۲۰ نتیجه برای مشارکت اجتماعی
میرطاهر موسوی،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
طرح بحث: در زمینه مشارکت اجتماعی دو رویکرد اساسی روانشناختی و جامعهشناختی وجود دارد. در این مقاله، نظرات یکی از صاحبنظران رویکرد روانشناختی به نام راجرز مورد بررسی قرار میگیرد و سعی میشود نظریه راجرز از لحاظ واقعیتهای مسلط بر جامعه ایران در طول دهههای گذشته (از لحاظ جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و روانشناختی) مورد آزمون تجربی قرار گیرد و اینکه آیا این رویکرد نظری تبیینکننده واقعیت موجود در زمینه مشارکت اجتماعی در ایران میباشد یا خیر؟ روش تحقیق: روش بررسی تلفیقی از روش کتابخانهای و میدانی است که در بررسی میدانی جامعه آماری را شهروندان ۱۵ سال به بالا ساکن شهر تهران تشکیل میدهند. یافتهها: بین ویژگیهای شخصیتی افراد (ویژگیهای خردهفرهنگ دهقانی) و مشارکت اجتماعی تاحدی رابطه معنیداری وجود دارد. چنانکه دادهها نشان میدهد بین خردهفرهنگ دهقانی و تمایل ذهنی به مشارکت اجتماعی رابطه معنیداری وجود دارد؛ بهطوریکه جهت رابطه منفی میباشد. نتیجه: هرچه افراد دارای خردهفرهنگ دهقانی کمتری باشند تمایل ذهنی بیشتری به مشارکت اجتماعی دارند.
میرطاهر موسوی،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
طرح مسأله: در این مقاله، تئوری سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از رویکردهای جامعهشناختی مورد بررسی قرار میگیرد و سعی میشود تئوری سرمایه اجتماعی از لحاظ واقعیتهای مسلط بر جامعه مورد آزمون تجربی قرار گیرد و به این سوال پاسخ داده شود که آیا این رویکرد نظری، تبینکننده واقعیت موجود در زمینه مشارکت اجتماعی در ایران میباشد؟ روش: روش بررسی، تلفیقی از روش کتابخانهای و میدانی است؛ در بررسی میدانی، جامعه آماری شهروندان ۱۵ سال به بالا ساکن شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حدود ۶۵۳ نمونه از میان آنها انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعآوری و با بستهنرمافزاری SPSS با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. یافتهها: زمینههای مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی در تحلیل نهایی هر چند در سطح خرد تا حدودی مساعد میباشد اما به دلیل عدم زمینههای مناسب در سطح کلان، از جمله تمرکزگرایی، پنداشت منفی نسبت به عملکرد دولت و ... ما شاهد شکلگیری مشارکت اجتماعی در بین افراد نمیباشیم. نتایج: از بعد ذهنی ما شاهد اعتمادپذیری در بین شهروندان و همچنین بین شهروندان و دستگاههای دولتی نیستیم و همین باعث شده است که بعد عینی مشارکت اجتماعی، یعنی شبکه تعاملات اجتماعی شکل نگیرد و در نتیجه مشارکت اجتماعی تحقق پیدا نکند.
وحید قاسمی، رضا اسماعیلی، کامران ربیعی،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
طرح مسأله: هدف مقاله حاضر سنجش میزان سرمایه اجتماعی در بیست شهرستان استان اصفهان و رتبهبندی آنها میباشد. روش تحقیق: مطالعه به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده صورت گرفته است، حجم نمونه مورد بررسی ۴۷۳۹ نفر شهروندانی هستند که به صورت سهمیهای متناسب با سن و جنس انتخاب شدهاند. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد در میان شهرهای استان اصفهان شهر اصفهان به عنوان مرکز استان همراه با خمینی شهر از پایینترین سطح سرمایه اجتماعی برخوردار بودهاند. نتایج: شاخصهای سرمایه اجتماعی که از وضعیت مناسبتری برخوردارند آنهایی هستند که بیشتر با وجوه سنتی جامعه در ارتباطاند (اعتماد به خانواده، مشارکت در امور مذهبی و سایر اشکال مشارکت اجتماعی) و شاخصهایی که با زندگی مدرن رابطه بیشتری دارند در وضعیت نامطلوبتری قرار دارند (اعتماد به غریبهها، الگوهای مختلف مشارکت مدنی).
ژاله شادی طلب، فرشته حجتی کرمانی،
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
طرح مسأله: بروز طرد اجتماعی، یعنی محرومیت غیرارادی مردم از فرصت مشارکت در امور اجتماعی، میتواند یکی از دلایل اصلی عدم توفیق برنامههای توسعه در کاهش فقر تلقی شود. بررسی عمیق مفهوم سرمایه اجتماعی که مشارکت از اصلیترین مؤلفههای آن است، میتواند به تصحیح دیدگاه برنامهریزان توسعه کمک کند.
روش: این مطالعه درباره رابطه فقر و مؤلفههای سرمایه اجتماعی انجام شده و اطلاعات آن از دو روستای منطقه ورامین با تلفیقی از روشهای تحقیق کیفی (بحثهای گروهی و مصاحبه عمیق) و کمی (پیمایش و ابزار پرسشنامه) گردآوری شده است.
یافتهها: براساس یافتههای پژوهش گرچه رابطه معکوس میان فقر و مؤلفههای سه گانه سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت) تأیید شده است، اما نتایج رگرسیون چند متغیره مؤید رابطه معنادار متغیر «مشارکت در تصمیمگیری» از مقیاس مشارکت اجتماعی و «نزاع در میان روستاییان» از مقیاس انسجام اجتماعی با پدیده فقر است.
نتایج: درجه مشارکت روستاییان از حد سهیم شدن در اطلاعات فراتر نرفته و روستاییان از مشارکت در تصمیمگیری در سطوح بالاتر محروم بودهاند. در نتیجه, مشارکتهایی از نوع ابزاری, تغییر چندانی در وضعیت فقر روستا بهوجود نیاورده است. همچنین به نظر میرسد ریشه دوانیدن خشونت در فرهنگ جامعه و خسارتهای انسانی و مادی ناشی از آن، زمینه کافی را برای بروز و تداوم فقر فراهم میکند.
علی سینا رحیمی، لیلا سلیمانی نیا،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
طرح مسأل ه: یکی از مه مترین اولوی تهای جوامع امروزی، افزایش مشارکت همه اقشار جامعه در فعالی تهای اجتماعی اس ت. این مطالعه نیز به بررسی این چگونه م یتوان با آموزش مهار تهای زندگی به » موضوع پرداخته است که .« کودکان، میزان مشارکت اجتماعی آ نها را افزایش داد روش: نمونه مورد پژوهش شامل ۱۰۰ کودک ( ۵۰ دختر و ۵۰ پس ر) ۷ ساله ۸۵ در پایه اول دبستان مشغول به تحصیل بود هاند. با - بود که در سال تحصیلی ۸۶ استفاده از طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، اثربخشی برنامه آموزش مهار تهای زندگی روی گروه آزمایش مورد مطالعه قرار گرف ت. به منظور جم عآوری داد هها از پرس شنام ههای ویژگ یهای دموگرافیک و پرس شنامه محقق ساخته مشارکت اجتماعی کودکان استفاده شد. یافت هها: یافت هها حاکی از آن است که آموزش مهار تهای زندگی به کودکان م یتواند میزان مشارکت اجتماعی آ نها را به طور معناداری افزایش ده د. ه مچنین این اثربخشی ا ز الگوی یکسانی بین دختران و پسران برخوردار است و آموزش مهار تهای زندگی در هر دو گروه به یک میزان مشارکت اجتماعی را افزایش م یدهد. نتایج: نتایج بررسی حاضر نشان داد که با طراحی برنام ههایی به منظور آموزش مهار تهای زندگی به کودکان م یتوان آنان را برای مشارکت ب ی شتر در فعالی تهای اجتماعی که از جمله حقوق عینی آ نها م یباشد، آماده نمود.
سیامک زندرضوی، کیوان ضیایی، مریم رحمانی،
دوره ۸، شماره ۳۳ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
طرح مسأله: در این پژوهش برای ایجاد ساز و کارهای مناسب جهت ایجاد اجتماع محلهای و جلب مشارکت شهروندان بویژه نوجوانان و جوانان در محدودهای از شهر بم که شهر دوستدار کودک نامگذاری شده است، به شناخت و سنجش ظرفیتهای سرمایه اجتماعی به عنوان پایه مشارکت شهروندان پرداخته شده است. روش: روش پژوهش پیمایش است و ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبه ساختار یافته میباشد که از نمونهای به تعداد ۲۸۸ نفر زن و مرد بالای ۱۵ سال به عمل آمده و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام پذیرفته است. یافتهها: وضعیت مؤلفههای سرمایه اجتماعی (اعم از مشارکت، هنجار، اعتماد، احساس امنیت و انسجام) در محدوده مورد نظر، در مجموع متوسط میباشند و همینطور ارتباط مستقیم و معنی دار ابعاد هنجار، اعتماد با مشارکت اجتماعی و ارتباط غیر مستقیم و معنیدار احساس بیقدرتی با مشارکت اجتماعی تائید شد و میان میانگین مشارکت عینی رسمی با مشارکت عینی غیر رسمی و نیز مشارکت عینی سنتی با مشارکت عینی جدید تفاوت معنیدار وجود دارد. نتیجهگیری: یافتهها حاکی از وجود ظرفیتهای لازم برای ایجاد اجتماع محلهای است اما ضعف در گرایش افراد به نهادهای مدنی، مدرن و سازمانیافته و نیز بعضی از ابعاد مشارکت ذهنی وجود دارد که میتواند ایجاد خلل نماید. برای بالاتر بردن مشارکت باید به ترتیب به عوامل کاهش احساس بیقدرتی و افزایش اعتماد و هنجار عمل متقابل در میان ساکنان توجه نمود. میتوان با روشهایی چون «کارگاههای مسألهیابی مشارکتی»، «نشستهای محلی»، «آموزشهای محلی» و «مجله محلی» در پوشش ضعفها و افزایش مشارکت پرداخت.
هادی خانیکی، پدرام الوندی،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
رسول ربانی، صمد کلانتری، علی هاشمیان فر،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
مجتبی رفیعیان، حسین احمدزاده نانوا،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: فرسودگی در محلات شهری، شکلهای کالبدی و غیر کالبدی (عملکردی و اجتماعی) قابل ردیابی است و به فراخور، رویکردها و راهکارهای مختلفی را برای مداخله در محل و برخورد با مسئله طلب میکند. جهت برنامهریزی برای توسعه ظرفیتهای محلی به ویژه ظرفیت مشارکت اجتماعی به عنوان عنصری تأثیرگذار و چند بعدی ـ که علاوه بر تسهیل روند مداخله کالبدی، آثار بازگشتی و مهمی در بازسازی پیوندها و ساختارها و روابط اجتماعی محلی نیز دارد ـ به شناخت و ارزیابی آنها در محلات هدف نیاز خواهد بود.
روش: جهت ارزیابی و تحلیل این ظرفیتها، در این مقاله پس از بررسی مفاهیم مرتبط با ظرفیتسازی و سرمایه اجتماعی، با اتخاذ رویکرد اجتماع محور به عنوان الگوی عمل، به شناسایی و تدوین شاخصها و زیر شاخصها پرداخته شده است تا با بهرهگیری از اطلاعات به دست آمده از طریق پژوهش میدانی، شدت و ضعف، میزان اثر گذاری و ارتباط میان این شاخصها مورد تحلیل قرار گیرد.
یافتهها: بخش تحلیل اطلاعات شامل دو مرحله است: ۱ـ توصیف دادهها با استفاده از جداول توزیع فراوانی و شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی و ۲ـ تعیین تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از روش تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون.
نتایج: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با وجود «حس تعلق به مکان» اندک در میان ساکنان محدوده، اکثر پاسخگویان (۲/۸۷%) در سطح متوسط و بالاتر از آن تمایل به مشارکت در فعالیتهای محلهای دارند. در مورد متغیر وابسته مشارکت اجتماعی، متغیرهای مستقل مدت اقامت در محل همبستگی اجتماعی و ارزشهای اجتماعی بر متغیر وابسته تأثیر مستقیم میگذارند.
فرحناز محمدی شاهبلاغی، آمنه ستاره فروزان، ساحل همتی، مسعود کریملو،
دوره ۱۳، شماره ۴۸ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: مشارکت اجتماعی به عنوان راهبرد مؤثر در ارتقای سلامت، به عوامل مختلفی مربوط میباشد. شناخت و مدیریت این عوامل در هر جامعه میتواند وقوع آن را تسهیل کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین این عوامل در منطقه دو شهرداری تهران به اجرا درآمد.
روش: مطالعه به روش توصیفیـ تحلیلی براساس نمونه ۲۵۰ نفری به صورت تصادفی چند مرحلهای در منطقه دو شهرداری تهران به اجرا درآمد. نمونهگیری توسط ۵ پرسشگر آموزشدیده که در ساعات متفاوت به منازل شهروندان مراجعه میکردند طی ۱۲ روز، انجام شد. افراد ۱۸ سال و بالاتر مایل به شرکت در مطالعه و ساکن در محل به عنوان واجدین شرکت در مطالعه منظور شدند. دادهها براساس پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری گردید. روایی و پایایی پرسشنامه در مطالعه مقدماتی تأیید شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی زوجی، کای دو و آنالیز پراکنش یک طرفه تحلیل شد.
یافتهها: سطح تحصیلات، میزان ساعات فراغت در روز، سابقه و مدت مشارکت در سایر فعالیتهای اجتماعی با ارزیابی کلی از عوامل مرتبط با مشارکت رابطه معنیدار (۰۳/۰≥p) داشتند. کمتر از نیمی از شرکتکنندگان یعنی ۱۰۵ نفر (۴۲ درصد) مشارکت در برنامههای ارتقای سلامت محله زندگی خود داشتند. بین میزان مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت با متغیرهای سطح تحصیلات، تأهل، سابقه و مدت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی مختلف و میزان ساعات فراغت در روز (۰۳/۰≥p) رابطه معنیداری مشاهده شد.
بحث: ارتقا آگاهی عمومی، تمهید و تسهیل عوامل زمینهای بروز مشارکت اجتماعی از طریق کاهش تمرکزگرایی دولتی و برانگیختن و بسیج مردم میتواند سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جامعه نسبت به مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت جامعه گردد.
مراد برادران، نسرین حسینپور،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: این مقاله با هدف بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و رفاه ذهنی در کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی انجام شد.
روش: تحقیق پیمایشی حاضر با نمونهای متشکل از ۱۶۰ نفر (کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی) در سال ۱۳۸۸، انجام شد. روش نمونهگیری طبقهای متناسب بود و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره روشهای آماری به کار رفته بود.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان میدهد رفاه ذهنی، هیچ تفاوتی با متغیرهای زمینهای مطرح شده در تحقیق (سن و جنس و ...) نشان نمیدهد. بین شبکۀ اجتماعی و مشارکت مدنی و اعتماد نهادی با رفاه ذهنی رابطۀ معنیداری وجود ندارد؛ اما بین سرمایۀ اجتماعی و شاخصهای اعتماد بین شخصی و اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی رابطۀ معنیداری وجود دارد.
بحث: نتایج تحقیق نشان میدهد میزان رفاه ذهنی افراد تحت تأثیر سرمایۀ اجتماعی آنان است؛ یعنی افزایش میزان سرمایۀ اجتماعی افراد به افزایش رفاه ذهنی آنان منجر میشود.
فرحناز رستمی، محمد علی محمدی، وحید علی آبادی، نشتیمان کریمیان،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیشک از عوامل تأثیرگذار بر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زنان روستایی سرپرست خانوار، وضعیت سرمایۀ اجتماعی آنان است. این پژوهش باتوجهبه اهمیت نقش سرمایۀ اجتماعی، در وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی، وضعیت سرمایۀ اجتماعی زنان روستایی سرپرست خانوار را برحسب مؤلفههای آن تحلیل میکند. پرسش اساسی در پژوهش حاضر، این است که توزیع مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی در میان زنان روستایی سرپرست خانوار چگونه است؟ در کدامیک از ابعاد مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی، زنان در معرضِ آسیبپذیری شدیدتری قرار دارند و در کدام بُعد، با آسیبپذیری خفیفتری روبهرو هستند؟
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی - توصیفی است که به روش پیمایشی انجام گرفته و جامعۀ آماری تحقیق، زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر سنندج بودند (۵۱۰۳ نفر). با استفاده از انجام پیشآزمون و فرمول کوکران، حجم نمونۀ ۱۰۲ نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد موضوع مطالعه، از روش نمونهگیری کاملاً تصادفی، براساس لیست و اسامی خانوارهای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر سنندج استفاده شد.
یافتهها: آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، نشاندهندۀ تبیین ۶ مؤلفۀ انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، ارزشهای اجتماعی - فرهنگی و ارتباطات اجتماعی با درصد تبیین ۵۳٫۲۲ از واریانس کل بود. همچنین، آزمون فریدمن نشاندهندۀ وجود تفاوت معنادار بین میانگین رتبهای مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی در جامعۀ آماری تحت مطالعه است.
نتایج: نتایج نشان داد مؤلفههای اعتماد اجتماعی و ارزشهای اجتماعی - فرهنگی و ارتباطات اجتماعی، با درصد تبیین ضعیف، زنان روستایی سرپرست خانوار را در معرضِ آسیبپذیری بیشتری قرار داده است.
غلامرضا خوش فر، حیدر جانعلی زاده، فاطمه اکبرزاده، حمید دهقانی،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه:
روش:
یافتهها:
نتایج:
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در مجموع، از میان سه بُعد سرمایۀ اجتماعی و ارتباط اجتماعی و اعتماد اجتماعی و از میان متغیرهای زمینهای، پایگاه اقتصادی اجتماعی، ۲۵ درصد از پراکنش متغیر وابستۀ شادی را تبیین میکنند. یافتههای حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهند بین متغیر مستقل سرمایۀ اجتماعی و ابعاد آن با شادی جوانان همبستگی مستقیم وجود دارد؛ اما بیشترین همبستگی شادی با ارتباط اجتماعی و کمترین همبستگی آن با مشارکت رسمی است. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی است. بدین منظور، نمونهای ۳۸۰ نفری از افراد ۱۵ تا ۲۹ سال شهر بابلسر بهطور تصادفی انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از دو نوع پرسشنامه، اصلاح شدۀ آکسفورد برای سنجش شادی و محققساخته برای سنجش سرمایۀ اجتماعی، جمع آوری شد. شاد زیستن پاسخی به چگونه زیستن است؛ بهویژه برای جوانانی که نقش اساسی در آیندۀ این سرزمین دارند. ضرورت شادی برای آن است که شور، هیجان، انگیزه، پویایی و تلاش را در زندگی جوانان ایجاد میکند؛ از این رو، هدف از این مطالعه بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و ابعاد آن با شادی جوانان است.
محمد جواد زاهدی مازندرانی ، ملیحه شیانی ، پروین علی پور ،
دوره ۱۴، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در توسعۀ اجتماعی، بر ارتباط میان مشارکت و رفاه در جامعه تأکید میشود؛ بهاینمعنا که وقتی مردم احساس کنند در جامعه مشارکت دارند و ارزشمند محسوب میشوند، کیفیت زندگی، رضایتمندی و احساس رفاه آنان نیز افزایش مییابد. بهسخن دیگر، اجتماع بههمپیوستهای که در آن اعتماد و ارزشهای مشترک وجود دارد، از سلامت و آموزش بهتر برخوردار است، جرائم در آن کمتر میشود و فرصتهای شغلی و رفاه همگانی در آن بیشتر میگردد. ضمنآنکه مشارکت بهطورضمنی بر وجود مردمسالاری و میزانی مطلوب از عدالت اجتماعی نیز دلالت میکند. در این مقاله سعی شده است تا با بهرهگیری از این رویکرد، رابطۀ میان التزام به هنجارهای مشارکتی و رفاه بررسی شود.
روش: روش این تحقیق، پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. حجم نمونۀ بررسیشده ۳۰۰ نفر از شهروندان تهرانی هستند که بهصورتتصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند.
یافتهها: توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب التزام به هنجارهای مشارکتی نشان میدهد که التزام ۳/۱۹ درصد پاسخگویان، کم؛ ۵/۶۴ درصد، متوسط؛ و ۲/۱۶ درصد زیاد بوده است.
بحث: نتایج بهدستآمده حاکیاز آن است که رابطۀ معنیداری بین هنجارهای مشارکتی و مؤلفههای آن (اعتماد اجتماعی، اعتماد فردی، اعتماد تعمیمیافته، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی، همیاری، حمایت اجتماعی و میزان روابط) با احساس رفاه اجتماعی وجود دارد. همچنین ضرایب رگرسیون چندمتغیری نشان میدهد که از میان متغیرهای بررسیشده، اعتماد فردی، حمایت اجتماعی، همیاری، مشارکت غیررسمی، مشارکت رسمی و میزان روابط، بهترین پیشبینیکنندهها برای التزام به هنجارهای مشارکتی است.
مریم مختاری ، سیروس احمدی ، نسرین مرادی شهبازی ، صفی الله صفایی،
دوره ۱۴، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
باتوجهبه تأثیرات مخرب وقوع جرائم و انحرافات اجتماعی در جامعه، هریک از اندیشمندان علوم اجتماعی تلاش کرده است عوامل ایجاد جرم را از زوایای خاص بررسی کند. در کنار مفهوم جرم که مخل نظم اجتماعی است، سرمایۀ اجتماعی، منبع موجود در تعاملات اجتماعی و نظام هدفمند همکاری و همیاری میان اعضای جامعه است که باعث ایجاد روابط معقولانه و حس اعتماد و مشارکت بین افراد جامعه میشود و بهعنوان عاملی با هدف کاهش جرم در جامعه، نظریهپردازان این حوزه به آن توجه میکنند. باتوجهبه بالابودن رتبۀ سرمایۀ اجتماعی در شهر یاسوج، موضوع مقالۀ حاضر دربارۀ بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و جرم در این شهر است. بررسی این مطالعه، بهروش پیمایشی بین دو گروه مجرم و غیرمجرم (۲۳۰ فرد مجرم و ۲۳۰ فرد عادی) بیش از ۱۸ سال شهر یاسوج انجام شده است. از آزمون «رگرسیون لجستیک» برای تبیین و تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد، در کل، بین سرمایۀ اجتماعی و جرم رابطۀ منفی و معنیداری وجود دارد. متغیر هنجارهای اجتماعی، بیشترین قدرت تبیین ارتکاب جرم را دارد و کنترل اجتماعی، کمترین تأثیر را بر احتمال ارتکاب جرم افراد. ازطرفی، بین میزان سرمایۀ اجتماعی و جرائم غیرمختوم به زندان نیز رابطۀ منفی و معنیداری وجود دارد.
کرم حبیب پور، سید حمیدرضا موسوی خورشیدی،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: گذار مطلوبِ جامعه معاصر ایران از نظم سنتی به مدرن، نیازمند مشارکت سیاسی شهروندان است و تحقق این مشارکت نیز، نیازمند فراهم بودن متقدمهای مهمی ازجمله سرمایه اجتماعی است. در این رابطه، سرمایه اجتماعی عامل مهمی است که تعیین نقش و چگونگی تأثیرگذاری آن بر مشارکت سیاسی و احیاناً به فعل درآوردن نیروی بالقوه آن، اخیراً مورد توجه ویژه در محافل علمی واقعشده است و معرفت به سرمایه اجتماعی در جهت تأمین مشارکت سیاسی و نهایتاً کمک به توسعه سیاسی و تکوین و بسط دموکراسی، حائز اهمیت است. بنابراین، فرض بر این است که سرمایه اجتماعی ظرفیت کنش سیاسی افراد را افزایش داده و درنتیجه احتمال درگیری سیاسی آنان را بالا میبرد. بر همین اساس، تحقیق حاضر با استفاده ازنظریه رابرت پاتنام، به آزمون رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان میپردازد.
روش: تحقیق حاضر با روششناسی کمی، روش پیمایش و تلفیقی از شیوههای نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، تصادفی نظاممند و تصادفی ساده در بین ۳۸۳ نفر از شهروندان ۱۸ تا ۶۵ سال ساکن در شهر قم انجامگرفته است.
یافتهها: بین همه مؤلفههای سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی شهروندان قم رابطه مثبت وجود دارد. اگرچه بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، از بین مجموع چهار متغیر پیشبین اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، آگاهی و مشارکت اجتماعی غیررسمی، تنها دو متغیر آگاهی و مشارکت اجتماعی غیررسمی اثر مستقیمی روی مشارکت سیاسی دارند که دراینبین، سهم متغیر آگاهی بیشتر از مشارکت اجتماعی غیررسمی است، اما نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تمامی این چهار متغیر توانستهاند به یکی از سه شکل مستقیم، غیرمستقیم و توأمان (هم مستقیم و هم غیرمستقیم) روی مشارکت سیاسی شهروندان قم تأثیر بگذارند که از بین آنها، بیشترین تأثیر به ترتیب مربوط به متغیرهای آگاهی، مشارکت اجتماعی غیررسمی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی بوده است. بنابراین، شهروندان با مشارکت سیاسی بالاتر، شهروندانیاند که از آگاهی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی غیررسمی و هماهنگی بیشتری با نظام ارزشی و هنجاری جامعه برخوردارند.
بحث: اگرچه همه متغیرهای آگاهی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی غیررسمی و انسجام اجتماعی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم روی مشارکت سیاسی شهروندان مؤثرند، اما بخش محوری سرمایه اجتماعی که ضمن تقویت سایر عناصر آن، مشارکت سیاسی شهروندان را افزایش میدهد، آگاهی است. از طرفی، با توجه به روابط متقابل عناصر سازنده سرمایه اجتماعی، میتوان با تقویت آگاهی، بر سایر ابعاد سرمایه اجتماعی نظیر انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی (بهویژه اعتماد نهادی) و مشارکت اجتماعی غیررسمی اثر مثبت گذاشت. درواقع، هرچه در عرصههای عمومی (اجتماعی-سیاسی) عنصر آگاهی باکیفیتتر، بههنگامتر و اجراییتر باشد، میتواند سببساز افزایش مشارکت سیاسی شهروندان در سطحی بالاتر و بیشتر باشد.
احمدعلی نوربالا، میرطاهر موسوی، ملیحه شیانی، سقراط فقیه زاده، حنان زارع، حمیدرضا هندی،
دوره ۲۱، شماره ۸۲ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سرمایۀ اجتماعی سازه یا مفهومی پیچیده و چند بعدی است و به پدیدهای دلالت دارد که منبع اصلیِ زایش آن، حوزۀ تعاملات اجتماعی است. سرمایۀ اجتماعی را میتوان بهعنوان منبعی در نظر گرفت که در نتیجۀ روابط اجتماعی در گذشته ایجاد شده و در زمان حال، کنش جمعی را تسهیل میکند.
روش: پژوهش حاضر به دنبال توصیفِ وضعیتِ سرمایۀ اجتماعی با تکیه بر چهار مؤلفۀ اصلی تشکیلدهندۀ آن یعنی اعتماد اجتماعی، شبکۀ روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی در کشور ایران در سال ۱۳۹۳ است.
این پژوهش از نوع مطالعات کمی - توصیفی است که از طریق پیمایش و با ابزار پرسشنامه و در قالب یک مطالعۀ مقطعی در آذر و دیماه سال ۱۳۹۳ صورت پذیرفته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل افراد ۱۵ سال و بالاتر ساکن در مناطق شهری و روستایی کشور ایران است. در این پژوهش، با روش نمونهگیری تصادفیِ سیستماتیک و خوشهای، تعداد ۳۷ هزار و ۲۰۰ نفر بهعنوان حجم نمونه از سراسر ایران انتخاب شدند.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که مردم ایران به افراد و گروههای نزدیکتر، اعتماد بیشتری دارند، در فعالیتهای جمعی آنها بیشتر مشارکت میکنند و در صورت لزوم، حمایت اجتماعی بیشتری از ایشان بعمل میآورند.
بحث: از این مطالعه میتوان چنین نتیجه گرفت که وضعیت سرمایۀ اجتماعی درونگروهی و برونگروهی در ایران متفاوت است و مردم دارای سرمایۀ اجتماعی درونگروهی بیشتری هستند. با توجه به این امر، تقویت سرمایۀ اجتماعی بهویژه در بُعد روابط انجمنی، مشارکت اجتماعی، تقویت نهادهای مدنی و ایجاد انگیزه در کنشگران و فعالان مدنی که میتواند به افزایش سرمایۀ اجتماعی برونگروهی در جامعه منجر شود، توصیه میشود.
شهاب طلایی شکری، زهرا پازوکینژاد،
دوره ۲۳، شماره ۹۰ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: وضعیت طرد اجتماعی معلولان و چگونگی توزیع آن در بین آنان از موضوعات مهم مطالعات اجتماعی ناتوانی و عدالت اجتماعی محسوب میشود. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، تأثیرات ابعاد طرد اجتماعی بر گرایش معلولان به سفر مورد بررسی واقع شده است.
روش: این بررسی با روش کمی و مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل ۲۱۰۳ نفر از معلولان شهر بابلسر است و با استفاده از فرمول کوکران ۳۲۵ نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری داده از پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل در قالب آمارههای توصیفی واستنباطی و با نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که گرایش معلولان به سفر، احساس محرومیت مادی و دسترسی به حقوق اجتماعی در سطح پایینتر از متوسط و مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری و احساس خودکارآمدی در سطح متوسط قرار داشته است. مشارکت اجتماعی و احساس خودکارآمدی تأثیر مثبت بر گرایش معلولان به سفر داشته اند. به عبارت دیگر، با افزایش مشارکت اجتماعی و بهبود احساس خودکارآمدی، معلولان گرایش بیشتری به سفر پیدا میکنند. در مقابل، یکپارچگی هنجاری، احساس محرومیت مادی و دسترسی به حقوق اجتماعی بر گرایش به سفر تاثیری نداشتند. تحلیلهای دو متغیره نیز حاکی از عدم وجود تفاوت معنیدار در گرایش به سفر معلولان برحسب جنس، وضعیت تأهل، سن، تحصیلات، نوع معلولیت میباشد.
نتیجه گیری: این مطالعه تصویر متمایزتری از ابعاد طرد اجتماعی معلولان و تأثیر آن بر گرایش به گردشگری و سفر ارائه کرده است. معلولان با حقوق اجتماعی خود آشنایی چندانی ندارند و تنها از جانب خانواده خود حمایت میشوند. از آنجایی که گردشگری میتواند در تقویت سلامت روان و بازگشت آنها به جامعه تأثیرگذار باشد، فراهم ساختن زمینه برای تشکلهای مردمی معلولان و فراهمسازی زمینه برای گردشگری معلولان به عنوان یکی از بازارهای جدید گردشگری توجه بیشتری شود.
تکتم حنایی، فاطمه غلامی،
دوره ۲۳، شماره ۹۰ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: یکی از پدیده های بحث برانگیردر جامعه امروز، مبحث تاب آوری اجتماعی و تاثیر آن بر اعتماد اجتماعی شهروندان در محلات شهری می باشد. بنابراین هدف از پژوهش پیش رو بررسی ارتباط میان مؤلفههای تابآوری اجتماعی و مؤلفههای اعتماد اجتماعی در محله آبکوه شهر مشهد است.
روش: از نظر شیوه گرد آوری داده ها، تحقیق حاضر ازنوع پژوهش های میدانی و ازنظر گردآوری اطلاعات ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری در محله آبکوه مشهد با جمعیت ۵۲۷۱ نفر در نظر گرفته شد و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران ۳۵۷ نفربرآورد شد. شیوه نمونه گیری تصادفی و ساده بود.برای تحلیل داده ها، از مدل های روش تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزار spss استفاده شده است.
یافته ها: ازبین متغیرهای مورد مطالعه بیشترین تاثیر برتاب آوری اجتماعی درافزایش اعتماد اجتماعی شهروندان مربوط به احساس امنیت شهروندان و کمترین تأثیر را آدابورسوم دارا بود. و با افزایش اعتماد اجتماعی تابآوری اجتماعی نیز افزایش مییابد در نتیجه رابطه معنادار و مقابل توجهی بین تابآوری اجتماعی و اعتماد اجتماعی برقرار است.
بحث: باتوجه به یافته ها توجه به احساس امنیت شهروندان، سازگاری، حضور پذیری، حس تعلق مکانی و تعاملات اجتماعی، وضعیت اشتغال و میزان خدمات سلامت، مشارکت اجتماعی می تواند تاثیر مثبت و تعیین کننده ای دراعتماد اجتماعی شهروندان وتاب آوری اجتماعی محله آبکوه شهر مشهد داشته باشد.
هدی بیات، منصور وثوقی، حسین آقاجانی مرسا،
دوره ۲۴، شماره ۹۵ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن است که کار افراد داوطلب در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران را شناسایی و علل جامعهشناختی، شرایط فرهنگی و باورهای سوقدهنده افراد به کار داوطلبانه در این حوزه را مطالعه کند. ازاینرو، کنکاش در مقاصد، کارایی، پیشینه فرهنگی، آرمانهای ذهنی و علل اقبال به کودکان کار و خیابان میتواند به روشنشدن علل جلب افراد به مشارکت اجتماعی و بهرهگیری از سرمایه انسانی و فرهنگی ایشان منجر شود.
روش: این مطالعه با اتکا به روش کیفی نظریه زمینهای، تکنیکهای مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده به تحلیلی جامعهشناختی از موضوع مطالعه پرداخته است. ۲۲ مصاحبه از طریق نمونهگیری هدفمند با استراتژیی نمونهگیری نظری انجام شد. کدگذاری دادههای حاصل از مصاحبه با بهره از نرمافزار مکس کیودی در سه مرحله (باز، محوری، گزینشی) انجام شد و در آخر با رسیدن به اشباع نظری و کسب تنوع کافی، نمونهگیری پایان یافت.
یافتهها: در این پژوهش، تعداد ۱۷۶۱ کد به دست آمد و درنهایت به ۵۷ مقوله تقلیل پیدا کرد. مقولههای اصلی شامل «خلق هویتی تازه، پذیرش اجتماعی، پاسخ به دغدغهمندی اجتماعی، کارآمدی و مفیدبودن، جبران کاستی دولت، عضویت داوطلبانه» حول مرکز «پدیده داوطلبی» و طی یک مدل پارادایمی شامل «شرایط علی»، «پدیده»، «زمینه»، «شرایط مداخلهگر»، «پیامدها» شکل گرفته است.
بحث: کار داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان، پدیدهای چندوجهی است که تحتتأثیر عوامل مختلفی چون ابعاد ساختاری- اجتماعی، عوامل فردی، عوامل مذهبی و عوامل خانوادگی قرار میگیرد.