چکیده: (3543 مشاهده)
مقدمه: پیشرفت زنان در ورود به دانشگاه و پیوستن به جامعه علمی سبب شده تا در بسیاری از کشورهای جهان سهمی نزدیک به 50 درصد از اعضای هیئتعلمی و حدود 20 تا 30 درصد از رتبههای استادی را از آن خود نمایند. بر پایه اطلاعات موجود در ایران، از مجموع اعضای هیئتعلمی تماموقت دارای مدرک دکتری در مؤسسات وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 8/15 درصد را زنان تشکیل میدهند که فقط 8/3 درصد آنها به مرتبه استادی دستیافتهاند و در کل استادان کشور سهمی حدود 8/5 درصد به زنان تعلق دارد که در مقایسه با مردان و سهم زنان در سایر کشورها نیز بسیار کمتر است.
روش: این مقاله با هدف درک دلایل سهم کم زنان نسبت به مردان و شناخت عوامل تسهیلکننده و بازدارنده آن تدوین شده است. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و ثبت تجربه زیسته زنانی است که به مقام استادی دستیافته و یا از دستیابی به آن بازماندهاند.
یافتهها: اهمیت بیشتر فعالیتهای آموزشی برای زنان هیئتعلمی در مقابل امتیازدهیهای بیشتر به پژوهش و همکاریهای بینالمللی مطابق آییننامههای ارتقا، همراه با دشواری جذب بودجههای پژوهشی به دلایل فرهنگی و عدم حضور در شبکههای غیررسمی و عضویت نداشتن در کمیتههای ارتقا و بالاخره مسئولیت زنان در خانواده سبب سهم بسیار کم زنان در دستیابی به مقام استادی شده است.
بحث: هرچند اقدام برای اصلاحات فرهنگی صرفاً بر عهده دانشگاه نیست، اما درعینحال نمیتوان تعهد اخلاقی و قانونی نهادهای علمی را برای تحول فضای دانشگاهی و اصلاح آییننامهها کوچک پنداشت. به نظر میرسد برای کاهش مشکل، بهترین و سادهترین راه این است که بهجای اینکه انتظار داشته باشیم زنان هیئتعلمی برای ارتقا به مرتبه استادی مشابه مردان عمل کنند و خود را با مقررات موجود که بهطور تاریخی بر اساس نیازها و دیدگاه مردان طراحی شده، سازگار کنند، مقررات را تا حد ممکن و با تأکید بر توسعه علم و پرورش عالمان سازگار نماییم.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
رفاه اجتماعی دریافت: 1396/11/24 | پذیرش: 1396/11/24 | انتشار: 1396/11/24