سابقه مطالعات روشمند مربوط به فقر روستایی در کشور، در حدود چهار دهه است. با این حال هیچگونه ارزیابی دقیقی از روند این مطالعات و چگونگی پیشرفت آن در دست نیست و میتوان احتمال داد که یکی از عوامل مؤثر بر عدم توفیق برنامههای کاهش فقر روستایی در کشور کاستیها و نارساییهای مطالعات مربوط به شناسایی و تحلیل فقر روستایی باشد. در مقاله حاضر کوشش شده است که ضمن معرفی روشهای اندازهگیری و شناخت فقر و نقد دیدگاههای مربوط به چگونگی تحلیل آن، روند مطالعات فقر روستایی در کشور مورد بررسی قرار گیرد و در کنار این هدف، وضعیت موجود پدیده فقر روستایی نیز شناسانده شود. رویکرد تحقیقی اصلی در تهیه این مقاله «روند ـ پژوهی» است که از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای مطالعات مربوط به فقر روستایی صورت پذیرفته است. در ضمنِ بررسی این مطالعات، در مواردی نیز کوشش شده است که با استفاده از «فراتحلیل» استنباطهای تازهتری برای شناخت بهتر وضعیت فقر در جامعه روستایی کشور ارائه شود. در بخش پایانی مقاله نیز با توجه به واقعیتهای جامعه روستایی و نظام اجتماعی کشور به ارزیابی روند مطالعات فقرشناسی در نواحی روستایی مبادرت شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |