مقدمه
امروزه مصــرف مــواد مخــدر یکــی از مسائل و نگرانیهای عمده بهداشتی، روانی، اجتماعی و خانوادگی است (کمپتون و همکاران، 2015) و با وجود تلاشهای همهجانبه برای کنترل آن، شیوع در حال افزایش و سن مصرف در حال کاهش است. بر اساس گزارش سال 2022 دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد، حدود 284 میلیون نفر افراد بین سنین 15-64 سال در سال 2020 در سراسر جهان مواد مخدر مصرف کردهاند که معادل 26 درصد افزایش در دهه گذشته بوده است (کرایم، 2022). ایران یکی از کشورهایی است که در سالهای اخیر شیوع مصرف مواد مخدر در آن افزایش یافته است (امیرآبادیزاده و همکاران، 2018) و بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، ایران بالاترین میزان مصرفکننده مخدر در جهان را دارد و مصرف تریاک در ایران سه برابر میانگین جهانی است (سروش و همکاران، 2019)؛ بهطوریکه درصد افراد سوءمصرفکننده مواد مخدر در ایران تقریباً 1/ 2% برآورد شده است (دماری و همکاران، 2020).
اعتیاد یک ناهنجاری با نشانههای بالینی، رفتاری و شناختی است که عوامل مختلف اجتماعی و روانشناختی ازیکطرف و عوامل زیستشناختی و داروشناختی از طرف دیگر در ایجاد آن نقش دارند. در شروع مصرف بیشتر عوامل اجتماعی و در ادامه مصرف بیشتر عوامل زیستشناختی دخیل هستند (میشل و همکاران، 2016).
نتایج مطالعات حاکی از آن است که یکی از عوامل زمینهساز در آمادگی به اعتیاد در افراد مختلف، میزان برخورداری از حمایت اجتماعی است (سهرابی و همکاران، 2019؛ طیبی و همکاران، 2012). حمایت اجتماعی بهعنوان حمایتی تعریف میشود که فرد از خانواده، دوستان، سازمانها و سایر افراد دریافت میکند. تعاملات فرد با خانواده و حمایتی که او از محیط و سایرین دریافت میکند، اثرات مثبتی بر وی دارد و سبب افزایش تواناییهای روانشناختی فرد شده و در جنبههای عاطفی، شناختی و جسمانی به او کمک میکند (فار و نیک، 2013).
نتایج پژوهشهای مختلف (استوت و همکاران، 2017؛ دمیرچی، 2017؛ حاتمیان و کرمی، 2019؛ الهی و صفاریان، 2017) حاکی از نقش حمایت اجتماعی در مصرف مواد است. با توجه به نتایج پژوهشهای انجامشده میتوان بیان کرد که یکی از دلایل گرایش افراد به مصرف مواد، نبود حمایت اجتماعی است. حمایت اجتماعی ممکن است از طریق اثر آن روی ارزیابی ذهنی عوامل فشار، انتخاب شیوههای مؤثر سازگاری، عزتنفس و مهارتهای فردی باشد. بررسیها نشان دادهاند افرادی که از حمایت اجتماعی بالایی برخوردار هستند، در رویارویی با رویدادهای تنشزای زندگی از روشهای مقابلهای بهتری استفاده میکنند و بنابراین کمتر تحتتأثیر این رویدادها قرار میگیرند (کمار و جرج، 2013).
از طرفی در جهان امروز، مخاطرات طبیعـی ماننـد سـیل، زلزلـه، آتشفـشان، خشکـسالی و طوفان بر اساس عمق و وسعت آنها و نیـز سـطح مقاومـت و آمـادگی عینـی و ذهنـی جوامع و انجام اقدامات پیشگیرانه، بـا پیامـدهایی بـسیار متفـاوت همراه است (نوریان، 2014) و تأثیرات مخرب و خسارتهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی گستردهای بر جوامع تحمیل میکند (افتخاری و همکاران، 2018).
کشور ایران نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمینشناسی همواره بر اثر بروز مخاطرات طبیعی جـانی و مـالی قابلتوجهی به خود دیده است. امروزه در تحقیقات جامعهشناسی فاجعه، یکی از پیامدهای بلایا را، مسائل و مشکلات اجتماعی میدانند (کمالالدینی، 2017).
این رویدادهای مهم باعث آسیبهای فردی و جمعی میشود که میتواند منجر به سطوحی از استرس شود که ممکن است غیرقابلحل باشد. افراد میتوانند به طرق مختلف نسبت به تجربه نامطلوب فاجعه واکنش نشان دهند و احساس شدید استرس میتواند به انواع واکنشهای مقابلهای منجر شود. یکی از این پاسخهای مقابلهای مصرف مداوم مواد است که میتواند منجر به وابستگی، عدم انجام تعهدات و ایجاد بالقوه اختلال مصرف مواد شود. اداره خدمات بهداشت روانی و سوءمصرف مواد (SAMHSA) ارتباط بین قرار گرفتن در معرض بلایای طبیعی و خطر مصرف مواد را تشخیص داده است، اما شواهد تجربی محدودی برای کمک به راهنمایی جوامع وجود دارد که چگونه میتوانند تابآوری را تقویت کنند، پاسخهای فردی را بهبود داده و اثرات ناشی از مصرف مواد را در طول بحران کاهش دهند (کوپک و همکاران، 2020).
نتایج مطالعات حاکی از آن است که قرار گرفتن در معرض بحران3، خودکارآمدی مقابلهای درک شده را کاهش میدهد که به نوبه خود پریشانی روانی را افزایش و متعاقباً ادراک خوددرمانی را در افراد آسیبپذیر افزایش میدهد. این مکانیسمها منجر به افزایش مصرف مواد پس از بحران میشود. ازاینرو با توجه به پیامدهای روانی اجتماعی که بحرانها برجا میگذارد، دریافــت حمایت مداوم از طرف دیگران به افراد کمک میکند تا بهتر از عهده مقابله با این پیامدها برآیند (الکساندر و وارد4، 2018). از طرفی نتایج مطالعات حاکی از آن است که در بازماندگان زلزله، حمایت اجتماعی یک عامل مهم برای سلامت روانی فرد است و تأثیر مثبتی در بهبود وضعیت روانی بازماندگان پس از زلزله دارد (مک فارلن و ویلیامز، 2012؛ نی و همکاران، 2015؛ دهقانی و همکاران 2019) که به نوبه خود در کاهش گرایش به مواد مؤثر است.
مطالعات مختلفی در مورد علل گرایش به مصرف مواد مخدر انجامیافته که نتایج آنها بر اساس جامعه موردپژوهش و منطقه جغرافیایی متفاوت بوده است (احمدی و حسنی، 2003). باوجوداینکه اختلال سوءمصرف مواد بهعنوان یک مشکل جهانی مطرح است، اما پژوهشگران بر این باورند که راهکارهای رفع این مشکل بر اساس شرایط هر منطقه، افراد در معرض خطر و عوامل خطرساز آن متفاوت است (لنست، 2012). بر اساس مطالعات نیز استان کرمانشاه از مناطقی است که به علل مختلف میزان بروز اعتیاد به مواد مخدر در آن بالاست (جلیلیان و همکاران،2014؛ روشنی و همکاران،2014) و از طرفی بررسی شواهد موجود نشان از این دارد که در مناطق زلزلهزده، شیوع مصرف مواد مخدر پس از بروز زلزله بیشتر شده است (فرهودیان و همکاران، 2006؛ ولاهوف، 2004)؛
از طرفی در سالهای اخیر نیز بروز بحرانی چون زلزله در سالهای اخیر نیز بهعنوان یک عامل زمینهساز، میتواند در کرمانشاه بر این اتفاق دامن بزند.
ازاینرو با توجه به مطالب فوق و حادثهخیز بودن کشور ایران و روند خسارات و آسیبهای وارده ناشی از وقوع بلایای طبیعی و از جمله زلزله در کشور در سالهای اخیر و همینطور اهمیت تقویت میزان حمایت اجتماعی در کاهش آسیبهای اجتماعی چون گرایش به مصرف مواد و از طرفی عدم انجام چنین مطالعهای در داخل و خارج از کشور در میان زلزلهزدگان، انجام این مطالعه ضروری به نظر میرسد. از طرفی با توجه به اینکه استان کرمانشاه یکی از استانهای کشور است که در چند سال اخیر زلزلههای فراوانی که منجر به خسارت زیاد شدهاند را به خود دیده است و مهمترین آنها زمینلرزهای بود که به بزرگی 3/ 7 ریشتر در سال 1396 رخ داد و همچنان پس از گذشت بیش از 4 سال از این حادثه و نابهسامانی افراد درگیر در این حادثه مشهود است و در این زمینه نیز مطالعه جامعی انجام نشده است، ازاینرو در این مطالعه به تعیین رابطه بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد در میان بازماندگان پس از زلزله پرداخته شد.
روش
میدان مطالعه
شهرستان سرپلذهاب با جمعیتی حدود 35 هزار نفر در 34/ 27 عرض و 45/ 52 طول جغرافیایی واقع شده است و یکی از شهرستانهای غرب استان کرمانشاه است که از شمال به جوانرود، از جنوب به گیلانغرب، از شرق به شهرستان دالاهو و از غرب به قصرشیرین و مرز عراق محدود میشود. این شهرستان حدود 1271 کیلومترمربع وسعت دارد. زبان مردم سرپلذهاب کردی با گویشهای کلهری، سورانی و گورانی است. این شهرستان به لحاظ پیشینه فرهنگی ریشهدار دارای خردهفرهنگهای متنوع، ایلات و طوایف متعددی با گرایش به اعتقادات و باورهای مذهبی گوناگون (شیعه، سنی، اهل حق) است که سالیان سال در کمال یکرنگی و وحدت گذران زندگی کردهاند. شغل اصلی مردم سرپل ذهاب کشاورزی و دامداری است.
در ساعت 21 و 18 دقیقه (بهوقت محلی) روز 21 آبان ماه 1396 هجری شمسی، مطابق با ساعت 18 و 18 دقیقه (بهوقت جهانی) روز 12 نوامبر 2017 میلادی زمینلرزهای با بزرگی گشتاوری 3/ 3 در فاصله 10 کیلومتری ازگله و حدود 37 کیلومتری شمال غرب شهرستان سرپلذهاب از استان کرمانشاه، واقع در مرز ایران و عراق به وقوع پیوست. کانون سطحی و سازوکار کانونی زمینلرزه حکایت از این دارد که گسل مسبب این زمینلرزه یکی از قطعههای با راستای شمال-شمال غرب گسل جبهه کوهستان است که با زاویه بسیار کم (15-10 درجه) به سمت شرق شیب دارد. اگرچه این زمینلرزه با گسل سطحی همراه نبود ولی نتایج بهدستآمده از دادههای رادار گویای آن است که این زمینلرزه با یک چینخوردگی کمدامنه همراه بوده است.
شهرستان سرپلذهاب منطقهای کوهستانی است که بخشی از سلسله جبال زاگرس را تشکیل میدهد. شهر سرپل ذهاب دارای 3 منطقه شهرداری به شرح ذیل در جدول 1 است که بیشترین خسارات مربوط به منطقه 3 بوده است.
جدول 1: معرفی مناطق و محلات شهر سرپلذهاب
نام منطقه |
محلات تحت پوشش |
منطقه یک |
احمدآباد، کوئیک، شهرک نیروی انتظامی، خیابان فردوسی، خیابان وحدت، پشت بیمارستان حضرت ابوالفضل، کوچههای شاهد، خیابان باهنر، خیابان جمهوری، بلوار رودکی |
منطقه دو |
صدرا، میراث فرهنگی فرهنگیان، معلم، ترابی، شاهعباسی، ترویج، پشت شهرداری، خیابان امام (ره)، محله میانگل |
منطقه سه |
فولادی، خیابان ساحلی، میراحمد (ضلع غربی)، شهدای بازی دراز، شهرک جهاد، زعفران و پاونار |
طرح مطالعه
مطالعه حاضر جزء مطالعات همبستگی است و در سال 1400 روی تعداد 450 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن شهر سرپل ذهاب انجام شد. با توجه به اینکه مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و هدف بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد است، برای محاسبه حجم نمونه از فرمول زیر استفاده شد.
برای این منظور مقدار ضریب همبستگی مطلوب در این پژوهش در حد 32/ 0 (رابطه بین حمایت اجتماعی و آمادگی به اعتیاد بر اساس مطالعه سهرابی و همکاران در سال 2019 (سهرابی و همکاران، 2019)، مقدار با فاصله اطمینان 95 درصد برابر 96/ 1 و مقدار با بتای 2/ 0 برابر با 84/ 0 به دست آمد. با توجه به محاسبات انجامگرفته حداقل حجم نمونه موردنیاز برابر با 75 نفر به دست آمد. با لحاظکردن دو گروه زنان و مردان و همچنین سه گروه سنی (جوان، میانسال و سالمند)، حجم نمونه نهایی برابر با 450 نفر برآورد شد.
با توجه به اینکه شهر سرپل ذهاب دارای 3 منطقه شهرداری است، نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای (با توجه به تفاوت در وضعیت اقتصادی، اجتماعی محلات هر منطقه) و با انتخاب دو محله از هر منطقه (جمعاً 6 محله) انجام شد. سپس در هر محله با مراجعه به درب منازل و تکمیل پرسشنامهها توسط افراد بالای 18 سال شهر سرپلذهاب واجد معیارهای ورود به مطالعه، جمعآوری داده صورت گرفت. با توجه به اینکه تعداد نمونه 450 نفر برآورد شده است، در هر محله، 75 پرسشنامه تکمیل شد. درصورتیکه با مراجعه به درب هر منزل، کسی در را باز نمیکرد، به درب منزل بعدی مراجعه میشد تا هنگامیکه 75 پرسشنامه مربوط به آن محله تکمیل میشد. درصورتیکه بعد از مراجعه به درب منزل، ساکنان از تکمیل پرسشنامه خودداری میکردند، افرادی با همان محدوده سنی در همان محله در ادامه جایگزین میشد و توسط آنها پرسشنامه تکمیل میشد.
در مورد افرادی که به دلیل شرایط سنی یا بیسوادی قادر به تکمیل پرسشنامه نبودند، از پرسشگران آموزشدیده استفاده شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل افراد بالای 18 سال است که در هنگام زلزله سال 1396 در شهر سرپلذهاب ساکن بوده و در این زمان نیز ساکن هستند. معیارهای خروج، سایر افراد زیر 18 سال، عدم تمایل به شرکت در پژوهش و پاسخدهی ناقص به سؤالات بود. برای افراد نمونه توضیحی در مورد موضوع و اهداف پژوهش داده شد. به شرکتکنندگان اطمینان خاطر داده شد که تمام اطلاعات محرمانه است و اینکه برای شرکت در این پژوهش مختار هستند و تمام اطلاعات برای امور پژوهشی مورداستفاده قرار خواهد گرفت و همچنین تأکید شد که ذکر نام آنها در پرسشنامه ضرورتی ندارد.
ابزارها
برای گردآوری دادهها از چکلیست مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه ارزیابی حمایت اجتماعی وکس و پرسشنامه نگرش به مصرف مواد علیپور و همکاران (2012) استفاده شد. چکلیست مشخصات جمعیتشناختی شامل: سن، جنس، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، میزان درآمد، محل زندگی، نوع سکونت، تحت پوشش سازمان خاصی بودن برای دریافت کمک یا مستمری، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، ذهنی (از مقایسه خود با دیگران از لحاظ سطح تحصیلات، از لحاظ شغلی و از لحاظ سطح درآمد به دست میآید) و نوع بیمه بود.
پرسشنامه حمایت اجتماعی وکس: این پرسشنامه توسط وکس و همکاران (وکس و همکاران، 1986) بر مبنای تعریف کوب از حمایت اجتماعی ساخته شد، بنا به تعریف کوب، حمایت اجتماعی به میزان برخورداری از محبت، مساعدت و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر منابع اشاره دارد. این پرسشنامه دارای 23 ماده و 4 درجهبندی به شکل بسیار موافق، موافق، مخالف و بسیار مخالف است. این ابزار توسط محققین ایرانی روا و پایا شده است (قوام و همکاران، 2016). برای مثال شهبخش و همکاران (شهبخش و همکاران،2010) در مطالعه خود، ضرایب پایایی درونی این آزمون را در یک گروه 300 نفری از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی 66/ 0 محاسبه کرد. کسب نمره بالاتر بهمنزله حمایت اجتماعی بالاتر است. در این مطالعه، کسب نمره کل یا نمره هر بعد در سطح کمتر از یک بهعنوان حمایت اجتماعی خیلی ضعیف، کسب نمره 1 تا 2 بهعنوان حمایت اجتماعی ضعیف، کسب نمره 2 تا 3 بهعنوان حمایت اجتماعی متوسط، کسب نمره 3 تا 4 بهعنوان حمایت اجتماعی خوب، کسب نمره 4 تا 5 بهعنوان حمایت اجتماعی خیلی خوب تعریف شده است.
پرسشنامه سنجش وضعیت گرایش به مصرف مواد: این ابزار توسط علیپور و همکاران (2012) روا و پایا شده است. این پرسشنامه شامل 25 گویه است و 5 عامل تمایل به مواد (سؤالات 1 تا 12)، عدم تمایل به مشارکت فعال در پیشگیری (سؤالات 13 تا 17)، باور نادرست به آثار مثبت جسمی مواد (سؤالات 18 تا 20)، عدم برخورد فعال با مصرف مواد (سؤالات 21 تا 23) و باور نادرست به شیوع بالای مصرف مواد (سؤالات 24 و 25) را شامل میشود. سیستم نمرهدهی در این پرسشنامه بهصورت طیف لیکرت و از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم درجهبندی میشود.
همخوانی درونی گویههای پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 82/ 0 تأیید شد (رفیعی و علیپور، 2015). نمره بالاتر بهمنزله گرایش به مصرف بالاتر است. در این مطالعه، کسب نمره کل کمتر از یک بهعنوان گرایش به مواد در سطح خیلی کم، کسب نمره 1 تا 2 بهعنوان گرایش به مواد در سطح کم، کسب نمره 2 تا 3 بهعنوان گرایش به مواد در سطح متوسط، کسب نمره 3 تا 4 بهعنوان گرایش به مواد در سطح زیاد، کسب نمره 4 تا 5 بهعنوان گرایش به مواد در سطح خیلی زیاد تعریف شده است.
افراد در رد یا قبول شرکت در پژوهش آزاد بودند، قبل از تکمیل پرسشنامهها، هدف مطالعه برای کلیه افراد شرکتکننده توضیح داده شد و از ایشان برای انجام مطالعه و استفاده از اطلاعات فردی اجازه گرفته شد. شرکتکنندگان در هر زمان که تمایل داشتند، میتوانستند از مطالعه خارج شوند. برای تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر شاخصهای توصیفی از قبیل درصد، میانگین و انحراف معیار از تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و همچنین نسخه 18 نرمافزار AMOS Graphics تحلیل شد. مقدار سطح معناداری برای بررسی فرضیهها 05/ 0≥ p مدنظر قرار گرفت. این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد با کد اخلاق IR.USWR.REC.1400.064 از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است.
یافتهها
بیشتر افراد موردمطالعه در این پژوهش، مرد (2/ 58 درصد)، مجرد (1/ 57 درصد) و شاغل (بیش از 60 درصد) بودند. 4/ 50 درصد افراد تحصیلات دیپلم و کمتر داشتند. 9/ 58 درصد شرکتکنندگان دارای ملک شخصی بودند. حدود 95 درصد شرکتکنندگان تحت پوشش هیچ سازمان خاصی برای دریافت کمک یا مستمری نبودند. 33/ 7 درصد از افراد شرکتکننده، در زلزله حداقل یک نفر از اعضای درجهیک خانواده خود را از دست دادهاند. 9/ 40 درصد افراد در دسته بالای وضعیت اجتماعی، اقتصادی، ذهنی قرار گرفتند. سایر مشخصات جمعیتشناختی در جدول دو بیان شدهاند.
جدول 2: مشخصات جمعیتشناختی پاسخگویان
مشخصات جمعیتشناختی |
تعداد (%) |
مشخصات جمعیتشناختی |
تعداد (%) |
جنس |
مرد |
(2/ 58)262 |
نوع بیمه |
بله |
بیمه
تأمین اجتماعی |
(34)153 |
بیمه سلامت |
(3/ 35)159 |
زن |
(8/ 41)188 |
خیر |
(7/ 30)138 |
میانگین سنی |
مرد |
69/ 34 |
مرگ اعضای درجهیک خانواده |
بله |
(6/ 92)417 |
زن |
56/ 34 |
خیر |
(6/ 92)417 |
وضعیت تأهل |
مجرد |
(1/ 57)257 |
تحت پوشش سازمان حمایتی |
هیچ سازمانی |
(6/ 95)430 |
متأهل |
(3/ 37)168 |
کمیته امداد |
(6/ 3)16 |
بیوه |
(9/ 2)13 |
بهزیستی |
(2/ 0)1 |
مطلقه |
(7/ 2)12 |
بنیاد شهید |
(7/ 0)3 |
وضعیت شغلی |
استخدام دولتی |
(1/ 29)131 |
وضعیت مالکیت منزل |
ملک شخصی |
(9/ 58)265 |
خانهدار |
(8/ 19)89 |
استخدام غیردولتی |
(6/ 35)160 |
زندگی در منزل فامیل |
(1/ 3)14 |
بیکار |
(7/ 6)34 |
خانهسازمانی |
(1/ 1)5 |
دانشجو |
(9/ 4)22 |
بازنشسته |
(4/ 2)11 |
سایر |
(6/ 3)16 |
سرباز |
(7/ 0)3 |
سطح تحصیلات |
دیپلم و پایینتر |
(4/ 50)227 |
وضعیت اقتصادی، اجتماعی، ذهنی |
پایین |
(32)144 |
کاردانی |
(3/ 11)51 |
کارشناسی |
(8/ 27)125 |
متوسط |
(1/ 27)122 |
کارشناسی ارشد |
(1/ 9)41 |
دکتری و بالاتر |
(3/ 1)6 |
بالا |
(9/ 40)184 |
بر اساس یافتههای جدول سه میانگین نمره کل حمایت اجتماعی شرکتکنندگان برابر 09/ 4 بوده است. میانگین بعد حمایت اجتماعی مربوط به دوستان و حمایت اجتماعی مربوط به خانواده نزدیک به هم و به ترتیب برابر 57/ 3 و 56/ 3 بود. نمره مربوط به بعد حمایت اجتماعی سایر منابع بیشتر از این دو و برابر 7/ 3 بوده است. وضعیت حمایت اجتماعی در هر یک از ابعاد و نمره کل در گروه زنان و مردان و همچنین وضعیت حمایت اجتماعی در میان نمونه موردمطالعه خیلی خوب ارزیابی میشود.
همچنین بر اساس یافتههای جدول سه، میانگین نمره کل گرایش به مصرف برابر 15/ 3 بود. این نمره برای زنان کمتر از میانگین و برابر 11/ 3 و برای مردان بیشتر از میانگین و برابر 19/ 3 بود. درمجموع بیشترین میانگین مربوط به بعد باور نادرست به شیوع بالای مصرف مواد (91/ 3) و کمترین میانگین مربوط به بعد تمایل به مواد با نمره 81/ 1 بوده است. بعد تمایل به مواد برابر 81/ 1 و بسیار پایینتر از میانگین، بعد باور نادرست به آثار مثبت جسمی مواد برابر 51/ 2 بود اما در مورد سه بعد دیگر یعنی بعد عدم تمایل به مشارکت فعال در پیشگیری، بعد عدم برخورد فعال با مصرف مواد و بعد باور نادرست به شیوع بالای مصرف مواد بالاتر از میانگین؛ درنتیجه گرایش به مصرف مواد در نمونه موردمطالعه، متوسط است.
جدول 3: توزیع فراوانی وضعیت حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد و هر یک از ابعاد آنها در نمونه موردمطالعه
در این مطالعه برای بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و هر یک از ابعاد آن با گرایش به مواد، مشخصات جمعیتشناختی و ابعاد حمایت اجتماعی بهعنوان متغیرهای پیشبین و متغیر گرایش به مصرف مواد بهعنوان متغیر ملاک وارد مدل شدند. از بین متغیرهای واردشده به مدل رگرسیون حمایت اجتماعی مربوط به خانواده و حمایت اجتماعی مربوط به سایر منابع و مرد بودن، در مدل باقیمانده و سایر متغیرها از مدل خارج شدند. با توجه به نتایج بهدستآمده رابطه بین گرایش به مصرف مواد با هر یک از ابعاد حمایت اجتماعی مربوط به خانواده (262/ 0 - = β)، حمایت اجتماعی مربوط به سایر منابع (107/ 0 - = β) منفی و معنادار بود. بر اساس نتایج، مشخص شد که بین حمایت اجتماعی و تمایل به مصرف مواد رابطه آماری منفی و معناداری وجود دارد (001/ 0>p، 270/ 0 - =β ) بطوریکه حدود 7 درصد از تغییرات تمایل به مصرف مواد توسط متغیر حمایت اجتماعی تبیین شد.
شکل 1: بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و تمایل به مصرف مواد
(:MSub گرایش به مصرف،:SSUP حمایت اجتماعی،:D1-D5 5 بعد گرایش به مصرف،:D1-D3 سه بعد حمایت اجتماعی،:e1-e9 خطای معیار)
بحث
این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد در میان بازماندگان زلزله سرپلذهاب انجام شد. نتایج حاکی از وجود رابطه منفی و معنیدار بین این دو متغیر در نمونه موردمطالعه است. همچنین وضعیت حمایت اجتماعی در سطح خیلی خوب و وضعیت گرایش به مصرف مواد در سطح متوسط ارزیابی شد.
بر اساس مطالعات یکی از رایجترین رویکردها برای درک آسیبپذیری در برابر مصرف مواد مرتبط با بلایا در یک چارچوب نظری با در نظر گرفتن مصرف مواد بهعنوان پاسخی برای مدیریت احساسات منفی ناشی از یک تجربه آسیبزا، بر ریسک فردی تمرکز دارد. فرضیه خوددرمانی برای اولین بار در اواسط دهه 1970 با بررسی استفاده از هروئین بهعنوان یک روش غیرمتعارف برای رسیدگی به ناتوانی در سازگاری در حضور موقعیتهای نامطلوب مطرح شد. این مدل منعکسکننده یک رویکرد روانکاوانه است که فرض میکند مصرف مواد رفتاری است که برای کاهش رنج روانی استفاده میشود (فله نری، 2002).
در مقایسه با رویکرد فردگرایانه فرضیه خوددرمانی، رویکرد آسیبپذیری اجتماعی ارزیابی جامعتری از توانایی مقاومت و بهبودی پس از یک رویداد فاجعهبار ارائه میدهد (وینسر و همکاران، 2004). آسیبپذیری اجتماعی به جای تمرکز بر فرآیندهای روانی و واکنشهای رفتاری فردی، روابط، شرایط و شرایطی را که احتمالاً بر واکنش به بلایا تأثیر میگذارد، بررسی میکند. بر اساس این دیدگاه، آسیبپذیریهای اجتماعی که در نژاد، طبقه، جنسیت، سن و نابرابریهای توانایی تجسم مییابند تا حد زیادی بر میزان تجربه یک خطر طبیعی بهعنوان یک فاجعه تأثیر میگذارند (وینسر و همکاران، 2004؛ توماس و همکاران، 2009).
در مطالعات مختلفی به بررسی میزان گرایش به مصرف مواد در میان افرادی که نوعی از بحران را تجربه کردهاند پرداخته شده است و در این مطالعات مانند مطالعه حاضر میزان گرایش به مصرف مواد در سطح بالایی بوده است. برای مثال یافتههای مطالعه لاو و همکاران (2017) مصرف الکل در میان ساکنان شهر نیویورک پس از طوفان سندی نشان داد که 13% از افراد از الکل و 9% از مواد مخدر برای مدیریت علائم خود استفاده میکردند (لاو و همکاران، 2017). همچنین مطالعه سردا2 و همکاران (2008) حاکی از افزایش مصرف الکل در میان بزرگسالان شهر نیویورک که حمله 11 سپتامبر را تجربه کردند در دوره 6 ماهه بلافاصله پس از فاجعه بود (سردا و همکاران، 2008).
مطالعات پیشین حاکی از آن است که مصرفکنندگان مواد بهصورت کلی از حمایت اجتماعی کمتری نسبت به افراد غیر مصرفکننده برخوردار هستند (لورنت3 و همکاران، 2016؛ کریمی مقدم و همکاران، 2009؛ هرشبرگر4 و همکاران، 2016). بهطوریکه نتایج مطالعه هرشبرگر و همکاران (2016) که به بررسی نقش حمایت اجتماعی در استفاده نوجوانان بزهکار از سیگار پرداخته است، نشاندهنده این است که روشهای مختلف حمایت اجتماعی، مانند حمایت پدر و مادر، همکار و نیز حمایت معلمان میتواند اثرات منفی رفتارهای بزهکارانه نوجوانان، بهویژه استفاده از سیگار را کاهش دهد (هرشبرگر و همکاران، 2016).
مطالعه ماسا5 و همکاران (2017) در مطالعه خود با عنوان گرایش دانشآموزان به مصرف مواد مخدر غیرقانونی: نقش درکشده حمایت اجتماعی و کارکرد خانواده در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در ایران با هدف بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی درکشده و عملکرد خانواده در گرایش به سوءمصرف مواد غیرقانونی انجام شد، نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی درکشده و تمایل به سوءمصرف مواد غیرقانونی رابطه منفی و معنیدار وجود دارد (ماسا و همکاران، 2017) که همسو با نتایج این مطالعه است.
همچنین مطالعات نشان داده است که بیشتر مصرفکنندگان مواد مخدر از خانوادههایی هستند که حمایت، همکاری و همبستگی در روابط عاطفی پایینی دارند، اعضای خانواده دچار بیماری روانی هستند و والدین به نیازهای فرزندان خود اهمیتی نمیدهند (لیت و لویس، 2016).
یافتههای مطالعه فرنیا و همکاران در مقایسه بین دو گروه استفادهکنندگان و غیر استفادهکنندگان از متآمفتامین نشان میدهد که سبک وابستگی ایمن، سبک وابستگی دوسویه و حمایت خانواده، بیشترین تأثیر را بر مدل و تفکیک آنها دارند و با توجه به یافتههای مطالعه، توصیه شده است که نقش سبکهای وابستگی و حمایت اجتماعی درکشده در گرایش به سوءمصرف متآمفتامین در برنامههای پیشگیری، درمان و ارتقاء سلامت سوءمصرفکنندگان متآمفتامین موردتوجه قرار گیرد (فرنیا و همکاران، 2018).
همچنین بر اساس مطالعه کیم2 و همکاران (2012) با عنوان مشارکت فعال، حمایت اجتماعی و احساس مثبت در میان جوانان مهاجر کرهای، حمایت اجتماعی پایین یکی از مهمترین دلایل گرایش مت آمفتامین و سوءمصرف مواد است (کیم و همکاران، 2012). در چندین مطالعه نشان داده شده است که حمایت اجتماعی بهعنوان یک عامل محافظ احتمالی در برابر گسترش مشکلات سوءمصرف مواد عمل میکند، بهویژه برای افرادی که سابقه خانوادگی وابستگی به الکل و مواد مخدر دارند (گروس3 و همکاران، 2016؛ هرشبرگر و همکاران، 2016، لیت و لویس، 2016؛ میشل4 و همکاران، 2016؛ رابرتس5 و همکاران، 2016).
در مطالعه دیگری با عنوان حمایت خانوادگی، کیفیت زندگی و مصرف مواد در میان افراد تحت درمان با متادون در چین، لین6 و همکاران (2011) نشان دادند که بین حمایت خانواده و کیفیت بهتر زندگی برای معتادان رابطه مثبت وجود دارد و حمایت خانواده تأثیرات پیشگیرانهای بر سوءمصرف مواد در معتادان تحت درمان با متادون دارد (لین و همکاران، 2011). مطالعات مختلف دیگر (رابرتس و همکاران، 2016؛ میشل و همکاران، 2016؛ لین و همکاران، 2011) نیز تأییدکننده نتیجه مطالعه حال حاضر است. بهعنوان توضیحی برای این یافتهها، میتوان بیان کرد که حمایت اجتماعی درکشده، بهویژه در خانواده، یکی از عواملی است که میتواند افراد را در برابر سوءمصرف مواد مقاوم کند.
حمایت خانواده بهعنوان بخش کوچکی اما بسیار مهم از یک شبکه حمایتی، نقش تعیینکنندهای در گرایش افراد به سوءمصرف مواد مخدر دارد؛ زیرا سیستم خانوادهای که توسط یک فرد سوءمصرفکننده مخدوش شده، رفتارهای اعتیادآور را تشویق میکند. به همین دلیل است که دخالت اعضای خانواده در روند درمان باعث بهبودی میشود (گرو و همکاران، 2008). از سوی دیگر، منابع حمایتی، مانند افراد و دوستان مهم، باعث میشود فرد تصور کند که مورد مراقبت، دوست داشتن و ارزش قرار گرفتن و متعلق به یک شبکه است (کوهن و همکاران، 2016). در غیاب چنین حمایتهایی، افراد مستعد ابتلا به اختلالات روانپزشکی یا انجام رفتارهای ضداجتماعی و خطرناک مانند سوءمصرف مواد هستند. علاوه بر این، حمایت اجتماعی درکشده میتواند تأثیرات پیشگیرانهای بر اعتیاد داشته باشد. مصرفکنندگان مواد مخدر بهتدریج حمایت خانواده، دوستان و افراد مهم خود را از دست میدهند و این منجر به کاهش حمایت اجتماعی ادراکشده میشود (اورنا و هسل بروک، 2001).
حمایت دریافتی از دوستان، خانواده و افراد مهم نقش مهمی در پیشبینی سوءمصرف مواد مخدر دارد. هر چه حمایت والدین، اعضای خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی بیشتر باشد، تمایل به سوءمصرف مواد مخدر کاهش مییابد. بهعبارتدیگر، حمایت اجتماعی بهعنوان یک سپر محافظ عمل میکند و افرادی که از حمایت اجتماعی پایینی برخوردار هستند در برابر سوءمصرف مواد آسیبپذیرتر هستند (هرشبرگر و همکاران، 2016). یافته پژوهش سهرابی و همکاران (سهرابی و همکاران، 2019) نیز نشان داد که بین حمایت اجتماعی با آمادگی به اعتیاد رابطه منفی و معناداری وجود دارد و حمایت اجتماعی میتواند بهطور معناداری آمادگی به اعتیاد را پیشبینی کند. این یافته همسو با پژوهشهای پیشین است (کریمی و همکاران، 2016؛ سهرابی و همکاران، 2019).
این در حالی است که تنها مطالعهای که نتایج آن با نتایج مطالعه حاضر در یک راستا نیست، مطالعه کرمی و همکاران (2016) است. یافتههای این مطالعه که با عنوان رابطه استرس و حمایت اجتماعی با گرایش به اعتیاد در میان دانشجویان در استان کرمانشاه انجام شد، حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و گرایش به اعتیاد رابطه معنیداری یافت نشد و همبستگی ضعیف و منفی بین این دو متغیر وجود داشت (کرمی و همکاران، 2016).
در مورد یافته دیگر این مطالعه، یعنی مردان گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند هم در مطالعات مختلف مانند فرهودیان و همکاران در میان زلزلهزدگان بم، افزایش مصرف مواد در مردان در مقایسه با زنان گزارش شده است؛ بهطوریکه نسبت شانس افزایش مصرف مواد اپیوئیدی در مردان 4/ 9 برابر زنان بوده است (فرهودیان و همکاران، 2006). در مطالعه کیفی که برای بررسی وضعیت اعتیاد در بم در دو هفته پـس از زلزلـه در آنجا انجام شـد، اکثـر پاسـخدهنـدگان، یکچهارم تـا نیمـی از مـردان بـالغ شـهر بـم را مصرفکننده تریاک دانستند و عنوان کردند کـه مصـرفکننـدگان بیشـتر مردانـی میانسـال، متأهل و شاغل هستند (روشنی و همکاران، 2014).
در توضیح این مطلب میتوان گفت با توجه به اینکه ارتباط با دوستان و آشنایان معتاد، شرکت در مهمانی، تنهایی و نداشتن دوستان خوب، علاقه به مصرف مواد مخدر و کنجکاوی علل اصلی گرایش به مواد مخدر هستند و از طرفی فعالیت بیشتر مردان در محیطهای اجتماعی، داشتن آزادی عمل بیشتر و زندانی شدن بیشتر در مردان میتواند توجیهکننده بالا بودن نسبت مردان معتاد به زنان باشد (فیضی و همکاران، 2016). همچنین مطالعات حاکی از آن است که زنان در پاسخ به تروما کمتر از مردان به مصرف مواد روی (گرین و همکاران، 1992). در مطالعه ما ممکن است این اختلاف مربوط به ریشههای فرهنگی این موضوع در منطقه موردمطالعه و عدم مقبولیت اعتیاد برای زنان، باشد.
نتیجهگیری
بر اساس یافتههای پژوهش، بین حمایت اجتماعی و گرایش به مصرف مواد رابطه معنادار معکوس یافت شد که نشاندهنده این است که با انجام اقدامات برای بهبود حمایت اجتماعی، میتوان برای پیشگیری از بروز اختلال مصرف مواد اقداماتی را انجام داد تا به این صورت از میزان بروز آسیب اجتماعی اعتیاد در میان بازماندگان حوادث در کشوری مانند ما که حادثهخیز است و بهطور مکرر مناطق مختلف کشور ما فقدانها و استرسهای ناشی از این حوادث را تجربه میکنند، کاست.
با توجه به اینکه پیامدهای طولانیمدت حوادث حتی تا 10 سال پس از بلای طبیعی بروز میکنند، پیشنهاد میشود، سازمانهای که متولی پیشگیری هستند برای پیامدهای درازمدت برنامهریزی و سیاستگذاری کنند. با وجود اینکه در زمان بلایای طبیعی مانند زلزله کلیه اعضای خانواده و معمولاً دوستان خود نیاز به حمایت اجتماعی دارند و قادر به حمایت یکدیگر مانند گذشته نیستند، میتوان با تقویت بعد حمایت اجتماعی سایر منابع از جمله سازمانهای امدادی مانند کمیته امداد، بهزیستی و یا سازمانهای مردمنهاد امدادی و یا از طریق حمایت اجتماعی درکشده مانند حضور افراد مشهور مانند ورزشکاران، هنرمندان و یا افراد سرشناس حکومتی و دولتی در این مناطق تا حدودی کمبود حمایت اجتماعی را جبران کرد. همچنین با استفاده از برنامهریزیهای مداخلهای روانشناختی، برنامههای رفتاری آموزشی ویژه و برگزاری کارگاههای آموزشی برای کاهش عوامل زمینهساز توسط مددکاران اجتماعی، معاونت اجتماعی و پیشگیری نیروی انتظامی، معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی، معاونت بهداشتی شبکه بهداشت از گرایش به مواد در بازماندگان حوادثی چون زلزله جلوگیری به عمل آید.
تشکر و قدردانی
این مطالعه حاصل پایاننامه دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. بدینوسیله از مسئولان محترم و اساتید دپارتمان رفاه اجتماعی، گروه آموزشی مدیریت رفاه اجتماعی کمال تشکر و قدردانی را داریم. همچنین از تمامی ساکنان شهر سرپلذهاب، انسانهای والایی که با وجود تحمل سختیهای فراوان پس از سانحه، با صبوری هرچهتمامتر در انجام این پژوهش با ما همکاری کردند قدردانی کرده و از خداوند منان برای ایشان آرزوی طول عمر با عزت خواستاریم.
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان در تهیه این مقاله مشارکت داشتهاند.
منابع مالی
برای تهیه این مقاله حمایت مالی مستقیم از هیچ نهاد یا سازمانی دریافت نشده است.
تعارض منافع
این مقاله با سایر آثار منتشرشده از نویسندگان همپوشانی ندارد.
پیروی از اصول اخلاقی پژوهش
در این مقاله همه حقوق مرتبط با اخلاق پژوهش رعایت شده است.
Ahmadi, J., & Hasani, M. (2003). Prevalence of substance use among Iranian high school students. Addictive behaviors, 28(2), 375-379.
Alexander, A. C., & Ward, K. D. (2018). Understanding postdisaster substance use and psychological distress using concepts from the self-medication hypothesis and social cognitive theory. Journal of psychoactive drugs, 50(2), 177-186.
Amirabadizadeh, A., Nezami, H., Vaughn, M. G., Nakhaee, S., & Mehrpour, O. (2018). Identifying risk factors for drug use in an Iranian treatment sample: a prediction approach using decision trees. Substance use & misuse, 53(6), 1030-1040.
Averna, S., & Hesselbrock, V. (2001). The relationship of perceived social support to substance use in offspring of alcoholics. Addictive behaviors, 26(3), 363-374. https://doi.org/10.1016/S0306-4603(00)00112-X
Cerda, M., Vlahov, D., Tracy, M., & Galea, S. (2008). Alcohol use trajectories among adults in an urban area after a disaster: Evidence from a population‐based cohort study. Addiction, 103(8), 1296-1307.
Cohen, J. R., Danielson, C. K., Adams, Z. W., & Ruggiero, K. J. (2016). Distress Tolerance and Social Support in Adolescence: Predicting Risk for Internalizing and Externalizing Symptoms Following a Natural Disaster. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 38(4), 538-546. https://doi.org/10.1007/s10862-016-9545-y
Compton, W. M., Boyle, M., & Wargo, E. (2015). Prescription opioid abuse: problems and responses. Preventive medicine, 80, 5-9.
Crime, U. N. O. O. D. a. (2022). UNODC, World Drug Report 2022 (United Nations publication, 2022).
Damari, B., Sarami, H., Alikhani, S., & Mirzaei, H. (2020). A National survey on substance use among Iranian industrial workers. Med J Islam Repub Iran, 34, 20. https://doi.org/10.34171/mjiri.34.20
Damirchi, E. S., Fayazi, M., & Mohammadi, N. (2017). The relationship between self-efficacy and perceived social support with addiction tendency among soldiers. Journal of Military Medicine, 18(4), 316-324.
Dehghani, A., Sadat, S. J., Eftekhari, A., & Azizi, M. (2019). A review of post-traumatic stress disorder in earthquake survivors. Ebne Sina journal 21(1), 57-59.
Ebrahimi Ghavam, S. (2010). Studying and comparing the dimensions of Perfectionism, Social Support with Educational Exhaustion in University Students of High Level and Low Level of Educational Exhaustion of Allameh University [Dissertation]. Tehran: Educational Psychology of Psychology and Educational Sciences Faculty Allameh University.
Engineering, I. I. o. S. a. E. (2017, november). Earthquake report November 3, 2017 Sarpol-e Zahab, Kermanshah province. International Institute of Seismology and Earthquake Engineering, 4(5),.
Faisi, Vaisi Raygani, A., Abdi, A., Shakeri, J., & Mardokhian, M. (2016). Reasons for the tendency to use drugs from the perspective of those who refer to addiction treatment centers in Kermanshah province. Journal of Rehabilitation Research in Nursing, 2(2), 47-56.
Far, T., & Nik, M. (2013). Predicting life satisfaction based on personality traits, social support and spiritual well-being. Quarterly Journal of New Psychological Research, 8(29), 67-87.
Farhoudian, A., Rahimimoqar, A., Radgudarzi, R. Y., M, & Mohammadi, M. (2006). Examining the changes in opioid use and existing interventions during the first year after the earthquake in Bam. Hakim Research Quarterly, 9(1), 52-57.
Farnia, V., Alikhani, M., Jalali, A., Golshani, S., Salemi, S., Hookari, S., Moradi, M., & Juibari, T. A. (2018). The role of attachment styles and perceived social support in prediction of methamphetamine abuse. Journal of Substance Use, 23(4), 377-383. https://doi.org/10.1080/14659891.2018.1436598
Flannery Jr, R. B. (2002). Addressing psychological trauma in dementia sufferers. American Journal of Alzheimer’s Disease & Other Dementias®, 17(5), 281-285.
Ghavam, E (2016). Studying the Validity of three concepts: the Source of Control, self-esteem and Social Support [Dissertation]. Tehran: Islamic Azad University; 19892.
Green, B. L., Lindy, J. D., Grace, M. C., & Leonard, A. C. (1992). Chronic posttraumatic stress disorder and diagnostic comorbidity in a disaster sample. Journal of Nervous and Mental Disease.
Groh, D. R., Jason, L. A., & Keys, C. B. (2008). Social network variables in alcoholics anonymous: A literature review. Clinical Psychology Review, 28(3), 430-450. https://doi.org/10.1016/j.cpr.2007.07.014
Gros, D. F., Flanagan, J. C., Korte, K. J., Mills, A. C., Brady, K. T., & Back, S. E. (2016). Relations among social support, PTSD symptoms, and substance use in veterans. Psychology of Addictive Behaviors, 30(7), 764.
Hershberger, A., Zapolski, T., & Aalsma, M. C. (2016). Social support as a buffer between discrimination and cigarette use in juvenile offenders. Addictive behaviors, 59, 7-11. https://doi.org/https://doi.org/10.1016/j.addbeh.2016.03.003
Jalilian, F., Motlagh, F., Amoei, M., Hatamzadeh, N., Gharibnavaz, H., & Mirzaei Alavijeh, M. (2014). Which one support (family, friend or other significant) is much more important to drug cessation. A Study among men Kermanshah addicts, the west of Iran. J Addict Res Ther, 5(174), 2.
K, E., & toosi, S. (2017). The relationship between perceived social support and emotional self-regulation with relapse of substance use in women. Scientific Journal of Social Psychology, 4(42), 79-88.
Kamalaldini, M. (2017). Social pathology of natural disasters of the youth of the crisis-stricken region of Bam. Fourth Comprehensive Conference on Crisis Management and HSE2017.
Karami, J., Bagheri, A., & Vaseghi, F. (2016). The relationship between stress and social support with a tendency to addiction Global Conference on Psychology and Educational Sciences, Law and Social Sciences at the beginning of the third millennium, https://civilica.com/doc/516512
Karimi Moghaddam, H., Hashemi, T., & Bayrami, M. (2009). The role of irrational beliefs, self-efficacy perceptions and social support for substance abuse disorder. Tabriz Tabriz University.
Karimi Y, K. M., Habibi Y, Karimiyan N. (2016). The Comparison of Endurance and Social Support in Criminal and Normal Adolescents in Tehran city.. Quarterly of Educational Psychology, 12(40), 1-15. [In Persian].
Karimi, Z., Asoodeh Nalkiashari, Z., & Younesi, J. (2017). The Components of Self-Knowledge and Affiliation with Delinquent Peers at Tendency to Addiction among High School Student Girls. Journal of Arak University of Medical Sciences, 20(6), 94-104.
Kim, J., Suh, W., Kim, S., & Gopalan, H. (2012). Coping strategies to manage acculturative stress: Meaningful activity participation, social support, and positive emotion among Korean immigrant adolescents in the USA. International Journal of Qualitative Studies on Health and Well-being, 7(1), 18870. https://doi.org/10.3402/qhw.v7i0.18870
Kopak, A. M., & Van Brown, B. (2020). Substance use in the life cycle of a disaster: a research agenda and methodological considerations. American behavioral scientist, 64(8), 1095-1110.
Kumar, P. S., & George, B. (2013). Life events, social support, coping strategies, and quality of life in attempted suicide: A case-control study. Indian journal of psychiatry, 55(1), 46.
Lancet, T. (2012). Addiction—a global problem with no global solution. In: Elsevier.
Lin, C., Wu, Z., & Detels, R. (2011). Family support, quality of life and concurrent substance use among methadone maintenance therapy clients in China. Public health, 125(5), 269-274. https://doi.org/10.1016/j.puhe.2011.01.009
Litt, D. M., & Lewis, M. A. (2016). Examining a social reaction model in the prediction of adolescent alcohol use. Addictive behaviors, 60, 160-164. https://doi.org/10.1016/j.addbeh.2016.04.009
Lorant, V., Rojas, V. S., Bécares, L., Kinnunen, J. M., Kuipers, M. A., Moor, I., Roscillo, G., Alves, J., Grard, A., & Rimpelä, A. (2016). A social network analysis of substance use among immigrant adolescents in six European cities. Social science & medicine, 169, 58-65.
Lowe, S. R., Sampson, L., Young, M. N., & Galea, S. (2017). Alcohol and nonmedical prescription drug use to cope with posttraumatic stress disorder symptoms: An analysis of hurricane sandy survivors. Substance use & misuse, 52(10), 1348-1356.
Massah, O., Azkhosh, M., Azami, Y., Goodiny, A. A., Doostian, Y., & Mousavi, S. H. (2017). Student’s tendency toward illicit drug use: The role of perceived social support and family function in Iran. Iranian Journal of Psychiatry and Behavioral Sciences, 11(2).
McFarlane AC, Williams R. (2012). Mental Health Services Required after Disasters: Learning from the Lasting Effects of Disasters. Depression Research and Treatment. 2012:1-13, DOI: 10.1155/2012/970194.
Mitchell, J. M., Arcuni, P. A., Weinstein, D., & Woolley, J. D. (2016). Intranasal Oxytocin Selectively Modulates Social Perception, Craving, and Approach Behavior in Subjects With Alcohol Use Disorder. Journal of Addiction Medicine, 10(3), 182-189. https://journals.lww.com/journaladdictionmedicine/Fulltext/2016/06000/Intranasal_Oxytocin_Selectively_Modulates_Social.8.aspx
Ni C, Chow MCM, Jiang X, Li S, Pang SMC (2015). Factors Associated with Resilience of Adult Survivors Five Years after the 2008 Sichuan Earthquake in China. PLOS ONE 10(3): e0121033, 1-14, https://doi.org/10.1371/journal.pone.0121033
Nourian, A. (2014). Natural disasters and risk management. Proceedings of the first scientific-research conference on rescue management. Tehran: Iran Crescent Applied Scientific Educational Institute affiliated with the Red Crescent Society.
Hatamian, P. Karami, J. (2019). The moderating role of social support in predicting the tendency to use psychedelics in relation to cognitive variables among nurses. Journal of Nursing Education, 7(1), 21-30.
Rafiey, H., & Alipour, F. (2015). Development and validation of a youth attitude to substances use questionnaire. Social Welfare Quarterly, 15(57), 95-107.
Roberts, M. E., Bernstein, M. H., & Colby, S. M. (2016). The effects of eliciting implicit versus explicit social support among youths susceptible for late-onset smoking. Addictive behaviors, 62, 60-64. https://doi.org/10.1016/j.addbeh.2016.06.017
Rokanuddin Eftekhari, A. R., Wazin, N., & Portaheri, M. (2018). Natural disaster management process in two indigenous and new ways: villages of Khorsh Rostam district (Khalkhal city). Space planning and planning (humanities teacher), 13(1 (60)), 63-94. . https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=105542
Roshani, B., Jalali, A., Bidhendi, S., Ezzati, E., & Mahboubi, M. (2014). Study the causes of relapse among Iranian drugs users in Kermanshah. Life Science Journal, 11(15), 66-71.
Sohrabi, F., Mamsharifi, P., Rafezi, Z., & A’azami, Y. (2019). Predicting Addiction Potential based on Mental Health, Social Support and Neuroticism and Agreeableness Personality Traits [Research]. Journal of Nursing Education, 6(6), 57-66. https://doi.org/10.21859/ijpn-06067
Soroosh, D., Neamatshahi, M., Zarmehri, B., Nakhaee, S., & Mehrpour, O. (2019). Drug-induced prolonged corrected QT interval in patients with methadone and opium overdose. Substance Abuse Treatment, Prevention, and Policy, 14, 1-5.
Stout, R., Janssen, T., Braciszewski, J. M., & Vose-O’Neal, A. (2017). Long-term recall of social relationships related to addiction and HIV risk behaviors. Drug and alcohol dependence, 177, 124-129.
Tayebi, K., Abolghasemi, A., & Mahmod Alilo, M. (2012). Comparison of social support and deprivation in drug addicts and psychiatrists and normal people. Knowledge and Research in Applied Psychology, 13(2), 56-64.
Thomas, D. S., Phillips, B. D., Fothergill, A., & Blinn-Pike, L. (2009). Social vulnerability to disasters. CRC press.
Vaux, A., Phillips, J., Holly, L., Thomson, B., Williams, D., & Stewart, D. (1986). The social support appraisals (SS-A) scale: Studies of reliability and validity. American Journal of Community Psychology, 14(2), 195-218.
Vlahov, D., Galea, S., Ahern, J., Resnick, H., & Kilpatrick, D. (2004). Sustained increased consumption of cigarettes, alcohol, and marijuana among Manhattan residents after September 11, 2001. American Journal of Public Health, 94(2), 253-254.
Wisner, B., Blaikie, P. M., Blaikie, P., Cannon, T., & Davis, I. (2004). At risk: natural hazards, people’s vulnerability and disasters. Psychology Press.