۳ نتیجه برای معادلات ساختاری
حسنعلی فرجی سبکبار، نر گیس وزین،
دوره ۱۳، شماره ۴۸ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: سلامت از پایههای رشد اقتصادی اجتماعی جامعه و حق همگانی است و دولتها باید با برنامهریزی مناسب زمینۀ ایجاد آن را فراهم کنند. در این بین، برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی بهعنوان پایۀ سلامت، از ارکان مهم پیشرفت هر جامعه است.
روش: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و همبستگی و با گردآوری اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانهای به تبیین رابطۀ سطح سلامت با سطح خدمات بهداشتی درمانی موجود در شهرستانهای استان خراسان رضوی پرداخته است. برای جمعآوری اطلاعات از دادههای آماری و برای مدلسازی از مدل معادلات ساختاری لیزرل در محیط نرمافزار لیزرل استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد بین متغیرهای بهداشت باروری و خدمات درمانی و تسهیلات ایمنسازی موجود و متغیرهای سطح جسمی و سلامت فردی شهرستانها در سطح ۰۵/۰ رابطۀ معنیداری وجود دارد.
بحث: ارتقای سطح سلامت به خدمات بهداشتی درمانی وابسته است و شهرستانهایی که خدمات بهداشتی درمانی بیشتری دارند، از سطح سلامت بهتری برخوردار هستند. لذا بُعد سرمایهگذاری و ارائۀ خدمات مراقبتهای بهداشتی برای شهروندان، توسعۀ زیرساختها و منابع و عوامل تأثیرگذار بهداشتی در سطح سلامت مهم است و با برنامهریزی مناسب برای بهبود عدالت و برابری منطقهای در زمینۀ شاخصهای بهداشتیدرمانی، شاهد ارتقای سطح تندرستی و سلامتی در سکونتگاهها و شهرستانهای استان خواهیم بود.
سودابه سوادجان، سید حسین محققی کمال، نرگس حسن مرادی، غلامرضا قائد امینی،
دوره ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه:دانشجویان یکی از ذینفعان کلیدی نظام آموزش عالی بوده و پائین بودن کیفیت زندگی یا رضایت از زندگی آنان میتواند نقطه آغازی بر انحراف از رسالت، آرمانها و راهبردهای توسعه آموزش عالی و یادگیری باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی و رابطه بین آن دو در بین دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ طراحی شد.
روش: در مطالعه حاضر که از نوع مطالعات همبستگی است، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ بود. حجم نمونه نهایی برابر ۲۱۳ نفر محاسبه شد و نمونهها به روش نمونهگیری طبقهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت بررسی وضعیت کیفیت زندگی تحصیلی از ابزار سنجش کیفیت زندگی دانشگاهی مهدی و جهت سنجش وضعیت بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی گلستانی بخت استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون t و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SPSS و AMOS تحلیل شد.
یافتهها: بهطورکلی ۱/۱۷ درصد زنان، ۱/۲۳ درصد مردان، ۲۳ درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، ۹/۱۵ درصد دانشجویان کارشناسی ارشد و ۱/۱۶ درصد از دانشجویان مقطع دکتری رضایتی در سطح زیاد تا خیلی زیاد از کیفیت زندگی تحصیلی داشتند. همچنین ۴/۱۹ درصد زنان، ۲/۱۹ درصد مردان، ۲۰ درصد دانشجویان مقطع کارشناسی، ۳/۱۹ درصد دانشجویان مقطع ارشد، ۴/۱۹ درصد دانشجویان مقطع دکتری و بهطورکلی ۶/۱۹ درصد از نمونه موردبررسی رضایتی در سطح کم تا خیلی کم داشتند. بر اساس یافتههای بهدستآمده وضعیت رضایت از کیفیت زندگی تحصیلی در سطح متوسط قرار داشت. بیشترین رضایت دانشجویان ابتدا در بعد معاشرت با دوستان و بعدازآن در ابعاد رضایت از تنوع فرهنگی دانشگاه، رضایت از کتابخانه دانشگاه، رضایت از چشمانداز و آینده شغلی رشته بود. همچنین کمترین میزان رضایت مختص ابعاد رضایت از خدمات ارتباطی دانشگاه، خدمات ورزشی، رفاهی و تفریحی دانشگاه، امکانات حملونقل دانشگاه و امکانات درمانی بود. با توجه به میانگین نمرات بهدستآمده در هر مؤلفه و نمره کل، وضعیت بهزیستی ذهنی در کل نمونه (۵۶/۱۸۰=M) و به تفکیک گروه زنان (۱۴/۱۸۰=M) و مردان (۴۲/۱۸۱=M) بهطور معناداری بالاتر از عدد معیار (۱۵۶=M) قرار داشت. بهعبارتیدیگر، بهزیستی ذهنی نمونه موردبررسی در سطح مطلوبی قرار داشت. بر اساس نتایج مدل رگرسیون برازش یافته (۹۲۵/۰=GFI، ۹۱۹/۰=CFI، ۰۸۲/۰=RMSEA) حدود ۱۵ درصد از تغییرات کیفیت زندگی تحصیلی توسط ابعاد بهزیستی ذهنی تبیین شد.
بحث: کیفیت زندگی تحصیلی سازهای چندبعدی بوده و تحت تأثیر عوامل متعددی تنزل یا ارتقاء مییابد. دانشجویان میبایستی علاوه بر مهیا بودن امکانات تحصیلی در دانشگاه به امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی و سایر موارد مرتبط نیز دسترسی داشته باشند تا بتوانند انرژی اضافه حاصل از تحصیل و مطالعه را از طریق این امکانات تخلیه نمایند. این امر علاوه بر اینکه موجب تخلیه انرژی اضافه و خستگی دانشجویان خواهد شد، از طرفی دیگر موجب ایجاد انگیزه لازم برای مطالعه و فعالیت علمی آنها خواهد شد
سعداله نوربخش، دکتر محمد مهدی شریعت باقری، لیلا ذوقی،
دوره ۲۲، شماره ۸۶ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت رانندگی و آسیبهای ناشی از آن میتوان به ارتباط ویژگیهای انسانی با رفتارهای رانندگی اشاره کرد؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش تدوین الگوی ساختاری رفتارهای رانندگی بر اساس پرخاشگری با میانجیگری تنظیم هیجانات بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روشهای کمی گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی بود. حجم نمونه این پژوهش شامل ۹۱۷ نفر از رانندگان استانهای تهران، آذربایجان غربی و کردستان بود که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای رفتارهای رانندگی منچستر (۱۹۹۰)، پرخاشگری ۳۰ عاملی (۱۳۷۹) و تنظیم هیجان گراس و جان (۱۹۹۸) بود و از روش مدلسازی معادلات ساختاری برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مدلهای اندازهگیری متغیرهای موردمطالعه و مدل نهایی پژوهش از برازش مناسبی برخوردارند. همچنین پرخاشگری بر رفتار رانندگی در رانندگان اثر مستقیم داشت و متغیر تنظیم هیجان توانست نقش میانجی بین پرخاشگری و رفتار رانندگی را ایفا کند.
بحث: برای تبیین رابطه پرخاشگری و رفتارهای رانندگی میتوان از سازه تنظیم هیجانات کمک گرفت. بهگونهای که بهمنظور بهبود وضعیت رانندگی و کاهش میزان تصادفات، ارزیابی موازین و قواعد دریافت گواهینامه رانندگی منطبق بر مباحث رفتارهای پرخاشگری و هیجانی موردبازنگری قرار بگیرد و رانندگان پرخاشگر، برای برنامههای مشاوره و آموزشی معرفی شوند.