در گفتار حاضر تلاش شده تا با توجه به رئوس کلی مسائل توسعه سیاسی – اقتصادی ایران از منظر جامعهشناسی سیاسی، ضمن ارائه تعریفی از پدیده موسوم به «طبقه متوسط» و بررسی انواع آن در قالب نوعی سنخشناسی، روند تغییر و تحولات ساختاری – کارکردی جامعه ایران در دوران انقلاب و پس از آن تشریح و ترسیم شود. در این راه به ترسیم روند کلی تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی در سطح کلان (یعنی در حوزه پارادایم تحلیلی – کاربردی موسوم به جهان سوم) و تقلیل یافتهها و دادههای حاصله به یک سطح خرد (ایران)، پرداخته و تأثیر این فرایند یا جریان را بر روند کلی تحولات اجتماعی دو دهه اخیر تجزیه و تحلیل کردهایم.
در مقدمه گفتار حاضر نخست به زمینهها، بسترهای نظری و چارچوبهای متدولوژیک اشاره میکنیم و سپس به تعریف و تبیین یکی از متغیرهای اصل بحث حاضر یعنی «طبقه متوسط» میپردازیم. در بخش بعدی ضمن معرفی اجمالی الگوهای توسعه در نزد این طبقه، به بررسی روند تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سالهای پس از انقلاب پرداخته و طی آن سه حوزه کلان ایدئولوژی، سیاست و اقتصاد را واکاوی و تحلیل کرده ایم. درپایان نیز به جمعبندی مباحت مطروحه در گفتار حاضر پرداختهایم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |