به رغم گذشت نزدیک به ۴۵ سال از تأسیس رشته مددکاری اجتماعی در ایران و ورود هزاران مددکار فارغالتحصیل از دانشگاههای کشور به بازار کار، هنوز مسئولان سیاستگذاری رفاه اجتماعی و برنامهریزان خدمات اجتماعی، شناخت دقیق و درستی از این حرفه ندارند. به همین دلیل، نوعی گسست بین فعالیتهای مددکاری و سیاستها و برنامههای اجتماعی وجود دارد. در این مقاله، پس از معرفی حرفه مددکاری اجتماعی و نقش آن در خدمات اجتماعی، فرایند حل مشکلات به دست مددکاران توضیح داده شده و پس از آن اصول جامع مددکاری و نقش ابزارها در ارائه خدمات مددکاری مطرح شده است. نویسنده در پایان با ارائه پیشنهاداتی درباره روشهای تعامل بین مددکاری اجتماعی و سیاستهای اجتماعی بحث را به پایان رسانده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |