رابطه میان روش پرداخت یارانهها، رشد اقتصادی و فقر موضوعی مورد مناقشه در میان اقتصاددانان و سیاستگذاران است. این مقاله، ضمن بررسی دو دیدگاه رقیب موجود در اینباره، رویکرد غالب نئوکلاسیکی و رویکرد توسعهای نهادگراـ ساختارگرا، تلاش میکند میزان کفایت و مناسبت تبیینی آنها را بر مبنای تجربهی تاریخی مربوط به اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری و تثبیت اقتصادی و سازگاری چارچوبهای تبیینی مذکور با شرایط خاص اقتصادها از جمله اقتصاد ایران، ارزیابی کند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |