مقدمه: تعاریف متعددی از مفهوم فقر وجود دارد که از نظر روششناختی ماهیت متفاوتی دارند. برای اندازهگیری حداقل معاش نیز روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از این تعاریف، خط فقر نسبی است و آن عبارت است از ناتوانی خانوارها در تأمین سطحی معین از استانداردهای زندگی که لازم و مطلوب تشخیص داده میشود.
روش: در این تحقیق، به منظور برآورد حداقل معیشت و محاسبۀ درصد خانوارهای فقیر ایرانی از روش سیستم مخارج خطی استفاده شده است. برای این منظور از دادههای سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۸ استفاده شده و آمار آن به صورت دادههای کشوری از مرکز آمار ایران جمعآوری شده است.
یافتهها: ضرایب به دست آمده برای میل نهایی به مخارج روی گروههای کالایی بیانگر این است که این ضریب برای گروههای کالایی مسکن و خوراکی در مقایسه با گروههای کالایی دیگر بیشتر است. این موضوع بیانگر فقر در جامعه است؛ بهطوریکه محاسبۀ خط فقر برای سال ۱۳۸۸، مبلغی برابر با 3506960.3 تومان به دست آمده است.
نتایج: نتایج نشان میدهد که گروه کالایی تفریحات جزو کالاهای نرمال لوکس و بقیۀ گروههایی کالایی، نرمال ضروری است. نتایج حاصل از برآورد و محاسبۀ خط فقر بیانگر افزایش میزان حداقل معاش سالیانۀ خانوارهاست. اعداد محاسبه شده براساس این رویکرد، با توجه به میزان تورم دورقمی برای اقتصاد ایران و سیاستهای غافلگیرکنندۀ بانک مرکزی و دولت ممکن است مقادیری بیشتر از اعداد محاسبه شده باشد. درنتیجه پیشنهاد میشود به منظور کاهش خط فقر و بهبود سطح رفاه خانوارها، از سیاستهای توزیعی و حمایت از خانوارهای آسیبپذیر استفاده شود.
طبقهبندی: JEL42: C ، R58 .
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |