مقدمه: از ویژگیهای کشورهای جهان سوم، نبود تعادل در شهرنشینی و تمرکز بسیار بر آن است؛ بنابراین، برای ایجاد تعادل و به منظور دستیابی به الگوی مناسب، بحث برنامهریزی منطقی مطرح میشود. هدف از این برنامهریزی، شناخت نابرابریهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و نیز ایجاد توازن در نواحی شهری مختلف است. با شناخت نارساییها و کمبودها، در سطح بلوکهای شهر، باید اقدامات مصرانهای برای رفع نابرابریها انجام داد. روش: تحلیل در زمینۀ توزیع فضایی فقر، در مناطق مختلف شهری، اهمیت فراوانی دارد؛ از اینرو هدف مقالۀ حاضر، ارائۀ تحلیلی از توزیع فضایی فقر و نشان دادن نابرابری در سطح بلوکهای آماری شهر کرمانشاه در سال ۱۳۸۵ است. در این مقاله، روش پژوهش کمّی، سطح آن تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. برای سنجش توزیع فضایی فقر در کرمانشاه، از اطلاعات بلوکهای آماری سال ۱۳۸۵ و ۳۳ شاخص استفاده کردهایم. درنهایت، این ۳۳ شاخص را با روش تحلیل عاملی، بر روی ۴ عامل بار میکنیم.
یافتهها: بنا به نتایج، ضریب اختلاف در عامل اول (اقتصادی، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی) 95/38 درصد است که بیشترین نابرابری در توزیع شاخصها را دارد. ضریب اختلاف در عاملهای دوم (اقتصادی) و سوم (عامل اقتصادی کالبدی)96/32 درصد است که درمقایسه با شاخصهای دیگر، متجانستر است. عامل چهارم (کالبدی) نیز از لحاظ نابرابری در توزیع شاخصها با 81/38 درصد در مرتبۀ دوم قرار دارد. با تلفیق ۴ عامل با همدیگر، به این نتایج دست یافتیم: تعداد ۱۶۸۷ بلوک معادل ۲۱ درصد بسیار فقیر، ۱۷۴۴ بلوک معادل ۲۲ درصد فقیر، ۲۳۹۲ بلوک معادل ۲۹ درصد متوسط، ۱۶۵۳ بلوک معادل ۲۰ درصد مرفه، ۶۱۲ بلوک معادل ۸ درصد بسیار مرفهاند.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان میدهد که بین بلوکهای شهر کرمانشاه نابرابری وجود دارد؛ بهطوریکه مکانی برای تبلور تمایزات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است. فرصتهای نابرابر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، باعث تمایز بین ساکنان شهر کرمانشاه شده است.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
رفاه اجتماعی دریافت: 1392/2/11 | انتشار: 1391/4/25