۸ نتیجه برای سالمندی
زهرا حلاج ، رباب صحاف ، حسن رفیعی ، مریم شریفیان ثانی ، ربابه تیموری ،
دوره ۱۴، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامت آسایش کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است و نه فقط نبود بیماری و نقص. این تعریف اهمیت معنویت را در سلامت سالمندان نشان میدهد. باتوجهبه نبودن پرسشنامۀ فارسی برای ارزیابی معنویت در میان سالمندان، هدف این مطالعه ارزیابی پایایی و روایی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ معنویت در میان سالمندان ایرانی است.
روش: برای تهیۀ نسخۀ فارسی در این مطالعه، از روش استاندارد مدل ترجمه IQOLA پروژۀ بینالمللی ابزار کیفیت زندگی برای ترجمۀ مقیاس معنویت در سالمندان ایرانی استفاده شد. برای تعیین پایایی از همبستگی درونردهای (ICC) و آلفای کرونباخ و Test-Retest بین سی نفر نمونه در دو نوبت به فاصلۀ دو هفته آزمایش شد و برای سنجش روایی در سه سطح روایی صوری (ظاهری) و روایی محتواو روایی ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) سنجیده شد. درضمن، این مطالعه از نوع همبستگی است که در آن دادههای مربوطبه سالمندان از میان ۲۰۰ نمونه در سال ۱۳۹۱ جمعآوری شد و نرمافزار SPSS۱۶ آن را تحلیل عاملی کرد.
یافتهها: یافتههای حاصل از نتایج توصیفی تحقیق حاضر نشان داد که بین اطلاعات دموگرافیک جمعآوریشده در این تحقیق، ازجمله سن، مذهب، تحصیلات و... با معنویت همبستگی وجود ندارد. ازسوی دیگر، پس از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبۀ Test-Retest و ضریب همبستگی درونردهای با ۰۰۳/۰=p-value و محاسبۀ همخوانی درونی با آلفای کرونباخ ۸/۰ بهترتیب پایایی پرسشنامه را تأیید کرد و ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی، روایی ساختاری آن نیز تأیید شد.
بحث: از مسائل بسیار مهمی که در مطالعه و بررسی پیامدهای عملکردی معنویت پیش روی محققان و متخصصان قرار دارد، توسعۀ مقیاسهای مناسب برای ارزیابیها و انجام تحقیقات مداخلهای میان سالمندان با هدف بهبود عملکردشان در این دوران است. در این تحقیق، باتوجهبه همخوانی درونی و پایایی در بازآزمایی بالای پرسشنامه و همچنین، تأیید روایی صوری (ظاهری)، روایی محتواو روایی عاملی پرسشنامه، میتوان گفت نسخۀ فارسی ترجمهشده در این تحقیق، با ابزار اصلی مطابقت دارد و میتوان از آن بهعنوان ابزار سنجش معنویت معتبر در سالمندان ایرانی استفاده کرد.
مینا جهان پور، سید حسین محققی کمال، سمانه حسین زاده، حمیرا سجادی، مهدی باسخا، مهدی خزلی،
دوره ۱۸، شماره ۷۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
۱. مینا جهانپور
کارشناسی ارشد رفاه اجتماعی. گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران،
۲. سید حسین محققی کمال
دکترای تخصصی سلامت و رفاه اجتماعی، مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)،
۳. سمانه حسینزاده
دکترای تخصصی آمار زیستی، گروه آمار، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
۴. حمیرا سجادی
دکترای تخصصی پزشکی اجتماعی. مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران،
۵. مهدی باسخا
دکترای تخصصی اقتصاد سلامت، مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
۶. مهدی خزلی
دکترای تخصصی آموزش و ارتقاء سلامت، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
مقدمه: با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت سالمندان در جهان و ایران، موضوع رفاه اجتماعی و استانداردهای زندگی به عنوان یکی از شاخص های رفاه عینی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش در نظر دارد وضعیت استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران را با معرفی یک ابزار جدید برآورد نموده و ارتباط آن را با تعیین کننده های اقتصادی اجتماعی بررسی نماید.
روش: این مطالعه مقطعی به روش پیمایش بر روی ۱۵۰ سالمند ساکن در شهر تهران انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استانداردهای زندگی، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS۲۲ انجام گرفت.
یافته ها: میانگین استانداردهای زندگی ۷۳/۶ و انحراف معیار آن ۵۳/۲ بود، که این مقدار استانداردهای زندگی در بین سالمندان شهر تهران درسطح پایین می باشد. همچنین نتایج نشان داد که، بین استانداردهای زندگی با متغیر پهنه اقتصادی – اجتماعی و متغیر وضعیت اشتغال تفاوت معنا داری وجود دارد، اما بین متغیر جنسیت و استانداردهای زندگی تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
بحث: استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران در سطح بسیار پایین می باشد، با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود که حوزه ها و نهاد های ذی ربط رفاه اجتماعی در جهت ارتقای استانداردهای زندگی این گروه گام بردارند.
ندا میری، مجید مداح، حسین راغفر،
دوره ۱۹، شماره ۷۴ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سالمندی جمعیت عبارت است از برهم خوردن تناسب سنی جمعیت بهنحویکه سهم جمعیت جوان از کل جمعیت کاهش یافته و سهم جمعیت سالمند (بالای ۶۰ سال) رو به افزایش باشد. با توجه به آنکه کاهش نرخ باروری به همراه افزایش در امید به زندگی افراد بهعنوان دو عامل مهم در شکلگیری پدیده سالمندی مطرح هستند، در این مطالعه اثرات اقتصادی کلان پدیده سالمندی بر رشد اقتصادی به تفکیک دو اثر کاهش در نرخ باوری و افزایش امید به زندگی موردبررسی قرار گرفت.
روش: این پژوهش اثرات سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی ایران و همچنین برخی از متغیرهای اقتصاد کلان را با استفاده از یک مدل تکاملیافته نسلهای همپوشان ۵۵ دورهای، موردبررسی قرار داد. در این چهارچوب، پس از شبیهسازی با استفاده از نرمافزار متلب، اثرات دو سناریوی کاهش در نرخ رشد زادوولد و افزایش در احتمال بقا، بر رشد اقتصادی ایران بررسی شد. در این مطالعه، سال ۱۹۹۴ میلادی (۱۳۷۳ شمسی) بهعنوان سال ابتدایی شبیهسازی انتخاب شد. این مدل با استفاده از دادههای مربوط به اقتصاد ایران، طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۷ کالیبره شد و روند متغیرها تا سال ۲۰۵۰ میلادی شبیهسازی شد.
یافتهها: کاهش نرخ رشد زادوولد، نرخ رشد GNP واقعی و سرانه را کاهش میدهد. افزایش طول عمر یا احتمال بقا، نرخ رشد GNP واقعی را کاهش نداده اما GNP واقعی سرانه اندکی افزایش یافته است.
بحث: تا سال ۱۳۹۵ بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در سن کار و فعالیت (۶۴-۱۵) قرار داشت و کمتر از ۶ درصد جمعیت در سنین سالمندی قرار داشتند. با فرض تداوم باروری در سطح جایگزینی، کشور ما در دهه ۲۰۳۰ میلادی بهصورت جدی با چالش سالمندی مواجه خواهد شد، همچنین پیشبینیهای دفتر جمعیت سازمان ملل متحد حاکی از آن است که در سال ۲۰۴۵ نسبت جمعیت بالای ۶۰ سال به بیش از ۱۵ درصد افزایش مییابد. تغییرات جمعیتی گسترده و سریع، ایران را در گروه کشورهایی قرار داده است که تا میانه قرن بیست و یکم میلادی ساختار سنی سالخوردهای خواهد داشت. عوامل مؤثر در رخداد پدیده سالمندی در ایران، بهبود و افزایش امید به زندگی به همراه کاهش در نرخ باروری است.
بی بی زهره ذبیحی مداح، آقا حسین آقاجانی مرساء،
دوره ۱۹، شماره ۷۵ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: در دهههای اخیر در حوزه علوم روانشناسی و پزشکی و علوم اجتماعی...مطالعات گستردهای پیرامون کیفیت زندگی سالمندان صورت گرفته است؛ اما ازآنجهت که کیفیت زندگی و شاخصهای آن یک مفهوم پیچیده و چند سویه و مبهم است -زیرا که برای افراد مختلف اهمیت و ارزش هر یک از ابعاد مختلف زندگی متفاوت است- مشاهده تناقضها و تفاوتها و همچنین نقاط مشترک در میان پژوهشها ضرورت انجام فراتحلیل، بازنگری و ترکیب یافتهها، دستیابی به تحلیلی مشترک درزمینه کیفیت زندگی سالمندان و ابعاد مختلف آن را موجب شده است.
روش: این مطالعه با روش فراتحلیل در سه سطح نظریه شناختی، روششناختی و نتیجهشناسی به کشف و آشکار کردن ارتباط منطقی عوامل تأثیرگذار و شاخصهای اصلی از طریق مطالعه تطبیقی بیست مقاله (علمی-پژوهشی) با روش سنجش اندازه اثر عوامل و متغیرهای مستقل در جهت دستیابی به نتایج جدید و جامعتر و رفع چالشها در آینده و بهبود کیفیت زندگی سالمندان بوده است.
یافتهها: در پاسخ به پرسش اصلی مطالعه حاضر سه شاخص اجتماعی، فرهنگی و متغیرهای جمعیتی مرتبط با متغیرهای مستقل، آموزش مثبتنگری و امید به زندگی (۸۳ درصد) مشارکت اجتماعی غیرنهادی (۷۷ درصد) سلامت جسمی و روانی (۷۵ درصد) و نگرشهای مذهبی و دینداری (۷۶ درصد) مشخص شد که شدت تأثیر در حد بالایی است. حمایت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و رضایت از زندگی و عوامل زمینهای (دموگرافیگ) بهطور خاص سن و تحصیلات در حد متوسط تأثیرگذار بوده است.
بحث: بهطورکلی توجه به ابعاد عینی کیفیت زندگی در بیشتر پژوهشها مورد غفلت قرار گرفته است و در صورت توجه و تمایز بین شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگی سالمندان در نتیجهگیریها به طور مجزا شاخصهای عینی و ذهنی بررسی نشده است.
امیر سبزعلیان، مجید کفاشی، بهمن باینگانی،
دوره ۲۰، شماره ۷۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه:در دهههای اخیر جمعیت جهان با چالش عمدهای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت» یا «سونامی سالخوردگی» مواجه شده است که ریشه در عواملی همچون کاهش نرخ رشد جمعیت و مهاجرت جوانان به شهر دارد. مشاهدات میدانی در مناطق روستایی شهرستان بدره نشان میدهد که سالخوردگی روستایی تبدیل به یک مسئله اجتماعی پنهان شده است که تاکنون مطالعه جامعی روی آن انجام نشده است. از همین رو، این پژوهش قصد دارد تا به بررسی ابعاد این پدیده بپردازد.
روش: از روش نظریه زمینهای و تکنیکهای آن از جمله مصاحبه بهعنوان تکنیک اصلی و مشاهده همراه با مشارکت و دادههای آماری بهمنزله تکنیکهای مکمل جهت جمعآوری دادهها استفاده شده است. با ۲۱ نفر (شامل ۱۲ زن و ۹ مرد) از سالمندان ۶۵ ساله و بالاتر ساکن در شهرستان بدره مصاحبه به عمل آمد.
یافتهها: سالمندان مناطق روستایی از نوعی سالمندی مشقتبار رنج میبرند. روابط اجتماعی اندک، فقدان سواد، وابستگی شدید اقتصادی به دیگران و نهادهای حمایتی، تنزل منزلت اجتماعی، سطح پایین سلامتی، تعلیق زمانی و تداوم شغلی مهمترین شاخصهای این نوع از سالمندی به شمار میروند.
بحث: پدیده سالمندی روستایی در شهرستان بدره با ادعاهای نظریههای غربی همچون نظریههای مشارکت، عدم مشارکت و استمرار همخوانی ندارد. چراکه در این مناطق روستایی اگرچه افراد سالخورده در حد توان خود همچنان به فعالیتهایی میپردازند که استمرار فعالیتهای قبلی آنها به شمار میرود اما این نوع از فعالیت دلالت بر دوران سالمندی موفق ندارد. اکثر این افراد ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی وابسته به سایر اعضای خانواده خود بوده و هدف آنها از استمرار فعالیتهای خود نیز تا حد زیادی تسکین این نوع از وابستگی است.
زهرا محمدی، سارا کشکر، جواد شهلائی باقری،
دوره ۲۰، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: با پیرشدن جمعیت جهان و شیوع بیماریهای مزمن در این گروه سنی، اهمیت فعالیت جسمانی به عنوان یک عامل کاهنده خطر، بیش از پیش روشن میشود. در این مطالعه با در نظر گرفتن نقش هدفگذاری اجتماعی، به بخشبندی مشتریان و موقعیتیابی فعالیتبدنی در جهت توسعه ورزش در سالمندان ایرانی پرداخته شده است.
روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی بوده و با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک تحلیل تماتیک انجام شده است. جامعه آماری افراد متخصص رشتههای علوم ورزشی، علوم اجتماعی، روانشناسی، حقوق و پزشکی بودند. انتخاب نمونه با روش هدفمند و با معیار اشباع مفهومی بوده که بعد از انجام ۱۱ مصاحبه محقق شده است.
یافتهها: یافتهها با توجه به سه مؤلفه مدل بازاریابی راهبردی مبتنی بر هدف، معیارهای بخشبندی شامل ویژگیهای فردی و اجتماعی، شرایط اقتصادی و معیار فعالیت دستهبندی شدند. در هدفگذاری بخشهای شناسایی شده عواملی ازجمله زمینهیابی، تحلیل مشتری، تحلیل سیستم اجتماعی و هماهنگی سیاستی شناسایی شد و در بخش موقعیتیابی تشویق سالمندان از غیرفعال بودن به حرکت به سمت فعالیتهای گروهی و شبکهمحور از جمله یافتههای پژوهش بود.
بحث: برمبنای سه مؤلفه بخشبندی، هدفگذاری و موقعیتیابی بر ضرورت تأکید مردم، جامعه و مسئولان بر استفاده از فعالیتبدنی جهت ترویج ورزش سالمندی و سلامت فردی و اجتماعی سالمندان اشاره شده است. درنتیجه تلاش برای فعال کردن سالمندان به صورت محلهمحور و برنامهریزیهایی در مقیاس کوچک از چندین منظر اثرگذار خواهد بود که بهبود سلامت فردی و اجتماعی آنان و کاهش هزینههای درمان را در پی دارد.
کریم علی کرمی، امیر ملکی، حمید عبداللهیان، مهدی رضائی،
دوره ۲۱، شماره ۸۰ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: تغییرات ساختار جمعیتی و خانوادگی کشور، سبب افزایش آمار سالمندان و ظهور قشر جدیدی از زنان سالمند تنها شده است. درک و شناخت وضعیت این گروه از زنان نه از دریچه ناظر بیرونی، بلکه از دریچه خود آنان اهمیت بسیاری در موفقیت برنامههای سالمندی و سیاستگذاری اجتماعی برای این قشر دارد. اینکه این گروه سالهای پایانی عمر خود را با چه تجربهای پشت سر میگذارند و چه فهم و تفسیری از روابط خود با دیگران دارند، سؤال اصلی این پژوهش است.
روش: در این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی اسمیت، فلاورز و لارکین برای فهم تجربه زیسته زنان سالمند تنها استفاده شده است. میدان مطالعه، شهر بوکان در استان آذربایجان غربی بود و جامعه موردمطالعه، کلیه زنان تنهای ۶۰ سال به بالای ساکن این شهر بودند. تعداد ۱۰ نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته موردمطالعه قرار گرفتند. مصاحبهها با استفاده از تحلیل تماتیک و با بهرهگیری از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی (MAXQDA۱۲) تحلیل شد.
یافتهها: از مجموع مصاحبهها، ۱۲ مفهوم اولیه استخراج و به شیوه انتزاعی در ۵ مقوله دستهبندی شدند که شامل «احساس رهاشدگی»، «احساس طردشدگی»، «احساس تنهابودگی»، «نگرانی از ذلیلی و سرباری» و «نگرانی از مردن در تنهایی» بود.
بحث: این تحقیق نشان داد هرچند که زندگی تنهایی و مستقل زنان سالمند، با هنجارهای بومی ناسازگار است، ولی تغییرات ساختاری و ارزشی خانواده منجر به حاشیهای شدن و گسترش این قشر از زنان شده است که در ضمن مسائل و مشکلات آن، واجد مزایای حمایتی محلهای است.
راضیه آراسته، فاطمه جواهری، شهلا کاظمیپور،
دوره ۲۱، شماره ۸۲ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه:با توسعه بهداشت و رفاه در جهان معاصر و افزایش طول زندگی حاصل از آن، موضوع سالمندی به یکی از مسائل اجتماعی قابلتوجه در بسیاری از کشورهای جهان بدل شده است. در نتیجه چنین شرایطی اتخاذ سیاستهای کارآمد درزمینه سالمندی بیشازپیش اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که سیاستهای سالمندی دو کشور ایران و سوئد را با یکدیگر مقایسه کند.
روش: بدین منظور مهمترین متون، اسناد و سیاستهای سالمندی دو کشور مورد خوانش قرار گرفته و بر اساس این سیاستها، چهار محور کلیدی در حوزه سیاستگذاری سالمندی، استخراج شد که عبارتاند از: دولتی/ خصوصی بودن حمایتها، اقتصادی/ فرهنگی بودن حمایتها، حمایتهای مبتنی بر انفعال/ مداخله سالمند، حمایتهای مبتنی بر اجتماعگرایی/ فردمحوری.
یافتهها: نتایج مقایسه سیاستها نشان داد که سیاستهای سالمندی در دو کشور ایران و سوئد در سه محور اول، قرابت قابلتوجهی دارد؛ بهنحویکه سیاستهای هر دو کشور عموماً دولتگرا (محور اول)، مبتنی بر حمایتهای اقتصادی بوده (محور دوم) و بیشتر رویکردی انفعالی نسبت به سالمند داشته است (محور سوم). اما مقایسه در محور چهارم نشان داد که سیاستهای ایران بیشتر فردگرایانه و در سوئد عموماً ماهیتی اجتماعگرایانه دارد.
بحث: درمجموع با توجه به قرابت خطوط کلی سیاستهای سالمندی در ایران و سوئد و اختلاف قابلتوجه آنان از حیث رفاه عمومی سالمندان، میتوان نتیجه گرفت که مسائل سالمندی در ایران بیش از آنکه مربوط به نوع نظام رفاهی و ماهیت سیاستها باشد، به نحوه اجرای سیاستها مربوط است.