عرت اله عباسیان، علی مفتخری، یونس نامی،
دوره ۱۷، شماره ۶۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مطالعه تأثیر درآمدهای نفتی بر رفاه اجتماعی یکی از موضوعات مهم و اساسی در حوزه سیاستگذاری اقتصادی کشورهای نفتخیز محسوب میشود. با وجود ذخایر زیاد گاز طبیعی و نفت در ایران، فقر و بیکاری از مسائل مهم در سالهای اخیر در میان بخش بزرگی از جمعیت میباشد. در ایران تقریباً نفت بهصورت مستقل از سایر بخشهای اقتصاد، درصد قابل ملاحظهای از درآمدهای دولت را تأمین میکند. در مطالعات اقتصادی، روشهای غیرخطی متفاوتی برای بررسی رابطه میان تکانههای نفتی و رفاه اجتماعی در کشورهای واردکننده یا صادرکننده نفت انجام شده است، لذا هدف از این مقاله بررسی اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر رفاه اجتماعی در ایران در دوره ۱۳۹۳-۱۳۵۴ میباشد.
روش: در این تحقیق، با مدلسازی عوامل مؤثر بر رفاه اجتماعی با تأکید بر تأثیر درآمدهای نفتی، مدل رگرسیون آستانهای برای اقتصاد ایران برآورد شده است. دستهای از مدلهای خودرگرسیونی غیرخطی برای کاربرد در سریهای زمانی براساس مدلهای آستانهای فرموله شدهاند. در مدلسازی ریاضی و آماری، یک مدل آستانهای مدلی است که در آن از یک مقدار آستانه یا مجموعهای از مقادیر آستانه برای تشخیص محدودهای از مقادیر که در آن رفتار پیشبینی شده توسط مدل به نوعی تغییر جهت میدهد مورد استفاده قرار میگیرد.
یافتهها: نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی تأثیری غیرخطی و آستانهای بر شاخص رفاه اجتماعی داشته است؛ بدینصورت که در رژیم درآمد نفتی پایین -(هنگامیکه نسبت درآمد نفتی به تولید ناخالص داخلی کمتر از ۳۵/۹% باشد)- افزایش نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی موجب افزایش معنیدار شاخص رفاه اجتماعی شده است، اما پس از عبور از حد آستانه ۳۵/۹% و قرارگرفتن در رژیم درآمدهای نفتی بالا، افزایش نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی تأثیر منفی بر شاخص رفاه اجتماعی داشته است.
بحث: اثر مثبت درآمدهای نفتی بر رفاه اجتماعی در رژیم درآمد نفتی پایین، به دلایلی چون گسترش صنعت نفت کشور و انتقال نیروی کار از بخش سنتی به بخش نفت و در نتیجه بهبود درآمد و کاهش نابرابری درآمدی منجر شود. همچنین درآمدهای نفتی در مراحل اولیه ورود به بودجه دولت عمدتاً صرف برنامههای توسعه دولت و مخارج عمرانی و زیربنایی میشود که در بهبود رشد و رفاه اجتماعی مؤثر است. همچنین ورود درآمدهای نفتی و واردات کالاها و خدمات متنوع و گسترش شهرنشینی، همگی اثراتی در جهت بهبود رفاه اجتماعی دارند. اما با افزایش سهم این درآمدها در تولید ناخالص داخلی کشور، دولتها تبدیل به دولتهای رانتی میشوند که از طرقی همچون مخارج جاری عامهپسند و ضدتوسعهای، اثر برونرانی، انجام پروژههای عمرانی ناکارا، یارانههای غیرهدفمند و تقویت فعالیتهای رانتجویی موجب کاهش رفاه اجتماعی میشوند.