مقدمه
از اواخر سال ۲۰۱۹ که ویروس جدید کرونا (سارس ۲) در شهر ووهان چین شناسایی شد و به شکل غیرمنتظرهای طی چند هفته در بیش از یکصد و هفتاد کشور همهگیر شد و زندگی گروه وسیعی از جهانیان را با تنشهای اساسی مواجه کرد، بازنگری در سبک و شیوه زیست بشر موردتوجه ویژه اندیشمندان قرار گرفت. بر اساس برخی پژوهشها در طول تاریخ بخشی از سبک زندگی بشر بهمرورزمان دچار تغییر شده است. همچنین یکی از عواملی که اخیرا منجر به تغییر سبک زندگی آموزشی دانشجویان شده، ظهور بیماری همهگیر کرونا است. دستیابی دانشجویان به موفقیت در آموزشهای مجازی با چالشهای متعددی روبهرو است.
یکی از مهمترین عواقب شیوع کروناویروس، ایجاد اضطراب و هراس اجتماعی در سراسر جهان و تغییرات سریع و غیرقابلباور در سبک زندگی است. ترس از «قرارگرفتن در معرض این ویروس» منجر به رفتار غیرمنطقی و نمایشی در جوامع شده است (کلاته ساداتی و همکاران، 2020). بک، آن را بهعنوان روشی منظم برای مقابله با خطرات و ناامنیهای ناشی از خود نوسازی تعریف میکند. وی این مسئله را به یک تغییر و تحولات گسترده که او آن را «نوسازی بازنگرانه» مینامد، نسبت میدهد. جایی که عوارض ناخواسته و غیرقابلپیشبینی آتشسوزی زندگی مدرن بر مدرنیته است و اساس تعریف آن را زیر سؤال میبرد (آقاملایی و همکاران، 2018(.
کووید-۱۹ یا ویروس کرونا در دسامبر سال ۲۰۱۹ در ووهان، مرکز استان هوبی در کشور چین فوران کرد و مانند آتش در قاره آسیا و سراسر جهان گسترش یافته است. بهطوریکه تنها ظرف چند ماه به یک بحران جهانی بهداشت (پاندمی) تبدیل شده است. با توجه به آنکه انتشار و ابتلاء به این ویروس با حضور در اجتماعات افزایش مییابد، لذا سبک زندگی شهری بهصورت جدی با چالش مواجه شده است. در این میان، عدم استفاده از حملونقل عمومی، فروشگاههای زنجیرهای، رستوران و کافیشاپها و مواردی ازایندست و در مقابل در خانه ماندن، استفاده از شبکههای اجتماعی، غذای خانگی، خودرو شخصی و تغییرات ساعات خوابوبیداری تنها بخشی از تغییراتی است که در سبک زندگی شهروندان ایجاد شده است. این تغییرات خود آثار و پیامدهایی دارد که در درازمدت میتواند بهعنوان فرصت یا تهدید برای زندگی شهرنشینی از ابعاد مختلف مطرح شود (اتحاد و همکاران، 2021).
سبک زندگی نیز یکی از مسائل مهم و کلیدی در زندگی افراد بهخصوص جوانان است (فاضلی و صالحی، 2015).
سبک زندگی بهعنوان مجموعه درهمتنیدهای از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که یک فرهنگ در یک جامعه انسانی ایجاد میکند؛ و ازآنجاییکه هیچکدام از جوامع بشری را نمیتوان عاری از فرهنگ تصور کرد، بنابراین، میتوان گفت تمام اجتماعات انسانی، از ابتدای تاریخ تاکنون دارای سبک زندگی خاص خود بوده و از الگوهای رفتاری متناسب با شاخصهای فرهنگی خود برخوردار بودهاند. بر اساس چنین رویکردی، بحث از سبک زندگی و الگوهای نظاممند رفتاری، بحث تازهای نخواهد بود؛ پس چرا اکنون سبک زندگی تا این حد اهمیت یافته و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است؟ واقعیت آن است که اقتضائات زندگی در جوامع مدرن و متکی بر فرهنگ و تمدن غربی، بهتدریج الگوهای خاصی را برای زندگی و رفتار ارائه کرده است (فاضلی و صالحی، 2015).
سبک زندگی در دوران کرونا درگیر تغییرات ایجادشده در خوراک (حذف هزینههای غیرضروری مانند رفتن به رستوران، افزایش گفتگو، تعامل و مدارا در خانوادهها (اوقات فراغت) انواع آموزشها در منزل و با تکیهبر شبکههای اجتماعی (سبک زندگی جدید در بستر فضای مجازی)، شیوههای زیست اجتماعی نوین در بستر شبکهها و فضای مجازی (آشتی با کتاب و مطالعه)، افزایش سطح دانش، آگاهی، فضیلت و معرفت اجتماعی است. باومن براین باور است که ایده امنیت بهعنوان یکی از مهمترین پایههای مدرنیته که سعی داشته تا تأمین امنیت شهروندان را در جامعه مدنی تضمین کند، با وقوع بحران مدرنیته و ظهور جامعه «آبکی» یا مدرنیته «مایع» سست شده است. یکی از عواقب شیوع ویروس کرونا ایجاد اضطراب و هراس اجتماعی در سراسر جهان است که نگرانیهای جدی را برای شهروندان در همه کشورها، حتی در جوامع بدون شیوع، تغییر ایجاد کرده است (کلاتهساداتی و همکاران، 2020).
امروزه شیوع کروناویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده و کشورهای زیادی ازجمله ایران را درگیر کرده است. از عواقب شیوع کروناویروس، ایجاد هراس اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است؛ که توسط شبکههای اجتماعی ایجاد شده است. هدف این پژوهش، مطالعه آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا است و به عبارتی در پی پاسخ به این سؤال است که پیامدهای منفی دوران کرونا بر سبک زندگی دانشجویان کدام هستند؟ با توجه به اینکه شیوع کرونا یک پدیدهای جدید است بنابراین آسیبهای تازهای را در سبک زندگی دانشجویان به دنبال دارد که تاکنون بهصورت جدی موردبررسی قرار نگرفته و لذا این موضوع نوآوری این پژوهش است.
مروری بر ادبیات
بحران فراگیر «افزایش نابرابری و سختی معیشت»
فعالیت کسبوکارهایی که بهطور مستقیم از بحران کرونا متأثر شدهاند بهشدت کاهش یافته و درنتیجه آن و افزایش بیکاری، درآمد و رفاه خانوادههای زیادی تحتتأثیر قرار گرفته است. در این بحران بیشترین ضربه اقتصادی به کسانی وارد شد که مانند دستفروشان و کارگران ساختمانی شغل دائمی ندارند. هرچه از رونق کسبوکارها کاسته شود، ظرفیتهای مالیاتستانی از فعالیتهای اقتصادی کم شده و بهتبع آن درآمدهای مالیاتی کاهش خواهد یافت و امکانات دولت برای حمایت از کسبوکارها و افراد آسیبدیده به حداقل میرسد. از طرفی دیگر با افزایش مخارج دولت در حوزه بهداشت و درمان، کسری بودجه دولت تشدید میشود. از ابتدای شیوع این بیماری تاکنون بیشتر تمرکز دولت بر بعد بحران سلامت عمومی بوده است و در بعد بحران اقتصادی آن اقدام مهمی انجام نشده است. البته مسئله اصلی تأمین مالی دولت است که با مشکلات جدی مواجه است (بتشکن و عبدالهیپور، 2020).
از طرف دیگر کاهش قیمت مواد اولیه ممکن است برای تولیدکنندگان فرصتی باشد برای افزایش سود و فروش بیشتر با قیمتهای پایینتر. اما این موضوع با مدیریت موجودی مواد اولیه گران از سنوات پیشین و جایگزینی آن با مواد اولیه ارزانتر ملازمه دارد. همچنین جریان نقدینگی نیز بسیار حائز اهمیت است، چراکه در صورت بروز بحران نقدینگی در کشور، فروش و ادامه فعالیت کسبوکارها تنها با هوشمندی امکانپذیر خواهد بود. صادرکنندگان و واردکنندگان نیز ماههای آینده با چالشهای زیادی مواجه خواهند بود.
حدود ۷ میلیون نفر از شاغلان ایرانی در بخش غیررسمی مشغول به کارند. نتایج تحقیقات همچنین نشان میدهد که زنان، روستاییان، کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند و ساکنان مناطق محروم، سهم بزرگتری از اشتغال غیررسمی دارند (گرجیپور، 2019). این گروه گسترده بهناچار قرنطینه و پروتکلهای بهداشتی را نقض میکنند. بهمنظور امرار و معاش خانوادهشان مجبورند کار کنند؛ که بسیاری از این افراد مشمول هیچ یک از طرحهای معیشتی دولت نیستند. درمجموع، در مورد اقتصاد، در دهه پیشرفت و عدالت، نمره مطلوبی در باب عدالت به دست نیاوردهایم. این واقعیت ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف، بهمثابه اولویت، وادار کند.
سبک زندگی و کرونا
سبک زندگی را میتوان مجموعهای از رفتارها تعبیر کرد که فرد، آنها را به کار میگیرد تا نهفقط نیازهای جاری او را برطرف کند، بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران، مجسم کنند (پارسامهر و رسولینژاد، 2014). فرآیند پدیدآیی و عمومیشدن یک سبک، از سطح فردی آغاز و بهتدریج در سطح گروههای کوچک محلی، اجتماع ملی و یا اجتماع جهانی بهعنوان یک واقعیت اجتماعی شکل میگیرد، شدت پیدا میکند و به کار گرفته میشود (ابراهیمآبادی، 2013). سوبل نیز سبک زندگی را مجموعهای از رفتارهای قابلمشاهده و معنیدار میداند که از سوی افراد تعریف میشود (باینگانی و همکاران، 2012). سبک زندگی، یکی از مهمترین ارکان مؤثر بر سلامتی است و شامل فعالیتهای عادی و روزانه است که افراد آنها را در زندگی خود، بهطور قابلقبول پذیرفتهاند (فتحی و همکاران، 2018).
بهطورکلی این مفهوم، الگوهای روابط اجتماعی، سرگرمی، مصرف، مد و پوشش را در برمیگیرد و حتی نگرشها، ارزشها و جهانبینی فرد و گروهی که عضو آن است را نیز بازمینمایاند (باینگانی و همکاران، 2012). علاوه بر این، ابعادی چون الگوی تعاملات، پوشش، تغذیه، گذران اوقات فراغت، رفتار بهداشتی، مصرف فرهنگی، رفتار درون منزل، طراحی منزل، بهرهگیری از هنر و رسانههای اجتماعی، شیوههای عملی و اخلاقی و فعالیتهای فیزیکی را در برمیگیرد (عرفانیانگاسب و شربتیان، 2016). هرچند سبک زندگی، ریشه در هویت شخصی و شیوه زندگی فرد دارد، اما به دلیل روابط متقابل، مناسبات میان فردی و روابط اجتماعی، رفتار نهایی فرد نمیتواند بدون تأثیرپذیری از محیط پیرامون باشد (ابراهیمآبادی، 2013).
در دوره جدید و بهطور خاص از ابتدای قرن بیستم، با توسعه شهر و شهرنشینی و گسترش انواع فناوریها و نیز شکلگیری و مرزبندی طبقات اجتماعی، انواع زندگی و انتخاب شیوههای زندگی بر اساس سوابق اقتصادی اجتماعی، نوع طبقه اجتماعی، عواملی نظیر نوع زبان، نوع پوست، نوع دین و قومیت معنای جدیتری پیدا کرد. سبک زندگی به هستی و وجود فرد، وحدت میبخشد و این وحدتبخشی، اصلیترین ویژگی سبک زندگی است. این وحدت به فرد اجازه میدهد تا برای دستوپنجه نرم کردن با معماهای حاصل در تغییر اجتماعی، آمادگی بیشتری داشته باشد (باینگانی و همکاران، 2012).
با رشد روزافزون زندگی شهری، حرکت شتابان مدرنیته در کنار راحتی و آسایش از تهدیدهایی است که سلامت شهروندان را نشانه گرفتهاند. سبک زندگی شهری بر کمتحرکی بنا شده است و استرس بالای ناشی از این نوع زندگی در شهرها، استفاده مکرر از غذاهای فوری و تغذیه ناصحیح و ناسالم، افراد را مستعد ابتلا به انواع بیماریها میکند (کیوانآرا، 2015).
اخیرا با وقوع بحران اپیدمی کووید-۱۹، در سراسر جهان، بهواسطه انجام رفتارهایی برای جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری و قطع زنجیره آن، تغییراتی در سبک زندگی افراد، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی به وجود آمده است. سازمان بهداشت جهانی این بیماری را بهعنوان یک تهدید بزرگ برای سلامت جسمانی و روانی معرفی کرده است؛ چراکه شیوع بیماری کووید-۱۹، باعث شده است تا زندگی روزانه و عادی خانوادهها تغییر یابد و به شکل ویژهای بر سبک زندگی خانوادهها تأثیر گذاشته است (چوبداری و همکاران، 2008).
تحقیقات نشان دادهاند که علت بسیاری از این مشکلات، سبک زندگی و نوع رفتارهای بهداشتی است و انجام رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، یکی از روشهایی است که مردم میتوانند سلامتی خود را حفظ و کنترل کنند. بااینحال تأکید بر سبک زندگی سالم، منبعی ارزشمند برای کاهش شیوع و تأثیر مشکلات بهداشتی، ارتقای سلامت، تطابق با عوامل استرسزای زندگی و بهبود کیفیت زندگی است (پارسامهر و رسولینژاد، 2014). شواهد علمی نشان میدهند که انتخابها و الگوی سبک زندگی افراد بر سلامت و طول عمر آنها تأثیرگذار است (اتحاد و همکاران، 2021). یکی از روشهای درک بهتر مفهوم سبک زندگی، بررسی عناصر مؤلفههایی است که برای سبک زندگی در نظر گرفته شدهاند (عرفانیانگاسب و شربتیان، 2016). بر اساس پژوهشهایی که بیان شد تاکنون پژوهشی پیامدهای منفی تأثیرگذار بر سبک زندگی را موردبررسی قرار نداده است. لذا در این پژوهش به این امر مهم پرداخته شد.
مهمترین تأثیرات ویروس کووید-۱۹ بر سبک زندگی
بحران فراگیر «ترس از مرگ»
درحالیکه آمار مرگومیر ناشی از ویروس کووید-۱۹ در کل دنیا بهمراتب کمتر از بیماریهای همهگیر و مرگبار گذشته است، ترس از مرگ و بهتبع آن همبستگی جهانی در مقابله با این ویروس بیشتر از قبل و بهگونهای است که جامعه بینالمللی در اقدامی هماهنگ به چارهاندیشی پرداخت. شوک بسیار زیاد مواجهه با چنین مشکلات فراگیری موجب شده که بیشتر مردم از مردن بر اثر ابتلا به این ویروس بسیار واگیر بترسند؛ بدون اینکه لحظهای بیندیشند که چهکار مهم و بر زمین ماندهای دارند که اگر زنده بمانند انجام میدهند. یا آحاد بشریت در حال ادای کدام وظیفه جهانی است که مرگ مانع آن میشود. انسانهای مغروری که فکر میکنند دنیا بدون وجود آنها نمیچرخد اکنون بدون اینکه برنامهای برای جبران گذشته و خدمت به هم نوعان خود داشته باشند فقط میترسند براثر ابتلا به این بیماری فوت کنند. این افراد ممکن است در دوران پساکرونا دچار تألمات خاص روحی شوند.
در مقابل گروهی با نگاهی سازنده، یاد مرگ را سبب هشیاری بیشتر خود قرار داده و بر خیرخواهی و کار نیک خود در مدت باقیمانده عمر میافزایند. (امام علی (ع)، نهجالبلاغه، ترجمه شهیدی، 2008، خطبه ۱۸۸).
بحران فراگیر «خودمحوری و غفلت از دیگران و کمرنگشدن ارتباطات انسانی»
اگر ترس از مرگ آنچنان انسان را تحتتأثیر قرار دهد که بنا باشد به هر قیمت و به هر شکلی زنده بماند، دیگر مفاهیم انسانی مانند دستگیری از دیگران، تلاش برای رفع مشکل آنها و ایثار بیمفهوم میشود. این روحیه انجام هر عملی را که برای منافع شخصی لازم بداند، پسندیده میداند. بنا بر توصیههای بهداشتی بسیاری از جمعهای دوستانه و ارتباطات خویشاوندی «صلهرحم» بهصورت کمرنگ و حتی قطعشده و فردگرایی تشویق شد. اما تداوم بیبرنامه این رویه به گسترش فرصتطلبی و سودگرایی افراطی منجر شده و به افراد آسیبپذیرتر مانند سالمندان و همچنین به همبستگی مردم خسارتهای جدی وارد میکند. انجماد بیشتر ارتباطات نهچندان گرم انسانی از عوارض این بیماری است. مهمترین عوارض این محدودیتها تنبلی و خودخواهی و ضعف و ترس است (گنجیپور، 2020).
بحران فراگیر «تعطیلی تجمعات و مراکز مذهبی و فرهنگی دنیا»
با بستهشدن مراکز فرهنگی و مذهبی دنیا بسیاری از مناسک و شعائر دینی، ناخواسته به تعطیلی گرایید. در شرایط سخت روحی که نیاز به معنویت بیشتر از گذشته حس میشود زیست اجتماعی از معنویت تهی شده و هرجومرج بر فکر و زندگی گروهی حاکم شد. تأثیر بحران فراگیر «تعطیلی مراکز تفریحی، گردشگری، پارکها، سینماها، سالنهای پذیرایی، سفرهای داخلی و خارجی و غیره» نیز غیرقابلانکار است. در دوران مبارزه با این ویروس مردم بهمنظور تأمین بهداشت و جلوگیری از شیوع بیماری موارد تفریحی را تعطیل کردند، بدون اینکه با تغییر سبک زندگی، جایگزین مناسبی برای آنها پیشبینی شود. مدیر اجرایی شورای فرهنگی آلمان، با اعلام اینکه زیرساختهای فرهنگی این کشور در معرض خطر نابودی قرار گرفته است، از دولت برای کمک به اهالی فرهنگ و هنر تقاضای کمک کرد (اسموندسون و تیلور، 2020).
یافتهها و مطالعاتی که روی مردم عادی انجام شده است نشان میدهد که راهکارهایی مانند قرنطینه بلندمدت، در خلق پیامدهای آسیبزای روانشناختی مانند سردرگمی و عصبانیت، ناامیدی، فرسودگی و ناراحتی از شکستهای مالی، وحشتزدگی، اضطراب، افسردگی و ترس اثرگذار بوده و تمام گروهها را درگیر کرده است. نگرانی از بیماری خود و اطرافیان و مشکلات مادی و معیشتی را مهمترین عوامل بروز اضطراب دانستهاند. همچنین تأثیرات قرنطینه بر سلامتروان نیز که اخیرا صورت گرفته حاکی از آن است که طولانیشدن قرنطینه و عدم کنترل و درمان این اختلالات شایع، منجر به روند افزایشی مبتلایان وسواس و افسردگی، اختلال سوءمصرف مواد، استرس پس از سانحه، وسواس و اختلالات خوردن در بین مردم چین شده است. همچنین آنها تأثیرات تنهایی و انزوای اجتماعی ناشی از این دوران را عامل بروز افسردگی اعلام کردند.
مبارزه با چنین ویروسی که سلامت جسمی و روحی هر انسانی را به خطر انداخته، نوعی اعتمادبهنفس جمعی در همه افراد ایجاد کرده است و مطمئنا افراد، قویتر از قبل خواهند بود. پس بهتر است، نه سبک زندگی قبل از کرونا را داشته باشند و نه سبک زندگی دوران کرونا را ادامه دهند؛ بلکه با استفاده از تجربیات مثبت و منفی ارزشمندی که در این دوران کسب شده، بهترین سبک زندگی را در دوران پساکرونا برای خود بسازند.
بحران فراگیر «تسلط بیشتر فضای مجازی بر وقت، سرمایه و سبک زندگی»:
ذهنیت افراد با مکالمه و گفتوگو شکل میگیرد. یکی از مکالمهها و گفتوگوهای رایج فعلی شبکههای اجتماعی، ارائه گفتوگوهایی خاص با ترویج سبک زندگی بیقیدوبند در گفتار یا روابط است. افراد در سنین نوجوانی علاقه خاصی به گفتمانها و مکالمههایی با موضوع غیراخلاقی اعم از شوخی، آهنگ و یا هر چیز دیگری که برخی اکنون در حال به نمایش گذاشتن آن هستند، دارند. اگر ذهنیت افراد با چنین گفتگوهایی ساخته شود؛ به دنبال این نوع ذهنیت فحاشی امر سادهایی خواهد بود؛ احترام به بزرگترها معنا نخواهد داشت و بهراحتی افراد میتوانند با یکدیگر شوخیهای ناپسند داشته باشند.
این سبک زندگی در خانواده نیز آسیبهایی دارد و به پایههای خانواده بهعنوان نهادی که سلامت آن، سلامت جامعه را تأمین میکند، آسیب میزند. اصلیترین مشکل و آسیب آن نیز تغییر نوع نگرش در زندگی و در خانواده است و با این نگرش غلط، خانواده دوام ندارد. در نهاد پایدار خانواده وفاداری، متعهدبودن، رعایت چارچوبهای اخلاقی و آداب گفتوگو اصول حداقلی است اما گفتوگوهای رایج در فضای مجازی به هیچکدام از این اصول نخواهد رسید. اگر گفتوگو سازنده رایج میشد و آنقدر تکرار میشد تا ذهنیت افراد را شکل دهند هیچوقت نوجوانان و جوانان در فضای مجازی مسموم شرکت نمیکردند.
به نظر میرسد بایستی مرجعهایی مثبت برای ذهنیتسازی و ترویج سبک زندگی با استفاده از ابزارهای جذاب و جدید وجود داشته باشد. در دنیای مدرنی که به سبب الزامات دوران مقابله با کرونا رایج شده است، راهکارهای قدیمی و سنتی برای غلبهکردن بر ذهنیت افراد پاسخگو نیست. این حقیقت غیرقابلانکار است که بسیاری از امور حسن و قبح ذاتی دارند و جوانان در عصر مدرنیته نیز این امور را بهعنوان ارزش و یا ضدارزش اخلاقی پایدار میشناسند؛ افعالی مانند وفاداری، احترام، گذشت، عفت کلام، ارزش اخلاقی و خیانت، فحاشی، بیاحترامی و اموری ازایندست ضد ارزش هستند.
روش
این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری دادهها، کیفی است. مشارکتکنندگان پژوهش، مدیران و مسئولان، خبرگان، صاحبنظران و اساتید برجسته در حوزه کرونا و سبک زندگی دانشجویان بودند که دانش، تجربه و آگاهی لازم در مورد سبک زندگی و علیالخصوص آسیبشناسی آن را دارا بودند. این افراد، بهصورت هدفمند برای مصاحبههای کیفی در رابطه با موضوع پژوهش انتخاب شدند.
در این پژوهش با توجه به هدف مطالعه، شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری هدفمند (از نوع معیارمند) از دانشجویان مؤسسه آموزش عالی فاطمیه (س) در شهر شیراز انتخاب شدند. پنج معیار برای انتخاب شرکتکنندگان در پژوهش شناسایی شد که عبارت بودند از:
1) کلیدیبودن: آیا افراد شناساییشده برای مشارکت در پژوهش، دانش و تخصص بالایی در حوزه آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا دارد؟ افراد منتخب اولیه و نیز افرادی که توسط سایرین معرفی میشدند در حیطه دانش نظری در حوزه سبک زندگی مسلط بودند.
2) شناساییشده توسط سایرین: آیا افراد که برای مصاحبه انتخاب شدهاند درزمینه سبک زندگی مطرح هستند؟ در این پژوهش برای جمعآوری داده با مشورت اساتید محترم نمونههای بخش کیفی پژوهش در قسمت دانشگاهی و اجرایی مورداستفاده قرار گرفت.
3) فهم نظری موضوع: آیا این افراد فهم مطلوبی از برخی ابعاد نظریه در حال تکوین دارند؟ در این پژوهش، مصاحبههای انجامشده با افراد به فراخور میزان تخصص آنها در درک نظری هریک از ابعاد الگو، متفاوت بوده است.
3) تنوع: آیا افراد منتخب، در مشاغل و سطوح سازمانی متنوعی در حال فعالیت هستند؟ در این پژوهش از افراد با دانش و تجارب مختلف استفاده شده است که در بین آنها افراد با دانش، تجربه و ترکیبی از دانش و تجربه مورداستفاده قرار گرفته است.
4) موافقت با مشارکت: آیا افراد منتخب، انگیزه مناسبی برای مشارکت در تحقیق داشتند؟ پیش از هر مصاحبه با توضیحاتی که در مورد طرح پژوهش داده میشد، از افراد برای شرکت در مصاحبه موافقت شفاهی کسب میشد.
فرآیند گزینش نمونهها ادامه پیدا کرد تا هنگامیکه در جریان کسب اطلاعات، هیچ داده جدیدی پدیدار نشد و به عبارتی دادهها در 10 مصاحبه به اشباع رسیدند و ادامه 3 مصاحبه صرفا برای اطمینان از یافتهها انجام شد. در این پژوهش 13 مصاحبه با 13 نفر از مطلعان و خبرگان انجام پذیرفته است.
بهمنظور جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمهساختار یافته و عمیق استفاده شد. مصاحبه با یک سؤال وسیع و کلی درباره ارائه الگویی برای تعیین آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا شروع شده و سپس سؤالهای اکتشافی برای تشویق شرکتکننده و دستیابی به اطلاعات عمیقتر پرسیده شد. مدت مصاحبهها بهطورمعمول بین 35-60 دقیقه و در یک جلسه بود؛ اما در مواردی به اقتضای روند مصاحبه ممکن است مصاحبه بیش از زمان ذکرشده به طول انجامیده باشد. از شرکتکنندگان خواسته شد تا زمان و مکان مصاحبه را بهدلخواه خود تعیین کنند. مصاحبهها تا دستیابی به دادههای عمیق ادامه یافت. درنهایت برای تحلیل دادههای بدست آمده از مصاحبهها از روش دادهبنیاد استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی بهدستآمده از مصاحبه، پس از مراجعه به متن مصاحبهها، طی سهگام از روش کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی برای طبقهبندی دادهها در گروههای مشابه استفاده شد.
یافتهها
برای عرضه دادههای کیفی شیوههای گوناگونی پیشنهاد کردهاند. در این پژوهش، پژوهشگر پس از مراجعه و مطالعه دقیق متن مصاحبهها، طی سه مرحله، دادههای بهدستآمده را طبقهبندی کرد. ابتدا گزارههای کلامی مصاحبهها استخراج شد. سپس از بین آنها گزارههای کلامی مشابه، کدهای باز را تشکیل دادند و کدهای بازِ مشابه، کدهای محوری را تشکیل دادند. تمامی گزارهها مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار گرفتند و مضامین مرتبط با پاسخ سؤال پژوهش مشخص شد و بهعنوان مضامین پایه نامگذاری شد. جدول مضامین پایه استخراجشده از مصاحبه در زیر آمده است:
جدول (1): متن و مضامین مصاحبه خبرگان
نمونه گزارههای معنایی |
مضمون پایه (کدگذاری باز) |
کد محوری |
1. طی تحقیقاتی که انجام گرفت، بیش از 72 درصد دانش آموزان و 35 درصد از جمعیت دانشجویان تحتتأثیر ویروس کرونا قرار گرفتهاند. اکثر دانشگاهها تعطیل و امتحانات بهصورت غیرحضوری برگزار شد که این باعث شده است که ارتباطات چشمی و اجتماعی بین خود دانشجویان و همچنین با اساتید کاهش پیدا کند. |
کاهش تعاملات اجتماعی |
|
2. سبکهای تعاملی استاد-دانشجو و محیطهای دانشجویی تغییر پیدا کرده است که میتواند پیامدهای روانشناختی، علمی و فرهنگی مختلفی را داشته باشد. |
کاهش تعامل استاد-دانشجو |
|
3. شیوع کرونا باعث شده است که دانشجویان از مکانهایی که قبلا میتوانستند از آن حمایت اجتماعی دریافت کنند، محروم شوند. |
عدمحمایت اجتماعی |
|
1. دانشجویان قبل از شیوع ویروس کرونا با حضور در محیط خوابگاهی و زندگی در کنار دوستان دیگر که هرکدام از شهر جدیدی راهی دانشگاه شدهاند و دارای فرهنگ، رفتار، گفتار، زبان، لهجه و ... متفاوت هستند، زندگی میکند و چندین سال از زندگی خود را کنار این افراد میگذراند که باعث میشود احساس مسئولیتپذیری، صرفهجوییهای اقتصادی، کنارآمدن با دیدگاههای مخالف و ... را یاد بگیرد. ولی بعد از شیوع ویروس کرونا، به دلیل تعطیلشدن خوابگاهها، عملا این شرایط برای دانشجویان از بین رفت و مجبور به تحصیل در منزل شدهاند. در این شرایط انتقال و تعامل بین دانشجویان به حداقل خود رسیده است که این باعث شده که سبک زندگی دانشجویان نسبت به قبل از شیوع کرونا تغییر خاصی پیدا کرده باشد. |
کاهش استقلال شخصیتی |
|
2. خیلی از دانشجویان، ازجمله دانشجویان پسر، مشکلاتی در محیط خانواده داشتند که با حضور در محیطهای خوابگاه دانشگاه کمی از این مشکلات فاصله میگرفتند. ولی پس از شیوع ویروس کرونا به دلیل تعطیلشدن خوابگاههای دانشجویی، این دانشجویان مجبور به بازگشت به محیط نابسامان گذشته شدند و حضور مداوم این افراد در خانواده باعث تعارضات و مشکلاتی با پدر و مادر در محیط خانواده شده است. |
اختلافات خانوادگی |
|
3. حضور بیشازحد در خانه، موجب تقویت حس ناامیدی و پوچی در دانشجویان میشود. به همین دلیل برخی از دانشجویان خواستار بازگشت شرایط به حالت طبیعی قبل از شیوع ویروس کرونا و بازشدن دانشگاهها هستند. |
افزایش افسردگی |
|
4. استفاده دانشجویان از شبکههای مجازی و پیگیری مداوم و روزمره از اخبار مربوط به کرونا، باعث ایجاد هراسهای اجتماعی و مشکلات روانشناختی ازجمله استرس و اضطراب در دانشجویان شده است. |
افزایش استرس و اضطراب |
|
5. دانشجویان زمان زیادی از اوقات فراغت و بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی و قرنطینه خانگی است را در محیط خانواده سپری میکند که حضور طولانیمدت در خانواده باعث جر و بحثهای خانوادگی شده که در نهایت پرخاشگری دانشجویان افزایش یافته است. |
افزایش پرخاشگری |
|
1. امکانات ورزشی، تفریحی و رفاهی دانشجویان کاهش یافته است. |
عدم دسترس به امکانات ورزشی |
|
2. عدم دسترسی دانشجویان به امکانات ورزشی، تفریحی و رفاهی باعث شده است که برخی از دانشجویان برای سرگرمی و تفریحات به سمت دخانیات و حتی مواد مخدر بروند. |
گرایش به مواد مخدر |
|
3. دانشجویان از بسیاری از ورزشها و کارهای ورزشی محروم شدند که این روی جسم و روح و روان دانشجویان تأثیر گذاشته است. |
کاهش فعالیتهای ورزشی |
|
4. از بحث نوع درسدادن و خواندن دانشجو که بگذریم با توجه به در خانه ماندن دانشجو و تغییر در شیوه آموزش از راه دور، نشستن مقابل کامپیوتر و یا در دست داشتن گوشی موبایل و تبلت موجب شده تا ساختار اسکلتی آنها تغییرات زیادی داشته و دچار ناهنجاریهای بسیاری شوند. |
افزایش ناهنجاریهای اسکلتی |
|
5. دانشجویان از بسیاری از ورزشها و کارهای ورزشی محروم شدند که این موجب افزایش اضافهوزن میشود. |
افزایش اضافهوزن |
|
1. چالشهای در سیستمهای آموزشی دانشجویان ایجاد شده است. بدینصورت که هر یک از دانشجویان سبکهای یادگیری مختلفی دارند که این دانشجویان ممکن است با سیستم آموزشی مجازی نتوانند کنار بیایند. |
عدم کارآمدی سیستم آموزش مجازی |
|
2. پیش از شیوع ویروس کرونا دورهها و کلاسهای مختلفی برای مهارتهای زندگی، ایجاد انگیزه و تابآوری و فراگیری مهارتها برای دانشجویان برگزار میشد و با شیوع کرونا این دورهها بهصورت مجازی و آنلاین و بهصورت محدود برگزار میشوند. تبعات این وضعیت تا جایی پیش رفته که حتی تشکلهای دانشجویی که بهعنوان تشکیلاتی تأثیرگذار در مشارکتهای سیاسی و اجتماعی شناخته میشوند، تقریبا غیرفعال شدهاند. |
کاهش دیگر فرصتهای آموزشی |
|
3. دسترسی گروهی از دانشجویان به امکانات و تجهیزات آموزش فضای مجازی یکسان نیست و بهصورت عادلانه تقسیمبندی نشده است. |
عدم ایجاد عدالت آموزشی |
|
4. شیوع ویروس کرونا باعث شده است که بعضی از دانشجویان با اهمالکاری تحصیلی شدیدی روبهرو شوند و انگیزه کافی برای امور تحصیلی را نداشته باشند. بهطوریکه تمام یادگیری خود را موکول به شب امتحان و حتی روز امتحان میکنند. |
اهمالکاری دانشجویان |
|
5. دانشجویان با ایجاد گروههای تقلب در شبکههای اجتماعی، از امتحانات با تقلبکردن نمره میگیرند. |
گرایش به تقلب |
|
6. آموزشهای مجازی خیلی کسلکننده هستند. بهخصوص که سرعت اینترنت روی کیفیت آن نیز تأثیر مستقیم میگذارد و گاهی موجب اختلال میشود. بههرحال روابط اجتماعی تأثیری مستقیمی روی عملکرد دانشجویان و مشارکت و تعامل آنان در فرآیند یادگیری دارد. |
افت تحصیلی |
|
1. قبل از شیوع ویروس کرونا، استفاده بیشازحد نوجوانان از فضای مجازی باعث گوشهگیری و عدم تعاملات اجتماعی در بین خانواده، فامیل و دیگر دوستان شده بود که متأسفانه شیوع ویروس کرونا باعث تشدید این اتفاق افتاد و باعث شد که مشارکتهای اجتماعی در بین دانشجویان کاهش پیدا کند. |
اعتیاد به فضای مجازی |
|
2. بسیاری از دانشجویان از طریق شبکههای مجازی، اقدام به دوستیابیهایی میکنند که هیچ شناخت و آشنایی با این افراد ندارند که ممکن است در برخی موارد ضربات روحی و روانی به این دانشجویان در قابل این دوستیها وارد شود. |
دوستیابیهای مجازی |
|
1. همراه به زندگی دانشجویی تعدادی از دانشجویان بهصورت پارهوقت مشغول کار میشدند و فرصتهای شغلی را به دست میآورند که با شیوع ویروس کرونا این موقعیتهای شغلی برای دانشجویان محدود شد. |
بیکاری دانشجو |
|
2. شیوع ویروس کرونا باعث تعطیلی بعضی کسبوکارها شده است که این بهنوبه خود بر اقتصاد خانوادهها تاثیرگذاشته است. این تأثیرگذاری بر سبک زندگی اقتصادی دانشجویانی که با خانوادهها زندگی میکنند، نیز تأثیرگذار بوده است. |
بیکاری والدین |
|
3. استفاده بیشازاندازه از فضای مجازی باعث افزایش هزینههای دانشجویان در بحث خرید بستههای اینترنت شده است که دانشجو را وادار کرده از هزینههای دیگر ازجمله هزینههای بهداشتی و پوشاک خود کاسته و هزینههای استفاده از اینترنت را پرداخت کند. |
افزایش هزینهها |
|
بدین ترتیب پس از انجام کدگذاری باز و کدگذاری محوری دادههای بهدستآمده از مصاحبه با خبرگان، 25 کد باز در قالب 6 مقوله محوری ازجمله افت عملکرد تحصیلی، کاهش روابط بینفردی (روابط اجتماعی)، استفاده مشکلساز از اینترنت، تغذیه و ورزش، سلامتروان و معیشت شناسایی شد. این آسیبها در قابل نمودار زیر نیز نشان داده شده است:
نمودار (1): آسیبشناسی سبک زندگی دانشجویان در دوران کرونا
در پی بیماری کووید-19 در ایران افراد زندگی جدیدی را در قرنطینه برای در امان بودن از بیماری آغاز کردند. زندگی در قرنطینه خانگی با پیامدهای روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی همراه است و اجرای آن نیازمند حمایت، نظارت و تبعیت از کادر درمانی کشور است. بر اساس یافتههای این پژوهش، آسیبهای سبک زندگی دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا شامل شش مقوله است. این ویژگیها در شش مقوله ذیل دستهبندی میشوند:
الف) افت عملکرد تحصیلی: 1- بیانگیزگی دانشجویان در امر تحصیل، 2- افت تحصیلی، 3- اهمالکاری دانشجویان، 4- گرایش به تقلب، 5- کاهش دیگر فرصتهای آموزشی، 6- عدم کارآمدی سیستم آموزش مجازی، 7- عدم ایجاد عدالت آموزشی
ب) کاهش روابط بین فردی (روابط اجتماعی): 1- کاهش تعاملات اجتماعی، 2- کاهش تعامل دانشجو-استاد، 3- عدم دریافت حمایتهای اجتماعی
ج) استفاده مشکلساز از اینترنت: 1- اعتیاد به فضای مجازی، 2- دوستیابیهای مجازی
د) تغذیه و ورزش: 1- کاهش فعالیتهای ورزشی، 2- عدم دسترسی به امکانات رفاهی و ورزشی دانشگاه، 3- گرایش به مواد مخدر، 4- افزایش اضافهوزن، 5- افزایش ناهنجاریهای اسکلتی
و) سلامتروان: 1- اختلافات خانوادگی، 2- افزایش افسردگی، 3- کاهش استقلال شخصیتی، 4- افزایش پرخاشگری، 5- افزایش استرس و اضطراب
ه) معیشت: 1- بیکاری والدین، 2- بیکاری دانشجو، 3- افزایش هزینهها
این یافته با مطالعه بروکز و همکاران (2020) نیز در طی پژوهشی که انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که گیجی و سردرگمی، احساسات منفی متناقض، ناکامی و کمبود اطلاعات و دانش ناکافی از پیامدهای روانشناختی هستند که در بروز یک بیماری همهگیر و ناشناخته در افراد تحت قرنطینه بروز میکند. در پژوهش وستر و همکاران (2019) نتایج بیانگر این بود که کادر درمانی که برای درمان بیماری ابولا به آفریقای غربی مراجعه کرده بودند بااینکه خودشان نگران نبودند و برای درمان آگاهانه خدمت کرده بودند، اما پس از بازگشت به کشور خود با ترس شدید و حتی انزوای اعضای خانواده، بستگان و دوستان قرار گرفتند که تصور میکردند آنها بیماری را با خود آوردهاند.
در تبیین دیگر این یافتههای میتوان بیان کرد که دانشجویان زمان زیادی از اوقات فراغت و بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی و قرنطینه خانگی است را در محیط خانواده سپری میکند که حضور طولانیمدت در خانواده باعث جر و بحثهای خانوادگی شده که در نهایت پرخاشگری دانشجویان افزایش یافته است. پرخاشگری، مشکلات ارتباطی بهویژه در خانوادهها را از تبعات کاهش امید به زندگی و بیشترین مشکلات دانشجویان پس از شیوع کرونا را مشکلات خانوادگی، اضطراب، افسردگی، وسواس و سایر اختلالات عنوان کرد. در نهایت این تعارضات خانوادگی، باعث کاهش سلامت روانی دانشجویان و اعضای خانواده آنها میشود.
لازم به ذکر است که اگرچه قرنطینهکردن در زمان شیوع بیماریها، یک اقدام پیشگیرانه است، ولی میتواند آثار روانی منفی نظیر جدایی از عزیزان، از دست دادن آزادی، خشم، خستگی روانی و غیره را به همراه داشته باشد (جوادی و ناطقی، 2020). همچنین پیشبینی میشود که براثر قرنطینه سطح تنهایی، افسردگی، مصرف مضر الکل و مواد مخدر، رفتار خودزنی و خودکشی نیز افزایش یابد (راماکریشنام، 2020). از سوی دیگر با توجه به تعطیلی دانشگاهها و ماندن دانشجویان در خانه با هدف کمک به قطع زنجیره انتقال بیماری، خطراتی همچون کمتحرکی، نبود فعالیت بدنی، چاقی و بیانگیزگی آنها را تهدید کرده است. درنتیجه این مسئله نیز میتواند آثار منفی متعددی بر سلامت جسمانی و روانی دانشجویان داشته باشد. در همین راستا مطالعات نیز نشان دادهاند که انجام ورزش صبحگاهی در افراد، بر بهبود سلامتشان اثرگذار است.
همچنین پژوهش بروکز و همکاران (2020) نشان داد که دغدغههای مالی و ترس از نگرانیهای اقتصادی از پیامدهای روانشناختی منفی تعطیلی به دلیل قرنطینه خانگی است. دولت و سیاستگذاران باید به افراد جامعه اعتماد متقابل لازم و پیشنهاد جبران خسارتهای مالی را بدهند. همچنین، در پژوهش کالو و همکاران (2018) نتایج نشان داد که پس از بهبودی از ابولا بسیاری از مناطق آفریقای غربی که درگیر در بیماری بودند مشکلات بسیاری را تجربه کردند. ازجمله؛ احساس افسردگی و ناراحتی از اینکه از دست رفتگان یا درگذشتهها را بهخوبی و با مراسم به خاک نسپردند و نماز برای آنها بهخوبی خوانده نشد. بهعلاوه هورکس و همکارانش (2020) به این نتیجه رسیدند که شیوع ویروس کرونا، فرهنگ مراودات و تعاملات اجتماعی را تغییر و جمعهای دوستانه را کوچکتر میکند. ریحانی و ریحانی (2020) نشان دادند که تغییر در ارتباطات، آموزش، رعایت بهداشت فردی، تغذیه، دستورالعملهای بهداشتی و درمانی، شرایط و ساعات کاری و تحصیلی، محیطزیست، فرهنگ و شیوه گذران اوقات فراغت و نحوه استفاده از فضای مجازی ازجمله تغییرات سبک زندگی هستند که از براثر شیوع ویروس کرونا ایجاد شده است.
هر پژوهشی از ابتدای امر یعنی انتخاب موضوع تا مراحل اجرا، تجزیهوتحلیل و نتیجهگیری دارای محدودیتهایی است. این پژوهش نیز همچون سایر پژوهشها با محدودیتهایی روبرو بود. ازجمله اینکه: نمونه این مطالعه فقط محدود به دانشجویان مؤسسه آموزش عالی فاطمیه (س) بوده است که درنتیجه تعمیم نتایج این پژوهش برای سایر جوامع آماری باید بااحتیاط صورت بگیرد. عدم کنترل تمام متغیرهای مؤثر بر سبک زندگی که ممکن است تأثیر مهمی بر آن داشته باشند ولی در این تحقیق در نظر گرفته نشده باشد، از دیگر محدودیتهای این پژوهش بوده است.
بر اساس نتایج این پژوهش به خانوادهها پیشنهاد میشود که برای اینکه فرزندشان از تحصیل عقب نماند و یادگیری بهتری داشته باشند، بهتر است با آرامش بیشتری مسائل و مشکلات خانواده در دوران شیوع ویروس کرونا را حل کنند و فرزندان خود را درگیر این مسائل نکنند. ایجاد فضای مناسب برای آموزشهای مجازی نیز مهم و اساسی است. در این دوران که آموزشهای درسی دانشجویان توسط اساتید از طریق فضای مجازی ارائه میشود بهتر است خانوادهها بسترهای لازم را برای این آموزشها ایجاد کنند. به خانوادهها توصیه میشود که اجازه ندهند فرزندانشان بیشازحد به اخبار و مسائل پیرامون بیماری کرونا درگیر شوند، اجازه دهند با آرامش خاطر بیشتری بهدوراز استرس روی تحصیل خود تمرکز کنند. به علت اینکه در این دوران دانشجویان از دوستان خود دور میشوند به برقراری ارتباط با آنها نیاز پیدا میکنند تا هم بتوانند انگیزه کافی برای درسخواندن داشته باشند. بنابراین بهتر است والدین اجازه دهند تا آنها از طریق فضای مجازی و یا تماسهای تلفنی با دوستان خود ارتباط برقرار کنند.
ملاحظات اخلاقی:
مشارکت نویسندگان:
همه نویسندگان در تولید تحقیق مشارکت داشتند.
منابع مالی:
مطالعه حاضر هیچ حامی مالی ندارد.
تعارض منافع:
نویسندگان هیچ بحثی بر سر منافع خود را ابراز نکردند.
اخلاق پژوهش:
در این مقاله همه حقوق مرتبط با اخلاق پژوهش رعایت شده است.
Aghamolaei, R., Nikkhah, M., & Maqsoodi, M., (2018). Investigating the relationship between lifestyle and general health in the citizens of Kermani, Islamic Lifestyle Quarterly with Health Society, 3(3), 65-72.
Asmundson, G.J.G., & Taylor, S. (2020). How health anxiety influences responses to viral outbreaks like COVID-19: What all decisionmakers, health authorities, and health care professionals need to know. Journal of Anxiety Disorders, 9(61), 45-66.
Baingani, B., Irandoost, S.F., & Ahmadi, S. (2012). Lifestyle from the perspective of sociology: an introduction to the recognition and analysis of the concept of lifestyle. Cultural Engineering, 8(77), 56-74.
Brooks, B., Samantha K., Rebecca K Webster, Louise E Smith, Lisa Woodland, Simon Wessely, Neil Greenberg, Gideon James Rubin. (2020). The psychological impact of quarantine and how to reduce it: rapid review of the evidence. Published Online February 26, 2020 , 9(55), 44-52.
Choobdari, A., Nik Kho, F., & Fuladi, F. (2008). Psychological consequences of the new coronavirus (Covid-19) in children: a systematic review, Educational Psychology Quarterly, year 16, number 56, pp. 51-63.
Ebrahimabadi, H., (2012). An interdisciplinary approach to lifestyle, with a look at Iranian society, Quarterly Journal of Interdisciplinary Studies in Humanities, Volume 5, Number 4, pp. 53-33.
Etihad, S., Jumapour, M., Isa Lu R., & Shahabuddin S. (2021). urban lifestyle in crisis conditions; With an emphasis on the disease of Covid-19. Scientific Knowledge and Crisis Management Quarterly, 11(1), 81-95.
Farahti, M. (2019). Viral cognitive consequences in society. Social Impact Assessment, 1(2) (special letter on the consequences of the Corona Virus-Covid 19 virus), 207-225.
Fathi, M., Ayatollah Sadeghi, S., Sharifi Rahnamo, S., Maleki Rad, A., Rostami, H., Aghazadeh, R. (2018). The role of using information from space in health-enhancing lifestyle and virtual health news magazine 19 (Kovid) in students, scientific of Qazvin University of Medical Sciences, volume 24, number 2, pp. 135-124.
Fazeli, H., & Salehi A. (2015). Designing the relationship model of cultural management with Iranian-Islamic lifestyle. Quarterly Journal of Resource Management in the Police Force, No. 15, 31-60.
Greenberg, G.. (2020). The psychological impact of quarantine and how to reduce it: rapid review of the evidence. Published Online February 26, 2020. No. 14, 23-45.
Gurjipour H., Khashai V., Islambolchi A., & Asghari S., (2019). The evaluation model of the cultural policy making process with the approach of qualitative study of the cultural documents of the Islamic Republic of Iran. 11 (3), 23-26.
Horx, M. (2020). Die Welt nach Corona. Humane Wirtschaft, (02), 4.
Imam Ali (pbuh), Nahj al-Balagha, translated by Shahidi, (2008), sermon 188.
Irfanian, E., Kassab, E., Sharbatian, B., Mohammad, H. (2016). A study of the impact of cultural capital and its components on the nutritional style of citizens of Mashhad, Khorasan Cultural-Social Studies Extension Scientific Quarterly, Year 11, Number 4, pp. 156-127.
Javadi, S. M. H., & Nateghi, N. (2020). COVID-19 and Its Psychological Effects on the Elderly Population. Disaster Medicine and Public Health Preparedness, 14 (3), 40-41.
Javdan, M. (2019). The causal relationship between mental health, lifestyle, life skills and quality of marital life with mediation of communication beliefs, forgiveness and expectations before marriage., 10(36), 87-112.
Kalateh Sadati A K, B Lankarani M H, Bagheri Lankarani K. (2020). Risk Society, Global Vulnerability and Fragile Resilience; Sociological View on the Coronavirus Outbreak, Shiraz E-Med J. Online ahead of Print; 21(4):e102263.
Keyvan Ara, M., Ahmadzadeh, R. (2015). Analysis of the impact of social support on healthy lifestyle (case study: Coronary heart patients in Stanbane city), Scientific-Research Quarterly of Social Sciences, Year 10, Issue 1, pp. 51-66.
Larsen, C. S. (2006). The agricultural revolution as environmental catastrophe: Implications for health and lifestyle in the Holocene. Quaternary International, 150(1), 12-20.
Najjar Nasab, S., & Dasht-e Bozorgi, Z. (2019). The effect of motivational interviews on lifestyle enhancing the health and blood pressure of women with eating disorders. Journal of Health Psychology; 3 (consecutive 31): 103-118.
Parsamehr, M., Rasoulinejad, S. P. (2014). Investigating the relationship between health-oriented lifestyle and social health among the people of Talash city, Social Development Quarterly (formerly Human Development), Volume 10, Number 1, pp. 35-66.
Ramakrishnan, V. K. (2020). Efficacious psychological resilience for Covid19 pandemic. Purakala, 31(44), 253-267.
Wester, M., Giesecke, J. (2019). Ebola and healthcare worker stigma. Scandinavian journal of public health. 47(2):99-104.
Women, U. N., & Snyder, D. (2020). COVID-19 and the care economy: Immediate action and structural transformation for a gender-responsive recovery. Policy Brief, 16(16), 26-33.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |