قبولی است و نشان می‌دهد بیش از 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای توضیحی مدل توضیح داده می‌شود.
نکته مهمی که در اینجا باید موردتوجه قرار گیرد، چگونگی تفسیر ضرایب است. در مدلهای لاجیت و پروبیت علامت و معنی‌داری ضرایب دارای اعتبار هستند اما تفسیر ضرایب با محاسبه اثرات نهایی مقدور می‌شوند. لازم به ذکر است که شیوه محاسبه اثرات نهایی برای متغیرهای گسسته و پیوسته متفاوت است. اثرات نهایی مدلهای غیرخطی نظیر پروبیت و لاجیت به‌مانند اثرات جزئی، مقدار ثابتی نیستند و بسته به نقطه محاسبه، مقدار آنها نیز تغییر خواهد کرد. در ادامه اثر نهایی در میانگین برآوردگرهای نمونه برآورد شده که نتایج آن در جدول (5-4) آورده شده است. ضرایب این جدول تغییر احتمال متغیر وابسته در نقطه‌ای که محاسبه انجام شده (در اینجا میانگین) را نشان می‌دهند. داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 088/ 0 واحد کاهش می‌دهد. داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک احتمال وجود مشکل رفتاری در فرزند را 069/ 0 واحد افزایش می‌دهد. افزایش یک واحد درآمد خانوار در 6 سالگی کودک (برحسب لگاریتم طبیعی) احتمال وجود مشکل رفتاری فرزند را 018/ 0 افزایش می‌دهد. این احتمال در مورد اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در 8 سالگی کودک به 003/ 0 واحد افزایش، در مورد پدر ناتنی یا در دسترس نبودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک به دلیل طلاق یا فوت 165/ 0 واحد افزایش، در خصوص وقت گذاشتن پدر برای کودک به مدت بیش از 60 دقیقه در هفته در 8 سالگی کودک 11/ 0 واحد کاهش، در مورد مشارکت‌کردن مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و غیره 127/ 0 واحد کاهش، با دنبالکردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و غیره 135/ 0 واحد کاهش، در صورت پسربودن کودک 123/ 0 واحد افزایش، در خصوص تغذیه با شیر مادر که اگر پاسخ مثبت باشد 091/ 0 واحد کاهش، در مورد سن پدر در زمان تولد فرزند که هرچه بیشتر باشد 009/ 0 واحد افزایش، در مورد سن مادر در زمان تولد فرزند که هرچه بیشتر باشد 002/ 0 واحد افزایش و با بالا رفتن سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند 036/ 0 واحد افزایش می‌یابد.
جدول (5): اثرات نهایی در میانگین برآوردگرهای نمونه مدل لاجیت مقید
متغیر اثر نهایی
عرض از مبدأ 0.153955-
داشتن خانه شخصی در هشت سالگی کودک 0.088403-
داشتن خودروی شخصی در هشت سالگی کودک 0.069868
درآمد خانوار در سالی که کودک شش سال داشت 0.0181042
اشتغال به کار تمام‌وقت مادر در هشت سالگی کودک 0.0038198
در سن چهار سالگی کودک، پدر فعلی، ناتنی است یا این‌که پدر بیولوژیکی به دلیل فوت یا طلاق در دسترس نیست 0.1653697
در هشت سالگی کودک، پدر بیش از شصت دقیقه در روزهای هفته برای کودک وقت بگذارد 0.11028-
مشارکت مادر در فعالیتهای مدرسه کودک مثل جلسه با معلم، ورزش و ... 0.1275574-
دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ... 0.135286-
جنسیت (پسر یا دختر بودن) 0.1230041
تغذیه با شیر مادر 0.0912-
سن پدر در زمان تولد فرزند 0.009235
سن مادر در زمان تولد فرزند 0.0020843
سطح تحصیلات مادر در زمان تولد فرزند 0.0365991

بحث
به دلیل شکل‌گیری و پایه‌ریزی شخصیت فرد در دوران کودکی، این دوران جزء مهم‌ترین مراحل زندگی فرد تلقی می‌شود.
بااین‌حال، زندگی خانوادگی و محیط اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی افراد می‌توانند بر رفتار و شکل‌گیری شخصیت افراد مؤثر باشند. ازاین‌رو، مشکلات رفتاری در میان کودکان به‌عنوان تغییرات جدی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می‌شود و باعث پریشانی اطرافیان می‌شود. این امر، منجر به ناسازگاری و منطبقنبودن با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می‌شود. در مورد علل مشکلات رفتاری پژوهشهای زیادی انجام شده است و داده‌های قابل‌توجهی وجود دارند که نشان می‌دهند سطح تحصیلات والدین، شرایط اقتصادی و درآمدی آنها، نحوه رفتار آنها با کودک و... جزء مواردی هستند که می‌توانند بر بروز مشکلات رفتاری در فرزندان مؤثر باشند.
به دلیل اهمیت مطالعه مشکلات رفتاری کودکان و کاوش عوامل مؤثر بر آن، در این پژوهش، مشکلات رفتاری فرزندان با تأکید بر آثار منابع خانواده به‌ویژه عوامل اقتصادی مطالعه شد. بدین منظور نمونه‌ای متشکل از 384 خانوار تعیین شده و با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته و روش رگرسیون دووجهی و مدل پروبیت، نتایج حاصل از آن تحلیل شد.
نتایج آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان داد که فقدان پدر در سن 4 سالگی، به دلیل طلاق یا فوت پدر بیولوژیکی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/ 0 واحد افزایش می‌دهد. بدین معنی که فرزندان ممکن است در خانواده‌های با ساختار تک والدی و یا در خانواده‌های ناتنی، زمان کمتری را با والدین خود سپری کنند. همچنین، ناپدریها و نامادریها در مقایسه با والدین اصلی، به‌طورکلی سطح کمتری از حمایت از کودکان را فراهم می‌کنند، بنابراین ممکن است کاملاً جایگزین والدین اصلی نشوند. اشتغال تمام‌وقت مادر در 8 سالگی کودک نیز، با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال مشکلات رفتاری در کودک را 003/ 0 واحد افزایش می‌دهد؛ زیرا اشتغال زنان در بیرون خانه، با توجه به سنگینی مسئولیتهای آنان به‌ویژه در فرهنگ ما، ممکن است آنان را از ایفای مسئولیتهای خانوادگی ناتوان کرده و موجبات اختلاف را فراهم آورد. گاه اشتغال زن، زمینه‌ای برای استقلال و جدایی وی از خانواده می‌شود. همچنین کار بیش‌ازحد زن که موجب حضور کم‌تر در محیط خانواده است، به روابط عاطفی مناسب ضربه زده و موجبات اختلاف را فراهم می‌کند. این یافته‌ها با نتایج نوزاکی و ماتسورا (2020) و رایس و همکاران (2019) متفاوت است.
بر اساس نتایج برآورد مدل، داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک، با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 088/ 0 واحد کاهش می‌دهد؛ زیرا وجود ثبات در محل زندگی، عدم جابجاییهای مستمر و دوربودن خانواده از تنشهای ناشی از تغییر مداوم محل زندگی می‌تواند نوعی آرامش در خانواده و فرزند ایجاد کرده و احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزندان را کاهش دهد. این نتیجه با یافته‌های محمودی و موسوی (2019) مطابقت دارد. داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک نیز، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 069/ 0 واحد افزایش می‌دهد. دلیل این امر را می‌توان به اصرار فرزندان در سنین پایین برای رانندگی و تجربه کم در آن و عدم موافقت والدین به دلیل خطرات بالقوه در آن دانست. علاوه بر این درصورتی‌که پدر برای کودک در 8 سالگی کودک بیش از 60 دقیقه در روزهای هفته وقت بگذارد با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند 11/ 0 واحد کاهش می‌یابد. همچنین با دنبال‌کردن دقیق تکالیف و مطالعات کودک توسط مادر مثل تشویق به مطالعه و ... با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند 135/ 0 واحد کاهش می‌یابد؛ زیرا گذراندن اوقات توسط پدر و مادر با فرزندان نوعی «سرمایه اجتماعی» است که برای کودکان هزینه می‌شود و این امر انتقال بین نسلی منابع اقتصادی والدین (ازجمله سرمایه‌های انسانی و مالی) را امکان‌پذیر می‌کند. درواقع اوقات صرف‌شده والدین برای امور فرزند یا فرزندان ترکیبی از حمایت و کنترل همراه با نتایج مثبت را برای کودک فراهم می‌کند. بر اساس نتایج برآوردی، همچنین نتایج پژوهش نشان دادند که سن پدر و مادر در زمان تولد فرزند نیز احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را افزایش می‌دهد؛ زیرا اثرات بیولوژیکی ناشی از سن بالای والدین، سطح سلامت کودک را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. به‌طوری‌که تحقیقات نشان می‌دهند که کودکانی که پدرشان در سنین بالا قرار دارد، در راستای کسب مهارتهای اجتماعی با مشکلاتی مواجه هستند.
ازاین‌رو با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می‌توان پیشنهاد کرد که مهیاکردن شرایط به‌منظور احساس‌نشدن نبود پدر بیولوژیک از سوی فرزند یا دسترسی کمتر فرزند نسبت به پدر، عدم اشتغال به کار مادر در سنین حساس کودکی فرزند (حدالامکان اشتغال پاره‌وقت)، فراهم‌کردن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته‌های کودک و برآورده‌کردن آنها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان در خانه از موارد مهمی هستند که می‌تواند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.

ملاحظات اخلاقی
 مشارکت نویسندگان:
همه نویسندگان در نگارش این مقاله مشارکت داشته‌اند.
منابع مالی:
 برای انتشار این مقاله از هیچ سازمانی حمایت مالی مستقیم و غیرمستقیم دریافت نشده است.
تعارض منافع:
بنا بر اظهار نویسندگان، در این مقاله تعارض منافع وجود ندارد.
پیروی از اصول اخلاقی در پژوهش:
در این مقاله کلیه اصول اخلاقی درزمینه سرقت ادبی و تحریف داده‌ها و غیره رعایت شده است.
Ansong, D. (2013). The Relationship between Household Economic Resources and Youth Academic Performance in Ghana: A Multilevel Structural Equation Modeling. Journal of Developing Societies, 29(2), 213-232.
Atkinson, R. K., Mayer, R. E., & Merrill, M. M. (2005). Fostering social agency in multimedia learning: Examining the impact of an animated agent’s voice. Contemporary Educational Psychology, 30(1), 117-139.
Cooper, K., & Stewart, K. (2021). Does Household Income Affect children’s Outcomes? A Systematic Review of the Evidence. Child Ind Res, 14, 981–1005.
Delavar, A. and Ebrahimi, Asieh. (2013) Investigating the role of individual and family factors in conduct disorder (meta-analysis of studies conducted in Iran). Clinical Psychology Studies, Volume 3, Number 11, April 2013.137- Page 11
Hosokawa, R., & Katsura, T. (2018). Effect of socioeconomic status on behavioral problems from preschool to early elementary school - A Japanese longitudinal study. PloS one, 13(5), 19- 39.
Mahmoudi N., & Mousavi R. (2019). Investigating the Effective Factors and Family Structure on Children’s ADHD. QJCR, 18(69), 230-253. (in Persian)
Milanifer, B. (2007). Mental health. Tehran: Qoms Publication. (in Persian)
Nozaki, Y., & Matsuura, K. (2020). The impact of household resources on child behavioral problems. Economic Analysis and Policy, Elsevier, 66(3), 282-292.
Parvizi, M. (2016). Investigating the Demographic Predictors of ADHD (Attention Deficit Hyperactivity Disorder). The Second National Conference of Psychology, Educational and Social Sciences, Babol, Iran. (in Persian)
Pormahmayun, A. A. (1969). Economics. Tehran: Beta Publication. (in Persian)
Reiss, F., Meyrose, A. K., Otto, C., Lampert, T., Klasen, F., & Ravens-Sieberer, U. (2019). Socioeconomic status, stressful life situations and mental health problems in children and adolescents: Results of the German BELLA cohort-study. PloS one, 14(3), 99-133.
Rezaei, Z., Afshari Kaveh, M., & Masoudi Khorsand, M. (2022). behavioral and learning disorders in children and the role of parents. Tehran: Atran Publication. (in Persian)
Riechmann, A. F. (1996). Teaching with style: A practical guide to enhancing learning by understanding teaching and learning style. Pittsburgh: Alliance Publication.
Shafipour S Z., Sheikhi A., Mirzaei M., & KazemnezhadLeili E. (2015). Parenting styles and its relation with children behavioral problems. J Holist Nurs Midwifery, 25(2), 49-56. (in Persian)
Shahraki, M., Aqli, L., Asari Arani, A., & Sadeghi, H. (2015). Investigating parents’ socio-economic factors on children’s health. Journal of Medicine and Cultivation, 25(2), 95-106. (in Persian)



 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: فقر و نابرابری
دریافت: 1401/10/23 | پذیرش: 1402/11/7 | انتشار: 1403/2/14

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb