همانند یک کوه یخ فقط قسمت مختصری هزینههای اقتصادی و اجتماعی زلزله از آن نمایان است، و بخشهای ناپیدای آن مخاطرات و تأثیرات پیشبینی نشده و بسیار زیانآوری دارد. این هزینهها شامل از کار افتادن موتور فعالیتهای محوری اقتصاد، خسارتهای انسانی و اجتماعی وارد آمده، بیکاری و جز آن است که به خسارتها و آسیبهای اجتماعی و انسانی بعدی منجر میشود. شمار تلفات، زخمیها و معلولان، قسمتهای بیرونی کوه یخاند که البته میتوانند چهره وخیم خسارتهای انسانی و خسارتهای آتی را نشان دهند، اما خود آنها نیستند.
در ایران زلزله یک پدیده قطعی است که برای مقابله با آن باید از طریق سازوکارهای اقتصادی و برنامهها و تدوین راهبردهای و راهکارها اقدام کرد. خسارتهای عمیق زلزله بم، که از بلاخیزترین زلزلههای جهان و بدترین زلزلههای ایران بود روبه فزونیاند و این بیشتر شامل فقر و بیکاری و مسائل اجتماعی میشود، اما تدبیرها هنوز مقطعی، ناسنجیده و ناکارآمدند. کار بازسازی در حوزههای کالبدی، نه در قلمروی اجتماعی و اقتصادی، مطالعه میشود. نظرسنجی مردمی و تلفیق آن با دیدگاه کارشناسی مستقل و ورزیده صورت نگرفته است. اولویتبندی برحسب طبقهبندی هزینههای زلزله هرگز مشخص نشده است. با آن که مشکل منابع مالی وجود ندارد اما مشکل مدیریت بحران، برنامهریزی، تدوین راهبرد، تدوین راهکار و تخصیص منابع به گونهای کارآمد و سالم کاملاً جدی و مشکلساز است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |