متن کامل [PDF 431 kb]
(2005 دریافت)
|
چکیده (HTML) (2377 مشاهده)
متن کامل: (2826 مشاهده)
مقدمه
بیماریهای غیرواگیر هرسال حدود 40 میلیون نفر را از بین میبرد که حدود 70 درصد از کل مرگومیر جهان را شامل میشود. بیماریهای غیرواگیر در طبیعت مزمن هستند و نمیتوانند از یک شخص به دیگری منتقل شوند. آنها نتیجه ترکیبی از عوامل شامل ژنتیک، فیزیولوژی، محیطزیست و رفتار است. انواع اصلی بیماریهای غیرواگیر، بیماریهای قلبی-عروقی و مزمن تنفسی علاوه بر سرطان هستند. بیماریهای غیرواگیر مانند بیماریهای قلبی-عروقی، سکته مغزی، دیابت و انواع خاصی از سرطان بهشدت با انتخاب شیوه زندگی ارتباط دارد و ازاینرو اغلب بهعنوان سبک زندگی بیماریها شناخته میشود. بیماریهای قلبی-عروقی که شامل حملات قلبی و سکته مغزی هستند، هرساله 7/17 میلیون مورد مرگومیر ناشی از مرگومیر را در جهان ایجاد میکند. حدود 8/8 میلیون نفر در هر سال براثر سرطان کشته میشوند و پسازآن بیماریهای تنفسی است که تقریبا 9/3 میلیون نفر در سال را از بین میبرد.
میزان مرگومیر سالانه دیابت هم 6/1 میلیون نفر است. این چهار گروه از بیماریها شایعترین علل مرگ در میان تمام بیماریهای غیرمسری هستند (سازمان جهانی بهداشت، 2017). بیماریهای غیرواگیر به وسیله چهار عامل خطر رفتاری ایجاد میشوند: مصرف دخانیات، رژیم ناسالم، فعالیت بدنی و مصرف مضر الکل (سازمان جهانی بهداشت، 2011). طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، کشورهای کمدرآمد و فقرا در همه کشورها بدترین نوع مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیر را دارند. این یک چرخه درهم و برهمی از خطر است که فقرا به طور فزایندهای در معرض عوامل خطر رفتاری برای بیماریهای غیرواگیر قرار میگیرند و به همین ترتیب این بیماریها میتوانند نقش مهمی در کنترل افراد و خانوادههای آنها در برابر فقر داشته باشند.
این امر از یک فرد شروع میشود و درنهایت بر کل کشور تأثیر میگذارد. برای مثال کشوری مانند هند، به دلیل شیوه زندگی ناسالم و رژیم غذایی نامناسب، به زیان اقتصادی بیش از 236 میلیون دلار در سال 2015 دچار شد (سازمان جهانی بهداشت/مجمع جهانی اقتصاد، 2008). به همین دلیل است که باید برای مقابله با تأثیر جهانی بیماریهای غیرواگیر در مناطق و جوامع آسیبدیده اقدامی عاجل کرد. بیماریهای قلبی-عروقی یکی از علل مرگومیر در سطح جهان است و تعداد افرادی که هر سال از آن میمیرند، دائما در حال افزایش است. برآورد شده است که تا سال 2030، بیماریهای قلبی-عروقی در کشورهای کمدرآمد مسئول مرگومیرهای بیشتری نسبت به بیماریهای عفونی، مادرزادی و پرناتال و اختلالات تغذیهای خواهد بود (بیگلهول و بونیتا، 2008). راههای مهمی برای کنترل بیماریهای غیرقابلانتقال از طریق کنترل عوامل خطر مرتبط با آن است. بهعبارتدیگر، با کنترل عادات رفتاری یا شیوه زندگی مرتبط با آن بیماریها، تعدادی از بیماریهای قابلانتقال را میتوان پیشگیری کرد. تعدادی از راهحلهای کمهزینه وجود دارد که میتواند توسط دولت و سایر گروههای درگیر اجرا شود تا عوامل خطر قابلتغییر را تغییر دهند (سازمان جهانی بهداشت، 2017).
نظارت بر روند بیماریها و خطرات مربوط به آن برای هدایت سیاستها و دستورالعملها بسیار مهم است. یک رویکرد جامع ضروری است که شامل تمام بخشها ازجمله بهداشت، امور مالی، آموزشوپرورش، برنامهریزی و دیگران باشد تا تأثیرات سبک زندگی بیماریها را به افراد و جامعه کم کند. این رویکرد نیاز به ایجاد تلاش مشترک برای به حداقل رساندن خطرات ناشی از این دست بیماریها و درعینحال الهامبخش مداخلات برای کنترل و جلوگیری از آنها است. سبک زندگی منجر به این بیماریها یک تهدید به جنبههای اجتماعی-اقتصادی کشورهای جهان است و اقدامات مناسب برای مدیریت آنها نیازمند تلاشی سریع است. مدیریت سبک زندگی منجر به بیماریها شامل تشخیص درست، غربالگری و درمان این بیماریها علاوه بر ارائه مراقبتهای پرخطر برای افرادی که به آن نیاز دارند، میشود. مداخله درزمینه بیماریهای کیفیت زندگی باید از طریق یک روش مراقبت بهداشتی اولیه انجام شود که در آن تشخیص زودهنگام و درمان مناسب، اولویتبندی میشوند (تابیش، 2017).
سبک زندگی بهعنوان مجموعه درهمتنیدهای از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که یک فرهنگ در یک جامعه انسانی ایجاد میکند؛ و ازآنجاییکه هیچکدام از جوامع بشری را نمیتوان عاری از فرهنگ تصور کرد، بنابراین، میتوان گفت که تمام اجتماعات انسانی، از ابتدای تاریخ تاکنون دارای سبک زندگی خاص خود بوده و از الگوهای رفتاری متناسب با شاخصهای فرهنگی خود برخوردار بودهاند (بوردیو، 2011). افرادی نظیر کوکرهام و آدلر نیز ضمن ارائه تعریف سبک زندگی به ویژگیهای فرد سالم و سبک زندگی سالم اشاره دارند. به عقیده آدلر فرد سالم از اهداف خویش آگاهی دارد و عملکرد او هدفمند بوده و رابطه اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. در تعریف سبک زندگی سالم از ترکیب دو مفهوم انتخاب و موقعیت یاد میشود. زیرا به عقیده وی سبکهای زندگی سالم، الگویی جمعی از رفتارهای مرتبط با سلامتی است که مبتنی بر انتخابهایی است که افراد بر حسب شرایط و زیستشان در دسترس دارند. لذا به عقیده وی انتخاب سبک و شیوه صحیح زندگی به ما امکان کنترل داده و افراد هر قدر سبک زندگی خود را بشناسند و بر آن مسلط باشند، بهتر میتوانند زندگی خود را مدیریت کنند (کاکرهام، 2008 به نقل از نوروزی و پترامی، 2016). به نظر بوردیو (1984)
سبکهای زندگی مجموعهای از خصوصیات، الگوهای عادتی و ویژگیهای رفتاری انسان در حوزه مصرف است که در شکل دادن به هویت شخصی و جمعی و بر رابطه متقابل بین هویت شخصی و جمعی در دو بعد موردمطالعه قرار میگیرد. بعد اول مصرف عینی-مادی است که در انواع انتخاب و نوع کاربرد امکانات شامل (مصرف امور مادی، اجتماعی و فرهنگی) خلاصه میشود. بعد دوم با تأکید بر مصرف ذهنی-غیرعینی، بیانگر نحوه انتخاب و نحوه کاربرد امکانات شامل (علائق، ترجیحات یا سلیقه و ادراک از امور) است. یکی از جامعهشناسان پزشکی معاصر، بر اساس چارچوب نظریهای بوردیو، معتقد هستند رفتارهای پرخطر و غیربهداشتی از قبیل مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، بیتوجهی به رژیم غذایی و امتناع از ورزش؛ هنجارهای ایجاد شدهای هستند که از طریق ارتباط با گروههای اجتماعی و الگوهای جمعی رواج یافته و به وسیله ساختار ذهنی درونی در شیوه زندگی آشکار میشوند (کاکرهام و همکاران، 2006 به نقل از پوررنجبر و همکاران، 2016). سبک زندگی خاصی که به طور کامل و صد در صد به دور از ابتلا به بیماری حاد باشد وجود ندارد. لیکن تحقیق حاضر با هدف شناخت و مقایسه سبک زندگی، به تعیین تأثیر شیوه زندگی (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و کلیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر، پیشگیری از حوادث، سلامت محیطی) با بیماری قلبی و عروقی پرداخته است تا ازاینرو منبعی برای شناخت مهارتهای کاربردی سبک زندگی سالم در جهت کاهش این گونه بیماری باشد.
چارچوب مفهومی: سبک زندگی و مؤلفههای آن
سبک زندگی مجموعهای نسبتاً هماهنگ و منسجم از کلیه امور عینی و ذهنی زندگی فرد یا گروه است. این امور میتواند شامل داراییها، الگوهای رفتاری، روابط اجتماعی، مصرف، فعالیتهای فراغتی و سرگرمی، پوشش و مدیریت بدن، نحوه غذا خوردن و دکوراسیون منزل و ... باشد که امور و رفتارهایی بیرونی و قابلمشاهدهاند. همچنین میتوان دربرگیرنده بینشها (ادراکات، اعتقادات و جهانبینی)، گرایشها (ارزشها و ترجیحات) و ... باشد که رفتارهایی درونی و ذهنیاند. سبک زندگی، گسترهای رفتاری را در بر میگیرد که اصلی انسجامبخش و هماهنگکننده بر آن حاکم است و بخش اعظم زندگی فرد را تحت سیطره دارد (باینگانی و همکاران، 2013).
نگاهی دقیق به آثار و پیشینه این مفهوم نشان میدهد که جامعهشناسانی چون ماکس وبر، گیدنز، بوردیو و کاکرهام به این موضوع پرداختهاند (جدول 1).
جدول (1) نظریههای سبک زندگی
نظریهپردازان هدف تعریف از سبک زندگی منبع
وبر رفتارهای منتج از کنش متقابل بین انتخابها و فرصتها میتوانند نتایج بهداشتی مثبت و یا منفی داشته باشند. سبکهای زندگی سلامتمحور، الگوهایی جمعی از رفتار مرتبط با سلامتاند که بر انتخابهایی که طبق فرصتهای زندگی در دسترس مردم است، متکی هستند. کیوان آرا، 1386، به نقل از پارسامهر و رسولینژاد، 1394
گیدنز داشتن سبک زندگی سالم، مستلزم آن است که افراد از میان انتخابهای مختلف دست به انتخاب بزنند. وی سبکهای زندگی را رفتارهای عادی روزمره میداند که در معرض تغییر بوده و متمایزکننده هویت فردی افراد است. نوروزی و پت رامی، 1395
بوردیو یکی از مفاهیم مرتبط با رفتار سلامت، مفهوم سرمایههای انسانی (سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) است. سرمایه اجتماعی منبعی است که افراد با عضویت در شبکههای اجتماعی به دست میآورند.
تأثیر سرمایه فرهنگی بر مصرف، فعالیت و روش زندگی فرهنگی افراد را با کمک نظریه تمایز بیان میکند. برمبنای این نظریه، دارندگان سرمایه فرهنگی غنی، خود را با بهکارگیری فرهنگ و هنر متعالی از بقیه متمایز میکنند.
سرمایه اقتصادی شامل درآمد و سایر منابع مالی است که در قالب مالکیت بروز میکند. مسعودنیا، 1389 و به دوناوان و همکاران، 1991 نقل از عباسزاده و همکاران، 1393؛ عباسزاده و همکاران، 1393
کاکرهام فرصتهای زندگی یک شخص بهوسیله موقعیت اجتماعی و ویژگیهای گروههای منزلتی ویژه تعیین میشود. روش زندگی سالم، مجموعه انتخابهایی است که فرد بنا بر موقعیت اجتماعی خود برمیگزیند و این انتخابها برآمده از موقعیت ساختاری و فردی هستند. پارسامهر و رسولینژاد، 1394؛ شارعپور و همکاران، 1388، به نقل از عباسزاده و همکاران، 1393؛ جواهری و همکاران، 1395
یکی از راههایی که میتوان به درک بهتری از مفهوم «سبک زندگی» از نظر اندیشمندان مختلف دست یافت، بررسی عناصر و مؤلفههایی است که ایشان برای سبک زندگی برشمرده یا در تحقیقات خود بهعنوان شاخصه بهره بردهاند (جدول 2).
جدول (2) عناصر سبک زندگی
نظریهپردازان عناصر سبک زندگی منبع
زیمل، وبلن و وبر شیوه تغذیه،
خودآرایی (نوع پوشاک و پیروی از مد)،
نوع مسکن (دکوراسیون، معماری و اثاثیه)،
نوع وسیله حملونقل،
شیوههای گذران اوقات فراغت و تفریح،
اطفار (رفتارهای حاکی از نجیبزادگی یا دستودل بازی، کشیدن سیگار در محافل عمومی، تعداد مستخدمان و آرایش آنها). مهدویکنی، 1386 به نقل از رستمی و اردشیرزاده، 1392
آدلر رفتار،
افکار، احساسات فرد و
حرکتش به سوی هدف. مهدویکنی، 1386 به نقل از رستمی و اردشیرزاده، 1392
چاپین داراییهای فرهنگی،
درآمد، داراییهای مادی و
مشارکت در فعالیتهای گروهی اجتماع چاپین، 1935 به نقل از رستمی و اردشیرزاده، 1392
پارسونز فناوری مدرن مواردی مثل خودروهای خانواده، یخچال، ماشین لباسشویی و تلویزیون. پارسونز به نقل از رستمی و اردشیرزاده، 1392
روش
این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با هدف بررسی سبک زندگی بیماران قلبی و عروقی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل تمام بیماران قلب و عروق در بیمارستانهای شهید آیتالله دکتر بهشتی، شهید یحیینژاد و آیتالله روحانی در بهار 1398 بود. نمونه آماری شامل 190 بیمار مبتلا به بیماریهای قلبی و عروقی که به علت فشار خون بالا، سکته قلبی، نارسائی قلبی و درد قلبی از طریق کلی شماری در طول سه ماه به بیمارستان مراجعه کردند بود. درزمینه ارزیابی سبک زندگی افراد، آزمونهای مختلفی طراحی شده است که از بین آنها میتوان به «پرسشنامه سبک زندگی و شخصیت»، «پرسشنامه سبک زندگی فرهنگی» و «پرسشنامه سبک زندگی و سلامتی» اشاره کرد (سازمان جهانی بهداشت، 1998؛ کاکرهام، 2004؛ هاریسون و همکاران، 2006؛ پلاسکر، 2007؛ موهان، 2008). در هر یک از پرسشنامههایی که در پژوهشهای فوق به کار رفت به یک یا چند جنبه از مؤلفههای سبک زندگی همچون تندرستی، تغذیه، ورزش، تفریح، اجتناب از داروها، یا سلامتروان پرداخته شده است (لعلی و همکاران، 1391). در پژوهش حاضر از پرسشنامه سبک زندگی که لعلی و همکاران (2012) در پژوهش خود به کار گرفتند، استفاده شده است.
سبک زندگی متشکل از سلامت جسمانی (8 سؤال)، ورزش و تندرستی (7 سؤال)، کنترل وزن و کلیه (7 سؤال)، پیشگیری از بیماریها (7 سؤال)، سلامت روانشناختی (7 سؤال)، سلامت معنوی (6 سؤال)، سلامت اجتماعی (7 سؤال)، اجتناب از داروها و مواد مخدر (6 سؤال)، پیشگیری از حوادث (8 سؤال) و سلامت محیطی (7 سؤال) تعریف شده است که در مقیاس طیف لیکرت از 1 تا 6 نمرهگذاری شدند. برای اطمینان از همبستگی درونی سؤالات و گویههای موردسنجش برای مفاهیم مورداستفاده تحقیق، پرسشنامه اولیه مورد آزمون قرار گرفته است تا نواقص احتمالی پرسشنامه که میتوانست از نامفهوم بودن سؤالات، ترتیب نامناسب سؤالات و طولانی بودن پرسشنامه باشد، رفع شود. همچنین از کارشناسان و محققین خواسته شد تا مشکلات احتمالی پرسشنامه را در مقابل هر گویه و سؤال متذکر شوند. پس از جمعآوری پرسشنامهها، پایایی مقیاسها برآورد شد که در ادامه، نتایج بهدستآمده برای هر شاخص بهصورت مجزا ارائه میشود. همچنین سؤالات و گویههایی که برای سنجش متغیرها ساخته شده بود، بهواسطه نظر کارشناسان و اساتید مورد تجدیدنظر کلی قرار گرفت و پرسشنامه اولیه پس از حذف و اصلاح سؤالات و گویهها، نهایی شد. برای آزمون پایایی پرسشنامه در ابتدا 30 پرسشنامه تکمیل و سپس توسط آزمون کرونباخ بررسی و مورد تائید قرار گرفته است و در ادامه، بقیه پرسشنامهها توزیع شدند. در روش همسانی درونی، میان مؤلفههای سبک زندگی و کل پرسشنامه، ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد که در دامنه 78/0 تا 91/0 قرار داشتند. ضرایب پایایی به روش بازآزمایی در دامنهای از 85/0 تا 95/0 قرار گرفتند.
میزان آلفای کرونباخ بهدستآمده برای هر یک از مقیاسهای تحقیق بدینصورت است: سلامت جسمانی (80/0)، ورزش و تندرستی (84/0)، کنترل وزن و تغذیه (78/0)، پیشگیری از بیماریها (90/0)، سلامت روانشناختی (91/0)، سلامت معنوی (87/0)، سلامت اجتماعی (80/0)، اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل (91/0)، پیشگیری از حوادث (79/0) و سلامت محیطی (80/0). این موضوع نشاندهنده همبستگی درونی بین گویهها برای سنجش مفاهیم و مقیاسهای موردنظر است. بدین ترتیب، میتوان گفت که تحقیق حاضر از قابلیت اعتماد یا پایایی لازم برخورد است. سپس سبک زندگی بیماران قلب و عروقی نمونه موردمطالعه بررسی شد. دادههای پژوهش به کمک آزمون کایاسکوئر و تحلیل خوشهبندی با استفاده از نرمافزار SPSS.ver25 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها
در جدول (3)، آمار توصیفی سبک زندگی و ابعاد آن نشان داده شده است
جدول (3) آمار توصیفی سبک زندگی و ابعاد
M Mdn Min Max Skew Kort
آماره خطای استاندارد آماره خطای استاندارد
سلامت جسمانی 48/4 48/4 13/2 88/5 55/0- 17/0 07/1 35/0
ورزش و تندرستی 52/3 52/3 00/1 00/6 08/0- 17/0 59/0- 35/0
کنترل وزن و کلیه 18/4 18/4 43/1 00/6 55/0- 17/0 39/0 35/0
پیشگیری از بیماریها 79/4 79/4 29/1 00/6 98/0- 17/0 35/2 35/0
سلامت روانشناختی 37/4 42/4 00/1 00/6 04/1- 17/0 14/1 35/0
سلامت معنوی 83/4 00/5 00/1 00/6 36/1- 17/0 61/2 35/0
سلامت اجتماعی 83/4 00/5 29/1 00/6 37/1- 17/0 77/2 35/0
اجتناب از داروها و مواد مخدر 03/5 33/5 00/1 00/6 75/1- 17/0 01/3 35/0
پیشگیری از حوادث 72/4 75/4 00/1 00/6 06/1- 17/0 45/1 35/0
سلامت محیطی 84/4 85/4 00/1 00/6 10/1- 17/0 12/2 35/0
سبک زندگی 58/4 58/4 84/2 89/5 75/0- 17/0 16/2 35/0
همانطور که مشاهده میشود، ورزش و تندرستی با میزان 52/3 پایینترین و اجتناب از داروها و مواد مخدر با میزان 03/5 بالاترین میانگین را در بین ابعاد سبک زندگی دارند. بعد از ورزش و تندرستی، ابعاد دیگر سبک زندگی به ترتیب شامل کنترل وزن و کلیه، سلامت روانشناختی، سلامت جسمانی، پیشگیری از حوادث، پیشگیری از بیماریها، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سلامت محیطی و درنهایت اجتناب از داروها و مواد مخدر بیشترین میانگین را دارند. همچنین، مقایسه میانه و میانگین در ابعاد سبک زندگی نشان میدهد که ابعاد مذکور از میانه بالاتری برخوردارند که این نشان میدهد در بین نمونه موردبررسی، تعداد افرادی که از سبک زندگی مرتبط با سلامت مناسبتر در سال موردنظر برخوردار بودند، از تعداد افرادی که از سبک زندگی نامناسبتر برخوردار بودند، کمتر است. این موضوع با علامت چولگی و همچنین، میزان کشیدگی این ابعاد نیز کاملاً مشهود است. به عبارت بهتر، شاخص سبک زندگی و تمام ابعاد آن، از مقدار چولگی منفی برخوردارند. این بدان معنی است که در هر سطح از سبک زندگی مرتبط با سلامت، افرادی که سبک زندگی مناسب دارند، کم هستند.
یافتههای توصیفی بیماران قلبی و عروقی نشان داد که بیشتر افراد تحت مطالعه که دچار بیماری قلب و عروق شدهاند، بالای 50 سال هستند. ازلحاظ متغیر سطح تحصیلات، 5/19 درصد بیسواد، 3/15 درصد در مقطع ابتدایی، 5/9 درصد در مقطع راهنمایی، 8/6 درصد در مقطع دبیرستان، 1/12 درصد در مقطع دیپلم، 6/11 درصد در مقطع فوقدیپلم، 6/12 درصد در مقطع لیسانس و 6/12 درصد نیز در مقطع فوقلیسانس و بالاتر بودند. از نظر شغل 6/29 درصد خانهدار، 6/12 درصد کشاورز، 3/15 درصد شغل آزاد، 9/27 درصد کارمند، 8/6 درصد بازنشسته، 3/5 درصد بیکار و 6/2 درصد نیز کارگر روزمزد بودند. به لحاظ وضعیت تأهل، 3/86 درصد متأهل، 9/7 درصد مجرد، 6/1 درصد بیوه، 53/0 درصد مطلقه، 53/0 درصد جدا از هم و 1/3 درصد همسر فوت شده بودند. میانگین تعداد فرزند بیماران 84/2 نفر بود.
جدول (4) مقایسه توزیع فراوانی نسبی و مطلق ابعاد سبک زندگی در دو جنس بیماران قلبی و عروقی
متغیر جنسیت کل آزمون آماری
مرد زن
سلامت جسمانی ضعیف 7 (7/6%) 8 (3/9%) 15 (9/7%) 59/10=χ2
041/0=P
متوسط 58 (8/55%) 55 (64%) 113 (5/59%)
خوب 39 (5/37%) 23 (7/26%) 62 (6/32%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
ورزش و تندرستی ضعیف 24 (1/23%) 21 (4/24%) 45 (7/23%)
58/12=χ2
013/0=P
متوسط 48 (2/46%) 48 (8/55%) 96 (5/50%)
خوب 32 (8/30%) 17 (8/19%) 49 (8/25%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
کنترل وزن و کلیه ضعیف 12 (5/11%) 3 (5/3%) 15 (9/7%)
61/14=χ2
010/0=P
متوسط 57 (8/54%) 51 (3/59%) 108 (8/56%)
خوب 35 (7/33%) 32 (2/37%) 67 (3/35%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
پیشگیری از بیماریها ضعیف 0 (0/0%) 2 (3/2%) 2 (1/1%) 56/10=χ2
025/0=P
متوسط 29 (9/27%) 25 (1/29%) 54 (4/28%)
خوب 75 (1/72%) 59 (6/68%) 134 (5/70%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
سلامت روانشناختی ضعیف 8 (7/7%) 4 (7/4%) 12 (3/6%) 13/14=χ2
046/0=P
متوسط 32 (8/30%) 27 (4/31%) 59 (1/31%)
خوب 64 (5/61%) 55 (64%) 119 (6/62%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
سلامت معنوی ضعیف 6 (8/5%) 2 (3/2%) 8 (2/4%) 75/12=χ2
044/0=P
متوسط 16 (4/15%) 23 (7/26%) 39 (5/20%)
خوب 82 (8/78%) 61 (9/70%) 143 (3/75%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
سلامت اجتماعی ضعیف 4 (9/3%) 3 (5/3%) 7 (7/3%) 62/13=χ2
048/0=P
متوسط 17 (3/16%) 20 (3/23%) 37 (5/19%)
خوب 83 (8/79%) 63 (3/73%) 146 (8/76%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
اجتناب از داروها و مواد مخدر ضعیف 11 (6/10%) 5 (8/5%) 16 (4/8%) 23/10=χ2
045/0=P
متوسط 33 (7/31%) 30 (9/34%) 63 (2/33%)
خوب 60 (7/57%) 51 (3/59%) 111 (4/58%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
پیشگیری از حوادث ضعیف 4 (8/3%) 2 (3/2%) 6 (2/3%) 48/12=χ2
015/0=P
متوسط 28 (9/26%) 14 (3/16%) 42 (1/22%)
خوب 72 (2/69%) 70 (4/81%) 142 (7/74%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
سلامت محیطی ضعیف 3 (9/2%) 0 (0/0%) 3 (6/1%) 52/10=χ2
018/0=P
متوسط 23 (1/22%) 13 (1/15%) 36 (9/18%)
خوب 78 (75%) 73 (9/84%) 151 (5/79%)
جمع 104 (100%) 86 (100%) 190 (100%)
1/92 درصد بیماران بیان کردند که به طور متوسط و بیشتر به سلامت جسمانی خود توجه دارند و 1/42 درصد بیماران هم گفتند که از نظر سلامت جسمانی تقریباً همسطح افراد هم سن خود سلامت دارند. مردان بیشتر از زنان به ورزش و تندرستی اهمیت میدهند. 2/36 درصد از بیماران مرد و 3/22 درصد از بیماران زن روزانه حداقل 30 دقیقه در روز و 3 بار در هفته به ورزشهای پرنشاط مانند پیادهروی، بدنسازی و یا ایروبیک میپردازند. احساس تندرستی در مردان نسبت به زنان بیشتر است. در ارتباط با کنترل وزن و کلیه، 5/88 درصد بیماران مرد و 5/96 درصد از بیماران زن به طور متوسط و بیشتر به وزن بدن و کلیه توجه داشتهاند. 7/34 درصد از بیماران موافق نگه داشتن وزن خود در حد مطلوب هستند. 6/18 درصد از بیماران مرد و 3/14 درصد از بیماران زن بسیار موافق هستند که از مصرف چربیهای اشباع شده و غذاهای چرب خودداری کنند. در پیشگیری از بیماریها، 9/98 درصد بیماران به طور متوسط و بیشتر به پیشگیری از بیماریها توجه داشته و تنها 1/1 درصد از بیماران زن کمتر به پیشگیری توجه دارند. در ارتباط با سلامت روانشناختی 46 نفر کمی موافق، 59 نفر موافق و 20 نفر کاملاً موافق با این بودند که قادر به مهار و کنترل استرسهای زندگیشان هستند. از نظر سلامت معنوی 4/38 درصد بیماران اعلام کردند که معتقدند نظام خلقت دارای هدف است. همینطور، تقریباً 65 درصد از بیماران به چیزی عظیمتر از خود احساس وابستگی و تعلق دارند. در مورد سلامت اجتماعی نیز 3/65 درصد از بیماران بیان کردند هنگامیکه در زندگی با مشکلی مواجه میشوند با دیگران صحبت و مشورت میکنند؛ 135 نفر از بیماران نیز در مواقع موردنیاز، در کنار مردم هستند. در مورد مصرف داروها و مواد مخدر اکثر بیماران بیان کردند که از این مواد استفاده نمیکنند. 9/58 درصد بیماران مخالف سیگار کشیدن و 5/9 درصد بیماران موافق سیگار کشیدن بودند. بیش از 70 درصد بیماران موردبررسی از مصرف مواد مخدر اجتناب میکنند. 4/78 درصد (149 نفر) بیماران از معاشرت با افراد معتاد و الکلی دوری میکنند. در ارتباط با میزان مصرف الکل در بیماران 9/6 (13 نفر) مخالف اجتناب از نوشیدن مواد الکلی بوده است. از نظر پیشگیری از حوادث و همینطور سلامت محیطی، تعداد بیماران مرد نسبت به زن به این مسائل مذکور توجه بیشتری دارند. درنهایت، رابطه بین تمامی متغیرهای نام برده با جنسیت از نظر آماری معنادار است.
خوشهبندی ابعاد سبک زندگی
خوشهبندی، یک جمعیت نامنظم را به مجموعهای از زیرگروههای منظم، تقسیمبندی میکند. در خوشهبندی، اشیاء بر اساس اصل بیشترین شباهت بین اعضای هر خوشه و کمترین شباهت بین خوشههای مختلف، گروهبندی میشوند. یعنی خوشهها بهگونهای تنظیم میشوند که اشیای داخل هر خوشه، بیشترین شباهت را با یکدیگر و بیشترین تفاوت را در دادههای سایر خوشهها داشته باشند. معیار شباهت وقتیکه همه مشخصهها پیوسته هستند، معمولاً با فاصله اقلیدسی بیان میشود و در غیر این صورت، یک معیار مناسب برای آن در نظر گرفته میشود.
همانطور که در جدول (5) مشاهده میشود، افراد با توجه به سبک زندگیشان به سه گروه یک، دو و سه تقسیمبندی شدهاند.
از میان 24 نفری که در گروه یک قرار دارند، تفاوتهایی بین مراقبت افراد در هر یک از ابعاد سبک زندگی دیده میشود. در این گروه، سلامت جسمانی بیشترین امتیاز و سلامت روانشناختی کمترین امتیاز را دارند. بعد از سلامت جسمانی، پیشگیری از بیماریها و بعدازآن سلامت محیطی بیشترین امتیاز را داشته است. با توجه به پاسخ پاسخگویان، امتیاز متوسط 5/3 بوده که در بین ابعاد سبک زندگی، سلامت جسمانی و پیشگیری از بیماریها بیشتر از این مقدار است.
از میان 102 نفری که در گروه دو قرار دارند، اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل بیشترین و ورزش و تندرستی کمترین امتیاز را دارند. بعد از اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل، به ترتیب سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سلامت محیطی و پیشگیری از بیماریها بیشترین امتیاز دیده میشود. در این گروه، پاسخ تمام پاسخگویان در تمام ابعاد سبک زندگی بیشتر از حد متوسط بوده است.
از میان 64 نفری که در گروه سه قرار دارند، بیشترین امتیاز مربوط به اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل و کمترین امتیاز مربوط به ورزش و تندرستی است. بعد از اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل که بیشترین امتیاز را در این گروه دارد، به ترتیب سلامت محیطی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی بیشترین امتیاز را دارند. در گروه مذکور، پاسخ تمام پاسخگویان در تمام ابعاد سبک زندگی بهغیراز ورزش و تندرستی که کمتر از حد متوسط بوده، بیشتر از حد متوسط بوده است.
پاسخ پاسخگویان در میان گروه دو و سه از نظر بیشترین و کمترین میزان توجه به هر یک از ابعاد سبک زندگی، به هم نزدیک بوده و از شباهت تقریبی برخوردار است.
جدول (4) خوشهبندی ابعاد سبک زندگی
گروه 3 گروه 2 گروه 1
21/4 77/4 99/3 سلامت جسمانی
60/2 17/4 24/3 ورزش و تندرستی
68/3 72/4 22/3 کنترل وزن و تغذیه
40/4 24/5 97/3 پیشگیری از بیماریها
09/4 93/4 79/2 سلامت روانشناختی
58/4 37/5 22/3 سلامت معنوی
60/4 33/5 39/3 سلامت اجتماعی
02/5 43/5 40/3 اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل
50/4 17/5 42/3 پیشگیری از حوادث
66/4 28/5 49/3 سلامت محیطی
تعداد افراد در هر گروه
24 گروه 1
102 گروه 2
64 گروه 3
جدول (6) خوشهبندی شاخص سبک زندگی را نشان میدهد.
جدول (6) خوشهبندی شاخص سبک زندگی
سبک زندگی خوب سبک زندگی متوسط سبک زندگی ضعیف
59/3 24/5 57/4 شاخص سبک زندگی
تعداد افراد در هر گروه
128 سبک زندگی ضعیف
38 سبک زندگی متوسط
24 سبک زندگی خوب
نتایج جدول بالا نشان میدهد که با توجه به پاسخ پاسخگویانی که از مشکلات قلبی و عروقی برخوردار بوده و به بیمارستانها تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل جهت درمان مراجعه کردهاند، 128 نفر از سبک زندگی ضعیف، 38 نفر از سبک زندگی متوسط و 24 نفر از سبک زندگی خوب و مناسب برخوردارند.
بحث
سازمان جهانی بهداشت «lifestyle» را سبک زندگی بر اساس الگوهای مشخص و قابلتعریف رفتار میداند که از تعامل بین ویژگیهای شخصی، کنش روابط اجتماعی، شرایط محیطی و موقعیتهای اجتماعی-اقتصادی حاصل میشود. تعریف WHO میگوید که الگوهای رفتاری مرتباً در واکنش با تغییرات محیطی و اجتماعی خود را سازگار میکنند و همچنین برای ارتقای سلامتی و توانمند کردن مردم جهت تغییر رفتار و سبک زندگیشان نهتنها باید بر افراد تمرکز کرد، بلکه باید شرایط اجتماعی را هم در نظر گرفت. سازمان جهانی بهداشت اعتقاد دارد که سبک زندگی ایدهآل وجود نداشته و بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی برای هر فرد ویژه خود او است (ویل، 2002، به نقل از محمدی زیدی و همکاران، 2005). سبک زندگی باید بهصورت یک ترکیب پیچیده از کارها و عادتهای رفتاری در افراد و گروهها مورد توجه قرار گیرد، بخصوص با توجه به شالوده فرهنگی و شرایط اجتماعی-اقتصادی و روابط اجتماعی و شخصیت آنها. با وجود اینکه ما به نقش محیط زندگی کاملاً واقف هستیم، ولی افراد تصمیمات زیادی میگیرند که بر سلامت آنها تأثیرگذار است (جوآن، 2000، به نقل از محمدی زیدی و همکاران، 2006). انجمن قلب آمریکا در سال 2001، سبک زندگی را از عوامل مستعدکننده مهم بیماری و مرگومیر در ایالاتمتحده آمریکا دانسته و حدود 70 درصد از تمام بیماریهای جسمی و روانی را مربوط به شیوه زندگی میداند (انجمن قلب آمریکا، 2001).
طبق اطلاعات بهدست آمده از تحقیق حاضر، میانگین سنی بیماری قلبی و عروقی بین بیماران 51 سال به بالا است. همچنین از نظر جنسیتی با انجام آزمون آماری و بررسی ارتباط بین دو عامل جنسیت و سبک زندگی بیماران قلبی و عروقی، اختلاف معناداری دیده نشد و مرد بودن بهعنوان یک ریسک فاکتور خودش را نشان نداد. بیسواد بودن و سطح پایین تحصیلات تعداد زیادی از بیماران در مطالعه حاضر میتواند احتمال نبود آگاهی لازم برای برخورداری از سبک زندگی مناسب را نشان دهد. از نظر وضعیت اشتغال، همانطور که دیده میشود بسیاری از بیماران قلبی و عروقی، خانهدار و بیکار بودند که دلیل عمدهای برای عدم تحرک و سبک زندگی ناسالم است. مقایسه توزیع فراوانی نسبی و مطلق ابعاد سبک زندگی در دو جنس بیماران قلبی و عروقی نیز نشان داد که اکثر بیماران قلبی و عروقی، سبک زندگی متوسط داشتند. همچنین، میتوان گفت رابطه معنیداری بین جنسیت و سبک زندگی و همینطور، بین سن، شغل و تحصیلات با سبک زندگی رابطه معنیداری دیده میشود. نتایج آزمون خوشهبندی نشان داد که تعداد زیادی از پاسخگویانی که از مشکلات قلبی و عروقی برخوردار بوده و به بیمارستانها تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل جهت درمان مراجعه کردهاند، از سبک زندگی ضعیف و تعداد کمتری از سبک زندگی خوب و مناسب برخوردار بودند.
یافتههای این پژوهش در کل نشاندهنده وجود عادتهای رفتاری غلط و نامناسب، عدم تحرک بدنی، عادتهای تغذیهای نامناسب و رویدادهای استرسزا در بیماران است که باعث شده تا سبک زندگی ضعیف و خطری داشته باشند. از محدودیتهای پژوهش دخالت تعصب شخصی در پاسخ به سؤالات، عدم پاسخگویی دقیق به سؤالات مصرف مواد مخدر و الکل (البته به پاسخگویان توضیح داده شد که اطلاعات آنها محرمانه خواهد ماند)، عدم تکمیل همه پرسشنامهها بود. این امر، لزوم توجه و تأکید بر نقش آموزش بهداشت را با هدف آشنایی بیماران با سبک زندگی مناسب باعث میشود تا از وقوع بیماریها بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده عمل کنند. توسعه روزافزون جوامع شهری و صنعتی بدون توجه به فاکتورهای سلامت شهرنشینان، الگوی نادرست تغذیه، کمتحرکی، چاقی و اضافهوزن، مصرف ناکافی میوه و سبزیجات و مصرف سیگار از عواملی است که شیوع روزافزون بیماریهای غیرواگیر نظیر فشارخون بالا، دیابت و چربی خون، کبد چرب، سکتههای قلبی، مغزی و سرطانها را به دنبال داشته است. اگر دولت اقدامات پیشگیرانه و آموزشی بخصوص را در دستور کار قرار دهد و به این بخش توجه بیشتری داشته باشد، نهتنها از هزینههای درمانی میکاهد بلکه از گسست بیشتر فرهنگی جامعه و ایجاد شکاف بین الگوهای درست زندگی سنتی گذشته و کنونی نیز پیشگیری میکند.
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان
هر چهار نویسنده در نگارش این مقاله مشارکت داشتهاند.
منابع مالی
برای انتشار این مقاله از هیچ سازمانی حمایت مالی مستقیم یا غیرمستقیم دریافت نشده است.
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمامی اطلاعات تحقیق با رضایت قبلی مشارکتکنندگان و حفظ محرمانگی جمعآوری شده است. همچنین در این مقاله کلیه اصول اخلاقی درزمینه سرقت ادبی، تحریف دادهها و غیره رعایت شده است.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
کیفیت زندگی دریافت: 1399/5/22 | پذیرش: 1399/7/30 | انتشار: 1399/12/16
ارسال پیام به نویسنده مسئول