دوره 17، شماره 67 - ( 9-1396 )                   جلد 17 شماره 67 صفحات 171-135 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mahmoodi S, Roknedine Eftekhari A R E. (2017). Analysis of the Relationship between Good Governance of countries and Urban Quality of Life. refahj. 17(67), 135-171.
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3093-fa.html
محمودی سمیرا، رکن الدین افتخاری عبدالرضا. نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی استان خراسان رضوی رفاه اجتماعی 1396; 17 (67) :171-135

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3093-fa.html


چکیده:   (4004 مشاهده)
مقدمه:آنچه که از واکاوی نوشتههای سرمایه اجتماعی روستاها به دست میآید این است که مفهوم سرمایه اجتماعی بهویژه با بُعد فضایی میتواند بهعنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی مناطق روستایی به حساب آید.
روش: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش استفاده شد. حجم نمونه به شیوه تصادفی طبقهبندی شده در محیط GIS و توسط ابزار Hawths Analysis Tools (توسط این ابزار روستاها با درنظر گرفتن موقعیت طبیعی، فاصله تا نزدیکترین شهر و تعداد خانوار طبقهبندی شدند) مجموعاً 18 روستا با تعداد 378 نفر بهدست آمد. ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان روایی گویههای تبیینکننده سرمایه اجتماعی با استفاده از آماره آزمون بارتلت و KMO برابر 71/0 و ضریب آلفای کرونباخ بهدست آمده نیز 89/0 میباشد.
یافتهها : روستاهای دیزادیز، گوهردشت، قله زو، برآباد، شوراب و خیرآباد دارای سرمایه اجتماعی زیاد؛ روستاهای گرماب، گروه، کریز، آبگاهی، جابوز و سده دارای سرمایه اجتماعی متوسط؛ و روستاهای استای، حصار، مریچگان، صفیآباد، رباط و پیوهژن دارای سرمایه اجتماعی کم هستند. همچنین وضعیت شاخصهای سرمایه اجتماعی به تفکیک طبقات موردمطالعه نیز نشان داد، طبقه اول (روستاهای دشتی با فاصله اندک از شهر و تعداد خانوار زیاد)، بالاترین میانگین را در ارتباط با شاخصهای مشارکت، شبکههای اجتماعی، عضویت در نهادهای دولتی/ خصوصی و مردمنهاد، رضایت از عملکرد نهادها و نیز آگاهی و دانش بومی و رسمی دارا میباشند؛ طبقه دوم (روستاهای دامنهای با فاصله متوسط از شهر و تعداد خانوار در سطح متوسط)، تنها در ارتباط با شاخص همبستگی اجتماعی میانگین بالایی را به خود اختصاص دادهاند؛ و طبقه سوم (روستاهای کوهستانی با فاصله زیاد از شهر و تعداد خانوار اندک)، به لحاظ هنجارهای اجتماعی، اعتماد و امنیت از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردارند. اولویتبندی روستاهای نمونه با مدل تاپسیس نیز نشان میدهد، روستاهای دیزادیز (قوچان) و پیوهژن (مشهد) به ترتیب دارای بیشترین و کمترین سرمایه اجتماعی هستند.
بحث: مناطق روستایی از کمبود سرمایه اجتماعی که راهکاری مؤثر جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی است، رنج میبرند. بخشی از نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه ناشی از تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی درونگروهی و سرمایه اجتماعی برونگروهی است. کمتوجهی و سرمایهگذاری اندک در زمینه تقویت و توسعه سرمایه اجتماعی برونگروهی از جمله اطلاعرسانی و آگاهیبخشی ضعیف روستاییان در ارتباط با نهادهای غیررسمی و داوطلبانه، روابط و تعاملات اندک و ناپیوسته، شبکههای اجتماعی ضعیف، فراهم نبودن زمینه مشارکت روستاییان در برنامهریزیهای مختلف مربوط به روستا و .... و بهطورکلی شرکت ندادن روستاییان در بازیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سبب عدم توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی برونگروهی روستاها در منطقه مورد مطالعه گردیده است.
متن کامل [PDF 2919 kb]   (3792 دریافت)    
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: رفاه اجتماعی
دریافت: 1397/2/18 | پذیرش: 1397/2/18 | انتشار: 1397/2/18

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb