طرح مسأله: در این مقاله سعی شده است به تفاسیر بعضی از متفکران مدرن کلاسیک و قرن بیستم در مورد عدالت اجتماعی بپردازیم. در این راستا اندیشههای هابز و کانت بهعنوان دو نظریه مهم مدرن کلاسیک مورد بررسی قرار میگیرد، سپس اندیشه رالز در مورد عدالت و مخالفان او همانند هایک بررسی میگردد. روش: این مطالعه از نوع کتابخانهای بوده ودر آن تلاش میشود با مرور منابع عمده و تحلیل نظرات، جمعبندی روشنی از راهبردهای ارائه شده ومتناسب با جامعه ایران ارائه شود. یافتهها: نظرات رالز بهعنوان نظرات جامعی میتواند عدالت را بهطور همه جانبه توضیح دهد، لذا با توجه به مباحث مرتبط یا دولت رفاه و دیدگاههای اصلاحی آن و نهایتاً رویکردهای اقتصادی رشد و باز توزیع درآمد سه راهبرد "تقدم رشد نسبت با باز توزیع درآمد"، راهبرد "تقدم باز توزیع در آمد نسبت به رشد" و راهبرد "رشد توأم با باز توزیع در آمد" مورد بررسی و بازبینی قرار گرفتهاند. نتایج: راهبرد رشد توام با توزیع درآمد برای حل مسائل رشد و عدالت اجتماعی بهتر میتواند رشد و عدالت را به همراه داشته باشد. سه عامل عدالت رالزی، جامعه رفاهی و جامعه ریسکی و راهبرد رشد توام با باز توزیع درآمد در یک راستا میتوانند راهبرد رشد توام با باز توزیع درآمد را توضیح دهند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |