دوره 22، شماره 85 - ( 5-1401 )                   جلد 22 شماره 85 صفحات 156-123 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

meynaghiaghdam Z, mirzaei K, safiri K, shekarbeigi A. (2022). The Relationship between Generation Gap and Social Harms among Teenagers in Tehran. refahj. 22(85), 123-156.
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3939-fa.html
مینقی اقدم زینب، میرزایی خلیل، سفیری خدیجه، شکربیگی عالیه. رابطه شکاف نسلی با آسیب های اجتماعی در نوجوانان شهر تهران رفاه اجتماعی 1401; 22 (85) :156-123

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3939-fa.html


متن کامل [PDF 608 kb]   (1448 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3338 مشاهده)
متن کامل:   (244 مشاهده)
مقدمه
شکاف نسلی مفهومی بـسیار گـسترده و پیـچیده است که محدوده تحلیل و بـررسی آن شـامل اخـتلافات روانـی، اجتمـاعی و فرهنگـی ازیکطرف و تفـاوت در بینش و آگاهی، اعتقادات، پندارها، انتظارات، جهتگیریهای ارزشی و الگوهای رفتاری میان دو یا چند نسل از طرف دیگر است کـه ایـن امور را بطور همزمان در یک جامعه موردبررسی و کاوش قـرار مـیدهد. از دیرباز تاکنون این موضوع توسط اکثر جامعهشناسان، روانشناسـان، روانشناسـان اجتمـاعی، مردمشناسان فرهنگی، صاحبان اندیشههای سیاسی موردبحث و بررسی قـرار گـرفته اسـت. درصورتیکه انتقال فرهنگ و ارزشها با مشکل مواجه شود یکی از پیـامدهای آن، شکلگیری پدیده تلخ اجتماعی شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسلها خواهد بود (مـوسوی،2013).
 خانواده در ایران در چند دهه اخیر به دلیل قرارگرفتن در متن شرایط جدید اجتماعی و بینالمللی و ارتباطات گسترده و تعامل با جوامع دیگر با دگرگونیهای مهمی روبهرو بوده است. همچنین به دلیل ساختیابی آن در انطباق با تحولات اجتماعی - فرهنگی جامعه، همپای با سایر نهادها و اجزای جامعه و در جریان تحولات قرار گرفته است. این تحولات و دگرگونیها از جنبههای دموگرافیک نظیر تغییر بعد خانوار، ترکیب اعضاء خانواده، میانگین سن ازدواج و ... تا دگرگونیها در نقشهای اعضاء، نوع روابط آنان با یکدیگر و کارکردهای اجتماعی، عاطفی و حمایتی خانواده را در بر میگیرد (خسروشاهی،2014).
پژوهشی با عنوان مطالعات ارزشهای جهانی در چهار نوبت 1995، 1981، 1999 و 2000 به بررسی ارزشها و باورهای مردم تمام قارههای مسکون جهان پرداخته است (که شامل 60 کشور و دربرگیرنده 75 درصد جمعیت جهان و از انواع متفاوت جوامع فقیر و غنی و از نژادها و فرهنگها و تمدنهای گوناگون است). نتایج حاکی از تغییرات بزرگ در ارزشهای مردمی جهان است. این تحقیقات بیانگر تحولی نظاممند در ارزشها و باورهای مردم جهان و بازتاب تغییرات اقتصادی و فناوریهای صنعتی و نقش رسانههای مسلط جهانی در گسترش ارزشهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جدید است. بنابراین میتوان شکاف نسلی را با جامعهپذیر شدن متفاوت نسلها، متأثر از عوامل سنی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و رشد و تحول شیوههای زندگی و حفظ دنیای سنتی یا ورود به دنیای مدرن زندگی و... تبیین کرد (شفرز، 2005).
شکاف نسلها، جامعه را از تکاپو و اشتیاق نسلهای جوان و تازهنفس محروم میکند و عرصه را بر خلاقیت و نوآوری تنگ میکند. جامعه را از تبدیلشدن به یک پیکر واحد بازمیدارد و انسجام سازنده آن را برهم میزند. تجارب پر سابقه و مهارتهای ارزشمند رفتاری و عملکردی نسلهای زنجیروار را عقیم میگذارد و راههای پیشرفت را مسدود میکند. جو اعتماد را از بین میبرد و منافع فرد را بر مصالح جمعی مقدم جلوه میدهد. همچنین شکاف نسلها در میان اعضای خانواده اختلاف و پرخاشگری به وجود میآورد و بحرانهای بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده میکشاند. بر عصبیت اجتماعی میافزاید و موضعگیری افراد وگروههای سنی علیه یکدیگر را در عرصههای مختلف موجب میشود. پیوندهای عاطفی را که لازمه حیات اجتماعی انسان است بهتدریج ضعیف میکند و بیگانگی افراد یک خانواده، فامیل، محله و شهر را با یکدیگر رقم میزند. بطور کلی میتوان گفت شکاف نسلها بحرانی است که بحران میآفریند و بروز آسیبهای اجتماعی را سرعت بخشیده و تسهیل میکند. بنابراین نگاه نافذ و بلندمدت، همراه با برنامههای مدون و کارشناسی شده ازجمله راههای کاهش آسیبهای تربیتی و اخلاقی شکاف بین نسلی است.
برخی از مسئولان بر این باورند که 65 درصد کودکان بزهکار، از خانوادههای نابسامان، ازهمپاشیده و طلاق گرفته برخاستهاند (اسلامی بناب،2013). مطابق آمار سازمان پزشکی قانونی، شایعترین علل مرگومیر جوانان و نوجوانان زیر 25 سال در ایران، در مرتبه اول، تصادفات رانندگی و سپس مسمومیتهای ناشی از الکل، مواد مخدر و خودکشی بوده است (احمدی و معینی،2015). شهر تهران نیز بهعنوان یکی از کلانشهرهای ایران، از این امر مستثنی نیست و نتایج برخی مطالعات در این شهر نشان میدهد که میانگین بزهکاری با مؤلفههای وندالیسیم، خشونت، سرقت و تقلب، استعمال مواد مخدر، الکل و کجرویهای فرهنگی برابر با 45 درصد است (جعفری،2010). میانگین پرخاشگری روانی و فیزیکی نیز، برابر با 43/62 بوده است که میانگین مذکور، بیشتر از حد متوسط است (سعادتی و عباسزاده، 2013).
میانگین گرایش به اغتشاشات شهری برابر با 13/41 درصد برآورد شده است (اسلامی بناب،2013). در مطالعه حسنی نیز 46 درصد خشونت، 3/15 درصد سرقت،46 درصد وندالیسم 9/12 درصد مصرف مواد و 42 درصد، کجروی جنسی برآورد شده است (حسنی، 2015). همچنین نزدیک به نیمی از جمعیت این کلانشهر (79/46 درصد) را جوانان تشکیل میدهند (مرکز آمار ایران،2016).
با گسترش آسیبهای اجتماعی در کشور، هم فرد، هم خانواده و هم جامعه از آن تأثیر خواهند پذیرفت و هزینههای این گسترش را در قالب کاهش یا تهدید امنیت اجتماعی خواهند پرداخت. تأملی بر برخی از آمارهای رسمی ارائهشده توسط مراجع ذیربط کشور در حوزههای آسیبهای اجتماعی گویای این موضوع هستند که آسیبهای اجتماعی تهدیدی جدی برای امنیت همهجانبه کشور محسوب میشوند؛ چراکه گسترش آسیبهای اجتماعی نیروی انسانی جامعه را که مهمترین مؤلفه در توسعه هر کشور محسوب میشود را نابود خواهد کرد (موسوی چلک،2018).
البته وجود شکاف نسلی در جوامع یک امر غیرعادی محسوب نمیشود. مهم این است که چگونه از طریق راهبردها و سیاستگذاریهای مناسب این شکافها و ازهمگسیختگیها را بتوان آشتی داد و مدیریت کرد. عدم مدیریت شکاف بین نسلها از یکسو زنگ خطری است برای فروپاشی نظام خانواده که در آئین اسلام و فرهنگ ایرانیان از جایگاه خاصی برخوردار است و از سویی دیگر این شکاف همراه با بروز آسیبهای اجتماعی یکی از موانع اصلی توسعه اجتماعی ایران خواهد بود. بر همین اساس، در مقاله حاضر سعی شده به بررسی رابطه شکاف نسلی با آسیبهای اجتماعی در نوجوانان شهر تهران بپردازیم تا با بهرهبرداری از نتایج بهدستآمده بتوان مسیر و راهکارهای فائقآمدن بر انواع آسیبهای اجتماعی را نیز طرحریزی کرد.
پیشینه تجربی
کتابی با عنوان «جامعهشناسی نسلی» تـوسط آزاد ارمـکی و غفاری در سال 2004 با همین موضوع نگاشته شده که در آن مبنای نسلی، تـجربه تـاریخی است که افراد به پنج دسته بدون خاطره جنگ تا نسل قبل از انقلاب تقسیمبندی شـدهاند. نـتایج بهدستآمده نشان میدهد که تفاوتها بهگونهای نیست که بتوان از آن به انقطاع نـسلی رسـید. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بین اهمیت خانواده، ملیت ایرانی، نحوه گذران اوقـات فـراغت، تـأکید بر ارزشهای تلفیقی، مالکیت خصوصی و... یک توافق کلی بین نسلی وجود دارد. از طرفی نیز تفاوتهایی در حـوزههای ارزشـی، فردگرایی، مشارکت، دینگرایی، گروههای مرجع و نوگرایی وجود دارد.
پژوهش الیاسـی (2007) درباره سنجش رابطه گسست نسلی با سبک فرزنـدپروری پـدران انجام گرفت. این تحقیق که با روش پیمایشی و در نمونهای به حجم 200 پدر و دانشآموز و بهصورت تصادفی صورت گرفت، نشان داد که اولا بین دوسوم نوجوانان و پدران آنان گـسست روانـی وجود داشت؛ ثانیا بین رشد اخلاقی پدران و میزان گسست روانی آنـان بـا فرزندانشان رابطه معناداری وجـود داشــت؛ ثالثا، بـین رشـد اخلاقـی پـدران و همخـوانی نگرشهای سیاسی آنان با نگرشهای فـرزندانشـان رابطه معناداری وجود داشت.
قدیمی (2009) در پیمایش شکاف نسلی بین دانـشآمـوزان زنـجان، به این نتیجه رسیده است که بین متغیرهای مستقل (تحصـیلات والـدین، اعتمـاد اجـتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس نابرابری، احساس محرومیت نسبی، احساس آنومی اجتماعی، گرایش بـه اعـتقادات دینـی، استفاده از رسانه و عوامـل فـردی) و میـزان شـکاف نسلی رابطه معناداری وجود دارد.
پورجبلی (2012) پژوهشی با عنوان «عـوامل جامعهشناختی مؤثر بر پدیده انسـجام بـین نسلی در میان جوانان و مقایسه آن با والدین» انجام داده است. در این تـحقیق کـه بهصورت پیمایشی ـ توصیفی است جامعه آماری تحقیق افراد 15 تا 54 سال زنجان بودند محقق به این نـتیجه رسـیده است که تفاوت معناداری بین دو نسل جوانان و والدین، زنان، میزان استفاده از رسانهها، تـحصیلات والدین با انسجام نسلی وجود دارد، ولی بین انـسـجام نـسـلی و اوقــات فراغت، تعداد اعضای خانواده و جنسیت تفاوت مـعناداری وجـود ندارد.
 محمدی (2013) در تحقیقی با عنوان «شکاف نسلی خانوادههای ایرانی» بـه تـبیین عـوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ـ اجتماعی و شکاف نسلی پرداخته است. در این تحقیق که بـه روش توصیفی ـ پیمایشی بـوده اسـت محقق به این نتیجه رسیده است کـه عوامـل سیاسـی، اقتصادی و فرهنگیـ اجتماعی در شکاف نـسلی بــین پـدران، مــادران، دختـران و پسـران معنادار است. او پس از محاسبه شکاف ارزشـی کلـی بـه ایـن نتیجـه رسـید کـه میـانگین ارزشهای پسـران و دختران تفاوت درخور ملاحظهای با پدران و مادران داشت.
نتایج پژوهش لسلی و همکاران (2010) با موضوع عوامل مؤثر بر بروز رفتارهای پرخطر در جوانان نشان داد متغیرهای سن، سابقه رفتار انحرافی در خانواده، همسالان کجرو، نظارت و کنترل والدین، تأثیر معناداری بر بروز رفتارهای مخاطرهآمیز داشته است.
 پژوهش توبلر و کومرو (2010) با موضوع بررسی رابطه میزان کنترل والدین و بروز رفتارهای پرخطر در جوانان، نشان داد بین نظارت و کنترل والدین و تعاملات خانواده با بروز رفتارهای پرخطر، رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
یافتههای پژوهش سیموئز و متوس (2012) با موضوع عوامل مؤثر بر بروز رفتارهای پرخطر در فرزندان، نشان داد حوادث منفی زندگی (تجربه خشونت و درگیری در خانواده، وجود انحراف در خانواده، وجود همسالان کج رو)، رابطه معناداری با رفتارهای پرخطر داشته است.
بخشی از نتایج وانگ و همکاران (2013) با موضوع بررسی رابطه سبک فرزندپروری با بروز رفتارهای پرخطر در فرزندان نشان داد سبکهای فرزندپروری، کنترل والدین بر مصرف مواد، بزهکاری و رفتارهای پرخطر جنسی، تأثیرات معناداری دارند.
چانکاریکا و همکاران (2014) با موضوع بررسی دلایل بروز رفتارهای مخاطرهآمیز در فرزندان نشان دادند بستر اجتماعی سبک زندگی دانشگاهی با مصرف الکل، فرصتهای مناسب، کاهش نظارت، تفاوتهای فردی و فرهنگی (مذهب، نگرش به جنس، انتظارات اجتماعی، طبقه اجتماعی)، نقش مؤثری در فراهمکردن رابطه جنسی مخاطرهآمیز داشته است.
نتایج پژوهش وونگ تونگام و همکاران (2014) نشان داد همبستگی مثبت و مستقیمی بین وجود همسالان منحرف و استفاده از الکل و مواد مخدر وجود داشته است.
نتایج پژوهش وزینا و همکاران (2015) با موضوع نقش خانواده در بروز رفتار انحرافی نشان داد تجربه خشونت در خانواده، جامعهپذیری نامناسب، درک کم والدین، نظارت اندک والدین، وجود تنش و اختلافات خانوادگی، وجود همسالان ناباب و منحرف و رفتارهای مخاطرهآمیز، تأثیر معناداری بر بروز رفتارهای مخاطرهآمیز داشته است.
با مروری بر مطالعات خارجی و تحقیقات داخلی که اشاره شده، ملاحظه میکنیم که درصد بالایی از این مطالعات با کاربرد رو به توسعه مفهوم «شکاف نسلی» و نتایج حاصل از شکاف نسلی بخصوص بروز رفتار انحرافی متمرکز بودهاند. ازجمله مؤلفههای مهم و مشترک میان آنان میتوان به پیوند عاطفی میان والدین، تحصیلات شخص و والدین، وضعیت اشتغال شخص و والدین و داراییهای خانواده پرداختهاند. البته این امر دلالت بر پذیرش مطلق موارد فوق نیست بلکه میتوان نقدهایی بر متون تولیدشده نیز بیان کرد که از مهمترین انتقادات واردشده بر این منابع مواردی به شرح ذیل است:
*طیف وسیع و تنوع دیدگاهها به نحوه «ارتباطات خانوادگی» نشان میدهد از میان مؤلفهها و متغیرهای موجود، ارتباط خانوادگی سهم پررنگتری در بروز شکاف نسلی را داراست.
*بطور کلی دو رویکرد در مواجهه با شکاف نسلی رؤیت شد. رویکرد نخست؛ شکاف نسلی را نتیجه اجتنابناپذیر تجارب ویژه نسلهای مختلف تاریخی میداند، درحالیکه در رویکرد دوم منشأ اصلی منازعات نسلی را توزیع نامتوازن منابع قدرت و ثروت و سرمایههای دراختیار نسلها در عرصههای مختلف اجتماعی دانست. به عبارتی اینگونه میتوان گفت که رویکرد اول به نظریه نسلی مانهایم یعنی رهیافت نسل تاریخی نزدیک است و رویکرد دوم به نظریه تضاد نسلی بوردیو یعنی رهیافت تضاد ساختاری است.
* در مقایسه تحقیقات خارجی با تحقیقات داخلی ملاحظه میشود در تحقیقات خارجی، شکاف نسلی و بروز رفتار انحرافی از طیف گستردهتری برخوردار است و روشهای گوناگونی برای سنجش شکاف نسلی و یا رفتار انحرافی در نظر گرفتهاند. در مقایسه، تحقیقات انجامشده در ایران (بهغیراز چند تحقیق) در سطح کلان عمده تحقیقات ازلحاظ نظری و به لحاظ روش دارای مشابهتهای فراوانی هستند.
در نقد و ارزیابی ادبیات تجربی باید خاطرنشان کرد، در یک نگاه کلی از یکسو دغدغه مشترک اکثر تحقیقات فوقالذکر وجود شکاف بین ارزشها، تهدید ارزشها و سنتهای جامعه است و از سوی دیگر ضرورت توجه به پدیده شکاف نسلی، ضرورت مدیریت، پرهیز از شتابزدگی، ضرورت سیاستگذاری برای مدیریت شکاف بین نسلها. آنچه تحقیق حاضر را از دیگر تحقیقات متمایز میکند اولا توجه به مشکل شکاف نسلی و ارائه راهحل در قالب مدلهای سیاستگذاری عمومی است؛ ثانیا برخلاف بسیاری از تحقیقات که از یک زاویه به موضوع نگریستهاند این تحقیق سعی کرده ابعاد بیشتری از انواع آسیبهای اجتماعی را موردمطالعه قرار دهد و نهایت اینکه اکثر تحقیقاتی که در خصوص سیاستگذاری برای شکاف نسلها بوده بیشتر پژوهشگران بجای سیاستگذاری، هدفگذاری کردهاند. درحالیکه در این تحقیق سعی بر آن است که تا حد مقدور از هدفگذاری فاصله گرفته شود. چراکه هدفگذاری میتواند مبنای برداشتهای متفاوت و تفاسیر متضاد مدیران اجرایی قرار گیرد.
چارچوب نظری
مانهایم عقیده دارد که اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، درواقع سالهای شکلگیری اصلی هستند که طی آن دیدگاههای فردی مجزا و متمایز درباره سیاست و جامعه در سطح وسیعی شکل میگیرد و تنها در این نقطه از چرخه حیات است که برخوردی زنده و نو با جهان اجتماعی - سیاسی به وجود میآید که در طول تاریخ بعدی زندگی فرد بندرت تکرار خواهد شد (شومن و اسکات، 1995). درنهایت با وجود سنتز ارزشهای قدیم و جدید در هر دوره، نوآوریهای ارزشی و فرهنگی و تولید سبکهای زندگی نو اساساً کارکرد نسلهای نوظهور تاریخی است که معمولا نسلهای دیگر را که به سبکهای معمول و جاری اندیشه و عمل عادت کرده و ذهنیات و انتظاراتی متفاوت با آنها دارند آشفته و بدبین و وحشتزده میکند و موجب تعارضات جدی نسلی میشود. بطوریکه سیستم آموزشی جدیدی لازم است نسلهای قبل را طوری تربیت مجدد کند که خود را در برابر تغییرات فرهنگی تازه نبازند و بتوانند با آن کنار بیایند (شومن و اسکات، 1995).
 در همین راستا بوردیو نیز عقیده دارد که تقسیم قدرت و طبقهبندی بر اساس سن، همانند جنسیت و طبقه، درواقع در پی ایجاد نظمی است که در آن هرکس سر جای خودش قرار گیرد (بوردیو،1984). ازنظر بوردیو جوان و پیر در میدانهای مختلف اجتماعی به وجود میآید. بنابراین رابطه میان سن اجتماعی و سن بیولوژیکی رابطهای پیچیده است و همچنان که بوردیو در مورد حوزههای مد و تولید هنری و ادبی نشان میدهد که هر میدان –فضای روابط عینی میان کنشگران و عاملینی که جایگاههای مختلفی در این فضا دارند- دارای قوانین سنی ویژهای است. پس باید قوانین کارکرد هر حوزه، مواردی را که بر سر آنها در حوزه معینی بین نسلهای پیر و جوان دعوا و تنش وجود دارد و نیز تقسیم بندیهایی را که این مبارزه به وجود میآورد، شناخت (بوردیو،1984).
بوردیو با رویکرد عینی به تبیین تعارضات نسلی برحسب جایگاه استراتژیک و عصری هر نسل در رابطه با مجموعهای از منابع و نبرد نسلها برای استفاده انحصاری از منابع مذکور میپردازد (ترنر، 1998).
دورکیم برای پدیدههای اجتماعی دنبال علل اجتماعی بود و معتقد بود که عوامل اجتماعی از قبیل شرایط نامناسب خانواده، کمبود محبت، ناسازگاری والدین، طلاق، بزهکاری والدین، وضع نامناسب اقتصادی خانواده و...است که نقش تعیینکنندهای در بزهکاری و وقوع آسیبهای اجتماعی برای افراد دارد (دورکیم، 2000).
در اثر دگرگونیهای اجتماعی، خانوادهها و کارکردهای آن نیز متحول میشوند و اختلافات ارزشی و هنجاری بین والدین و فرزندان به وجود میآید که میتوان آن را نوعی فاصله نسلی تلقی کرد. این موضوع، سبب فاصلهگرفتن آنها از سبک زندگی والدین و خانواده میشود. چنین وضعی درک و فهم والدین و نوجوانان و جوانان را از هم کم میکند و اختلافات بین آنان را دامن میزند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی جوانان و نوجوان میشود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی میکند.
 لذا از این همین مسیر است که توجه و دقت در نظریههای یادگیری اجتماعی گریزناپذیر خواهد بود. نظریههای یادگیری اجتماعی، رفتار انحرافی را محصول یادگیری هنجارها، ارزشها و رفتارهای مربوط به فعالیتهای انحرافی میدانند. نظریه یادگیری بر فراگیری نگرشها، معاشرتها و رفتارهای لازم برای تداوم زندگی منحرفانه تأکید میکند. این نظریه بر آن است که برای شروع یک زندگی توأم با کجروی، جوانانِ قانونشکن باید نگرشها، رفتارها و فنون لازم برای ارتکاب انحراف و سپس غلبه برآشفتگی عاطفی را یاد بگیرند (سیگل و سنا، 2005). در این میان خانواده بهعنوان یکی از کارگزاران اصلی جامعهپذیری، مهارتها و ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی بهنجار را منتقل میکند. در مقابل، انزوا از خانواده یا بیگانگی با آن و بهطورکلی، جامعهپذیری نادرست، اغلب فرد را با رفتارهای ضداجتماعی و انحرافی مواجه میکند (بورک پارک، 1998). بهعبارتیدیگر شیوههای جامعهپذیری با استقلال فرزندان تغییر مییابد و این امر، خود ناشی از ورود جوانان به ساختارهای اجتماعی متعدد و متنوع است.
 این امر به شکاف نسلی، کاهش کنترل والدین در خانواده و جایگزینی فرهنگ جوانان منجر میشود که در آن، اقتدار والدین کاهش مییابد و بستر برای بروز رفتارهای مخاطرهآمیز فراهم میشود. براین اساس، برو جاکوبسن و همکاران معتقدند شکاف نسلی قشر جوان در رابطه با مسائل اجتماعی، بهطور عمده بر سکس، مصرف الکل، مواد مخدر و بطور کلی، رفتارهای مخاطرهآمیز متمرکز است (فالک، 2005).
نظریهپردازان کنترل اجتماعی معتقدند افراد بهاینعلت از قانون اطاعت میکنند که رفتارها و ایدههای آنان با نیروهای بیرونی و درونی کنترل میشود. به نظر آنان، رفتار افرادی که فعالیتهای منحرفانه انجام میدهند با وابستگی و تعهد به مردم، نهادها و فرایندهای مرسوم کنترل میشود. اگر این تعهد و الزام از بین برد، آنان در زیر پا گذاشتن قانون آزاد خواهند بود (حسینی نثار و فیوضات، 2011).
 نظریه کنترل بر این نکته تأکید دارد که پیوندهای سست بین افراد و جامعه، آنان را آزاد میگذارد تا منحرف شوند حالآنکه پیوندهای محکم موجب میشوند انحراف تاوان سختی داشته باشد (استارک،2016). بر همین اساس، اف.ایوان نای، بیشترین نرخ رفتار انحرافی در بین جوانان را ناشی از روابط خانوادگی ضعیف و کنترلهای اجتماعی اندک میداند. ازنظر تروایس هیرشی بدون کنترلهای اجتماعی و در صورت نداشتن حساسیت و علاقه به دیگران، جوان برای ارتکاب اعمال مجرمانه آزاد است. وی چنین فرض میکند که رفتارهای انحرافی و پرخطر، زمانی رخ میدهد که پیوند فرد با جامعه سست یا شکسته میشود (هیرشی، 1969).
مدل مفهومی
با توجه به فرضیات و اهداف پژوهش، مدل پیشنهادی تحقیق در شکل زیر ارائه شده است:

فرضیههای تحقیق
شکاف نسلی با بروز آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نسلی با وقوع سرقت در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نـسلی با میزان پرخاشگری در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نسلی با وقوع خودکشی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نسلی با ترک تحصیل در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نسلی با مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
شکاف نسلی با وقوع فرار از منزل در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
روش
پژوهش حاضر ازلحاظ دادهها یک نوع پژوهش توصیفی تحلیلی محسوب میشود. در پژوهشهای توصیفی میتوان ویژگیهای جامعه موردمطالعه را از طریق پیمایش ارزیابی کرد و از پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده، ازلحاظ نوع اجرا از نوع پیمایشی و با در نظر گرفتن معیار زمان مقطعی است.
جامعه آماری بررسی حاضر شامل نوجوانان 10 تا 19 ساله شهر تهران ساکن در مناطق 2،9 و 16 است که از بین آنها اقدام به نـمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحلهای انجام شد. بدین معنا که بهتناسب خانوادههای ساکن در مناطق مختلف و خانوادههای دارای فرزند 10 تا 19 ساله تعداد 374 نفر انتخاب شدند. بدین ترتیب که بر اساس اطلاعات سازمان آمار، تعداد خانوارهای ساکن در مناطق مختلف تهران دارای فرزند 10 تا 19 ساله اخذ شد. بر اساس اطلاعات شرایط اقتصادی، خانوارها به سه دسته تقسیم شدند. سپس برای به دست آمدن حجم نمونه، با توجه به نسبت مناطق بهصورت تصادفی منطقه 2 از گروه اول، منطقه 9 از گروه دوم و منطقه 16 از میان گروه سوم با توجه به حجم خانوارها انتخاب شدند.
ابزار اندازهگیری، پرسشنامه بهصورت بسته پاسـخ (در قـالب طیف لیکرت) بود که برای تعیین روایی آن از روش اعتبار محتوا و صوری استفاده شد. در اعتبار محتوایی به توانایی یا قابلیت گویهها یا اقلام ابزار یا شیوه جمعآوری دادهها برای پوشش کل محتوای یک سازه معین توجه میشود) میرزایی، 2009)؛ که میانیگن کل CVR ابزار برابر با 0.877 به دست آمد. برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. پایایی ابزار از طریق روش آلفای کرونباخ مشخص شد. آلفای کرونباخ در تمامی شاخصها بالاتر از 0.77 به دست آمد. برای تحلیل دادهها، با توجه به سطح سنجش متغیرهای موردبررسی، از آمارههای توصیفی و استنباطی (میانگین، میانه، نما بهعنوان شاخص مرکزی و پراکندگی، نمودار، جداول توزیع فراوانی، رگرسیون و ضریب همبستگی و...) با بهرهبرداری از نرمافزار آماری SPSS و لیزرل انجام شد. در این پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای تعیین نرمالبودن جامعه آماری استفاده شده است. همچنین برای دستیابی به نتایج دقیقتر و بهعنوان مکمل از معادلات ساختاری (لیزرل)، نیز برای به دست دادن روابط دقیق بین متغیرها استفاده شد.
سنجهها
شکاف نسلی: مفهومی است که اختلاف فاحش روانـی، اجـتماعی و فـرهنگی و تفاوت معنادار بینش و آگاهی، تصورات، انتظارات، جهت گـیریهای ارزشی و الگوهای رفتاری میان دو نسل را همزمان در یک جامعه بررسی میکند (محمدی، 2009). برای سنجش شکاف نسلی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد که شکاف نسلی را در شش بعد نوع پوشش، استفاده از اینترنت و ماهواره، سن، تحصیلات، درآمد و اعتماد اجتماعی مطرح و آنها را با استفاده از 30 سؤال موردسنجش قرار گرفت.
آسیبهای اجتماعی: هر رفتاری که برخلاف هنجارها و فرمهای اجتماعی از فرد سرزده و کارکرد وی را مختل کند و بهتبع آن کارکرد خانواده و جامعه را تحتالشعاع قرار دهد (ساروخانی، 2001). برای سنجش آسیبهای اجتماعی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد که آسیبهای اجتماعی را در شش مؤلفه سرقت، مصرف مواد مخدر، پرخاشگری، فرار از منزل، ترک تحصیل، خودکشی مطرح و آنها را با استفاده از 26 سؤال موردسنجش قرار گرفت.
آزمون نرمالبودن توزیع دادهها
ازآنجاییکه انجام آزمونهای پارامتری احتیاج به آزمودن نرمالیتی دادهها دارد، این آزمون در این بخش صورت پذیرفته و نتایج ارائه شد. برای بررسی نرمالبودن توزیع دادهها در پژوهش حاضر از بررسی چولگی و کشیدگی دادهها بهرهبرداری شده است. ازآنجاکه برای پاسخگویی به سؤالات تحقیق از طیف 5 سطحی لیکرت استفاده شده است، مقادیر میانگین در بازه 1 تا 5 قرار میگیرد. انحراف معیار نیز نشاندهنده نحوه پراکندگی مقادیر یک متغیر حول میانگین آن متغیر است.
جدول (1) خلاصه وضعیت نرمالبودن متغیرها
متغیرها میانگین انحراف معیار کمترین بیشترین چولگی کشیدگی
شکاف نسلی 3/048 1/24 1/26 4/86 -0/078 -1/809
سرقت 2/7 1/32 1/000 3/57 0/368 -1/430
پرخاشگری 3/302 0/817 1/85 4/71 -/001 -1/465
مصرف مواد مخدر 2/784 1/26 1/067 5 0/293 -1/501
خودکشی 1/752 0/426 1/000 3/143 0/372 -0/258
ترک تحصیل 3/005 0/609 1/71 4/43 0/007 -1/059
فرار از منزل 3/16 0/663 1/286 4/57 0/046 -0/908

به دلیل استفاده از طیف 5 سطحی لیکرت در پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه، عدد 3 بهعنوان عدد وسط یا ممتنع تلقی شده و فرض صفر به این صورت خواهد بود که میانگین مقادیر بهدستآمده درنتیجه پاسخها، از میانگین فرضی آزمون (عدد 3) کمتر و وضعیت ادراکی جامعه از آن متغیر نامطلوب است؛ زیرا پاسخهای آن حول میانگین بوده و به عدد خاصی تمایل ندارد. نتایج آماری نشان میدهد که میانگین پاسخ به متغیرها در مقایسه با مقیاس سنجش بالاتر از حد متوسط است بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وضعیت ادراکی جامعه از متغیرهای تحقیق در حد مطلوبی قرار دارد. علاوه بر این کشیدگی و چولگی بهدستآمده از هر متغیر در بازه 2- و 2+ قرار دارد بنابراین دادههای تحقیق دارای توزیع نرمال هستند.
پس از بررسی نرمالبودن کشیدگی و یا چولگی توزیع دادهها نوبت به آزمون کولموگروف-اسمیرنوف میرسد تا از نرمالبودن دادهها اطمینان بیشتری حاصل شود. در این آزمونها، برای بررسی نرمالبودن دادهها، فرض صفر مبتنی بر اینکه توزیع دادهها نرمال است در سطح اطمینان 95 درصد سنجیده میشود؛ بنابراین اگر آماره آزمون کوچکتر یا مساوی 0/05 به دست آید، در این صورت فرض صفر مبتنی بر اینکه داده نرمال است، رد میشود. بهعبارتدیگر توزیع دادهها نرمال نخواهد بود. برای آزمون نرمالیته فرضهای آماری بهصورت زیر تنظیم میشود:
H0: توزیع دادههای پژوهش نرمال است.
H1: توزیع دادههای پژوهش نرمال نیست.
جدول زیر نتایج آزمون K-S در مورد ابعاد پژوهش را نشان میدهد.
جدول (2). آزمون K-S برای بررسی نرمالبودن
متغیرها و مؤلفهها سطح معناداری آزمون K-S
شکاف نسلی 0/058
سرقت 0/064
پرخاشگری 0/062
مصرف مواد مخدر 0/063
خودکشی 0/055
ترک تحصیل 0/059
فرار از منزل 0/056

مطابق با جدول بالا، به دلیل بیشترشدن سطح معناداری از 0/05، میتوان در سطح اطمینان 95 درصد بیان داشت که فرض مبنی بر نرمالبودن دادهها پذیرفته میشود.
یافتهها
جدول (3). توزیع فراوانی مربوط به جنسیت پاسخدهندگان
جنسیت فراوانی درصد فراوانی
مرد 205 54/89
زن 169 45/1
کل 374 100/0


همانطوری که در جدول 3 نشان داده میشود بیشترین تعداد پاسخگویان را مردان با 54/89 درصد و زنان نیز 45/1 درصد از پاسخگویان را تشکیل میدهند.
جدول (4) توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخدهندگان
سن فراوانی درصد فراوانی
10 37 9/8
11 35 9/3
12 39 10/4
13 49 13/1
14 39 10/4
15 37 9/8
16 35 9/3
17 41 10/9
18 45 12/03
19 17 4/7
کل 374 100

همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود 9/8 درصد افراد 10 سال، 9/3 درصد 11 سال، 10/4 درصد افراد 12 سال، 13/1 درصد 13 سال، 10/4 درصد افراد 14 سال، 9/8 درصد افراد 15 سال، 9/3 درصد افراد 16 سال، 10/9 درصد افراد 17 سال، 12/03 درصد افراد 18 سال، 4/7 درصد افراد 19 سال داشتهاند.

جدول (5) توزیع فراوانی مربوط به سطوح تحصیلات پدر پاسخدهندگان
تحصیلات فراوانی پدر درصد فراوانی
زیر دیپلم 137 36/59
دیپلم 171 45/53
فوقدیپلم و کارشناسی 41 11/06
کارشناسی ارشد و دکتری 25 6/8
کل 374 100

همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود 36/59 درصد پدران تحصیلات زیر دیپلم، 45/53 درصد پدران تحصیلات دیپلم، 11/06 درصد پدران تحصیلات فوقدیپلم و کارشناسی و 6/8 درصد پدران تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری داشتهاند.
جدول (6) توزیع فراوانی مربوط به وضعیت اشتغال پدر پاسخدهندگان
وضعیت اشتغال فراوانی پدر درصد فراوانی
بیکار 154 41.07
شاغل 220 58.93
کل 374 100

همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود 41/07 درصد پدران افراد بیکار و 58/93 درصد پدران شاغل هستند.
جدول (7): میانگین و انحراف معیار ابعاد آسیبهای اجتماعی و شکاف نسلی
ابعاد میانگین انحراف استاندارد واریانس
شکاف نسلی 3/048 1/24 0/419
سرقت 2/7 1/32 0/410
پرخاشگری 3/302 0/817 0/434
مصرف مواد مخدر 2/784 1/26 473/0
خودکشی 1/752 0/426 447/0
ترک تحصیل 3/005 0/609 0/314
فرار از منزل 3/16 0/663 0/423


در این بخش فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت.
منظور از برازش مدل این است که تا چه حد یک مدل با دادههای مربوطه سازگاری و توافق دارد. لذا در این قسمت به ارزیابی برازش مدل مفروض پژوهش پرداخته شد تا از سازگاری آن با دادههای پژوهش اطمینان حاصل گردد و درنهایت پاسخ سؤالات پژوهش استنتاج گردید. بررسی برازش مدل مفهومی مدل در دو مرحله صورت پذیرفت. نخست ارزیابی برازش بخش اندازهگیری مدل و دوم ارزیابی برازش بخش ساختاری مدل که در ادامه بهتفصیل در مورد آنها بحث میشود.
با توجه به مدل برازش دادهشده فوق، مشاهده میشود که مقدار سطح معنیداری (0829/0) بزرگتر از 05/0 است که نشاندهنده تأیید فرضیه صفر مبنی بر مناسببودن مدل مفهومی تحقیق است.

جدول (2) شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی مدل کلی تحقیق
نوع شاخص شاخص برازش مقدار مطلوب نتیجه
شاخصهای برازش تطبیقی IFI 0-1 1
CFI 0/90< 1
NNFI 0/90< 1
شاخصهای برازش مقتصد RMSEA 0/08> 0/016
PNFI 0/90< 0/91
شاخصهای برازش مطلق کای اسکوئر بر درجه آزادی 1-5 1/09
GFI 0/90< 0/92

جدول فوق شاخصهای برازش مدل کلی تحقیق را نشان میدهد. با توجه به مقادیر بهدستآمده، دادههای جمعآوریشده برای اندازهگیری متغیرهای پنهان از کفایت و برازش لازم برخوردارند و درنتیجه، نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش، قابلاتکا و مورد اعتماد است.
همچنین مقدار آماره RMSEA که برابر 0/016 است به دلیل کوچکتر بودن از مقدار 0/08 که معیار مناسبتری از مقدار سطح معنیداری آزمون کای دو است. مناسببودن مدل را تأیید میکند؛ بنابراین میتوان نتایج بهدستآمده را با نتایج جامعه تطبیق داد.
مقادیر قرار دادهشده در جدول فوق نشان میدهد که آیا هریک از روابط نشان داده شده معنیدار است یا خیر. بهطوریکه اگر مقدار این T-Value از مقدار 1/96 بیشتر باشد، رابطه نشان دادهشده معنیدار است.
نتیجه P β فرضیههای تحقیق
تأیید 21/18 1 1- شکاف نسلی با وقوع سرقت در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
تأیید 15/45 1 2- شکاف نـسلی با میزان پرخاشگری در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
تأیید 16/99 0/99 3- شکاف نسلی با مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
تأیید 15/48 1 4- شکاف نسلی با خودکشی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
تأیید 17/36 0/99 5- شکاف نسلی با ترک تحصیل در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
تأیید 16/43 1/01 6- شکاف نسلی با وقوع فرار از منزل در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.

بنابراین با توجه به جداول فوق ملاحظه میکنیم که تمامی روابط معنیدار است.
با توجه به نتایج بهدستآمده، ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر وقوع سرقت در بین نوجوانان شهر تهران برابر 1 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 21/18 و بیشتر از 96/1 است که نشان از معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. بهطورکلی نتایج حاصله از برآورد مدل، حاکی از آن است که شکاف نسلی بر وقوع سرقت در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط مثبت و معناداری دارد. ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر میزان پرخاشگری برابر 1 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 15/45 و بیشتر از 96/1 است که نشان از معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. پس میتوان گفت شکاف نـسلی بر میزان پرخاشگری در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط مثبت و معناداری دارد. ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان شهر تهران برابر 99/0 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 16/99 و بیشتر از 96/1 است که نشان از معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. پس شکاف نسلی بر وقوع مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط مثبت و معناداری دارد. ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر وقوع خودکشی در بین نوجوانان شهر تهران برابر 1 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 15/48 و بیشتر از 96/1 است که نشان از عدم معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. پس شکاف نسلی بر خودکشی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط مثبت و معناداری دارد. ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر ترک تحصیل در بین نوجوانان شهر تهران برابر 99/0 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 17/36 و کمتر از 96/1 است که نشان از معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. شکاف نسلی بر ترک تحصیل در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط مثبت و معناداری ندارد. ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر شکاف نسلی بر وقوع فرار از منزل برابر 1/01 است، مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 16/43 و بیشتر از 96/1 است که نشان از معنیداری این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. بهطورکلی نتایج حاصله از برآورد مدل، حاکی از آن است که شکاف نـسلی بر وقوع فرار از منزل در بین نوجوانان ارتباط مثبت و معناداری دارد.
بحث
نتیجهگیری نهایی در این تحقیق در جهت پرسشهای مطرحشده در آغاز مقاله و با تأیید نظر بوردیو و مانهایم در خصوص شکاف نسلی، اینگونه تعبیر میشود که شکاف نسلی، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم میکند و اختلافات بین آنان را دامن میزند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان میشود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی میکند... بر اساس محاسبات آماری صورتگرفته و یافتههای بهدستآمده اینگونه میتوان گفت که با توجه به تأثیر انکارناپذیر شکاف نسلی بر وقوع رفتار بزهکارانه؛ میتوان اینطور نتیجه گرفت که افراد زمانی که دررسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی میکنند، در چنین وضعیتی، بهمنظور تأمین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود مرتکب رفتارهایی میشوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمیشود.
 همانطورکه اشاره شد شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسلها زمانی اتفاق میافتد که انـتقال فـرهنگی بـا مشکل روبهرو شود (موسوی، 2014). آسیبهای اجتماعی، مسئلهای نگرانکننده و جزء موضوعاتی است که زیرساختهای جامعه را هدف قرار داده است. آسیبهایی چون اعتیاد، سرقت، پرخاشگری، خودکشی و... همگی میتوانند اساس جامعه را دچار اشکالات و تنش کنند. بر همین اساس، طبق نظریه یادگیری اجتماعی، نقطه شروع این فرایند، یادگیری ارزشها، نگرشها و رفتارها در تماس مستقیم با دیگران مهم است که اینها عناصر اصلی جامعهپذیری به شمار میروند. در این میان، خانواده، حلقه واسط فرد و جامعه است و تعاملات خانوادگی و روابط والدین و فرزندان، کلید اصلی فهم رفتار بزهکارانه جوانان است.
 ویلیام گود و هارلوک منشأ بروز ناهنجاریهای رفتاری را به محیط خانواده و سبکهای جامعهپذیری و کیفیت ارتباطی افراد در خانواده مرتبط میداند. لذا همانطور که در بخش یافتهها مشاهده شد معناداری رابطه شکاف نسلی و بروز رفتارهای انحرافی در این پژوهش نیز همسو با محتوای نظری مذکور و مطابق با بخشی از نتایج پژوهشهای اسدپور (2016)، رشید (2015)، معینی (2014)، علیوردینیا (2014)، حسینی (2014)، وزنیا و همکاران (2015)، چانکاریکا و همکاران (2014)، وانگ و همکاران (2013)، سیموئز و متوس (2012)، لسلی و همکاران (2010)، توبلر و کومرو (2010)، انیل (2007)، تینکو و همکاران (2006) است، پس در جامعه آماری مدنظر کاربرد دارد.
 وجود شکاف نسلی در جوامع یک امر غیرعادی محسوب نمیشود. مهم این است که چگونه از طریق راهبردها و سیاستگذاریهای مناسب این شکافها و ازهمگسیختگیها را بتوان آشتی داد و مدیریت کرد. مدیریتنکردن شکاف بین نسلها از یکسو زنگ خطری است برای فروپاشی نظام خانواده که در آیین اسلام و فرهنگ ایرانیان از جایگاه خاصی برخوردار است و از سویی دیگر این شکاف همراه با بروز آسیبهای اجتماعی یکی از موانع اصلی توسعه اجتماعی ایران خواهد بود. لذا با توجه به نتایج پژوهش و مطالب مذکور باید گفت، آموزش والدین بهمنظور افزایش توانایی ایجاد ارتباط با فرزندان، خصوصا در مواجهه با تفاوتهای دیدگاهی نسلها، آنان میتواند گام بسیار مهمی در جلوگیری از ظهور بسیاری از انحرافات باشد. همچنین توجه جدی والدین در جهت تقویت روابط دوستانه، محبتآمیز و بهدوراز تبعیض با فرزندان؛ این امر کانون خانواده را به محیطی آرام و سرشار از مهر و محبت تبدیل کرده و نقش به سزایی در افزایش احساس تعلق و دلبستگی نسبت به خانواده دارد (یافتههای پژوهش ارزش و نگرشهای ایرانیان، 2001، 2003؛ معیدفر، 2004).
 همترازنبودن سطح تحصیلات والدین با فرزندان، نبود درک مقابل میان فرزندان و والدین و ناآشنایی والدین با ویژگیهای شخصیت و نیازهای دوران بلوغ فرزندان از مهمترین مصادیق شکاف بین نسلی است.  این شکاف موجب شده که رفتارهای مناسب و متناسب با انتظارات و توقعات میان والدین و فرزندان حاصل نشود و فرزندان با سرکوب غرایز و خواستههای خود روبرو شوند و گفتمانی منطقی میان والدین و فرزندان در جریان نباشد. همچنین فرزندان در این ناکامیها از محیط پیرامون خود الگوگیری کنند؛ و عواملی ازجمله ترس، آرزو، تخیل، تهدید، مسائل عاطفی، روانی، اقتصادی و فرهنگی موجب میشوند تا فرد در اقدامی هیجانی و برای نجات خود از این شرایط اقدام به خودکشی بکند که متأسفانه در این اقدام راهی برای پشیمانی و بازگشت نیز باقی نمیماند (نریمان، 2004؛ جلیلوند، 2006؛ ذکایی، 2007). زمانی که جوانان میپندارند که از سوی والدین و اطرافیان خود درک نمیشوند، انگیزه انجام کارهای نابهنجار و ضد قانونی در آنها چند برابر میشود؛ البته شدت این پیامدها با توجه به جامعه و تحولات آن و نیز نوع خانواده (سنتی، مدرن یا بینابین بودن) متفاوت است. با توجه به اینکه شکاف نسلی موضوعی کهن و جزیی از زندگی بشر محسوب میشود؛ و از تمایزهای دوقطبی و شدید بین نسلی حکایت دارد که صورت بیرونی آن به شکل کشمکش و تعارضهای بین نسلی حکایت میکند. این مسئله در صورت نبود مدیریت صحیح؛ میتواند عامل مهم مشکلاتی ازجمله گرایش به اعتیاد در جوانان باشد. لذا با آگاهی؛ آموزش و مدیریت صحیح این مسئله؛ میتوان مانع از بروز آسیبهای اجتماعی خصوصا اعتیاد شد. در مسئله شکاف نسلی، در صورت نبود مدیریت صحیح؛ نسل فاصله گرفته بهسوی رفتارهای ضداجتماعی و یا هویت منفی کشیده میشود. لذا با توجه به ویژگیها و حساسیتهای مخصوص سنین نوجوانی؛ گسست نسلها اگر به تقابل نسلها منجر شود آنگاه فرار از خانه میتواند از مهمترین نتایج حاصل از این مشکل باشد که خود علت وقوع دیگر آسیبهای اجتماعی خواهد بود.
درمجموع با توجه به ادبیات پژوهش و تأیید تمامی فرضیههای پژوهش و همچنین مقدار آن که تأیید صحت مدل است نتیجه میگیریم که فرضیه اصلی مبنی بر «شکاف نسلی با بروز آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد» تأیید میشود. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای بالا همسو با نتایج تحقیقات حامد و پشنگ (2010)، صـادقیفرد (2010)، انیل (2007)، کریمی مزیدی و همکـاران (2013) و سعادتی (2020) همسو است.
توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیهها بیانگر این است که وجود شکاف نسلی میتواند منجر به وقوع آسیبهای اجتماعی شود؛ و کاهش شکاف نسلی میتوان احتمال بروز آسیبهای اجتماعی ازجمله وقوع سرقت، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر، خودکشی، ترک تحصیل، فرار از منزل را کاهش دهد. از طرف دیگر شواهد رو به رشدی نیز وجود دارد که درمان خانوادهمحور، کارکرد خانواده را بهبود میبخشد و در این زمینه نسبت به رویکردهای دیگر برتری دارد (فالس، استیوارت، افارل و بیرچلر، 2003).
 بنابراین، بهمنظور کاهش بروز آسیبهای اجتماعی در جامعه پیشنهادهای ذیل طرح میشود:
تعامل و گفتوگوی نسل قدیم و نسل جدید (جوانان) و مذاکره بر سر ارزشهای مورد منازعه این دو نسل بر اساس الگوهای منطقی
اهمیتدادن نسل قدیم و بزرگسال به انتظارات و ارزشهای نسل جدید
انتقال ارزشهای و هنجارهای جهتدهنده به نسلهای حاضر توسط بزرگسالان با قراردادن خود بهعنوان الگوی مناسب
کاهش شکاف ارزشهای دو نسل با استفاده از کارگاههای فرهنگی و آموزشی برای ایجاد هدفی مشترک برای داشتن زندگی سالم و مفید
با توجه به معناداری رابطه همنشینی با همسالان و دوستان منحرف با شکلگیری رفتار انحرافی و یادگیری رفتارهای پرخطر در جوانان، نظارت بر تعاملات اجتماعی فرزندان، بسیار مؤثر است و میتوان با رویکردی منطقی، عواقب تعاملات اجتماعی با افراد منحرف را به جوانان گوشزد کرد. برای جلوگیری از این فرایند آسیبزا (همنشینی و تأثیر دوستان نایاب و منحرف)، کنترل و اقناع جوانان از طریق مذاکره و استدلال، کارایی مطلوبی دارد.
در این رابطه، پیشنهادهای ذیل مطرح میشود:
تعامل بین نظام خانواده و جوانان برای حل مسائل و مشکلات پیشآمده
تعیین معیارهای اجتماعی و هنجاری دوستی و رفاقت از سوی گروههای مرجع
آموزش مهارتهای دوستیابی و تعیین الگوهای مناسب دوستی توسط نهادهای اجتماعی مربوط
آگاهیدادن به خانوادهها برای نظارت و کنترل بیشتر آنان بر فرزندان و گوشزدکردن میزان مجازات جرایم در صورت ارتکاب جرم توسط آنان
 برنامهریزی مناسب برای تنظیم اوقات فراغت نوجوانان و جوانان
با توجه به اهمیت رسانهها در شکلگیری افکار، عقاید، واقعیات و همچنین تأثیر آن بر بروز رفتارهای پرخطر، اقدام مناسب برای سیاستگذاری اجتماعی فرهنگی مطلوب و مخاطبپسند در رسانه ملی و شبکههای مجازی، ضروری به نظر میرسد؛ بهگونهای که گرایش مخاطبان به رسانههای جمعی متضاد با ارزشهای اجتماعی، کمتر شود. بر این اساس، پیشنهادهای زیر مطرح میشود:
برگزاری جلسههای هماندیشی بین متخصصان و روانشناسان خانواده و جوانان
تشکیل کارگروههای ویژه برای خانوادهها و استفاده از متخصصان و مددکاران حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی، پزشکان اجتماعی و روانشناسان در این کارگروهها
تدارک برنامههای فرهنگی و آموزشی مرتبط با رفتارهای پرخطر برای مدارس و دانشگاهها توسط رسانهها
تقویت ارتباط میان والدین دانشآموزان با مربیان و عدم واگذاری مسئولیت تربیت فرزندان به مدرسه یا خانواده بهتنهایی
تهیه و ساخت پویانماییهای اخلاقی و فرهنگی
کنترل برنامههای خشن و غیراخلاقی و مدیریت بازیهای رایانهای آسیبزا توسط خانواده و پایبندی رسانهها در اطلاعرسانی صحیح اخبار و رویدادهای جامعه به شهروندان و پرهیز از بزرگنمایی، سانسور و دروغگویی
ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی تحلیلی و ازلحاظ روش، کمی است. اصول امانتداری در استفاده از منابع با ذکر نام و تاریخ اثر رعایت شده است. همچنین در مرحله گردآوری اطلاعات و تحلیل و تفسیر دادهها صداقت و رعایت حقوق تمامی افراد لحاظ شده است. در اینجا لازم است از تمام افرادی که ما را در انجام این پژوهش یاری رساندند، قدردانی و تشکر شود.

منابع: 
Abdollahian, Hamid; (2010) Generations and Gender Attitudes, Measuring Awareness of Conflict in Gender Attitudes. Women’s Research, Volume 2. Pages 54-79 (in Persian)
Ahmadi$ moeeni, (2015), National Identity of Iran, Foundations and Challenges and Requirements, Cultural Research Letter, No. 6, Summer. Pages 10-29 (in Persian)
Azad Armaki, Taqi, (2011),Genealogical Sociology in Iran, Tehran, Institute of Social Humanities Pages 35-51. (in Persian)
Asadpour, Kh. (1395). Prevalence and tendency to high-risk behaviors among undergraduate students of Tabriz University and related factors, M.Sc. Thesis, University of Tabriz, Faculty of Law and Social Sciences, Department of Social Sciences.. (in Persian)
Askari Nodooshan, Abbas; (2010), Developmentalism and Family Change Idealism (with Emphasis on Demographic Variables in Iran), a Case Study in Yazd, PhD Thesis, University of Tehran.. (in Persian)
Bals, Cristo, (2006) Generation gap, translated by Hossein Payendeh, Organon, No. 19
Bourdieu, Pierre, Loic Wacquant. (2002). An Invitation to Reflexive Sociology. New York: Polity Press.
Chit Saz Qomi, Mohammad Javad, (2007), Recognizing the concepts of generation and generation gap, Social Sciences Quarterly. (in Persian)
Enillt u. (2007). Investigate ways to support institutions in Spain Fqrtvst. Spain’s National University Press, third edition.2007.p44
Eliasieh Morteza, (4) Principles of Imam Khomeini Decision Making, Journal of Strategic Management Research, Nos. 23 and 21.. (in Persian)
falk.richard, (2005), Postmodern Fertility Preferences: From Changing Value Orientation to New Behavior”, Population & Development Review, 27 (Supp.): 290- 331
Hosseini, Reza (2014) Factors related to the generation gap among girls and mothers in Bukan city, Master’s thesis, Islamic Azad University. (in Persian)
Jalilund, Shirin (2009) Examining and comparing mothers and daughters regarding social values, master’s thesis, Islamic Azad University. (in Persian)
Jebli Ahmad Porn (2012). Generation gap in Iran and the effect of education on it, Social Science Quarterly, No. 23. (in Persian)
Moeidfar, Saeed (2004), “Generation gap or cultural rupture (study of generation gap in Iran)”, Social Sciences Quarterly, Vol.24. Pages 95-121 (in Persian)
Mousavi Seyed Ali (2013), “Family, Generation Gap and Media”, Journal of Social and Media Social Sciences, Vol. 4 Pages 25-43. (in Persian)
 Mousavi Chalak, Hassan, (2018) The role of education in preventing social harms, program magazine number 174, page 1 to 10. (in Persian)
Rashid, Hassan, (2015) Value conflict between parents and children from the perspective of Babol city students, Master’s thesis, Islamic Azad University. (in Persian)
Robington, Earl and Weinberg, Martin (2009) Approaches to the Seven Theories in the Study of Social Problems, translated by Rahmatollah Siddiq, University of Tehran Press, First Edition
Sabouri Khosrowshahi. Habib. 2014 Intergenerational differences in the family. Iranian social science studies, 11th year, autumn 2014, number 3.. (in Persian)
Saadati and Abbaszadeh, (2013), sociological investigation of the relationship between social capital and depression, Women’s Studies, Volume 13, Number 1, Pages 110-89. (in Persian)
Stark, r. (2016) Stark Sociology, translated by Nasrin Tabatabai and Mohammad Pourjafari, Tehran: Third Edition
Scheffers, Bernhard (2005), Fundamentals of Youth Sociology, translated by Keramataleh Rasekh, Tehran: Ney Publishing.
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: خانواده
دریافت: 1400/5/10 | پذیرش: 1401/3/17 | انتشار: 1401/5/17

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb