چکیده: (1773 مشاهده)
مقدمه: زندگی پس از طلاق و مواجهه با آن دیری نپایده که جای خود را در نظام مسائل اجتماعی در سطحی بینالمللی بازکرده است. مسئلهای که بخش قابلتوجهی از مردم و سیاستگذاران را متوجه این چالش کرده و به دنبال حل این مسئله، دغدغهای تماموقت دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه جامعهشناختی و البته با رویکردی اِمیک و کیفی از تجربه زندگی زنان شهر تهران پس از طلاق است.
روش: روششناسی پژوهش حاضر کیفی با بهرهگیری از راهبرد نظریه زمینهای (گراندد تئوری) انجام شد. به این منظور با 39 زن طلاق گرفته شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و استراتژی گلولهبرفی انتخابشده بودند، در طول بیش از 8 ماه مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیداکرده است. تجزیهوتحلیل داده از طریق نظام کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته و درنهایت مقوله هسته استخراج گردید.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 155 کدباز، 33 کد محوری، 7 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری دادهها استخراج شد: زندگی فرزندان طلاق: دوگانه پیروزی و شکست، رسیدن به فردیت فراموششده، مِیل و تجربه صُور لذتهای طغیان گر، عدم تجربه خوشایند بازگشت به خانه پدری، چالشهای اقتصادی (رهاشدگی و مشقت)، گونهگون شدن توجههای منفی (جنسی و ابزاری)، نقابی مفهومی از داغ ننگ طلاق، طردی چند ساحتی. همچنین « دوآلیسم فعلیت یافته: از تجربه مشقت تا فردیت یافتگی مدرن» بهعنوان مقوله هسته انتخاب شد و درنهایت نمودار درختی مستخرج از دادهها تنظیم شد.
بحث: زندگی پس از طلاق دستکم در نگاه اول تجربهای از زیست زنان طلاق گرفته است که تشریح وضعیت آنان بهسادگی حاصل نمیشود. رابطه دیالکتیک مثبت و منفی، حاصل زندگی پس از طلاق است. در حقیقت میتوان زندگی پس از طلاق را برای زنان به یک نمایش درام تشبیه کرد که تماشای وضعیت پیش برندهی آن، جریانی متناقض از امور خیر و شر و نابسندگی در پیشبینی است.
شمارهی مقاله: 3
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
آسیبهای اجتماعی دریافت: 1402/11/28 | پذیرش: 1403/5/1 | انتشار: 1403/7/14
ارسال پیام به نویسنده مسئول