چکیده: (1421 مشاهده)
مقدمه: سبک زندگی ترکیبی از الگوها و رفتارهای فردی در سراسر زندگی است که فرهنگ یک جامعه را که نوعی از الگوهای خاص برای زندگی است را پدید میآورد. علت عمده وقوع پدیده کودک آزاری، نوع زندگی و فرهنگی است که از ابتدا بهصورت غلط و نادرست در میان افراد نهادینه شده است و علاوه بر مداخلات حقوقی، مداخلات فرهنگی و اجتماعی را میطلبد.
روش: جهت بررسی رابطه مصادیق کودکآزاری (جسمی، جنسی، مسامحه و غفلت، سوءتغذیه، عاطفی) و سبک زندگی مبتنی بر سلامت (فعالیتهای فیزیکی، تغذیه، اعتیاد، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی و روانشناختی و...) در سال 1400، یک پژوهش میدانی )پیمایش( بر روی نمونهای به حجم 97 نفر از والدین دارای فرزند 1۸ - 4 سالهی شهرستان شهرکرد که کودکانشان مورد انواع مصادیق کودک آزاری قرار گرفته بودند (ارگان مرجوعی: سازمان بهزیستی و پزشکی قانونی) انجام شد. اطلاعات آزمودنیها از تکمیل پرسشنامههای استاندارد سبک زندگی LSQ و کودک آزاری محمد خانی (1378) بدست آمد. فرضیههای تحقیق از طریق آزمونهای آماری همبستگی و رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته: نتایج بدست آمده وجود همبستگی منفی و معنادار بین متغیر سبک زندگی والدین و کودکآزاری را نشان داد (ضریب بتا= 704/0-). نتایج مشاهده شده از تحلیل رگرسیونی نشان داد شاخصهای مختلف سبک زندگی پیشبین مناسبی برای انواع مصادیق کودکآزاری میباشند. با افزایش عملکرد مناسبتر سبک زندگی میزان کودک آزاری بهطوری معناداری کاهش مییابد. در این مطالعه سلامت اجتماعی، اعتیاد و سلامت روانشناختی پیشبینهای بالاتری جهت تبیین مصادیق کودکآزاری بودند که نقش آنها در تحقیق حاضر بهوضوح مشخص شد (01/0 p<).
بحث: نتایج تحقیق حاضر اهمیت سبک زندگی و فرهنگ را در وقوع پدیده کودکآزاری نشان داد. تحلیلها نشان داد با تقویت شاخصهای سلامت اجتماعی و روانشناختی و کاهش اعتیاد میتوان به کاهش وقوع پدیده کودک آزاری و جرائم ناشی از آن دست یافت.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
کودک، کودکان کار و خیابانی دریافت: 1401/4/15 | پذیرش: 1402/7/4 | انتشار: 1402/9/6
ارسال پیام به نویسنده مسئول