مقدمه:
روش:
یافتهها:
بحث:
تورم فقط در کوتاهمدت تأثیر مثبت بر جرائم اقتصادی داشته؛ اما بیکاری در کوتاهمدت تأثیر مثبت و در درازمدت تأثیر منفی بر آن داشته است؛ درحالیکه شاخص فلاکت تأثیر مثبت و معنادار در کوتاهمدت و درازمدت داشته است. همچنین، رابطۀ علّی دوطرفهای بین شاخص فلاکت و جرائم اقتصادی وجود دارد. از آزمون کرانههای پسران و همکاران (۲۰۰۱) و آزمون همجمعی یوهانسنـ جوسلیوس و روش باردسن برای بررسی رابطۀ درازمدت و کوتاهمدت و از آزمون علیت هولمز و هوتون (۱۹۹۰) برای بررسی رابطۀ علّی استفاده شده است. در درازمدت تأثیر همزمان و مضاعف افزایش تورم و بیکاری (افزایش شاخص فلاکت) باعث میشود که افراد برای رسیدن به اهداف خاص، فشارهای بیشتری را تحمل کنند و قدرت جامعه در کنترل و منظمکردن افراد رو به زوال برود و بنابراین، دستیابی افراد به فرصت قانونی برای کار کاهش یافته و انگیزۀ ارتکاب جرائم اقتصادی افزایش یابد. همچنین، در فضای کسبوکار ایران تبعیض گریبان مجرمان اقتصادی را میگیرد و احتمال اشتغال مجدد آنها در بازار کار رسمی کاهش مییابد. عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، در وقوع جرائم مؤثر است؛ همچنین ماهیت وقوع جرائم و تأثیر عوامل اقتصادی بر آنها متفاوت میباشد. جرائم اقتصادی در مباحث اقتصاد جرم اهمیت خاصی دارد. مطالعه حاضر، تأثیر کوتاهمدت و درازمدت بیکاری و تورم و بهدنبال آن، شاخص فلاکت بر جرائم اقتصادی و همچنین، رابطۀ علّی بین آنها را بررسی کرد.بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |