zarei esfandabadi A, mirzai K, mohajeri A. (2019). The Relationship between Women’s Self-concept and Their Political Participation in Tehran in 2007. refahj. 19(74), 133-166. URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3288-fa.html
زارعی اسفندابادی احمد، میرزایی خلیل، مهاجر اصغر. رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان در شهر تهران در سال 1386 رفاه اجتماعی 1398; 19 (74) :166-133
مقدمه: امروزه بهمنظور ایجاد توسعه سیاسی، مشارکت همه آحاد جامعه در امور سیاسی ضروری است. بنابراین مشارکت زنان در همه فعالیتهای اجتماعی مانند سیاست لازمه توسعه سیاسی است؛ بهنحویکه میتوان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی، موجبات ناتمامی دموکراسی را در جامعه فراهم میکند و شناخت عوامل مؤثر بر آن مانند خودپنداره از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان شهر تهران است.
روش: روش تحقیق ازنظر مسیر توصیفی (پیمایش) و ازنظر هدف کاربردی بوده است. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محققساخته در بین 389 نفر از زنان شهر تهران واقع در سن مشارکت سیاسی که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند، جمعآوری شده است.
یافتهها: بین مؤلفههای تصور از طبقه اجتماعی-اقتصادی، تصور از مذهب، عقیده و پندار نسبت به شخصیت، تصور از جنسیت خود، تصور نسبت به سن خود و ادراک نسبت به تواناییهای خود با مشارکت سیاسی زنان رابطه وجود دارد که درمجموع خودپنداره زنان 7/41 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی آنها را تبیین میکند.
بحث: بنابراین میتوان گفت که آنچه متضمن مشارکت بالاتر است عملا در دل شاخصههای توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه متبلور میشود. پس میتوان ادعا کرد که هرچقدر عرصه سیاست و جامعه دمکراتیکتر و فرهنگ مدارای جنسیتی در جامعه پذیرفتهتر باشد، درک زنان از خود و تواناییهای خود و بهطورکلی خودپندارگی آنان از خود بیشتر میشود و این زمینه را برای حضور پررنگتر زنان در هر حوزه در جامعه افزایش میدهد، همچنین مشارکت در فضاهای بسته اجتماعی به اشکالی نو جلوهگر میشود که راه را برای تغییر نهادی در سطح اجتماع محله و بسترهای خردتر با هدف آمادهسازی جامعه در جهت اثرگذاری بیشتر زنان فراهم میکند. تمامی متغیرهای زمینهای و مستقل تحقیق در چارچوب تحولات ساختاری زنان قابلفهم است و این جز به تحول کیفی از خودپنداری جمعی زنان از خود نبودهاست.