دوره 21، شماره 83 - ( 12-1400 )                   جلد 21 شماره 83 صفحات 259-229 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohammadi A, Alipour E, Hashemi Masoomabad R. (2022). An Investigation into Factors Affecting People's Participation in Organizing Worn-out Urban Textures: A Case Study of District 3 in Ardebil. refahj. 21(83), : 6
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3507-fa.html
محمدی علیرضا، علیپور ابراهیم، هاشمی معصوم آباد رضا. عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان اردبیل در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری رفاه اجتماعی 1400; 21 (83) :259-229

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3507-fa.html


متن کامل [PDF 722 kb]   (1624 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3598 مشاهده)
متن کامل:   (91 مشاهده)
مقدمه
امروزه توجه و تأکید برنامهریزی و مدیریت شهری به سطوح پایینتر و خردتر و عینیتر از زندگی شهری معطوف شده است (هاشمی معصومآباد، 2017). همچنین به مشارکت بهعنوان مؤلفه اساسی و تفکیکناپذیر توسعه نگریسته میشود و روزبهروز بر اهمیت آن افزوده میشود (غفاری گیلانده و هاشمی معصومآباد، 2019 ). مشارکت عمومی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در برنامهریزی خوب شهری است (وانگ[1] و همکاران، 2020). مشارکت هر چند مفهوم تازهای نبوده و بشر همواره به مشارکت فزاینده روی آورده است، از نیمه دوم قرن بیستم این مفهوم با نگرشی نو به موضوعی کلیدی بدل شده است (علی الحسابی، 2011). علت این امر را میتوان در نقش مشارکت بهعنوان عامل افزایش آگاهی اجتماعی، سیاسی و اخلاقی، افزایش مسئولیتپذیری، توانمندسازی گروهها و اجتماعات انسانی ذکر کرد. به همین خاطر بوده است که توجه به پدیده مشارکت و تأکید بر نقش آن بهعنوان یکی از عوامل اصلی توسعه تا حد زیادی پس از شکست راهکارها و برنامههای توسعه در دهههای 1950 و 1960 مطرح گشته است (افشانی و جنتیفر، 2016).
با گسترش معنای مشارکت و راه یافتن آن به تمام عرصههای زندگی، امروزه سخن از آن است که همه مردم در تعیین سرنوشت خویش دخالت آگاهانه و واقعی پیدا کنند (زنگیآبادی و زنگانه، 2014). برای توسعه مردمسالاری، مشارکت صرفاً نوعی ابزار و عامل کمکی برای نیل به اهداف نیست، بلکه ضرورتی بنیادی است. رفورد (1996) اشاره میکند که انتظارات افراد میتواند به بهترین وجهی از راه مشارکت همه آنها در فرایند تصمیمگیری برآورده شود (رهنورد، 2006). در این دوران که با افزایش شدید شهرنشینی و گستردگی شهرها مواجه هستیم، هر کس به فراخور ظن خود به این امر مینگرد. نگریستن از وجه عدالت اجتماعی و توسعه آن شاید یکی از نگرشهای نادر و بنیادین محسوب شود .
یکی از پدیدههای بحثبرانگیز، بحرانی و تاکنون وانهاده شهری، بافت فرسوده و چالشها و مشکلات مترتب بر آن و نیز دغدغههای مدیریت شهر در این زمینه است که بدون تردید هر شهری با شدت و حدت گوناگونی با آن دستبهگریبان است. سیستم پویای شهر پیوسته در حال تغییر و تحول است و در این میان با گذشت زمان مشکلاتی مانند فقر، بیسازمانی و آلودگیهای محیطی چهره برخی از نقاط شهر را دگرگون ساخته و رنگ و بویی متفاوت از گذشته که نشانههایی از افول و زوال را در بر دارد، بر آنها مینشاند. مسئلهای که امروزه با آن مواجه هستیم شناسایی اینگونه بافتهای شهری است که از چرخه متصل با شهر خارج و تبدیل به بافتهایی ناکارآمد شدهاند (صادق رستمی و همکاران، 2011).
در مسئله ساماندهی بافتهای فرسوده توجه به نقش مردم برای پیشبرد اهداف بسیار مهم است و در واقع یکی از پیششرطهای بنیادین، مشارکت وسیع عموم مردم در تصمیمگیری است (بابایی اقدم و همکاران، 2015). مشارکت کامل تنها در جایی تحقق مییابد که مردم بتوانند نقش فعال در فرآیند تهیه طرح بر عهده بگیرند (سجادی و متقی، 2017). بنابراین مردم با ایجاد ارتباط با همدیگر (مشارکت) دست به کارهایی میزنند که بهتنهایی یا قادر به انجام آن نیستند یا برای انجام آن مشکلات فراوانی خواهند داشت.
با وجود سرمایههای اجتماعی مناسب، میتوان با جلب مشارکت و همیاریهای مردمی، هزینههای ارائه خدمات و تعاملات و تبادلات مرتبط با مناطق شهری و سازمانهای شهری مختلف نظیر بازسازی و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری را در حد قابلتوجهی کاهش داد. نهایتاً در مورد بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، باید اذعان کرد که بدون شک، ساماندهی اینگونه بافتها نیازمند مشارکت فعال و مؤثر تمامی اقشار ساکن بافتها است (بابائی اقدم و همکاران، 2015).
شهر اردبیل و بهویژه منطقه سه اردبیل، از این قاعده مستثنی نیست. بر مبنای شاخصهای معینشده توسط وزارت مسکن و شهرسازی حدود 60 درصد از بافت حاشیه منطقه سه شهر اردبیل را میتوان جزو بافتهای فرسوده و رو به ویرانی قلمداد کرد که این امر توجه جدی و سریعتری را برای ساماندهی و بهسازی این مناطق طلب میکند. بنابراین بر مدیریت شهری و سایر نهادهای درگیر در بافتهای فرسوده، لازم است که از الگوی مشارکت شهروندی بهره گرفته و شهروندان را درگیر توسعه کنند (اسماعیلزاده و همکاران، 2015). دراینبین شناسایی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردم در ساماندهی و بهسازی بافتهای فرسوده میتواند راهکاری مناسب برای تسریع این فرآیند و افزایش مشارکت مردمی باشد. با توجه به مسائل فوقالذکر به نظر میرسد که بین اعتماد به مدیران شهری و مالکیت مسکن با میزان مشارکت شهروندان در منطقه 3 شهرداری اردبیل در امور شهری رابطه معناداری وجود خواهد داشت. همچنین احتمالا میزان مشارکت برحسب پایگاه اجتماعی - اقتصادی (تحصیلات، درآمد و شغل) و جنسیت در امور شهری متفاوت باشد.
هدف کلی این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردم بر ساماندهی بافتهای فرسوده در سطح منطقه 3 شهر اردبیل است. برای نیل به هدف اصلی پژوهش، اهداف فرعی بررسی و ارزیابی میزان ظرفیتهای مشارکت اجتماعی، اعتماد به مدیران شهری، پایگاههای اجتماعی و اقتصادی شهروندان، وضعیت سکونت و نحوه مالکیت و تفاوت جنسیت با میزان مشارکت شهروندان در راستای هدف اصلی پژوهش مدنظر قرار گرفته است.
چارچوب نظری
مشارکت اجتماعی پدیدهای چندبعدی است که تحقق آن نیازمند شرایط و الزامات خاصی است. همچنین یک حرکت نظامدار است که از افراد، گروهها و جامعه برمیآید و هدف خاصی را دنبال میکند (حسین پور و فتحی، 2019). مشارکت فرایندی سیستمیک و سمپاتیک است که در آن کارکرد اجزا و عناصر متشکله سیستم به بقا، دوام و تعادل کل سیستم منجر میشود (تعریف ساختگرایان و کارکردگرایان)(راست قلم و همکاران، 2013)؛ همچنین در مکتب تفهمی ماکس وبر و پیرامون او مشارکت با مفهوم شانس یا احتمال همراه است. معنای این سخنان این نیست که مشارکت افراد در زندگی اجتماعی لزوماً خصلت ناپایدار و موقتی دارد بلکه منظور این است که امکان دارد، از میزان این شانس در شرایط مختلف و بنا به عوامل مختلف کاسته شود یا حتی در مواردی کاملاًً منتفی شود. این شانس تا هنگامی غیبت دارد که افراد انتظارات معینی از رفتار دیگران داشته و این انتظار بهطور عینی همواره تحقق یابد یا برآورده شود (نوابخش و همکاران، 2014)؛ بنابراین تا زمانی که انتظارات افراد در بطن اجتماعی برآورده شود مشارکت افراد-که همان باور آنها به نظم مستقراست- تداوم خواهد یافت (نوابخش و صادقی، 2010).
در این پژوهش شرکت آگاهانه و ارادی افراد در فعالیتهای مدنی (شرکت در انجمنها، تعاونیها و اتحادیهها)، شرکت در فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، تفریحی (شرکت در تیمهای ورزشی، علمی، هنری، راهپیمایی و رأیگیریها) بهعنوان مشارکت اجتماعی رسمی و نهادمند و شرکت در فعالیتهای سنتی و مذهبی (مجالس مذهبی- اعتقادی، جشن و امور عامالمنفعه، فعالیتهای محلی، همکاری با همسایگان و انجمن اولیا) بهعنوان مشارکت غیررسمی در نظر گرفته شده است.
بنیادیترین اندیشه زیرساز مشارکت، پذیرش اصل برابری در فرصتها برای مردم است و هدف از آن، همفکری، همکاری و تشریک مساعی افراد برای بهبود کمیت و کیفیت زندگی در تمامی زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است (رضائی کوچی و همکاران، 2018).
دیدگاههای مشارکت اصولاً از نظریههای مختلف در خصوص ساختار و عملکرد حکومتهای محلی بهطور اخص و از نظریههای مختلف در زمینه مشارکت کارگری بهطور اعم نشئت میگیرد. تکوین و توسعه جامعه مدنی در گرو فرآیند درونی کردن و نهادینهسازی مشارکت مردمی است و راهبردهای افزایش مشارکت شهروندی در سه فرآیند الف) درونی کردن ارزشهای مشارکت ب) نهادینهسازی و کاهش اختلالات اجتماعی ج) تکوین جامعه مدنی از طریق شکلگیری اتحادیهها و سندیکاها و اصناف (رضائی کوچی و همکاران، 2018).
به عقیده دنیل. اچ. استروب در کتاب «توسعه در سازماندهی شهرداری» دیدگاههای فلسفی در زمینه مشارکت مردمی را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
نظریه همراه ساختن: در این دیدگاه به این دلیل که اصولاً ساکنان محلی و مردم قادر نیستند نقش سازندهای برای انجام پروژهها ایفا کنند مشارکت آنان تنها برای کاهش ضدیت آنان با انجام پروژهها از طریق دخالت صوری آنها میتواند باشد. بهعبارتدیگر همراه ساختن ظاهری (و نه واقعی) مردم در امر مشارکت برای جلوگیری از ایجاد موانع توسط آنها در اجرای طرحها و برنامههای شهری در آینده مدنظر است (مرادی، 2001).
نظریه مشورتی: برخلاف نظریه همراه ساختن، این دیدگاه بر این عقیده است که ارزشهایی که از سوی برنامهریزان و سیاستگذاران در زمینه منافع عموم مطرح میشود، اصولاً ارزشهایی هستند که به طبقه متوسط تعلق داشته (دیدگاه غرب) و نمیتواند جوابگوی نیازهای اقتصاد پایین جامعه باشد. لذا ارتباط با مردم و شهروندان برای آشنایی با افکار و ارزشهای آنها یکی از مقتضیات برنامهریزی است. نظریه مشورتی بر سه روند تأکید دارد که عبارتاند از:
الف: اطلاعرسانی به ساکنان در مورد گزینههای موجود
ب: اخذ نظرات شهروندان
ج: لحاظ کردن افکار جامعه در طرح و یا برنامههای نهایی (مرادی، 2001).
نظریه درمان آموزشی- اجتماعی یا مدل یادگیری اجتماعی: ارتقاء وضعیت شهروندان از طریق آموزش که از طریق مشارکت به آنها داده میشود و تربیت شهروندان مسئول که بتوانند با آزادی و دموکراسی که در اختیارشان قرار میگیرد سرنوشت خودشان را به سمت بهینهای رهنمون کنند. افراد معتقد به این نظریه بر این باورند که مشارکت مردمی زمینه آموزش مناسبی برای تربیت شهروندان در محله یا محدودهای که مشارکت در آن صورت میپذیرد، مهیا میکند. اساس این نظریه درواقع بر این اصل استوار است که تنها با مشارکت دادن و دخیل کردن ساکنان محلی در برنامهها میتوان بر آنها تأثیرگذار بود و شهروندان میتوانند با آموزش، قدرت بهبود بخشیدن به وضعیت خود را به دست بیاورند. بهعبارتدیگر دخالت مردم در سرنوشت خودشان (در محله) باعث بهبود وضع آنان خواهد بود. این مدل را «مدل یادگیری اجتماعی» نیز مینامند. از مبتکران این نظریه میتوان جان فریدمن را نام برد که معتقد است باید فواصل بین برنامهریزان بهعنوان وکلای مردم و مردم بهعنوان موکلان، حذف شوند و زبان علمی برنامهریزان به مردم و زبان واقعیتهای عملی مردم به برنامهریزان آموزش داده شود و این امر از طریق ارتباط رودررو و شفاهی بین برنامهریز و مردم تحقق میپذیرد (اندروس[2]، 1997).
نظریه قدرت جامعه: بر اساس این نظریه افراد و جوامعی که به دلایل مختلف از کانون قدرت اجتماعی (و همچنین مزایایی که حاصل از قدرت اجتماعی است) به دور افتادهاند، بایستی بتوانند در سیاستگذاریها دخالت داشته باشند. این نظریه بهطورکلی بهصورت رادیکال مطرح شده و با نظریههای دیگر متفاوت است. بر اساس این نظریه بهطور عمده دو رویکرد در عملکرد و نقش حکومتهای محلی وجود دارد. رویکرد اول: باید در مردمیتر کردن هرچه بیشتر حکومتهای محلی از طریق جای دادن افراد محلی در هیئتهای سیاستگذاری مستقل در مناطق کمدرآمد اهتمام ورزید. رویکرد دوم: با هدف افزایش کنترل شهروندان، سعی در ایجاد پایگاه قدرت سیاسی از طریق ایجاد سازمانهای همسایگی دارد (صفائی پور، 2017).
اما تحقیقات بسیاری پیرامون عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردمی انجام یافته که هر کدام از دریچهای به موضوع وارد شدهاند و متغیرهایی را برای بررسی در پژوهش به کار گرفتهاند. اهم این متغیرها در جدول شماره 1 اشاره میشود.
جدول (1) متغیرهای اثرگذار بر مشارکت شهروندان در اداره امور شهر
نظریهپردازان متغیرهای مؤثر بر مشارکت
لومان، باربر و دریکول اعتماد و اعتمادسازی یکی از متغیرهای اصلی در میزان مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری است
آلموند و وربا اعتماد از لوازم اصلی فرهنگ مردمی و مشارکتی است
هابرماس اعتماد، شرط اصلی برقراری کنش ارتباطی است
گرونبرگ رضایت - شهروندی که از وضع زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشد، تمایل بیشتری به مشارکت در امور شهری نشان خواهد داد.
مازلو رضایت اجتماعی، پایه کنش اجتماعی را تشکیل میدهد.
مارتین لیپست، اسمیت و لی اعتماد اجتماعی
مک لند حس مسئولیتپذیری یکی از ارکان مشارکت محسوب میشود
کارل مارکس، مارکس وبر و جورج زیمل احساس قدرت
هومنز متغیرهای اقتصادی
سیلز، وینر و تورن عضویت انجمنی، اعتماد اجتماعی و پایگاه اجتماعی
مونتالوو، کلی و دنیس مالکیت مسکن، احساس قدرت یا بیقدرتی، اعتماد اجتماعی، رضایت از مدیریت شهری و پایگاه اجتماعی اقتصادی
سیدی هادی حسینی و همکاران احساس تعلق، سطح تحصیلات، میزان رضایت و تعامل اجتماعی
پوربهی انگیزه، تحصیلات، آگاهی از عملکرد سازمانی، رسانههای ارتباطجمعی
تقوایی و همکاران مالکیت، رضایت، احساس تعلق و وضعیت اجتماعی اقتصادی
شکوری سن، تحصیلات، اعتمادبهنفس، وضعیت شغلی، روابط سنتی و اخلاقی، هزینه و فایده طرح، زبان، میزان شهرنشینی، احساس بیقدرتی
زارع و همکاران سن، درآمد، تحصیلات، ویژگیهای اجتماعی اقتصادی، نگرش مردم، میزان تمایل به مشارکت، میزان مهارت شهروندان، سطح رضایت از مدیریت منطقه
غفاری گیلانده و هاشمی معصومآباد سن، تحصیلات، سابقه سکونت، درآمد، مالکیت، شغل، پایگاه اجتماعی اقتصادی، اعتماد اجتماعی

روش
روش تحقیق حاضر توصیفی-‌‌تحلیلی از نوع پیمایش بود که بهصورت میدانی و اسنادی (کتابخانهای) انجامشده و از لحاظ معیار اجرایی نیز کاربردی بود. در این تحقیق هرکدام از افراد ساکن منطقه 3 شهرداری شهر اردبیل واحد تحلیل آماری در جامعه موردبررسی به شمار رفته است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که با توجه به ضریب اطمینان که معمولاً در تحقیقات اجتماعی 96/1 در نظر گرفته میشود، حجم نمونه محاسبهشده از طریق فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. شایانذکر است که حجم نمونه مورداشاره با هدف پوشش هرگونه خطای احتمالی به 400 نفر ارتقاء داده شد.
برای نمونهگیری از میان جامعه آماری در این تحقیق از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده استفاده شده است؛ به صورتی که منطقه 3 شهرداری اردبیل با توجه به وسعت و تراکم جمعیت به 3 منطقه تقسیم و از هر منطقه بهتناسب چند محله و از هر محله چند بلوک انتخاب شده و در مرحله بعدی برای دسترسی به واحدهای آماری از روش نمونهگیری تصادفی ساده بهره گرفته شده است. زمان گردآوری دادهها نیز سال 1398 بود. درنهایت برای تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون (بررسی رابطه بین اعتماد به مدیران شهری و میزان مشارکت شهروندان)، تحلیل واریانس (بررسی تفاوت مشارکت شهروندان برحسب تحصیلات، شغل، درآمد، وضعیت سکونت)، آزمون t (جنسیت (مرد و زن بودن) و تفاوت میزان مشارکت) و مدل رگرسیون (بررسی رابطه متغیرهای مستقل به کار رفته در تحقیق با میزان مشارکت شهروندان)، برای تعیین شاخص اثرگذار در میزان مشارکت از آزمون فریدمن در قالب نرمافزار آماری SPSS و برای ترسیم نقشه از نرمافزار GIS استفاده شده است.
محدوده موردمطالعه در این پژوهش، محلات فرسوده منطقه 3 شهر اردبیل بود. این منطقه در جهت شمال غربی و در امتداد جاده قدیم مغان واقع شده است. این منطقه چون در سال 90 از ادغام قسمتهایی از مناطق 2 و 3 تشکیل شد، بنابراین برای دسترسی به آمارهای موردنیاز پژوهش، با موانع اساسی روبرو شدیم که برای حل این مشکل به برخی از اسناد و مدارک مربوط به منطقه در برخی از سازمانهای ذیربط، مراجعه کرده و اطلاعات مربوط به محلات فرسوده منطقه 3 شهر اردبیل را بهقرار جدول شماره (2) به دست آوردیم.
جدول (2) اطلاعات جمعیتی و مساحت بافتهای فرسوده منطقه 3 شهر اردبیل
ردیف نواحی منطقه 3 شهر اردبیل محلات تحت پوشش نواحی مساحت نواحی (هکتار) جمعیت نواحی
1 ناحیه 1 محلات وحدت 145 10220
2 ناحیه 2 درویشآباد، سیدآباد، اروج آباد، شهریار (آرازعلی) 147 10220
3 ناحیه 3 نظامآباد، امام رضا، امیرالمؤمنین، امینآباد، عالی آباد 148 10150
4 ناحیه 4 گلمغان، خیرآباد، ملایوسف 141 10060
5 ناحیه 5 سیدالشهدا، شهرک طالقانی، مغانلو، درویشآباد، سعدی، شهرک کشاورز 154 10100
6 ناحیه 6 جیرآباد، غریبان، معجز، احدخان، جعفریه، کرداحمد، میرزا بخشعلی، میراشرف، امام خمینی، تدین، مدرس 142 10200
7 ناحیه 8 ملاباشی 5/138 10100
شکل (1) موقعیت جغرافیایی محدوده موردمطالعه


یافتهها
توصیف نمونه
در این قسمت به توصیف دادههای گردآوری شده از نمونه موردمطالعه بهواسطه آمار توصیفی پرداخته میشود. نمونه آماری موردمطالعه در این پژوهش 400 نفر از شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل بود. بنابراین، در قسمت آمار توصیفی، ویژگیها و شرایط عمومی پاسخگویان و آمارههای مربوط به شاخصهای گرایش به مرکز مشخص شده است. طبق نتایج جدول شماره 3، 5/73 درصد پاسخگویان مرد و 5/26 درصد زن بوده و همچنین 5/52 درصد از پاسخگویان مجرد و 5/47 درصد نیز متأهل بودند.
توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب تحصیلات نشان داد که 5/4 درصد از پاسخگویان بیسواد، 5/6 درصد ابتدایی، 3 درصد متوسطه، 5/20 درصد دیپلم، 22 درصد فوقدیپلم، 25/33 درصد لیسانس، 5/7 درصد فوقلیسانس و 75/2 درصد نیز دکترا دارند. برحسب شغل نیز، 2/15 درصد از شغل پاسخگویان کارگر، 8/17 درصد کشاورز، 17 درصد راننده، 5/21 درصد کارمند دولت، 26 درصد کارمند بخش خصوصی و 5/2 درصد نیز سایر بوده است.
از حیث سن، کمترین سن فراوانی و درصد به ترتیب برابر با 38 و 5/9 درصد به طبقه سنی بیش از 60 سال و همچنین بیشترین فراوانی و درصد آن به ترتیب برابر با 108 و 27 درصد به طبقه سنی 30-18 تعلق داشت. 75/43 درصد پاسخگویان با بیشترین فراوانی در منزل شخصی ساکن بودند و 25/6 درصد با کمترین فراوانی در مسکن از نوع سایر مانند امانتی و بلاعوض سکونت داشتند.
آزمون فرضیهها
آزمون رابطه بین اعتماد به مدیران شهری و میزان مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده منطقه 3 شهرداری اردبیل
طبق نتایج جدول (2)، با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99 /0 کمتر از 01/0 است (p.value < 0.000) پس فرضیه موردنظر تأیید میشود و بین اعتماد به مدیران شهری با میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده، رابطه معناداری وجود دارد و مقدار ضریب پیرسون برابر با 73/0 است که نشاندهنده رابطه مثبت، مستقیم و قوی بین دو متغیر است و وجود رابطه حاکی از این است که هرچقدر اعتماد به مدیران شهری در بین آحاد مردم و شهروندان افزایش یابد به همان اندازه نیز میزان مشارکت شهروندان در امور شهری نیز افزایش مییابد و برعکس. در تبیین این فرضیه میتوان گفت که هرچقدر اعتماد به مدیران شهری در بین آحاد مردم و شهروندان افزایش یابد به همان اندازه باید مدیران از مشارکت شهروندان در امور شهری استفاده کنند.
نتیجه تحقیق نشان میدهد که بین رفاه اقتصادی و مشارکت اجتماعی شهروندان رابطه معنیداری وجود دارد و نتیجه غالب اینکه هر چه قدر مسئولان شهری بتوانند اعتماد مردم را جلب کرده و از این طریق بر رضایتمندی اجتماعی آنان بیفزایند، احساس تعلق آنان را به منطقه سکونتیشان افزایش داده و باعث افزایش مشارکت اجتماعی آنان در امورات شهری میشوند. بدین ترتیب است که مشارکت شهروندان در امور شهری یا افزایش مییابد و یا برعکس.

جدول (3) نتایج ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین همبستگی اعتماد به مدیران شهری با میزان مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده منطقه 3 شهرداری اردبیل
متغیر مستقل آماره متغیر وابسته (مشارکت شهروندان در ساماندهی بافت فرسوده شهری)
اعتماد به مدیران شهری R 73/0
P 000/0
نتیجه آزمون تائید فرضیه

آزمون تفاوت مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده برحسب تحصیلات
طبق نتایج جدول (4)، با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کمتر از 01/0 است (p.value < 0.001) بنابراین میتوان گفت که فرضیه موردنظر تأیید میشود و بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (تحصیلات) و میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی میزان مشارکت شهروندانی که دارای تحصیلات بالایی هستند با شهروندانی که دارای تحصیلات پایینی هستند متفاوت است.
به سخن دیگر، میتوان گفت که میزان مشارکت شهروندان در امور شهری بر اساس تحصیلات بالا و پایین متفاوت است و سطح تحصیلات و آگاهی شهروندان در خصوص مشارکت در امور شهری نقش دارد. در تبیین این فرضیه میتوان گفت که داشتن تحصیلات بالا، شغل و درآمد مناسب شهروندان در میزان مشارکت آنها در امور شهری متفاوت است و شهروندانی که تحصیلات پایین، شغل نامناسب و بیکار و درآمد مکفی و مناسب ندارند نسبت به شهروندان تحصیلات بالا و ...مشارکت کمتری در امور شهری دارند که این همت دوچندان نهادها و ارگانهای مرتبط با شهر را در خصوص بالا بردن پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان ساکن در منطقه 3 شهرداری اردبیل را میطلبد.
نتیجه تحقیق نشان میدهد که متغیرهای احساس بیقدرتی، میزان آگاهی به مشارکت در امور شهری، سن، شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، عضویت انجمنی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، رضایت از عملکرد شهرداری با میزان مشارکت اجتماعی پاسخگویان شهروندان رابطه آماری معنیداری دارند.  طبق نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره این تحقیق میزان رضایت از عملکرد مسئولان و شهرداری شهر مؤثرترین عامل بر میزان مشارکت شهروندان بوده است.
جدول (4) نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای تعیین اختلاف میانگین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل برحسب تحصیلات
منبع تغییرات SS df MS  F P
بین گروهی 271/954 6 227/111 27/16 000/0
درونگروهی 639/489 392 564/10
جمع 910/1443 398

آزمون تفاوت مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده در سطح منطقه 3 شهرداری اردبیل برحسب شغل
طبق نتایج جدول (5)، با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کمتر از 01/0 است (p.value < 0.001) بنابراین میتوان گفت که فرضیه موردنظر تأیید میشود. بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (شغل) شهروندان با میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تفاوت معناداری وجود دارد. بهبیاندیگر، داشتن شغل مناسب و ثبات شغلی در میزان مشارکت شهروندان در امور شهری نقش دارد.

جدول (5) نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای تعیین اختلاف میانگین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری برحسب شغل
منبع تغییرات SS Df MS  F p
بین گروهی 799/289 4 255/105 23/12 001/0
درونگروهی 299/574 294 655/9
جمع 098/864 398

آزمون تفاوت مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده در سطح منطقه 3 شهرداری اردبیل برحسب درآمد
طبق نتایج جدول (6)، با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کوچکتر از 01/0 است (p.value < 0/002) بنابراین میتوان گفت که فرضیه موردنظر تأیید میشود. بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (میزان درآمد) با میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری، تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی میتوان گفت که هراندازه شهروندان یک منطقه و جامعه درآمد مناسب و خوبی داشته باشند میتوانند به مشارکت بالای شهروندان آن منطقه در راستای بهبود و توسعه وضعیت منطقه امیدوار بود.
جدول (6) نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای تعیین اختلاف میانگین بین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری با میزان درآمد
منبع تغییرات SS Df MS  F p
بین گروهی 663/95 5 133/19 529/1 002/0
درونگروهی 217/2840 393 512/12
جمع 880/2935 398


آزمون تفاوت مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده در سطح منطقه 3 شهرداری اردبیل برحسب وضعیت سکونت
طبق نتایج جدول شماره 7، با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کوچکتر از 01/0 است (p.value < 0/001) بنابراین میتوان گفت که فرضیه موردنظر تأیید میشود و میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای بهبود وضعیت بافتهای فرسوده منطقه برحسب مالکیت مسکن متفاوت است و اینکه نوع مسکن و مالکیت مسکن میتواند در میزان مشارکت شهروندان در امور شهری نقش داشته باشد .به عبارتی میزان میانگین نوع مالکیت مسکن با میزان مشارکت شهروندان در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تفاوت وجود دارد.  هر چه شهروندان مالکیت مسکن بیشتری داشته باشند و یا مدتزمان بیشتری در یک منطقه زندگی کنند این متغیرها و سایر متغیرها و شرایط دیگر در افزایش مشارکت شهروندان در زمینه امورات شهری میتواند نقش بیشتری داشته باشد.
نتیجه تحقیق نشان میدهد که  ارزیابی شـهروندان از پیامدهای مشارکت مثبت بوده است. بیشتر شهروندان معتقد هستند که میتوانند با مشـارکت در مـدیریت شـهری تأثیرگذار باشند.
جدول (7) نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای تعیین اختلاف میانگین بین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل برای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری با مالکیت مسکن
منبع تغییرات SS Df MS  F P
بین گروهی 766/116 5 37/1 969/0 000/0
درونگروهی 201/442 393 41/1
جمع 967/558 398

آزمون تفاوت مشارکت شهروندان در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده در سطح منطقه 3 شهرداری اردبیل برحسب جنسیت
با کمک آزمون t دو نمونه مستقل میتوان گفت که آیا میانگین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری برحسب جنسیت متفاوت است یا خیر. نتایج این بخش نشان داد که میانگین و انحراف معیار متغیر میزان مشارکت شهروندان برای مردان برابر با 69/84 و 50/23 و میانگین و انحراف معیار زنان برابر با 28/76 و 52/19 است.
جدول 8. بررسی آزمون t دو نمونه مستقل جنسیت (مرد و زن بودن) و تفاوت میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری
جنسیت N M SD
مرد 210 69/84 50/23
زن 190 28/76 52/19
آزمون برابری واریانس آزمون برابری میانگین
(Independent sample T-test)
 F P  t p
حد بالا
فاصله اطمینان 95%
حد پایین
فرض برابری واریانسها 236/15 000/0 86/3 000/0 67/12 12/4
فرض عدم برابری واریانسها ـ ـ 90/3 000/0 63/12 16/4


بر طبق جدول شماره 8، با کمک آزمون t دو نمونه مستقل میتوان گفت میانگین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در امور شهری با توجه به زن و مرد بودن چگونه است. ابتدا فرض برابری واریانس دو جامعه بررسی میشود. با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون لوین برابر با (p.value < 0/001) بیشتر از 01/0 است بنابراین فرض صفر (برابری واریانسها) رد میشود. یعنی تفاوتی بین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافت فرسوده شهری برحسب زن و مرد بودن وجود ندارد.
بنابراین برای بررسی میانگینها از سطر دوم جدول (سطر عدم برابری واریانسها) استفاده میشود. در آزمون t دو نمونه مستقل آماره t آزمون برابر 901/3 است. سطح معنیداری آزمون 000/0 است. با توجه به اینکه سطح معنیداری کمتر از 01/0 است فرض تحقیق تأیید شده و فرض صفر رد میشود. به عبارتی میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده برحسب جنسیت متفاوت است و با توجه به میزان میانگین بالای مردان (69/84) میزان مشارکت مردان منطقه 3 شهرداری شهر اردبیل در زمینه موردبحث بیشتر از زنان (28/76) است. نتیجه تحقیق با نتیجه تحقیق صداقت (1388) با عنوان «تعیین میزان مشارکت شهروندان مراغهای در امـور شهری و شناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر آن به این نتیجه دستیافت که رابطه معنـاداری بـین متغیرهـای مسـتقل، آگاهیهای اجتمـاعی، انسجـام اجتماعی، امنیت اجتماعی، میل به پیشـرفت، سـن، جنسـیت، درآمـد و شـغل و مشارکت وجود دارد. هرچه میل به پیشرفت در فرد بیشتر باشد، میزان مشارکت وی بیشتر است. علاوه بر این متغیرهای آگاهی اجتمـاعی، انسـجام اجتمـاعی و امنیت اجتماعی به ترتیب دارای تأثیر مثبتی در مشارکت هستند.
تحلیل رگرسیونی پیشبینهای مشارکت شهروندان در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری با استفاده از رگرسیون چندگانه
طبق نتایج جدول شماره 9 که نشاندهنده خلاصهای از مدل رگرسیونی است، ستون ضریب همبستگی بیانکننده میزان همبستگی بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل است. این همبستگی به میزان 77 درصد است که گویای تأثیر متغیرهای اعتماد به مدیران شهری و پایگاه اجتماعی- اقتصادی بر مشارکت شهروندان در ساماندهی بافتهای فرسوده منطقه 3 شهرداری اردبیل است. ستون ضریب تعیین بیانکننده مقدار پیشبینی متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل است که برابر با 59 درصد است که نشان میدهد 59 درصد از تغییرات متغیر وابسته، قابل استناد به تغییرات متغیرهای مستقل است.
جدول (9) نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه و واریانس یکطرفه و رگرسیون چندگانه
متغیر مستقل b SD  t p
مقدار ثابت 370/46 052/8 - 145/6 000/0
اعتماد به مدیران شهری 938/3 189/0 78/0 82/7 000/0
پایگاه اجتماعی- اقتصادی 672/0 16/0 13/0 25/2 002/0
SS Df MS  F p
رگرسیون 594/3354 4 649/838 419/15 000/0
اختلاف 385/2284 397 390/54
کل 979/5638 395
R R2 R2Adj.
77/0 59/0 55/0

طبق نتایج جدول شماره 9، تحلیل واریانس رگرسیون بهمنظور بررسی قطعیت وجود رابطه خطی بین متغیرها است. همانطور که از نتایج جدول برمیآید به دلیل اینکه سطح معنیداری کوچکتر از 01/0 است؛ بنابراین میتوان گفت که استفاده از مدل خطی رگرسیون بلامانع است و یا به عبارتی متغیرهای مستقل توان پیشبینی متغیر وابسته را دارد.
در ادامه به اطلاعات مرتبط به هر یک از متغیرهای مستقل پرداخته شده است. در جدول شماره 18 که به جدول ضرایب معروف است، ضریب متغیرهای مستقل و میزان تأثیر آنها بر متغیر وابسته و همچنین بررسی معنیداری تکتک ضرایب انجامشده است. برای فرموله کردن معادله رگرسیون نیاز به اطلاعاتی ازجمله مقدار ثابت معادله یا a، ضرایب رگرسیون یا β، همچنین بررسی آزمون خطی بودن که از سطح معنیداری مشخص میشود، هستیم. همانگونه که در جدول پیداست، ردیف نخست متعلق به مقدار ثابت معادله است که برابر 48/49 است. آماره آزمون نیز برابر با 14/6 است.
نکتهای که باید به آن توجه کرد، میزان معنیداری این آماره است که برابر با 000/0 است. ازآنجاکه سطح معنیداری این آماره کوچکتر از 01/0 است بنابراین میتوان گفت که معنیدار است. ردیف دوم جدول متعلق به تأثیر اعتماد به مدیران شهری بر متغیر وابسته است. همانگونه که از جدول پیداست میزان بتا برابر 78/0 و آماره آزمون برابر با 82/7 است. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد که  از اهمیت فراوانی برخوردار است بررسی سطح معنیدار است که در این ردیف سطح معنیداری برابر 000/0 است و ازآنجاکه این مقدار از 01/0 کوچکتر است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که معنیدار است و وارد معادله رگرسیون میشود.
ردیف سوم در مورد تأثیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی بر متغیر وابسته است. همانگونه که در جدول مشخص است میزان ضریب بتا برابر با 13/0، آماره آزمون 32/1 و سطح معنیداری نیز برابر با 002/0 است که کوچکتر از 01/0 است بنابراین میتوان نتیجه گرفت که معنیدار است و این متغیر بر متغیر وابسته تأثیرگذار است و وارد معادله رگرسیون میشود. با توجه به اینکه بیشترین مقدار ضریب بتا مربوط به اعتماد به مدیران شهری با 76/0 و بعدازآن مربوط به پایگاه اجتماعی- اقتصادی با 13/0 است، بیشترین تأثیر متعلق به اعتماد مدیران شهری بر میزان مشارکت شهروندان در ساماندهی بافتهای فرسوده منطقه 3 شهرداری اردبیل از بین سایر متغیرهای موردمطالعه دارد.
جدول (10) نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه و واریانس یکطرفه و رگرسیون چندگانه
متغیر مستقل b SD  t p
مقدار ثابت 370/46 052/8 - 145/6 000/0
اعتماد به مدیران شهری 938/3 189/0 78/0 82/7 000/0
پایگاه اجتماعی- اقتصادی 672/0 16/0 13/0 25/2 002/0
SS Df MS  F p
رگرسیون 594/3354 4 649/838 419/15 000/0
اختلاف 385/2284 397 390/54
کل 979/5638 395
R R2 R2Adj.
77/0 59/0 55/0

بحث
مشارکت مردم در روند تصمیمگیری شهری یکی از عناصر اصلی حکومت مردمی است. افزایش مشارکت مردم در امور شهری، میتواند در ایجاد تعادل شهری نقش ارزندهای را ایفا کند و برای تغییر و تحول برای تلطیف و پویایی شهر کمک شایانی کند. درباره مشارکت مردم در امور شهری و اینکه چرا باید با مردم محل مشورت کرد، مطالب متنوعی ارائه و دلایل گوناگونی برای آن مطرحشده است. لیکن تاکنون سازوکار عملی که بتواند بحث را از نظری بودن و پنداشتهای صرفاً آرمانی خارج ساخته و زمینههای اجرای آن را در شهرهای ایران فراهم آورد، ارائه نشده است. در ضمن تجربه حاکی از آن است که بداهت هر امری نشانه سادگی و سهولت دستیابی به آن نیست و لازمه تحقق آن نیازمند مطالعات وسیع و ایجاد نهادها و تشکلهای مردمی و قانونی است. نقش مشارکت مردم در همکاری و همیاری با شهرداریها بهعنوان نهادی که کاملاًً با مردم در ارتباط است، کاملاًً محسوس است.
در این پژوهش مشارکت اجتماعی با معرفها و متغیرهایی خاص خود برای بررسی و ارزیابی میزان تأثیرش بر روند ساماندهی بافتهای فرسوده شهری موردتوجه قرار گرفته است. برای تحقق اهداف مدنظر، ابتدا به مطالعه ادبیات مربوطه پرداختهشده و الگو و روش کار مشخص شد، سپس برای آشنایی بیشتر با منطقه، اقدام به مطالعه محدوده موردمطالعه شد. برای سنجش فرضیات مطرحشده، پرسشنامهای تدوین، اجرا و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بهطورکلی نتیجه حاصل از پژوهش نشان میدهد که تمامی فرضیات تحقیق بر طبق نتایج مأخوذه مورد تأیید قرار میگیرد و برای گزارش مبسوط نتایج میتوان آنها را در چند مرحله به شرح زیر ارائه کرد:
مرحله 1. طبق نتایج پژوهش، بین اعتماد به مدیران شهری با میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده، رابطه معناداری وجود دارد و وجود رابطه حاکی از این است که هرچقدر اعتماد به مدیران شهری در بین آحاد مردم و شهروندان افزایش یابد به همان اندازه نیز میزان مشارکت شهروندان در امور شهری نیز افزایش مییابد و برعکس. نتایج پژوهش با پژوهشهای لوهمان (1979)، باربر (1983)، غفاری گیلانده (2019) و ... مقاربت را نشان میدهد.
مرحله 2. طبق نتایج پژوهش، بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (تحصیلات) و میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی میزان مشارکت شهروندان که دارای تحصیلات بالایی هستند با شهروندانی که دارای تحصیلات پایینی هستند متفاوت است. به سخن دیگر، میتوان گفت که میزان مشارکت شهروندان در امور شهری بر اساس تحصیلات بالا و پایین متفاوت است و اینکه سطح تحصیلات و آگاهی شهروندان در خصوص مشارکت در امور شهری نقش دارد. نتایج این پژوهش با پژوهشهای غفاری گیلانده و هاشمی معصومآباد (2019)، شکوری (1390)، تقوایی (1389)، سید هادی حسینی (1395) و ... مشابهت دارد.
مرحله 3. طبق نتایج پژوهش، میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری اردبیل در راستای بهبود وضعیت بافتهای فرسوده منطقه برحسب مالکیت مسکن متفاوت است و اینکه نوع مسکن و مالکیت مسکن میتواند در میزان مشارکت شهروندان در امور شهری نقش داشته باشد. به عبارتی میزان میانگین نوع مالکیت مسکن با میزان مشارکت شهروندان در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تفاوت وجود دارد.  هر چه شهروندان مالکیت مسکن بیشتری داشته باشند و مدتزمان بیشتری در یک منطقه زندگی کنند این متغیرها و سایر متغیرها و شرایط دیگر در افزایش مشارکت شهروندان در زمینه امورات شهری میتواند نقش بیشتری داشته باشد.
مرحله 4. از تحلیل میانگین عددی برای به دست آوردن نتایج تحقیق درباره میزان و سطح برخورداری جامعه نمونه در هر یک از شاخصهای ظرفیت مشارکت شهروندان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که هرچقدر احساس قدرت، مشارکت مردم در امور محله، هزینه و منفعت در زمینه مشارکت در شهروندان نسبت به محیط سکونتی خود بالاتر میرود میزان مشارکت نیز به همان مقدار بالاتر میرود.
در نهایت میتوان گفت که مدیران شهری و دستگاهها اجرایی و سازمانهای ذیربط با اتخاذ تدابیر و برنامه جامع آگاهیبخشی و ارتقای سطح آن در نزد شهروندان باعث میشوند که اهالی از حقوق و مسئولیتهای شهروندی خود مطلع شده و دیگر نه بهعنوان اعضاء منفعل بلکه بهعنوان عملگرایان فعال در شهر زندگی کنند. از سوی دیگر علت بسیاری از انتقادها و بدبینیهای شهروندان ناشی از ضعف در آگاهی از خدمات مدیریت شهری است که با مشارکت تا حدود زیادی این مشکل برطرف خواهد شد. مهمترین طریق پیشنهادی برای افزایش آگاهی مردم فرهنگسازی و اطلاعرسانی است که در این میان نقش اساسی اقدامات فرهنگی و فرهنگسازی و اطلاعرسانی توسط رسانههای گروهی بهویژه صداوسیما حائز اهمیت است. صداوسیما با بررسی و پرداختن به مشکلات بافتهای فرسوده و اطلاعرسانی، میتواند مردم را از ناآگاهی برهاند تا حس کنند احیای بافتهای فرسودهشان یکی از مسائل مهم و غیرقابل اجتناب آنهاست. همچنین در خصوص امتیازات نوسازی و تسهیلات اعطایی نیز ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافتهای فرسوده شهری توسط رسانهها اطلاعرسانی شود.

منابع:
Afshani, S., & Janatifar, A. (2016). The Comparative Study of Social Participation between State and Non-profit High School Students in Yazd and Its Relevant Factors Journal of Applied Sociology, 27(3), 73-96. (In Persian)
Alalhesabi, M. (2011). Participatory Rural Planning Empirical Study on the Role of Villagers in Planning Rural Development. . Journal of Housing and Rural Environment, 30 (134 ), 35-48. (In persian)
Andrews, p., Herschel, R (1997). Organizational Communication: Empowerment in a Technoloogical society. Delhi Houghton Mifflin, Co. Recognition of the Components of the Social Base and Its Relation with the Tendency to the Homelessness in Tehran.
Babaei Aghdam, F., Veisi Rad, F., Yaari Hesar, A., & Heidari Sareban, V. (2015). Evaluation of Factors Affecting Popular Participation in Organizing Urban Decay Textures with Emphasis on Social Capital (Case Study of Ardabil Jejain Neighborhood). Journal of SHAHR_HA, 3(9), 65-90. (In persian)
Esmaeeizadeh, H., Salehpour, SH., Esmaeeizadeh, Y. (2015). Effective factors for citizen’s participation in organizing urban old buildings (Case study: South Dolatkhah locale), Journal of Geography, 12(43), 127-141. (In persian)
Ghaffari ghilandeh, A., & Hashemimasoomabad, R. (2019 ). Assessing the sense of neighborhood affinity by increasing citizen participation in neighborhood development projects (Case study: PirMadar neighborhood, Ardebil). Journal of Iranian Social Development Studies, 11(42), 143-155. (In persian)
Hashemi Masoomabad, R. (2017). Analyzing the Physical-Spatial Status of Neighborhood Foci and Presenting the Suitable Solutions (A Case Study of Pir Madar Neighborhood, Ardebil). MSc Thesis, Department of Geography and Urban Planning, University Of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran. (In persian)
Hossienpour, B., & fathi, S. (2019). Investigating the Performance of Neighborhood Houses in Attracting Participation of Tehran’s Citizens. Journal of Environmental Based Territorial Planning, 12(44), 157-178. (In Persian)
Moradi. (2001). Mazandaran Project Advisor, Urban Development in Mazandaran Province, Collection Proceedings of the Fourth Conference on Urban Decay Textiles, Tehran: National Housing Organization. (In Persian)
Navabakhsh, M., Rezaei, M., & Rahimi, M. (2014). Investigating the Relationship between Citizens’ Confidence and Their Social Participation (Case Study: Ilam City). Journal of Urban Sociological Studies, 4(10), 1-27. (In persian)
Navabakhsh, M., & Sadeqi, A. (2010). Survey about the effective factors on participation of university students in the third elections of neighborhood councils (A case study of Faculty of Management- Islamic Azad University Sciences and Researches Branch). Journal of Iranian Social Development Studies, 2(2), 83-118. (In persian)
Raast Galam, M., Amiri, S., Molaei, A., & Khalil Moghaddam, B. (2013). Evaluation of Participation Feasibility in Desert Ecosystem Management Using SMART Method (Case Study: Matin Abad Desert Ecosystem). Journal of New Attitudes in Human Geography, 5(3), 71-80. (In persian)
Rahnavard, F. (2006). Organizational Learning and Learning Organization. Governmental Administration, 2(43), 12-22. (In Persian)
Rezaee koochi, M., Ziyari, k., & Baikmohamadi, H. (2018). Investigating the Role of Citizen Participation in Increasing the Success of Urban Management in Shiraz City. Journal of Social Sciences, 11(39), 1-28. (In persian)
Safaiepour, Z. (2017). Investigating the effective factors on the public cooperation in the urban development (the case study is ILAM City). Journals of Urban Development studies, 1(1), 111-140. (In persian)
Sajjadi, H., & Motaghi, E. (2017). Modeling Dynamic Cohesion in the Development Process. Journal of Iranian Social Development Studies, 9(12), 7-22. (In persian)
Sedaghat Rostami, K., Etemad, G., Bidram, R., & Molaz, J. (2011). Drawing up some indexes to recognizing blighted fabrics. Spatial Planning, 1(1), 103-120. (In persian)
Zangiabadi, A., & Zanganeh, M. (2014). Participatory citizenship and its role in optimizing urban management (Case Study: Mashhad District One). Geographical Urban Planning Research (GUPR), 2(2), 219-238. (In persian)
Wang, X; Chen, Y; Han, Z; Yao, X; Gu, P; Jiang, Y. (2020), Evaluation of mobile-based public participation in China’s urban planning: Case study of the PinStreet platform, Journal of Cities, 103, 1-12.


 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: مشارکت
دریافت: 1398/8/1 | پذیرش: 1399/12/12 | انتشار: 1400/12/25

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb