جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای هزینه و درآمد خانوارهای شهری

زهرا رضایی قهرودی، ندا مصطفوی، سمانه افتخاری،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: شناخت ویژگی‌های اجتماعی و اقتصادی و الگوی مصرف خانوارها در گروه‌های مختلف سِنی و درآمدی و هزینه‌ای، از ابزارهای مهم برای ارزیابی سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و اجتماعی هر کشور به شمار می‌رود. این مبحث همواره از موضوعات مهم اقتصادی در داده‌های خُرد و کلان است که رفتار اقتصادی خانوار را در دوران عمر بررسی و تجزیه و تحلیل می‌کند. در این مقاله، الگوی مصرف خانوارهای شهری در طول سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ تحلیل و بررسی شد که هدف آن، شناسایی تغییر تدریجی توزیع هزینه‌ای برخی اقلام اصلی مصرفی خانوارهاست.

روش: تحقیق حاضر تحلیل ‌توصیفی و اقتصادی براساس اطلاعات طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در طول سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ است. علاوه بر تحلیل توصیفی روند تغییرات مصرف خانوارها، با استفاده از مدل دیتون (دیتون، ۱۹۹۷) الگوی مصرف چرخۀ زندگی هم‌گروه‌ها نیز برآورد شده است. در این روش، هزینۀ خانوارها به آثار گروه و سِن و سال تجزیه می‌شود؛ به گونه‌ای که امکان بررسی اجزای الگوی مصرف نسل‌ها در چرخۀ زندگی فراهم ‌شود.

یافته‌ها: از مهم‌ترین یافته‌های این تحقیق، می‌توان به تغییر الگوی هزینۀ خانوارهای شهری در بخش‌های مختلف هزینه‌ای در طول سال‌های بررسی شده اشاره کرد؛ به گونه‌ای که در سال ۱۳۷۵، سهم هزینۀ غیرخوراک تقریباً ۵/۲ برابر هزینه‌های خوراک بوده؛ درحالی‌که در سال ۱۳۸۷، این سهم تقریباً به ۴ برابر رسیده است. همچنین در طول سال‌های تحت بررسی، سهم هزینه‌های پوشاک و کفش کاهش چشمگیری داشته؛ درحالی‌که سهم هزینه‌های کالا و خدمات متفرقه افزایش چشمگیر و سهم هزینه‌های بهداشت، درمان، ارتباطات و انتقالات تقریباً روندی افزایشی داشته است. نتایج مدل‌بندی هزینۀ خانوارها نشان داد که الگوی منحنی متفاوتی از چرخۀ زندگی میان کالاهای مختلف مصرفی خانوارهای شهری وجود دارد؛ به گونه‌ای که الگوی هزینه‌های کالاهای بی‌دوام و بادوام و حمل‌ونقل با افزایش سِن سرپرست خانوار تا ۵۵ سالگی افزایشی بوده و پس از آن، تقریباً ثابت است؛ درحالی‌که الگوی سِنی هزینۀ خدمات فرهنگی و تفریحات، غذای آماده، هتل و رستوران در خانوارهای ایرانی تقریباً قوزدار بوده است؛ یعنی حداکثر مقدار آن در ۵۵ سالگی است. دربارۀ پوشاک و کفش نیز الگوی هزینه قوزدار و حداکثر مقدار در ۴۵سالگی است. همچنین الگوی مصرف خانوارها، با سرپرستی زن و مرد نیز متفاوت است. 

 

بحث: نتایج نشان داد که قدرت خرید خانوارها در اوایل دوران زندگی کم است؛ لذا تهیۀ کالاهای بادوام و خدمات رفاهی و رسیدن به استانداردهای زندگی مشکل است؛ اما بعد از گذشت چندین سال کار در بخش‌های مختلف اقتصادی، با افزایش بهره‌وری افراد و خانوارها و درنتیجه، افزایش قدرت خرید آن‌ها، تهیۀ کالاها و خدمات رفاهی آسان شده و نیز دست‌یابی به سطح زندگی استاندارد و مطلوب فراهم شده است. از طرفی، هزینه‌های گروه‌ها یا نسل‌های جوان‌تر بیشتر از گروه‌ها و نسل‌های پیرتر است؛ حتی زمانی که در سِن مشابهی هستند. این مسئله می‌تواند به دلیل رشد سریع اقتصادی باشد که منجر به بهتر شدن درآمد و به تبع آن، افزایش هزینه‌های نسل جوان‌تر می‌شود.


لیدا کلهر، زهره فلاح محسن خانی،
دوره ۱۷، شماره ۶۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: قانون هدفمندکردن یارانه‌ها در سال ۱۳۸۷ به صورت لایحه از سوی دولت نهم جمهوری اسلامی ایران ارائه شد و سرانجام با اعمال تغییراتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. قانونی که قرار بود از محل درآمدهای آن رونق تولید و رشد اقتصادی صورت بگیرد با اجرای نادرست عملاً به معضل جدی دولت تبدیل شد. در اجرای فاز دوم این قانون، حذف یارانه بگیران پردرآمد مباحث زیادی را به خود اختصاص داد که سرانجام مجلس در حین بررسی لایحه بودجه سال ۹۵ کل کشور تصویب کرد که ۲۴ میلیون یارانه بگیر از فهرست دولت حذف شوند. به‌منظور اجرای صحیح این مصوبه می‌بایست خانوارهای پردرآمد به درستی شناسایی شوند. بر این اساس ۴ معیار «شرایط اقلیمی»، «بعد خانوار»، «محل سکونت» و «میزان درآمد» برای شناسایی این خانوارها پیشنهاد شد. در صورت معنی‌داری این متغیرها در مدل‌های ریاضی و آماری می‌توان میزان تاثیر این متغیرها را بر خانوارهای پردرآمد مشخص نمود.
روش: در مطالعات کاربردی معمولا برای تحلیل داده‌هایی که مرتبط با مجموعه ای از متغیرهای تبینی هستند، مدل‌های رگرسیونی استفاده می‌شود. برازش این مدل‌ها با فرض نرمال بودن متغیر پاسخ یا تبدیلی از آن همراه با ثابت بودن واریانس متغیر پاسخ و ناهمبسته بودن مولفه‌های خطا انجام می‌شود. در مواردی ممکن است متغیر پاسخ به بازه (۱و۰) محدود شود و با برازش مدل رگرسیونی، پیش‌گویی‌هایی خارج از بازه تعریف شده به‌دست آید. در این حالت به‌کار گیری مدل‌های رگرسیونی معمول مناسب نیست و استفاده از مدل رگرسیون بتا پیشنهاد شده است. این مدل مبتنی بر این فرض است که متغیر پاسخ دارای توزیع بتا است و میانگین متغیر پاسخ از طریق یک پیشگوی خطی با ضرایب نامعلوم و یک تابع پیوند به مجموعه‌ای از متغیرهای تبیینی مرتبط می‌شود. در صورتی‌که متغیر پاسخ مقادیر صفر و یک را نیز اختیار کند، استفاده از مدل بتای افزوده که از آمیختن توزیع بتا روی بازه (۱و۰) و دو توزیع تباهیده در صفر و یک ایجاد می‌شود، پیشنهاد شده است. از آنجایی که در این مطالعه متغیر پاسخ مورد بررسی یعنی سهم درآمد خانوار از یارانه می‌تواند مقادیری در بازه بسته ‌[۱,۰] اختیار کند، برای بررسی متغیرهای موثر بر آن مدل رگرسیون بتای افزوده استفاده شده است.
داده‌های مورد استفاده اطلاعات اخذ شده از آمارگیری هزینه و درآمد خانوار ایران می‌باشد که توسط مرکز آمار ایران اجرا شده است. هدف اصلی آمارگیری از هزینه و درآمد خانوار اندازه‌گیری متوسط هزینه خوراک، غیر خوراک و کل هزینه‌های خانوارهای شهری و روستایی در ایران است. اطلاعات به‌دست آمده از این آمارگیری برای محاسبه خط فقر و مطالعه عدم همگونی در تسهیلات و درآمد خانوار به‌کار می‌رود. جامعهٔ آماری در این آمارگیری، تمام خانوارهایی است که ساکن نقاط شهری و روستایی هستند. مدل رگرسیون ارائه شده به منظور شناسایی متغیرهای موثر بر نرخ پاسخ با استفاده از داده‌های سال ۱۳۹۰ در شهر تهران به‌کار گرفته شده است. معیار انحراف اطلاع برای ارزیابی مدل استفاده شده است. 
یافته‌ها: این مقاله به منظور شناسایی خانوارهای پردرآمد، مدل‌بندی سهم درآمد خانوار از یارانه در شهر تهران را با استفاده از نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰ ارایه می‌نماید. پس از بررسی متغیرهای کمکی مختلف، متغیرهای تبیینی دهک وزنی درآمد و بعد خانوار به ترتیب با ضرایب منفی و مثبت به مدل رگرسیونی بتای افزوده وارد شدند. نقشه فضایی سهم درآمد خانوار از یارانه ناهمگنی بین مناطق شهرداری تهران را نشان می‌داد، که این اثر با ضریب مثبت در مدل اماری رگرسیون بتای افزوده با لحاظ اثرات فضایی معنی دار شد. بنابراین در این مدل‌بندی نیز دهک وزنی درآمد، بعد خانوار، و محل سکونت خانوارها به عنوان متغیرهای معنی‌دار بر سهم درآمد خانوار از یارانه شناسایی شدند.
بحث: یافته‌های این پژوهش  معیارهای پیشنهاد شده توسط کارشناسان اقتصادی برای شناسایی خانوارهای پردرآمد را تایید می‌کند. اطلاعات محل سکونت خانوار در مقایسه با دو متغیر دیگر یعنی میزان درآمد و بعد خانوار قابل حصول‌تر است، پیشنهاد می‌شود محل سکونت خانوار به لحاظ جغرافیایی، در گروه‌بندی خانوارها به منظور تصمیم‌گیری در خصوص دریافت یارانه مورد توجه قرار بگیرد.
برای دست‌یابی به اطلاعات محل سکونت خانوار، پیشنهاد می‌شود از پایگاه اطلاعات ثبتی سازمان اسناد و املاک کشور کمک گرفته شود. از آن‌جا که دهک درآمدی به عنوان متغیر مؤثر بر سهم درآمد خانوار از یارانه معنی‌دار شد، می‌توان اطلاعات وضعیت تملک و متراژ واحد مسکونی را نیز از پایگاه اطلاعات ثبتی سازمان اسناد و املاک کشور به‌دست آورد وبرای شناسایی خانوارهای پردرآمد از آن استفاده کرد. همچنین متغیرهای دیگری مانند تعداد و قیمت خودروی خانوار یا دارابودن جواز کسب نیز برای این منظور قابل استفاده است.
یکی دیگر از متغیرهای مؤثر بر سهم درآمد خانوار از یارانه، بعد خانوار (تعداد اعضای خانوار) است که از طریق سرشماری به‌هنگام می‌شود. به‌منظور برنامه‌ریزی درخصوص تخصیص یارانه نقدی به خانوارها، ضرورت دارد که این متغیرها همزمان با دهک درآمدی و محل سکونت خانوار مورد توجه قرار بگیرد تا سرانه درآمد خانوار از یارانه ملاک تصمیم‌گیری قرار بگیرد. با اتصال این پایگاه‌های مذکور و به‌کارگیری مدل پیشنهادی در این مطالعه، شناسایی خانوارهای پردرآمد امکان‌پذیر است.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb