چکیده: (43 مشاهده)
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش رسانههای ایران در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» و تحلیل عملکرد آنها بهعنوان ابزار آگاهیبخشی یا کنترل اجتماعی انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بوده و تلاش کرده است تا از طریق تحلیل گفتمان رسانهای، دوگانگی عملکرد رسانههای رسمی و رسانههای مستقل و فعالان جامعه مدنی را بررسی کند.
روش: این مطالعه با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح (تحلیل متنی، فرایندهای گفتمانی و بافت اجتماعی) انجام شده است. دادههای پژوهش شامل ۱۸۲ متن گردآوریشده از رسانههای رسمی و بخش عمومی (رسانههای مستقل و فعالان جامعه مدنی) در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ بود. این متون با استفاده از روش هدفمند انتخاب و با چارچوب فرکلاف تحلیل شدند.
یافتهها: نقش رسانهها در بازنمایی «حق به شهر» در ایران دوگانه منعکس شده است. درواقع رسانههای رسمی ایران عمدتاً بر مفاهیمی نظیر «نظم عمومی» و «امنیت اجتماعی» تمرکز دارند و از واژگان محدودکنندهای چون «کنترل اغتشاشات» استفاده میکنند. این رویکرد گفتمانهای محدودکننده و کنترل اجتماعی را تقویت میکند. در مقابل، رسانههای مستقل و فعالان جامعه مدنی از زبانی عدالتمحور و مشارکتی بهره میگیرند و با تأکید بر عباراتی چون «عدالت اجتماعی» و «مشارکت مردمی» به تقویت گفتمانهای مردمی و آگاهیبخشی عمومی کمک کردهاند.
بحث: تحلیل فرایندهای گفتمانی نشان داد که روابط قدرت و سیاستگذاری رسانهها بر تولید و بازنمایی محتوا تأثیرگذار بوده است. همچنین، تحلیل بافت اجتماعی نشانگر این است که ساختارهای حکمرانی و جنبش سیاسی در ایران بر جهتگیری رسانهها اثر گذاشتهاند. این پژوهش نقش دوگانه رسانهها در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» را آشکار کرده و پیشنهادهایی برای افزایش شفافیت رسانههای رسمی و تقویت ظرفیت رسانههای مستقل و فعالان جامعه مدنی در حمایت از عدالت اجتماعی ارائه میدهد.
شمارهی مقاله: 10
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
توسعه شهری و رفاه اجتماعی دریافت: 1403/9/4 | پذیرش: 1403/12/22
ارسال پیام به نویسنده مسئول