طرح بحث: این مقاله به بررسی ارتباط سببشناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دورههای بعدی زندگی این کودکان میپردازد. بر مبنای نظریه لئونارد برکوئیتس و بندورا میپردازد. روش تحقیق: جامعه پژوهشی این بررسی کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 میباشد که با نمونهگیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودکآزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. یافتهها: 90 درصد نمونهها گزارش کردند که والدین (بهویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نمودهاند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودکآزاری در میان آزمودنیها بالاتر از سطح میانه (60 درصد) بود. مصادیق کودکآزاری شامل تنبیه بدنی، سوءاستفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح میباشد. نتیجه: فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سببشناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تکوالدی و طلاق زودهنگام با کودکآزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت در آنها گسترش مییابد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |