مقدمه: دوران کودکی آسیبپذیرترین مرحله زندگی است و رفاه و بهزیستی کودک بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از وضعیت غذایی خانوار متأثر میشود و شرایط تغذیهای در هر خانواری، عاملی مؤثر در تضعیف یا تقویت رابطه فقر و سلامت است. نظر به اهمیت اندازهگیری شاخصهای فقرغذایی در اطلاعرسانی به برنامهریزان نسبت به اثرات توزیعی راهبردهای سیاستی و نیز رفاه خانوار و کودک، هدف مقاله حاضر محاسبه و تحلیل روند فقر غذایی خانوارهای ایرانی دارای کودک طی دوره زمانی 1363-1391 است.
روش: این تحقیق از جمله مطالعات این روند است که با استفاده از دادههای پیمایش هزینه- درآمد خانوارهای کشور به بررسی جریان فقر غذایی خانوارهای دارای کودک در کشور با رویکرد دادههای شبهترکیبی (با استفاده از کالری غذایی خانوار و استفاده از شاخص فقر «فوستر، گریر، توربک») در دوره زمانی 1363-1391 پرداخته است. برای انجام محاسبات از نرمافزارهای Stata11 و Excel بهره گرفته شده است. در ضمن با تقسیمبندی دوره کودکی به چهار دوره سنی، فقر غذایی خانوارهای دارای کودک کشور در این گروهها مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: در اغلب گروههای سنی، نرخ و شدت فقر غذایی در سال 1368 بالاترین مقدار را داشته است. همچنین، فقر غذایی گروه سنی 0-5 ساله در سال ورود 1368 روندی کاهشی داشته است، اما این روند در سالهای دیگر ورود این گروه سنی به مطالعه با نوساناتی همراه بوده است. همچنین، در مقایسه گروههای سنی، نرخ فقر غذایی در خانوارهای دارای کودک گروه سنی 0-5 ساله پایینتر از سایر گروههای سنی بود.
بحث: بهطور کلی فقر غذایی در همه گروههای سنی بالا، با نوسانات زیادی همراه بوده است. در اغلب گروهها، نرخ و شدت فقر غذایی در دوره برنامه اول توسعه بالاترین مقدار را داشته است. با اینکه روند فقر تغذیه در اغلب گروهها در سالهای انتهای مطالعه کاهشی بوده است اما همچنان میزان فقر غذایی بالاست. یافتههای تحقیق میتواند دلالتهایی برای سیاستگذاران پیرامون اتخاذ سیاستهای کارا و مؤثر در زمینه رفاه کودکان در پی داشته باشد
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |