1. غلامرضا غفاری
دکتر جامعهشناس، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2. فرشاد مؤمنی
دکتر اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطیایی، تهران، ایران
3. نریمان یوسفی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، ایران، (نویسنده مسئول)
مقدمه: نیروی انسانی محرک اصلی و موتور توسعه جوامع است بهگونهای که تولید ارزش و انباشت سرمایه و در بیانی جامعتر توسعه بدون مشارکت نیروی انسانی بسیار سخت و غیرممکن است. دراینبین، درحالیکه نیمی از جمعیت جوامع را زنان تشکیل میدهند، نرخ مشارکت آنان در اقتصادها بسیار ناهمگون و از دامنه تغییرات بسیار بالایی برخوردار است. باوجوداینکه مشارکت زنان در بازار کار متأثر از متغیرهای عاملیتی و ساختاری است، به نظر میرسد دامنه بالای تغییرات این نرخ در بین کشورها دلالت مؤکدی بر نقش متغیرهای کلان و ساختاری دارد.
روش: مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن سازه سرمایه بر آن است که با استفاده از دادههای موجود انتشاریافته توسط سازمان بینالمللی کار و مؤسسه لگاتم به بررسی رابطه و تأثیر انواع سرمایه بر مشارکت اقتصادی زنان در بین کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه بپردازد.
یافتهها: کشورهای اتحادیه اروپا با نرخ بالای مشارکت اقتصادی زنان و کشورهای خاورمیانه با مقدار پایین این نرخ تفاوت معناداری در برخورداری از سرمایه و انواع آن (سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نهادی) دارند. به عبارتی، بین برخورداری از انواع سرمایه و مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد بررسی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سرمایههای مذکور حدود 70 درصد تغییرات مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای موردمطالعه را تبیین میکند.
بحث: سرمایه، ظرفیت و پتانسیل مثبتی است که کنشهای اقتصادی شهروندان را تسهیل میکند. ازاینرو، شرایط خوب نهادی، مادی و اجتماعی میتواند مشارکت اقتصادی را تسهیل نماید. از سویی دیگر، جوامعی که در آنها انواع سرمایه بهوفور هست، نابرابرهای جنسیتی ازجمله دسترسی به انواع سرمایه حداقل است. بنابراین، رونق انواع سرمایه و کاهش نابرابری جنسیتی بستری است که مشارکت اقتصادی زنان میتواند از مسیر آن محقق میشود.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
زنان دریافت: 1397/2/5 | پذیرش: 1397/12/5 | انتشار: 1398/5/26
ارسال پیام به نویسنده مسئول