دوره 2، شماره 6 - ( زمستان 1381 )                   جلد 2 شماره 6 صفحات 96-75 | برگشت به فهرست نسخه ها

PMCID: 19864021

XML English Abstract Print


چکیده:   (4188 مشاهده)

چیرگی بر فقر همواره برای دولتهای عدالت‌گراهمواره به مثابه یک هدف راهبردی (استراتژیک) مطرح بوده و هست. به همین سبب، سیاستها و برنامه‌های توسعه تأکید بر «توزیع» و «برابری» داشته و این قبیل حکومتها به تعدیل فاصله طبقاتی اهتمام می‌ورزند. در ایران نیز از آغاز سال 1375 به این‌سو شاهد نوسانهای زیادی در سیاست‌گذاریها بوده‌ایم.

وجود تورم پنهان و آشکار، شرایط مساعد رانت‌خواری، ساختار ناسالم اقتصادی، جنگ نه ساله، نظام مدیریتی ناکارآمد و خنثی، رشد لجام‌گسیخته مشکلات اجتماعی‌(بیکاری، اعتیاد و ...) گسترش کمی جمعیت زیر خط فقر، ... وضعیت نامطلوبی را به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده و مقوله رفاه اجتماعی را به حاشیه عقب رانده است.

گرچه در خلال این دوران برای حفظ حداقلهای زیست همگانی تلاشهایی صورت گرفته است، اما روندها نشان می‌دهد برآیند و نتیجه نهایی فعالیتها کافی نبوده و جادارد برای مهار فقر گسترده در نظام تأمین اجتماعی و رفاه ملی تجدید نظر صورت گیرد. این مجموعه به نهادهایی اختصاص یافته که به امور معیشت گروههای تهیدست و کم‌توان اقتصادی می‌پردازند و فعالیتهای آنان بررسی شده است. درواقع هدف از این بررسی تأثیر کارکرد این نهادها و موسسات، ... در مقوله «رفاه عمومی» و «کاهش فقر» بوده تا به این طریق نقش نهادهای حمایتی بهتر تبیین و تحلیل شود.

متن کامل [PDF 1102 kb]   (1508 دریافت)    
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: رفاه اجتماعی
دریافت: 1394/8/12 | پذیرش: 1394/8/12 | انتشار: 1394/8/12

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.