مقدمه:هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مؤثر در طراحی مدل گزارشگری یکپارچه در صندوقهای بازنشستگی، بهویژه سازمان تأمین اجتماعی است. این پژوهش به دنبال شناسایی شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای مدل گزارشگری یکپارچه در این صندوقها است. روش:این پژوهش از نوع کاربردی و دارای ماهیتی ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، با بهرهگیری از رویکرد نظریه دادهبنیاد، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۰نفر از خبرگان گردآوری و با استفاده از کدگذاری سهمرحلهای تحلیل شدند که منجر به استخراج پنج مقوله اصلی شد. در بخش کمی، پرسشنامهای محققساخته براساس یافتههای کیفی طراحی و در بین ۲۱۰نفر از کارکنان و ذینفعان صندوقهای بازنشستگی توزیع شد. پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ و نرمالبودن دادهها با آزمون کولموگروف-اسمیرنف ارزیابی شد. نهایتاً، مدل نظری پژوهش با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرمافزار لیزرل اعتبارسنجی شد. یافتهها:بر اساس نتایج پژوهش، پنج مقوله اصلی شامل شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها بهعنوان ابعاد بنیادین مدل گزارشگری یکپارچه در صندوقهای بازنشستگی شناسایی شدند. نتایج حاصل از آزمون آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش ارائه شده است. این جدول شامل شش مؤلفه اصلی مدل پارادایمی است؛ که مشاهده خواهد شد تمامی مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهدستآمده برای هر یک از شرایط، بیش از مقدار آستانه موردقبول است. این موضوع بیانگر آن است که ابزار مورداستفاده در پژوهش از پایایی و اعتبار مناسبی برای سنجش متغیرهای پژوهش برخوردار است. بر اساس این نتایج، میتوان اطمینان داشت که سازههای پژوهش بهدرستی اندازهگیری شدهاند و نتایج حاصل از تحلیلها قابلاتکا خواهند بود. همچنین مهمترین مؤلفههای اثرگذار در این زمینه شامل شفافسازی اطلاعات، ارتقای اعتماد عمومی و انطباق با انتظارات ذینفعان بودند. بحث: یافتهها حاکی است که طراحی و استقرار گزارشگری یکپارچه میتواند نقشی مؤثر در بهبود پاسخگویی، افزایش مشروعیت و ارتقای اعتبار صندوقهای بازنشستگی ایفا کند.