دوره 16، شماره 61 - ( 4-1395 )                   جلد 16 شماره 61 صفحات 242-221 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Movallali G, Tayebi ramin Z, Rezaee madani M. (2016). Effectiveness of Group Logo therapy on Increasing the Quality of the Mothers' Life of Hearing Impaired Children.. refahj. 16(61), 221-242.
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-2572-fa.html
موللی گیتا، طیبی رامین زهرا، رضایی مدنی مرتضی. اثربخشی معنادرمانی گروهی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان کم‌شنوا رفاه اجتماعی 1395; 16 (61) :242-221

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-2572-fa.html


چکیده:   (4756 مشاهده)

مقدمه: مطابق پژوهشهای انجام شده بیش از 90% کودکان کم‌شنوا از والدین شنوا متولد می‌شوند. وجود چنین کودکی تمام افراد خانواده به‌ویژه مادر را در شرایط بدی قرار می‌دهد، چون این مادر است که بیشترین ارتباط را با کودک برقرار می‌کند. پس بیشترین بار مشکل را بر دوش خواهد کشید و بیشترین رنج را او می‌برد تا درک و احساس خود را تغییر دهد. برای مادر مشکل دیگری نیز وجود دارد و آن، ترس از بدتر شدن وضع کودک حین بزرگ شدن است. اینکه چگونه برای کودک کم‌شنوای او امکان خواهد داشت که بدون غلبه بر مسئله کم‌شنوایی بزرگ شود و زندگی شاد و کاملی داشته باشد، ممکن است امیدها فرو بریزد بدون اینکه چیز دیگری جایگزین آن شود. یکی از ریشه‌های آسیب پذیری در افراد، بی‌معنایی و بی‌هدفی آنهاست. انسان وقتی با وضعی اجتناب‌ناپذیر مواجه می‌شود، و یا با سرنوشتی تغییرناپذیر روبه روست، این فرصت را یافته است که به عالی‌ترین ارزشها و ژرف‌ترین معنای زندگی یعنی رنج کشیدن دست یابد. درد و رنج بهترین جلوه‌گاه وجودی انسان است و آنچه که اهمیت بسیار دارد، شیوه و نگرش فرد نسبت به رنج است و شیوه‌ای که این رنج را به دوش می‌کشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان کم‌شنوا انجام گرفت.

روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با گروه گواه و گمارش تصادفی، پیش‌آزمون – پس‌آزمون و آزمون پیگیری اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مادران کودکان کم‌شنوا شهرستان کرج و از بین مادران دانش‌آموزان مدرسه استثنایی شهداء انتخاب شد. اعضای نمونه از طریق نمونه‌گیری در دسترس و بر مبنای داوطلب بودن آزمودنی، با استفاده از تخصیص تصادفی به دو گروه آزمایش ( 15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. اعضای هر دو گروه در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون بر اساس مقیاس کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض «مداخله معنادرمانی گروهی» در قالب 9 جلسه 90 دقیقه‌ای قرار گرفت. داده‌ها پس از جمع آوری به منظور محاسبه میانگین، انحراف معیار، آزمون t و تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار SPSS پردازش شد.

یافته‌ها: میانگین کیفیت زندگی در مادران کودکان کم‌شنوا، پس از اجرای مداخله در گروه آزمایش بیشتر از میانگین گروه کنترل بوده و تفاوت از لحاظ آماری معنادار است (001/0>). همچنین آزمون کوواریانس نشان داد در ابعاد سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت محیط اختلاف معناداری بین دو گروه مورد مطالعه در مرحله پس‌آزمون وجود دارد (001/0p<، 01/0p<، 01/0p<). بدین معنا که معنادرمانی گروهی به ارتقاء کیفیت زندگی مادران کودکان کم‌شنوا گروه مداخله در ابعاد سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت محیط منجر شده است. اما در حیطه سلامت روابط اجتماعی، اختلاف معناداری بین دو گروه مورد مطالعه در مرحله پس‌آزمون مشاهده نشد (11/0p=). بدین معنا که معنادرمانی گروهی تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر کیفیت زندگی مادران کودکان کم‌شنوا گروه مداخله به لحاظ سلامت روابط اجتماعی نداشته و دو گروه از وضعیت تقریباً یکسانی برخوردارند.

بحث: در تبین یافته‌های پژوهش می‌توان گفت که آنچه انسان را از پای در می‌آورد رنجها و سرنوشت نامطلوبشان نیست، بلکه بی معنا شدن زندگی است که مصیبت‌بار است و ناامیدی را به دنبال دارد. . انسان واکنش خود را در برابر رنجها و سختیهای ناخواسته، ولی پیش آمده براساس شرایط محیطی، خود انتخاب می‌کند. هنگامی که شرایط غیر قابل تغییر است، مانند داشتن فرزند کم‌شنوا، می‌توان نگرش و نحوه برخورد را آزادانه انتخاب کرد. طی این پژوهش افراد نمونه به این مسئله پی بردند که وجود فرزند کم‌شنوا و مشکلات ناشی از آن، آخر زندگی به شمار نمی‌رود، بلکه در زندگی کنونی خود می‌توانند از امکانات اطرافشان و از در کنار هم بودن لذت ببرند . با توجه به آموزشی که به آنها داده شد به این آگاهی رسیدند که اگرچه نمی‌توانند حوادث قطعی زندگی‌شان را تغییر دهند، اما می‌توانند یاد بگیرند روش مقابله با سختیهای زندگی‌شان را تغییر دهند و در مقابل رویدادهای رنج آور زندگی‌شان و محدود کننده‌ترین شرایط، واکنش مطلوبی نشان دهند. بنابراین در درد و رنج خود نیز معنای جدید یافته و توانستند چرایی زندگی خود را بیابند و چگونگی آن را بپذیرند. هم چنین می‌توان به تشابه و سنخیت این رویکرد درمانی با عقاید مذهبی کشور اشاره کرد. این باور که سختیها و بیماریها و مشکلات، مصلحت و حکمت الهی است و زندگی دنیا گذرگاهی است برای زندگی جاودانه آخرت، همیشه افراد مذهبی را مقاوم‌تر، صبورتر و امیدوارتر کرده است. امید به رحمت الهی از باورهای مذهبی مسلمانان است. می‌توان گفت رویکرد معنادرمانی گروهی توانسته است عقاید و باورهای مذهبی این گروه از مادران را زنده و تقویت نماید. در نتیجه به نظر می‌رسد که گرایش به معنا راه آسان‌تر و مطلوب‌تری برای پذیرش تولد کودک کم‌شنوا است. همچنین می‌توان نتیجه گرفت که دست‌یابی به معنای درد و رنج و حوادث ناخواسته مصیبت‌بار، باعث بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان کم‌شنوا در شرایط سخت مذکور می‌شود. لذا استفاده از این روش درمانی در سایر مادران دارای کودک کم‌شنوا توصیه می‌گردد.

متن کامل [PDF 437 kb]   (2962 دریافت)    
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: رفاه اجتماعی
دریافت: 1395/6/29 | پذیرش: 1395/6/29 | انتشار: 1395/6/29

فهرست منابع
1. افخم رضايي، ز.، تبريزي، م. و شفيع آبادي، ع. (1387). اثربخشي معنادرماني گروهي بر ارتقاء سلامت زنان. مجله انديشه و رفتار، شماره 9، 78-69.
2. پرند، ا. و موللي، گ. (1390). تأثير اموطش مديريت استرس بر کاهش مشکلات روان شناختي خانوادههاي کودکان با آسيبهاي شنوايي. فصلنامه خانواده پژوهي. سال سوم، شماره 25، 34-23.
3. رسولي، ل. و برجعلي، ا. (1390). اثربخشي معنادرماني به شيوه گروهي بر کاهش اضطراب و افزايش اعتماد به نفس بيماران مبتلا به MS. فصلنامه مطالعات روانشناسي باليني. سال سوم، شماره 1، 59-43.
4. غباري بناب، ب.، متولي پور، ع. و حبيبي عسگرآباد، م. (1388). رابطه اضطراب و افسردگي با ميزان معنويت در دانشجويان دانشگاه تهران. فصلنامه روان شناسي كاربردي. سال 3، شماره 2 (10)، 123-110.
5. فخار ف.، نوابي نژاد، ش. و فروغان، م. (1387). تأثير مشاوره گروهي بارويکرد معنا درماني بر سطح سلامت روان زنان سالمند. مجله سالمندي ايران. 3 (1) : 67-58.
6. فرانکل، و. (1385). انسان در جستجوي معنا. ترجمه نهضت صالحين و مهين ميلاني. تهران: انتشارات درسا.
7. موللي، گ. (1387). سلامت روان در مادران کودکان ناشنوا. مجله تعليم و تربيت استثنايي، شماره 77 و76، 30-27.
8. موللي، گ. و نعمتي، ش. (1388). مشکلات فراروي والدين در پرورش فرزندان کمشنوا. فصلنامه شنواييشناسي، 18 (1 و 2)، 11-1.
9. نجات، س. و همکاران (1385). استاندارد سازي پرسشنامه کيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني (WHOQOL- BREEF) : ترجمه و هنجارسازي در نمونههاي ايراني. مجله سلامت. سال چهارم، شماره 4، 12-1.

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb