مقاله حاضر رویکرد توسعه اجتماعی به برنامههای فقرزدایی و رفاه اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در سالهای پایانی دهه بیستم برخی از فرایندهای عینی از قبیل جهانی شدن، رشد اقتصاد نوین جهانی، تضعیف دولت رفاه در کنار فرایندهای فکری و فرهنگی همچون نقد نظامهای سیاسی و اقتصادی، و الگوهای رایج توسعه اقتصادی، فقرزدایی و رفاه اجتماعی را به چالش کشیدند. نتیجه این چالش طرح رویکرد توسعه اجتماعی یا توسعه جامعه محور بود. رویکرد توسعه اجتماعی به فقرزدایی و رفاه اجتماعی از حیث شاخصها، تمایزپذیری، اهداف، تمرکز، روش، مقاصد، سنجههای موفقیت و عاملین اجرا با رویکردهای رایج رفاه و تأمین اجتماعی متفاوت بودند. اولین بخش این مقاله به طرح زمینههای تاریخی و مفهومی رویکرد توسعه اجتماعی میپردازد و بخش دوم مقاله مفهوم فقرزدایی و رفاه اجتماعی با بنیانهای محلهای را مطرح میکند که گسترش رویکرد توسعه اجتماعی به سطوح ملی و به ویژه در مناطق شهری میباشد. در این بخش مقولات توسعه اجتماع محور، کاربرد توانمندیها و داراییهای محلی برای فقرزدایی و تأمین رفاه، به قامتسازی خدمات رفاهی، کار داوطلبانه در اجتماع محلی و مراکز رفاهی اجتماع محور مورد بحث قرار میگیرند. بخش سوم مقاله با ارزیابی قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تأثیرپذیری این قانون از رویکرد توسعه اجتماعی در سیاستها و مواد قانونی مربوط به فقرزدایی و رفاه اجتماعی را آشکار میکند. آخرین بخش مقاله ضمن نتیجهگیری از مباحث مطرح شده، بر ضرورتهای گسترش رویکرد توسعه اجتماعی در فقرزدایی و ساماندهی نظام رفاه اجتماعی در ایران تأکید میکند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |