طرح مسأله: این تصور در اذهان شکل گرفته که خطر آسیبدیدگی و تجاوز برای افراد بیشتر هنگامی است که خارج از دایره محارم و افراد خانواده قرار دارند، اما واقعیت برخلاف آن است. بنابراین پژوهش حاضر به منظور شناخت بیشتر از تجاوز جنسی به محارم صورت گرفته است و در آن زمینههای تجاوز جنسی، استراتژیهای متجاوز و واکنشهای بزهدیده مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش پ‍‍ژوهش: روش این پژوهش به دلیل تازگی و حساسیت آن، کیفی و از نوع اتنوگرافیک بوده است. دادههای آن با استفاده از مصاحبه عمیق، رجوع به اسناد و مدارک، مشاهده، و پرسشنامه جمعآوری شده و نمونهای از 39 مورد از زنان و دخترانی که در خانواده تحت تجاوز جنسی پدر یا برادر قرار گرفتهاند به روش دردسترس و هدفمند مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها: همچنین با توجه به جوابهای بهدست آمده استراتژیهای آزار جنسی را در چهار گروه طبقهبندی کردیم: 1) استراتژیهای اجبار و خشونت جسمانی 2) استراتژیهای تحریکات عاطفی و ارعاب احساسی 3) استراتژیهای اقتصادی 4) استراتژیهای فریبکارانه.همچنین بنابر پاسخهای مربوطه چهار واکنش را در زنان شناسایی کردیم که به ترتیب، سکوت، مقاومت، اعتراض، وخروج هستند و مشخص شد هرچقدر زنان آزاردیده برخوردار از شبکههای فردی و حمایتهای اجتماعی باشند، امکان واکنش اعتراض و رفتار فعالانه بیشتر خواهد بود و هرچه این حمایتها کمتر باشد واکنشهای منفعلانه، بیشتر است. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد تجاوز جنسی به محارم بیشتر از آنکه مسألهای روانی باشد مسألهای اجتماعی است و مردسالاری و شکل روابط قدرت در خانواده و همچنین حاکمیت انگارههای مالکانه در روابط والدین و فرزندان از مهمترین زمینههای شکلگیری آن است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |