طرح مسأله: این پژوهش با هدف بررسی نقش نگرش به رفاه اجتماعی در حوزههای توسعه رفاهی، جمعیت تحت پوشش رفاه، خدمات رفاهی (بیمهای، امدادی، حمایتی) و سیاستهای رفاهی در رابطه بین همدلی و گرایش اجتماعی با نوع رویکرد به عدالت اجتماعی به مرحله اجرا درآمد. روش: جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه اصفهان در ترم پاییز سال تحصیلی 87-86 تشکیل دادند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی 297 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامههای پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه 28 سؤالی نگرش به رفاه اجتماعی با چهار زیرمقیاس توسعه رفاهی، جمعیت تحت پوشش رفاه، خدمات رفاهی (بیمهای، امدادی و حمایتی) و سیاستهای رفاهی، پرسشنامه 33 سؤالی همدلی، پرسشنامه 32 سؤالی گرایش اجتماعی و پرسشنامه 9 سؤالی رویکردها به عدالت اجتماعی بود. دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی و مدلسازی معادله ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که نگرش به توسعه رفاهی، نقش متغیر میانجی را بین گرایش اجتماعی و رویکرد برابری به عدالت اجتماعی ایفا میکند. نگرش به جمعیت تحت پوشش رفاه نیز نقش متغیر میانجی را بین گرایش اجتماعی و رویکرد نیاز به عدالت اجتماعی، نگرش به خدمات رفاهی (بیمهای، امدادی و حمایتی) نقش متغیر میانجی را بین همدلی و انصاف و بالاخره سیاستهای رفاهی نیزنقش متغیر میانجی را بین همدلی و گرایش اجتماعی با رویکرد نیاز به عدالت اجتماعی ایفا نمودند. نتایج: یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که توسعه رفاهی فقط برای رویکرد برابری به عدالت اجتماعی و جمعیت تحت پوشش رفاه نیز فقط نیاز نقش میانجی را با گرایش اجتماعی ایفا میکنند. امّا برای رویکرد انصاف و رابطهاش با همدلی نگرش به خدمات رفاهی (بیمهای، امدادی و حمایتی) و سیاستهای رفاهی، نیز فقط در رابطه بین رویکرد نیاز به عدالت اجتماعی با همدلی و گرایش اجتماعی نقش میانجی را بازیمیکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |