مقدمه
Corona Virus، خانواده بزرگی از ویروسها هستند که ممکن است باعث ایجاد بیماری در حیوانات یا انسان شوند. در انسان چندین نوع ویروس باعث عفونتهای تنفسی میشوند که از سرماخوردگی گرفته تا بیماریهای شدیدتر مانند سندرم تنفسی خاورمیانه (MERS) و سندروم شدید تنفسی حاد (SARS) را در برمیگیرد. کووید-19 نوعی بیماری عفونی است که اخیرا کشف شده است. این ویروس و بیماری جدید آن تا قبل از شروع شیوع بیماری در ووهان چین در دسامبر 2019 ناشناخته بود. دانشمندان در حال تلاش برای یافتن درمان این بیماری هستند، اما به دلیل نبود درمان قطعی، استراتژیهای بهداشت عمومی به منظور مهار شیوع این بیماری تقریبا در تمامی کشورها اعمال شده است (سازمان بهداشت جهانی، 2020).
ازآنجاکه شیوع کووید-19 تقریبا در کشورها به پیشرفت خود ادامه میدهد، اقدامات محافظتی متعددی توسط مسئولان در حوزههای مختلف ازجمله تعطیلی مدارس، دانشگاهها، رویدادهای فرهنگی، ورزشی، اجتماعی، مذهبی و ممنوعیت سفر، اعمال شده است (پارنل و همکاران، 2020).
شواهد علمی موجود پیرامون بیماریهای واگیر خصوصا کووید-19، حاکی از اهمیت کنترل و پیشگیری از سرایت بیماری بهویژه تا قبل از یافتن راههای درمان و تولید واکسن مناسب است. یکی از مهمترین این راهکارها قطع زنجیره انتقال بیماری از طریق جداسازی بیماران و قرنطینه افراد در معرض بیماری است زیرا از این طریق میتوان با به تعویق انداختن انتقال آن ابتلای موارد جدید را در راستای تأمین تسهیلات لازم، اطلاعرسانی شفاف به جامعه و آمادهسازی توان نظام سلامت و همچنین تولید و تهیه داروهای مناسب و واکسن به تعویق انداخت (پویئو، 2020). قرنطینه راهکاری بود که اکثر دولتها برای مبارزه با این بیماری اتخاذ کردند و از طرفی میدانستند که قرنطینه آسیبهایی به بخشهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حتی سلامت روان جوامع وارد خواهد کرد بااینوجود دست به این عمل زدند. البته این اقدام قبلا صورت گرفته است، در سال 2003 به دنبال شیوع سندروم تنفسی حاد (سارس)، قرنطینه در سطح شهرهای چین، کره جنوبی و کانادا اجرا شد (چا2 و همکاران، 2018) و همچنین در پی شیوع مرس، قرنطینه در بسیاری از روستاهای کشورهای غرب آفریقا و عربستان به کار بسته شد (المتایری3 و همکاران، 2017). در نتیجه مزایای بالقوه قرنطینه همگانی در مقابل هزینههای روانی احتمالی آن نیز باید بهدقت موردسنجش و ارزیابی قرار گیرد (رابین و وسلی، 2020).
خانهنشینی و به هم خوردن روال معمول زندگی و همچنین کاهش تماسها و ارتباطات طبیعی و اجتماعی با دیگران غالبا باعث کسالت، سرخوردگی و احساس انزوا و دورافتادگی از باقی جهان میشود؛ که طبیعتا این مسئله برای افرادی که در قرنطینه حضور دارند، چندان خوشایند نیست (بلندون و همکاران، 2004؛ برانوک-مایر و همکاران، 2014؛ ویلکن و همکاران، 2015). این سرخوردگی به واسطه عدم امکان انجام کارهای معمول روزمره، مانند خرید ملزومات اساسی (هوری لوک و همکاران، 2004) یا فعالیت در شبکههای اجتماعی از طریق تلفن یا اینترنت، تشدید میشود (جونگ و همکاران، 2016).
بای و همکاران (2004) پژوهشی در مورد کارکنان بیمارستانی که در هنگام مواجهه با بیماری سارس به مدت کوتاهی در قرنطینه به سر بردهاند، انجام دادهاند. در این مطالعه آزمودنیها علائم اختلال استرس پس از آسیب روانی را از خود نشان میدادند. همچنین خستگی، بیخوابی، بیزاری از کار و دوری جویی از دیگران را نیز گزارش دادهاند. اسپرینگ و سلیمان (2013) در پژوهش خود، مقایسه اختلال استرس پس از آسیب در والدین و فرزندانی که تحت قرنطینه قرار گرفتهاند با والدین و فرزندانی که قرنطینه نشدهاند، نشان داد که میانگین میزان اختلال استرس پس از آسیب در کودکانی که قرنطینه شده بودند 4 برابر کودکان قرنطینه نشده بود. 28 درصد از والدین قرنطینه شده علائم قانعکننده برای تشخیص اختلال روانی مرتبط با حادثه برخوردار بودند که این رقم در میان والدین قرنطینه نشده 6 درصد است.
مطالعات پراکندهای نیز درزمینه روانشناختی به قرنطینه ازجمله: سردرگمی (بروناک مایر و همکاران، 2013)، ترس (پلیشا و همکاران، 2015؛ کالئو و همکاران، 2018)، خشم (کاوا و همکاران، 2005)، احساس گناه (وانگ و همکاران، 2011)، کرختی (پان و همکاران، 2005) و بیخوابی (دسکلوکس و همکاران، 2017؛ لیو و همکاران، 2012) شناسایی شده است. مطالعات دیگری نیز نشان دادهاند که افراد نسبت به سلامتی خود ترس دارند و یا نسبت به انتقال آن به دیگران نگران هستند (رینولد و همکاران، 2008) و بیشتر از کسانی که قرنطینه نشدهاند از سرایت بیماری به خانواده خود در هراس بودند (بای و همکاران، 2004).
طبقه اظهارات سازمان بهداشت جهانی شرایط پیشآمده در مواجه با ویروس کرونا شرایط بحرانی را ایجاد کرده است که شرایط بحرانی میتواند به طور ناپیوسته در زندگی طبیعی یک فرد، گروه و یا جوامع حادث شود. این شرایط معمولا با یک رخداد خطیر همچون (شرایط فعلی) شروع میشود (ربرتز10، 2000). شیوع ویروس کرونا نیز از این امر مستثنی نبوده و ممکن است برای برخی افراد به مثابه بحران عمل کند. از طرفی بحران منتج از سه عنصر است، 1- تهدید یا فرصت، 2- زمان محدود و 3- میزان فشار وارده (سوادکوهی فر و ذکایی فاتح، 2012).
افراد مختلف هنگام قرار گرفتن در شرایط غیرقابل پیشبینی و بحرانی واکنشهای مختلفی را از خود نشان میدهند که این عکسالعملها به ویژگیهای شخصیتی افراد بستگی دارد. ممکن است گاهی این شرایط رو به وخامت رفته و افراد را از پای درآورد اما برخی افراد با شرایط کنار آمده و آنها را تبدیل به فرصت کند. برای حل مسائل این چنینی نیاز است تا الگویی تدوین شود که در شرایط مشابه به نحو احسن از آن استفاده شود به همین دلیل نیاز است فرصتها و تهدیدهای پیشآمده برای افراد مورد بررسی قرار گیرد.
به همین منظور پژوهشگر قصد دارد مطالعهای روی افراد مختلف انجام دهد تا زوایای پنهان این مسئله را موشکافانه بررسی کند و فعالیتهای زنان در این دوران را مورد ارزیابی قرار دهد تا فرصتها و تهدیدهای این پدیده روشن شود و در نهایت الگوی فرصتسازی از قرنطینه خانگی ناشی از کرونا مبتنی بر فرصتها و تهدیدهای ادراک شده جامعه موردنظر تدوین شود.
روش
به لحاظ روششناختی، این پژوهش در دامنه مطالعات کیفی از نوع پژوهش پدیدارشناسی قرار میگیرد. روش پژوهش پدیدارشناسی، عبارت است از مطالعه تجربه زیسته یا جهان زندگی. بنابراین در این پژوهش به منظور بررسی تجربه زیسته زنان متأهل شهر تهران به منظور یافتن تهدید یا فرصت دانستن قرنطینه، از میان رویکردهای متعدد کیفی، از روش پدیدارشناسی استفاده شد. تعداد نمونههای پژوهشی با اشباع نظری تعیین میشود که در این پژوهش، مصاحبه با نفر دوازدهم به اشباع رسید. برای انتخاب مشارکتکنندگان از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. مهمترین ملاک در نمونهگیری هدفمند انتخاب افرادی است که بتوانند اطلاعات لازم و کافی را برای پاسخ به پرسشهای پژوهش فراهم آورند. مصاحبهها در فروردین سال 1399 از بین زنان متأهل شهر تهران که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انجام شد. در ابتدا محقق قصد داشت تا از آقایون نیز در مصاحبهها استفاده کند اما بدلیل عدم همکاری، این گروه از نمونهها حذف شدند و تنها با خانمها پژوهش ادامه یافت. با توجه به اینکه به دلیل شیوع کرونا امکان مصاحبه حضوری وجود نداشت مصاحبهها از طریق تلفن و ویدئویی صورت گرفت. به منظور گزینش شرکتکنندگان در این پژوهش از معیارهای ورود به شرح ذیل استفاده شد: 1- زوجین باید پنج سال از زندگی مشترک آنها میگذشت، 2- حداقل یک فرزند داشته باشند، 3- داوطلب شرکت در پژوهش باشند. ملاکهای خروج نیز عبارت بودند از زنانی که فرآیند پژوهش را به طور کامل طی نکنند و یا در روند پژوهش مشخص شود که حائز شرایط ورود نبودهاند. با 15 نفر از خانمها مصاحبه شد اما در مصاحبه دوازدهم این پژوهش به اشباع دادهها رسید.
ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بوده است. برای ذخیره ساختن مصاحبهها نیاز است تا پژوهشگر از یک وسیله ضبطکننده صوت بهره ببرد. در این پژوهش نیز سؤالات مصاحبه از نوع نیمهساختار یافته و توسط پژوهشگر طراحی شده است که پس از تأیید روایی صوری مصاحبه اصلی انجام گرفت. سؤالات اصلی عبارت بودند از: «در زمان قرنطینه چه فعالیتهایی انجام دادید؟ این زمان برای شما چگونه گذشت؟ رفتار شما با همسر و فرزندانتان چگونه بود؟ چه مزیت و چه مضرراتی برای شما و خانوادهتان داشت؟ و...» اما در طول مصاحبه از سؤالات روشنکننده و پیگیری نیز استفاده شد. البته ازآنرو که هر فرد به نوع خاصی مسائل را مطرح میکرد، سؤالات متفاوتی نیز در هنگام مصاحبه پرسیده شد. برای ارزیابی کیفیت تحقیق، از شیوههای ارزیابی مشارکتکنندگان و ناظر خارجی استفاده شد. پس از پیادهسازی اطلاعات، متن مصاحبهها برای مصاحبهشوندگان ارسال میشد و تأیید جملات و مصاحبه از آنها گرفته میشد. ناظر خارجی نیز بر تمامی مراحل از مصاحبه تا کدگذاریها نظارت داشته و فرآیند جمعآوری دادهها و تحلیل، بررسی و تأیید شدند.
به منظور تجزیهوتحلیل دادههای کیفی، از تحلیل تماتیک استفاده شد که از کارآمدترین روشهای تحلیل دادههای کیفی بهویژه در پژوهشهای پدیدارشناختی است (گست و همکاران، 2012). در تحلیل تماتیک منظور از واحدهای معنی کلیدواژهها یا طبقههای تجزیهوتحلیلی هستند که از تجارب زیسته یا گفتههای مشارکتکنندگان استخراج میشود (استریوبرت و کارپنتر، 2003). تحلیل تماتیم دارای مراحل مختلفی است و هر پژوهشگر باید این مراحل را طی کند تا به محتوای آشکار و پنهان متن مورد بررسی و اهداف پژوهش برسد. بر این اساس، نیاز است چندین مرتبه کل مصاحبه خوانده شود. پسازآن تحلیل اولیه متن صورت گرفته، واحد تحلیل در این پژوهش جملهها بودند. زیر هر جمله مرتبط با مضمون (تم) خط کشیده میشود و بعد سعی میشود جملات معنیدار را تبدیل به کلمه یا عبارت نمود و از آنها مفهوم خاصی را استخراج کرد. این مفاهیم هستند که مقوله یا تمهای اصلی پژوهش را تشکیل میدهند. پسازآن به طبقهبندی دادهها پرداخته و هر مفهومی که تکرار شده بود در زیرمجموعه یک تم اصلی قرار گرفت. در یک پژوهش ممکن است چند صد مفهوم استخراج شود اما مقولهها کلیتر و تعداد محدودتری نسبت به مفاهیم هستند. هر مصاحبه به صورت جداگانه بررسی میشود و در آخر اطلاعات به صورت یک کل واحد آورده میشود.
یافتهها
جدول (1) مشخصات عمومی مشارکتکنندگان را نشان میدهد. میانگین سن زنان 75/36 سال، میانگین مدت مصاحبه 5/48 دقیقه و میانگین تعداد فرزندان 6/1 نفر بود. میانگین زندگی مشترک مصاحبهشوندگان 5/12 سال بود. تحصیلات مشارکتکنندگان بهاینترتیب بود: 4 نفر دیپلم و زیر دیپلم، 2 نفر فوقدیپلم، 2 نفر کارشناسی و 3 نفر کارشناسی ارشد و 1 دکتری.
جدول (1) مشخصات عمومی مشارکتکنندگان
کد |
تحصیلات |
سن |
میزان زندگی مشترک |
تعداد فرزند |
مدت مصاحبه (دقیقه) |
1 |
کارشناسی ارشد |
31 |
7 |
1 |
42 |
2 |
سیکل |
51 |
32 |
3 |
29 |
3 |
سیکل |
51 |
35 |
3 |
40 |
4 |
دیپلم |
55 |
35 |
2 |
55 |
5 |
کارشناسی |
42 |
17 |
2 |
52 |
6 |
فوقدیپلم |
32 |
11 |
2 |
57 |
7 |
کارشناسی |
42 |
20 |
3 |
40 |
8 |
کارشناسی ارشد |
39 |
11 |
2 |
30 |
9 |
دکتری |
38 |
18 |
2 |
42 |
10 |
دیپلم |
36 |
14 |
1 |
45 |
11 |
کارشناسی ارشد |
44 |
30 |
2 |
50 |
12 |
فوقدیپلم |
31 |
9 |
1 |
40 |
تمهای بهدستآمده از مصاحبه در شش بعد خانوادگی، فردی، معنوی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی دستهبندی شده است که تجربیات مصاحبهشوندگان در دو دسته تهدید و فرصت به عنوان تمهای اصلی جایگذاری شده و نهایتا تمهای فرعی نیز استخراج شده است. جدول (2) نشانگر این یافتهها است.
جدول (2) تمهای اصلی و فرعی تحقیق
ابعاد |
تمهای اصلی |
فراوانی |
تمهای فرعی |
پارهدادهها |
خانوادگی |
فرصت |
قوام بخشی خانواده |
8 |
انجام فعالیتهای مشترک (بازی با بچهها، کتاب خواندن، ایجاد سرگرمی گروهی، فعالیتهای جهادی و فرهنگی)، کنترل بحران، رابطه زوجی غنیتر، دادن آرامش به اعضای خانواده، همکاری و همدلی، درک بیشتر حس والدینی، واقف شدن به مسئولیتهای زناشویی، مهارتآموزی، دوستی بیشتر فرزندان با یکدیگر، گفتگو بیشتر، به دنبال خوشحال کردن یکدیگر، برنامهریزی برای زندگی، کم شدن بحثهای حاشیهای، پذیرش موضوع، اتحاد علیه دشمن خارجی، خوشحالی از کنار هم بودن، بازگو کردن خاطرات، وقت گذاشتن با هم |
پدرشون سعی میکرد باهاشون بازی کنه و من هم خیلی بهشون گیر نمیدادم که از کوره در برن (کد 5).
هر سال عید یا من راهی بیمارستان میشدم یا همسرم اما امسال این طوری نشد چون فشار خانوادهها رومون نبود و این یه فرصت طلایی بود که تونستیم برای آینده خودمون و بچهها برنامهریزی کنیم (کد 6). |
تهدید |
ناتوانی در کنترل مسائل |
4 |
دعوای زوجین و بحث با فرزندان، ایجاد اضطراب و القای آن به خانواده، ناراحتی از فراق خانواده اصلی، صرف زمان بیشتر در فضای مجازی، افزایش فشار و فعالیتها، دلنگرانی از درس فرزندان، کنسلی مسافرتها، نگرانی از آینده، اضطراب از بیمار شدن اعضای خانواده |
همش دلشوره داشتم و میگفتم نکنه یکیمون مریض بشیم به خاطر همین همش بهشون تذکر میدادم و سرشون داد میزدم (کد 2).
انقدر تو فضای مجازی بودم که از شوهر و بچهام غافل شدم (کد 10). |
فردی |
فرصت |
شادابی عملکردی |
7 |
انجام کارهای عقبمانده، ورزش کردن، یادگیری هنر جدید، دیدن فیلم و سریال، تفکر و بررسی عمیق ماجرا، ایجاد تنوع، کاشت گل و گیاه، کسب تجربه، درس گرفتن، صبور شدن، کنار آمدن با شرایط، انجام فعالیتها به شیوههای دیگر، افزایش خلاقیت، کسب درآمد خانگی |
تو این مدت سعی میکردم خودم رو سرگرم کنم، کلی کلیپ گلدوزی دانلود کردم و انجام دادم. خیلی وقت بود که میخواستم یاد بگیرم و نمیشد (کد 1). |
تهدید |
کرختی عملکردی |
5 |
بیانگیزه بودن، بیحسی، ناتوانی در انجام امور عادی، کمتحرکی و چاقی، بیبرنامگی در خواب، نارضایتی از وضعیت بدنی، اضطراب، عصبی بودن، نگرانی از بیمار شدن خود |
حوصله هیچ کاری رو نداشتم. از ساعت 7 صبح تا 7 شب خواب بودم و بعدش که بیدار میشدم فعالیت خاصی انجام نمیدادم (کد 8). |
معنوی |
فرصت |
توسل جویی |
8 |
خواندن دعا، مناجات با خدا، همدلی با افراد بیبضاعت، کمک به ارگانها در ضدعفونی معابر، فعالیتهای جهادی، عبرتآموزی، قدردانی از خداوند، کمتر شدن گناه (با حضور کمرنگ زنان و مردان در جامعه) |
با همسرم و بچهها دعای توسل میخوندیم و از خدا میخواستیم که این بیماری زودتر تموم بشه (کد 11). |
تهدید |
بیصبری |
4 |
شکوه و اعتراض از خدا، گلایه از مردم و مسئولین |
از ترس این که خودم و خانوادهام مبتلا نشن از خدا گله داشتم که این چه مصیبتی بود که گرفتار شدیم (کد 3) |
اقتصادی |
فرصت |
اقتصاد مقاومتی |
7 |
صرفهجویی در هزینهها، کارآفرینی در منزل، اصلاح الگوی مصرف و انرژی، تولید خوراکیها در منزل (ماست، پنیر، کالباس و...) |
چون کمتر باید بیرون میرفتیم سعی میکردم بگم که از هر چی تو خونه هست استفاده کنیم و خیلی توقع غذای آن چنانی نداشته باشیم (کد 9). |
تهدید |
سوء مدیریت مصرف |
5 |
مصرف بیشازحد انرژی به خصوص آب، پرخوری، مصرف بیشازحد اینترنت، بیاهمیتی به مصرف |
از ترسم هر روز بچه رو میبردم حموم و چند ساعت میذاشتم توی وان تا تمیز بشه (کد 10). |
اجتماعی |
فرصت |
همکاری سیاستهای اجرایی |
8 |
در خانه ماندن، در حال اضطرار بیرون رفتن، رعایت پروتکلهای بهداشتی و توصیه به آشنایان، ارجحیت جامعه بر خود، کاهش آلایندگی برای محیطزیست |
واقعا هم خودم و هم همسرم رعایت کردیم، با اینکه عید بود اما اصلا نرفتیم خرید لباس بچه. (کد 12) |
تهدید |
عدم همراهی سیاستهای اجرایی |
4 |
مسافرت، گرفتن مهمانی و دورهمی، جدی نگرفتن توصیههای مسئولین، کاهش قدرت خرید، تعطیلی کاسبیها، فشار اقتصادی مضاعف |
خونه حوصلمون سر میرفت تا اینکه همسرم گفت بریم شمال سریع ماشین رو آماده کرد و رفتیم (کد 7). |
بهداشتی |
فرصت |
خود مراقبتگری |
10 |
مصرف گیاهان دارویی، مصرف مکملهای غذایی، استفاده از بخور، شستن دستها، استفاده از ماسک و دستکش، تغذیه مناسب |
تو خونه هم ماسک میزدم، فاصله رو با بچهها رعایت میکردم. آب و سرکه مدام روی بخاری بود برای تهویه هوای داخل خونه (کد 4). |
تهدید |
اقدام به رفتارهای خطرپذیر |
2 |
عدم استفاده از ماسک و دستکش، رفتن به مهمانی، تعدد خروج از خانه |
تا همین امروز یه بارم نه ماسک استفاده کردیم نه دستکش (کد 3). |
1- بعد خانوادگی
مسائل مربوط به خانواده ازجمله روابط با همسر و فرزند در این بعد قرار گرفته است.
1-1- فرصت: قوام بخشی خانواده
انجام فعالیتهای مشترک (بازی با بچهها، کتاب خواندن، ایجاد سرگرمی گروهی، فعالیتهای جهادی و فرهنگی)، کنترل بحران، فعالیت جنسی بیشتر، دادن آرامش به اعضای خانواده، همکاری و همدلی، درک بیشتر حس والدینی، واقف شدن به مسئولیتهای زناشویی، مهارتآموزی، دوستی بیشتر فرزندان با یکدیگر، گفتگو بیشتر، به دنبال خوشحال کردن یکدیگر، برنامهریزی برای زندگی، کم شدن بحثهای حاشیهای، پذیرش موضوع، اتحاد علیه دشمن خارجی، خوشحالی از کنار هم بودن، بازگو کردن خاطرات، وقت گذاشتن با هم ازجمله مقولههای فرعی استخراج شده در این بخش است. 8 نفر از زنان مصاحبهشونده تلاش میکردند تا بنیان خانواده خود را حفظ کنند و این بحران را به فرصت تبدیل کنند.
«قبل از کرونا اصلا وقت نداشتیم با هم حرف بزنیم، شوهرم همش مشغول کار بود شب تا ساعت ده یازده شب سرکار بود وقتی میومد اصلا وقت صحبت مردن نبود و با بچهها هم اصلا بازی نمیکرد»(32 ساله، فوقدیپلم)
«تو اونروزا خونه مون کلا برو بیا بود. پسرام پول جمع کرده بودن و باهاش بستههای بهداشتی درست کردیم برای افراد فقیر و کمدرآمد» (44 ساله، کارشناسی ارشد)
2-1-تهدید: ناتوانی در کنترل مسائل
دعوای زوجین و بحث با فرزندان، ایجاد اضطراب و القای آن به خانواده، ناراحتی از فراق خانواده اصلی، صرف زمان بیشتر در فضای مجازی، افزایش فشار و فعالیتها، دلنگرانی از درس فرزندان، کنسلی مسافرتها، نگرانی از آینده، اضطراب از بیمار شدن اعضای خانواده مقولههای فرعی در این بخش است. چهار نفر از زنان مصاحبهشونده در کنترل مسائل ناتوان بودند.
«دخترم امسال کلاس اول بود کل کاراش به عهده من بود، واقعا نمیدونم آیندهاش چه اتفاقی میافته کلاس دوم چی کار میخواد بکنه؟» (36 ساله، دیپلم)
«خیلی برام سخت بود که مامانم رو نمیدیدمم، هر شب باهم تلفنی حرف میزدیم و گریه میکردم تلفن که جای دیدن رو نمیگیره» (42 ساله، کارشناسی)
2- بعد فردی
مسائل مربوط به خود شخص است و اینکه چگونه وقت خود را مدیریت کردهاند.
1-2- فرصت: شادابی عملکردی
انجام کارهای عقبمانده، ورزش کردن، یادگیری هنر جدید، دیدن فیلم و سریال، تفکر و بررسی عمیق ماجرا، ایجاد تنوع، کاشت گل و گیاه، کسب تجربه، درس گرفتن، صبور شدن، کنار آمدن با شرایط، انجام فعالیتها به شیوههای دیگر، افزایش خلاقیت، کسب درآمد خانگی ازجمله مقولههای فرعی این قسمت است. هشت نفر از زنان بیشتر تلاش میکردند تا خود را سرگرم کنند.
«خیلی زمان خوبی بود کلی کارهای عقب مونده ام رو انجام دادم، همیشه دوست داشتم فتوشاپ یاد بگیرم البته بلد بودم بهصورت حرفهای انجام دادم و تونستم با چند جا صحبت کنم و کارهاشونو بگیرم» (42 ساله، کارشناسی)
2-2- تهدید: کرختی عملکردی
مقولههای فرعی مربوط به این بخش عبارتند از: بیانگیزه بودن، بیحسی، ناتوانی در انجام امور عادی، کمتحرکی و چاقی، بیبرنامگی در خواب، نارضایتی از وضعیت بدنی، اضطراب، عصبی بودن، نگرانی از بیمار شدن خود، روزمرگی. چهار زن غالبا با این وضعیتها روبرو بودند.
«من کلا آدم فعالیم و اکثر کارهام بیرون بود اما تو اون دوران انقدر خونه موندم خیلی چاق شدم و هر وقت جلوی آینه میرفتم کلی حرص میخوردم که چرا این شکلی شدم هم زشت شده بودم هم چاق.» (38 ساله، دکترا)
«شب تا صبح بیدار بودیم و صبح ساعت 7 و 8 میخوابیدیم تا عصر» (52 ساله، سیکل)
3- بعد معنوی
این بعد به منظور بررسی معنویات مشارکتکنندگان استخراج شده است که در دو بخش توسلجویی (فرصت) و بیصبری (تهدید) دستهبندی شده است.
1-3- فرصت: توسل جویی
مقولههای فرعی این بخش بدین قرار است: خواندن دعا و قرآن، مناجات با خدا، همدلی با افراد بیبضاعت، کمک به ارگانها در ضدعفونی معابر، فعالیتهای جهادی، عبرتآموزی، قدردانی از خداوند، کمتر شدن گناه (با حضور کمرنگ زنان و مردان در جامعه). هشت زن بیشتر از این موارد در ایام قرنطینه استفاده کردند.
«خیلی خوشحال شدم وقتی گفتن قرنطینه باید بشیم. دیگه این زنای بیحجاب نمیتونن بیان بیرون. ماسک هم وسیله خوبیه برای دیده نشدن آرایش هاشون» (51 ساله، سیکل)
«هر شب شوهرم با بسیج میرفت برای ضدعفونی کردن معابر. من خیلی تشویقش کردم و میگفتم حتما بره» (32 ساله، فوقدیپلم)
2-3- تهدید: بیصبری
شکوه و اعتراض از خدا، گلایه از مردم و مسئولان ازجمله مسائلی بودند که چهار زن با آنها دستوپنجه نرم میکردند.
«مردم تو این بحران خیلی بهشون فشار وارد شد و استخونا شون خورد شد، اما دولت و مسئولین اصلا هیچ حمایتی نکردن و فقط مردم بهم لطف می کنن» (31 ساله، فوقدیپلم)
4- بعد اقتصادی
این بعد به منظور بررسی تجربیات زنان در بخش اقتصادی در زمان قرنطینه انجام شده است که در دو بخش اقتصاد مقاومتی (فرصت) ولنگاری مصرف (تهدید) استخراج شده است.
1-4- فرصت: اقتصاد مقاومتی
صرفهجویی در هزینهها، کارآفرینی در منزل، اصلاح الگوی مصرف و انرژی، تولید خوراکیها در منزل (ماست، پنیر، کالباس و...) مقولههای فرعی استخراج شده در این بخش است. هفت خانم بیشتر در این دوران سعی داشتند هر چه در منزل داشتند استفاده کنند و یا حتی نوآوریهایی در این زمینه انجام دهند.
«تو این مدت هر چی که امکانش بود رو خودم با کمک بچهها درست کردیم مثل ماست، پنیر، کالباس. خوب بالاخره باید صرفهجویی هم میکردیم چون امکان رفتوآمد رو نداشتیم» (55 ساله، دیپلم)
2-4- تهدید: سوء مدیریت مصرف
مصرف بیشازحد انرژی به خصوص آب، پرخوری، مصرف بیشازحد اینترنت، بیاهمیتی به مصرف جزء مقولههایی فرعی این بخش بوده است. پنج زن در این زمینه رعایت نمیکردنند و برایشان مهم نبوده است.
«گوشی هم دست خودم بود هم دست همسرم هم بچهها، فقط بسته اینترنت بود که میخریدیم»(39 ساله، کارشناسی ارشد).
5- بعد اجتماعی
در این بعد فرصتها و تهدیدهای مشارکتکنندگان در زمان قرنطینه بررسی شد که در دو بخش همکاری و عدم همراهی افراد با سیاستهای اجرایی ثبت شد.
1-5- فرصت: همکاری سیاستهای اجرایی
مقولههای فرعی در این قسمت عبارتند از: در خانه ماندن، در حال اضطرار بیرون رفتن، رعایت پروتکلهای بهداشتی و توصیه به آشنایان، ارجحیت جامعه بر خود، کاهش آلایندگی برای محیطزیست، است. هشت نفر از زنان اعلام کردند که به صحبتهای مسئولان گوش داده و با آنها همکاری کردند.
«وقتی اعلام کردن که باید بمونیم تو خونه به بچهها گفتم الآن جامعه از ما مهمتره و خواستههامون رو باید کنترل کنیم» (31 ساله، کارشناسی ارشد)
«وقتی کوههای اطراف خونهمون رو میدیدم میگفتم محیطزیست داره نفس میکشه و خیلی خوشحال بودم از این بابت» (52 ساله، سیکل)
2-5- تهدید: عدم همراهی سیاستهای اجرایی
مسافرت، گرفتن مهمانی و دورهمی، جدی نگرفتن توصیههای مسئولان، کاهش قدرت خرید، تعطیلی کاسبیها، فشار اقتصادی مضاعف، مقولههای استخراجی این بخش محسوب میشوند. چهار نفر از زنان به توصیهها اهمیت نداده و شرایط اضطراری را درک نکردند. برخی نیز به نکات منفی که برای جامعه اتفاق افتاده اشاره کردند.
«کی کرونا رو دیده که بخواهیم رعایت کنیم؟» (55 ساله، دیپلم)
«وقتی شوهرم میگفت دوستاش نتونستن تو بازار دوم بیارن و مجبور شدن کارشون رو تعطیل کنن خیلی ناراحت میشدم» (32 ساله، فوقدیپلم)
6- بعد بهداشتی
در این بخش مصاحبهشوندگان به تمهیدات بهداشتی که در منزل و یا در هنگام خروج از منزل انجام میدادند اشاره کردند که در دو بعد خودمراقبتگری (فرصت) و اقدام به رفتارهای خطرپذیر (تهدید) دستهبندی شد.
1-6- فرصت: خودمراقبتگری
مقولههای فرعی ازجمله، مصرف گیاهان دارویی، مصرف مکملهای غذایی، استفاده از بخور، شستن دستها، استفاده از ماسک و دستکش، تغذیه مناسب است. 10 نفر از زنان مسائل بهداشتی را رعایت کرده و به این مسئله اهمیت ویژهای دادهاند.
«از وقتی فهمیدم که کرونا اومده همش دمنوش درست کردم برای خودم و بچهها و سعی میکردم که همه پرتکلها رو رعایت کنیم» (31 ساله، کارشناسی ارشد)
2-6- تهدید: اقدام به رفتارهای خطرپذیر
مقولههای فرعی در این بخش عبارتند از: عدم استفاده از ماسک و دستکش، رفتن به مهمانی، تعدد خروج از خانه، هستند. تنها دو نفر از زنان مسائل بهداشتی به خصوص هنگام خروج از منزل را جدی نگرفته بودند.
«ما که مهمونیهامونو گرفتیم، بچهها میومدن خونهمون، برادرام و خواهرام هم اومدن ما هم خونشون رفتیم» (سیکل، 52 ساله)
الگوی پیشنهادی استخراجی از دادهها برای فرصتسازی قرنطینه خانگی به قرار زیر است:
شکل (1) الگوی پیشنهادی فرصتسازی قرنطینه خانگی

بحث
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته زنان در قرنطینه خانگی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که نهایتا به مدلی در مبارزه با این ویروس در جامعه ایرانی رسیدیم. تمامی مقولههای بدست آمده، پاسخ به این سؤال را مشخص میکند که زنان در مواجه با ویروس کرونا و قرنطینه خانگی چه تجربهای کسب کردند.
شش بعد خانوادگی، فردی، معنوی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی در دو بخش فرصت و تهدید از مصاحبهها و تجارب زنان حاصل شد. افراد مصاحبهشونده موقعیت قرنطینه را هم به دید فرصت و نیز تهدید نگاه میکردند. طوری که وابستگی در خانواده، ایجاد صمیمیت بیشتر با اعضای خانواده، تفکر و رشد فردی، گاهی افزایش معنویت از طریق توسل به ائمه و خداوند، تحمل و گذران وضعیت سخت اقتصادی از طریق کارآفرینی و صرفهجویی، با اهمیت شدن بعد اجتماعی و اینکه زندگی دیگری در گرو رعایت فرد است، افزایش فعالیتهای جهادی و متحدشدن اعضای جامعه، پررنگ شدن مسئله بهداشت فردی و نمود آن در بهداشت جمعی و همه و همه از نکات مثبت بیانشده دوران قرنطینه توسط زنان است. از طرفی نکاتی منفی مانند تحمیل فشار اقتصادی به خانوادهها، تماس بیشازحد اعضای خانواده که منجر به دلخوری و تنش میشد، بیشتر شدن مسئولیت زنان و خستگی آنها، بیحوصلگی فرزندان و فشار مضاعف به مادران، ترس از آیندهای مبهم و غیرقابل پیشبینی، ترس از مبتلا شدن خود و اعضای خانواده، گله و شکایت از خداوند، ناراحتی نسبت به افراد بیملاحظه در جامعه، در طول قرنطینه خانگی محسوب میشد. پژوهشی که بتواند تمامی مضامین را پوشش بدهد یافت نشد اما پژوهش بای و همکاران (2004) خستگی، بیخوابی، بیزاری از کار و دوری جویی از دیگران را که در این پژوهش نیز استخراج شد تأیید میکند. مطالعات پراکندهای نیز درزمینه روانشناختی به قرنطینه ازجمله: سردرگمی (بروناک مایر و همکاران، 2013)، ترس (پلیشا و همکاران، 2015؛ کالئو و همکاران، 2018)، خشم (کاوا و همکاران، 2005)، احساس گناه (وانگ و همکاران، 2009)، کرختی (پان و همکاران، 2005) و بیخوابی (دسکلوکس و همکاران، 2017؛ لیو و همکاران، 2012) و مطالعات دیگری نیز نشان دادهاند که افراد نسبت به سلامتی خود ترس دارند و یا نسبت به انتقال آن به دیگران نگران هستند (رینولد و همکاران، 2008) که در پژوهش حاضر نیز به آنها رسیده است، همسو هستند.
درزمینه نگرانیهای اقتصادی که زنان به آن اشاره داشتند، پژوهش بروکس و همکارانش (2018) نیز نشان داد که دغدغههای مالی از پیامدهای منفی قرنطینه است زیرا که اکثر شغلها در طول این ایام غیرفعال شدهاند با یافتههای پژوهش در این زمینه همسو هستند. هاوری لوک و همکاران (2004) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند افرادی که درآمد پایینی دارند بیشتر در معرض افسردگی و آسیبهای پس از سانحه قرار میگیرند. در پژوهش حاضر نیز، افراد مصاحبه شده و در قرنطینه بیشتر از جانب مسئولین توقع داشتند تا مسائل مالی به نحوی حل شود تا یکی از بزرگترین دغدغههای آنها برطرف شود.
جهت تبیین یافتههای پژوهش نیاز است تا تمامی ابعاد استخراج شده بررسی شود. در بعد خانوادگی، با توجه به گفتههای مشارکتکنندگان، ابتدا اعضای خانواده دچار ترس و هراس شده اما بعد از مدتی توانسته بر آن فائق آیند. در این گروه خانوادههایی نیز بودند که نتوانستند فشارها را تحمل کنند و این امر موجب شده تا تنش ایجاد شده وارد خانواده شود. برخی از این خانوادهها، تهدید را به فرصت تبدیل کردند و دوستی، گفتگو، همکاری و همدلی را افزایش داده و قوام زندگی را موجب شده است. به نظر میرسد دلیل اصلی نکات مثبت قرنطینه و کرونا متحدشدن اعضای خانواده در مقابل تهدید و نیروی بیرونی باشد؛ زیرا که اعضای خانواده تلاش داشتند این بحران را بهخوبی پشت سر بگذرانند و بتوانند آن را حل کنند. این مسئله در نگاه کلانتر و جامعه نیز نمود یافته بود؛ زیرا که هر فردی هر چه که در توان داشت و با هر توانایی، علاقهمند بود تا گرهای از مسائل را باز کند.
در بعد فردی نیز زنان متأهل ساکن تهران عکسالعملهای متفاوتی نشان دادند. بهطوریکه برخی از آنها برای آینده خود برنامهریزی کردند؛ برای فعالیتهایی که دوست داشتند انجام دهند اما زمان لازم را نداشتند به سرانجام رساندند؛ دیدگاه خود را نسبت به زندگی تغییر داده و با نگاهی فلسفی به آن نگریستهاند. صبوری و کنارآمدن با وضعیت موجود را تمرین کردند، فرصت را غنیمت شمرده و کسب درآمد کردند و... . اما برخی دیگر در این دوران بیحسی و بیانگیزه بودن را تجربه کردند؛ بیبرنامگی در خواب افراد رخ داد؛ مبتلا شدن به بیماری و آیندهای مبهم اضطراب ایجاد کرده و موجب تشویش افراد شد. از طرفی میدانیم هر بحرانی با مشکلاتی روبروست که به برخی از آنها اشاره شد.
در بعد معنوی، تعدادی از زنان مشارکتکننده رشد در این زمینه را تجربه کردند؛ بهطوریکه همدلی و همدردی با آحاد جامعه را ذکر کردند؛ مناجات و صحبت کردن با خدا را راهکاری برای رفع این مشکل مطرح کردند؛ قدردانی از نعمات الهی یکی از مسائل دیگری بود که به آن اشاره شد. تعداد دیگری از زنان متأهل ساکن تهران، از خداوند بابت چنین آزمونی گلایه داشتند و از مسئولان به دلیل بیاعتنایی شکوه داشتند. مقوله بیصبری میتواند یکی از مهمترین مضامین پژوهش باشد زیرا که تمرین صبر در هر مشکلی موجب ارتقا و رفع آن خواهد شد.
بعد اقتصادی، یکی از ابعادی بود که تمامی مشارکتکنندگان به آن اشاره کردند و آن را یکی از مهمترین دغدغههای خود در آن زمان و حتی بعد از رفع بیماری کرونا دانستند. تعدادی از افراد مصاحبهشونده بر صرفهجویی بر هزینهها در تمامی ابعاد اشاره داشتند و تلاش میکردند برای کاهش هزینهها الگوی مصرف خانواده را تغییر دهند و از امکانات موجود به نحو احسن استفاده کنند. این در صورتی بود که برخی دیگر این مسئله را کمرنگ دانسته و الگوی مصرف خود را تغییر ندادند و حتی گاهی مصرف آنها به اسراف نیز کشیده شد.
بعد اجتماعی مطرحشده در اظهارات مشارکتکنندگان، به دو مضمون همکاری با سیاستهای اجرایی و عدم همراهی سیاستهای اجرایی انجامید. به این معنا که برخی، خواستههای اجتماع را بر خود ارجح دانسته و تمام گفتههای مسئولان را عملی کردند تا نشان دهند همکاری آنها میتواند پایانی خوش را برای تمامی اعضای جامعه به همراه داشته باشد. از طرفی دیگر، بعضی از مشارکتکنندگان با خودخواهی محض حاضر به رعایت کردن نشده و همچون سالهای گذشته به گشتوگذار و مسافرت مبادرت کردند.
بعد بهداشتی، یکی از مهمترین ابعاد اشارهشده توسط مشارکتکنندگان است. بهطوریکه اکثر افراد در انجام آن کوشا بودند و تنها دو نفر از زنان متأهل ساکن تهران کمتر به این مسئله اهمیت میدادند. حتی همه آنها اشاره داشتند که با رعایت بهداشت میتوان بر این مشکل فائق آمد.
الگوی تدوینشده به این مسئله اشاره دارد که بیماری کرونا تکوجهی نبوده و نیاز است تمامی زوایای آن روشن شود، به همین منظور الگویی در شش بعد تدوین شد. ازآنجاییکه مدل استخراجی جهت فرصت سازی از قرنطینه خانگی است، به همین دلیل نیاز بود تا نکات مثبت (فرصتها) در آن قرار گیرد تا افراد جامعه بتوانند با الگوپذیری از آن تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند و مسائل پیشآمده احتمالی در آینده را پشت سر بگذارند. همچنین با تزریق امیدواری به اعضای جامعه شرایط مناسبی را فراهم کنند تا مسائل مربوط به بیماری کرونا بهخوبی به پایان برسد.
محدودیتهایی که در این پژوهش میتوان به آن اشاره کرد: ابتدا سعی بر این بود تا از تجارب مردان نیز در روند مصاحبه استفاده شود اما با توجه به استقبال کمتر مردان در مشارکت، در انتها از پژوهش حذف شدند. این علت میتواند تعمیمپذیری در شرایط مشابه را با مشکل روبرو کند. با توجه به زوایای ناشناخته و ابهامات موجود در مورد این پدیده، پیشنهاد میشود پژوهشهای بیشتری در این زمینه انجام شود. پژوهشگران داخلی کمی به ویروس کرونا و قرنطینه پرداختهاند که نیاز است پژوهشهای ایرانی متناسب با فرهنگ ما انجام شود. پیشنهاد میشود، پدیده کرونا از منظر مشاوران و روانشناسان در مسائلی که برای مراجعانشان اتفاق افتاده است، انجام گیرد تا مشکلات به صورت واقعیتری بررسی شود. همچنین به منظور حفظ سلامت روان افراد جامعه و پیشگیری از آسیبهای احتمالی این پدیده نوظهور لازم است در پژوهشهای دیگری، به بررسی و ارائه راهکارهای موردنیاز و کارآمد برای روانشناسان و افرادی که با سلامت روان افراد جامعه سروکار دارند، پرداخته شود. کاربرد اینگونه پژوهشها میتواند در تصمیمگیریهای کلان توسط مسئولان مدنظر قرار گیرد، زیرا که این مسائل از دل جامعه برخواستهاند.
نتیجهگیری
در تمامی پژوهشهای انجام شده به موارد منفی قرنطینه اشاره شده است اما این پژوهش به نکات مثبتی نیز دست یافته است؛ مانند زمان گفتگوی بیشتر بین زوجین، پیشرفت فردی و انجام فعالیتهای عقبافتاده فرد، تلاش برای شاد نگاهداشتن خانواده، کاهش تنش درون خانواده، انجام فعالیتها از طریق دیگر، افزایش همدلی و اتحاد اجتماعی و غیره که این نکته میتواند نقطه قوت پژوهش حاضر نیز محسوب شود.
تشکر و قدردانی: از کلیه شرکتکنندگان پژوهش حاضر و کسانی که ما را در انجام این پژوهش یاری کردند، سپاسگزاریم.
ملاحظات اخلاقی
تعارض منافع:
بدینوسیله نویسندگان مقاله تصریح میکند که هیچگونه تعارض منافعی در قبال مطالعه حاضر وجود ندارد.
سهم نویسندگان:
سیده مریم پورموسوی (نویسنده اول)، ارائه ایده، جمعآوری داده، تفسیر داده؛ جواد خدادادی سنگده (نویسنده دوم)، ارائه ایده و طراحی مطالعه و اعظم کلائی (نویسنده سوم) ارائه ایده و طراحی مطالعه. همه نویسندگان در نگارش اولیه مقاله و بازنگری آن سهیم بودند و همه با تأیید نهایی مقاله حاضر، مسئولیت دقت و صحت مطالب مندرج در آن را میپذیرند.
منابع مالی:
این پژوهش هیچگونه حمایت مالی دریافت نکرده است.
منابع:
World Health Organization. (2020). Considerations for quarantine of individuals in the context of containment for coronavirus disease (COVID-19): interim guidance: WHO; Available from: https://apps.who.int/iris/bitstream/handle/10665/331299/WHO2019-nCov-IHR_Quarantine-2020.1-eng.pdf.
Parnell, D., Widdop, P., Bond, A., & Wilson, R. (2020). COVID-19, networks and sport. Managing Sport and Leisure, https://doi.org/10.1080/23750472.2020.1750100.
Pueyo, T.(2020). Coronavirus: Why You Must Act Now 2020. Available from: https:// medium.com/@tomaspueyo/coronavirus-acttoday-or-people-will-die-f4d3d9cd99ca.
Cha, M., Chung, M., Kim, K., Lee, S., Kim, T., Kim, T. (2018). Clinical implication of radiographic scores in acute Middle East respiratory syndrome coronavirus pneumonia: Report from a single tertiary-referral center of South Korea. European Journal of Radiology, 107, 196-202.
Almutairi, AF, et al.(2017). “It feels like I’m the dirtiest person in the world” Exploring the experiences of healthcare providers who survived MERS-CoV in Saudi Arabia. J Infect Public Health, http://dx.doi.org/10.1016/j.jiph.2017.06.011.
Rubin, G.J., & Wessely, S. (2020). The psychological effects of quarantining a city. BMJ 2020; 368: m313. 8. WHO. Rapid reviews to strengthen health policy and systems: a practical guide. 2017. https://www.who.int/alliance-hpsr/resources/publications/rapid-review-guide/en/ (accessed Jan 31, 2020).
Blendon, R.J., Benson, J.M., DesRoches, C.M., Raleigh, E., & Taylor-Clark, K. (2004). The public’s response to severe acute respiratory syndrome in Toronto and the United States. Clin Infect Dis, 38, 925–31.
Braunack-Mayer A, Tooher R, Collins JE, Street JM, Marshall H.(2013). Understanding the school community’s response to school closures during the H1N1 2009 influenza pandemic. BMC Public Health; 13: 344.
Wilken, J.A. et al. (2017). Knowledge, attitudes, and practices among members of households actively monitored orquarantined to prevent transmission of Ebola virus disease– Margibi County, Liberia: February–March 2015. Prehosp Disaster Med, 32, 673–78.
Hawryluck, L., Gold, W.L., Robinson, S., Pogorski, S., Galea, S., & Styra, R. (2004). SARS control and psychological effects of quarantine, Toronto,Canada. Emerg Infect, 10, 1206–12.
Jeong, H. et al. (2016). Mental health status of people isolated due to Middle East respiratory syndrome. Epidemiol Health, 38, e2016048.
Bai, Y., Lin, C-C., Lin, C-Y., Chen, J-Y., Chue, C-M., & Chou, P. (2004). Survey of stress reactions among health care workers involved with the SARS outbreak. Psychiatr Serv, 55, 1055–57.
Sprang, G., & Silman, M. (2013). Posttraumatic stress disorder in parents and youth after health-related disasters. Disaster Med Public Health Prep; 7: 105–10.
Pellecchia, U., Crestani, R., Decroo, T., Van den Bergh, R., & Al-Kourdi, Y.(2015). Social consequences of Ebola containment measures in Liberia. PLoS, 10, e0143036.
Caleo, G. et al. (2018). The factors affecting household transmission dynamics and community compliance with Ebola control measures: a mixed-methods study in a rural village in Sierra Leone. BMC Public Health, 18, 248-261.
Cava, M.A., Fay, K.E., Beanlands, H.J., McCay, E.A., & Wignall, R. (2005). The experience of quarantine for individuals affected by SARS inToronto. Public Health Nurs, 22, 398–406.
Wang, Y., Xu, B., Zhao, G., Cao, R., He, X., & Fu, S. (2011). Is quarantine related to immediate negative psychological consequences during the 2009H1N1 epidemic? Gen Hosp Psychiatry, 33, 75–77.
Pan, P.J.D., Chang, S-H., & Yu, Y-Y. (2005). A support group for home quarantined college students exposed to SARS: learning from practice. J Spec Group Work, 30, 363–74.
Desclaux, A., Badji, D., Ndione, A.G., & Sow, K. (2017). Accepted monitoring orendured quarantine? Ebola contacts’ perceptions in Senegal. Soc Sci, 178, 38–45.
Liu, X. et al. (2012). Depression after exposure to stressful events: lessons learned from the severe acute respiratory syndrome epidemic. Compr Psychiatry, 53, 15–23.
Reynolds, D.L., Garay, J.R., Deamond, S.L., Moran, M.K., Gold, W., & Styra, R. (2008). Understanding, compliance and psychological impact of the SARS quarantine experience. Epidemiol Infect, 136, 997–1007.
Roberts, A.R. (2000). Crisis intervention handbook: Assessment, treatment and research. 2nded. New York: Oxford University Press.
Savadkoohifar, S., & Zakai Fateh, J. (2012). Crisis and Passive Defense Considerations and Crisis Management in Field Emergency Medical Services in Conditions, National Conference on Passive Defense in Science and Engineering. [Persian]
Guest, G., MacQueen, K. M., & Namey, E. E. (2011). Applied thematic analysis. Sage.
Streubert Speziale, H. J., & Carpenter, D. (2003). Qualitative research in nursing. Third Edition. Philadelphia: Williams & Wilkings Co.
Brooks, S.K., Dunn, R., Amlôt, R., Rubin, G.J., & Greenberg, N. (2018). A systematic, thematic review of social and occupational factors associated with psychological outcomes in healthcare employees during an infectious disease outbreak. J Occup Environ, 60, 248–57.