۳۶ نتیجه برای خانوار
احمد غروی نخجوانی،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده
هدف این مقاله، بررسی فقر در اقتصاد ایران با استفاده از آمار هزینه و درآمد خانوارها به عنوان شاخصی برای ترسیم وضعیت فقر طی سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۲ است. اساس این بررسی، بر این پایه استوار است که افزایش یا کاهش و همچنین مصرف کالاها در سبد مصرف خانوارها نشان از تغییر اوضاع زندگی آنان دارد. ملاک قضاوت دربارهی تغییر ساختار و روند شاخصها نیز «نظریهی انگل» درباره رفتار مصرفی خانوارهاست که میگوید با بهبود اوضاع اقتصادی زندگی خانوارها، سهم مصرف کالاهای خوراکی کاهش مییابد. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که اوضاع اقتصادی خانوارهای ایرانی طی دو دهه گذشته شرایط نگرانکنندهای داشته است و خانوارها به شکل فزایندهای تحت فشارهای اقتصادی بودهاند. همچنین این نتیجه به دست میآید که تغییر ساختار مصرف خانوارها نه به خاطر بهبود اوضاع فقر در کشور، که ناشی از وجود فشارهای اقتصادی بوده است.
ژاله شادی طلب، معصومه وهابی، حسن ورمزیار،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده
زنان از قابلیتها و امکاناتی که برای کاهش فقر لازم است، محرومند. نگرانی از پیوستن جمعی از زنان به گروه «فقیرترین فقرا» سبب طرح رویکردهای متفاوتی از جمله «توانمند سازی زنان» شده است. تحقق فرآیند توانمندسازی برای زنان فقیر نیازمند تحول در تمام نهادهائی است که آنها را از کسب قابلیتها محروم نموده و در معرض خطر فقر، نه تنها فقر درآمدی، قرار داده است. این مقاله که براساس یافتهای پژوهشی، در چارچوب مفهومی فقر و توانمندسازی و با ترکیب روشهای کمی و کیفی در جامعه زنان سرپرست خانوار شهر اراک تدوین شده نشان میدهد که زنان به خاطر زن بودن بیشتر در معرض فقر قرار دارند. فقر زنان فقط جبنه اقتصادی ندارد و جنبههای روانی و اجتماعی فقر زنان نیز مهم است. برای مبارزه با فقر، توانمندی زنان و تحولات ساختاری لازم است.
محمد تقی ضیایی بیگدلی، صمد کلانتری، محمدباقر علیزاده اقدم،
دوره ۵، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده
طر ح مسئله: در این مطالعه رشد جمعیت و سطح باروری و ارتباط آن با توسع هیافتگی اقتصادی و اجتماعی کشورهای مختلف جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران مورد بحث قرار م یگیرد. روش: روش بررسی در این مطالعه تلفیقی از روش کتابخان های و تحلیل ثانویه است و داد ههای جمعیتی و آماری از نشریات سازمانهای جهانی از قبیل صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، یونیسف، بانک جهانی و مرکز آمار ایران اخذ و با بهر هگیری از نر مافزار spss ، ارتباط بین متغیرهای طرح شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافت هها: یافت ههای پژوهش نشان م یدهد که هر اندازه سطح توسع هیافتگی کشوری بالا باشد به همان اندازه میزان زاد و ولد و در نتیجه رشد جمعیت آن کشور کمتر است. در حقیقت م یتوان گفت که بهترین قرص ضدبارداری، توسعه اقتصادی است. نتایج: رابطه بین توسع هیافتگی و نرخ زاد و ولد همان گونه که در این پژوهش نشان داده شده است یک رابطه معکوس م یباشد؛ یعنی در مناطق محروم جهان و در سطح ایران و استانهای کشور این رابطه به خوبی نمایان است. استانهای برخوردار از رفاه و توسعه، شاهد میزان رشد جمعیت کمتری هستند
مجید رحیمی، حمید محمدی،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
طرح مسأله: مطالعه حاضر در پی ارزیابی تغییرات رفاهی و شناسایی عوامل اقتصادی-اجتماعی تعیینکننده فقر در میان خانوارهای روستایی منتخب ایران است. بررسی تغییرات رفاهی خانوارهای منتخب روستایی برای دوره ۸۲-۱۳۷۹ صورت گرفته است. یافتهها: بر اساس یافتههای مطالعه، بالاترین سهم (۴۰ درصد) مخارج زندگی در میان خانوارهای منتخب روستایی مربوط به مخارج خوراکی و دخانی میباشد. پس از هزینه خوراکی و دخانی، بالاترین سهم به هزینه مسکن تعلق دارد. مشخص شد متوسط مخارج سرانه سال ۸۲ در تمامی دهکها از متوسط مخارج سرانه سال ۷۹ بیشتر است. نتایج: نتایج حاصل از شاخص فقر حاکی از آن بود که درصد افراد فقیر روستایی در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۲ به ترتیب ۸/۷۹ درصد و ۸/۴۵ درصد بوده است. نتایج حاصل از تخمین عوامل مؤثر بر فقر نشان داد که در مناطق روستایی با افزایش سن سرپرست خانوار، سرپرستی خانوار از سوی مردان، افزایش درآمد پولی و غیرپولی کشاورزی، انتقال اشتغال از سایر بخشها به بخش زراعت، افزایش سطح تحصیلات سرپرست خانوار، احتمال اینکه یک خانوار از زیر خط فقر به بالای خط فقر ارتقاء یابد، افزایش مییابد؛ در حالیکه افزایش بعد خانوار میتواند احتمال کاهش رفاه خانوارها را درپی داشته باشد.
حسین میرزائی، ابوالفضل غیاثوند،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
طرح مسأله: این مقاله به دنبال بررسی نابرابری تورمی ناشی از تفاوت متغیرهای اجتماعی و اقتصادی در الگوی سبد مصرفی خانوار و تحلیل نادیده گرفتن اثرات این نابرابری بر نتایج سیاستهای حمایتی دولت از خانوارها میباشد. روش: در این مقاله از روش تحلیل واریانس نرخهای تورمی که هر خانوار در نقاط شهری ایران طی دوره ۱۳۷۴ الی ۱۳۸۲ (حدود ۱۲۰۰۰ خانوار در هر سال) تجربه نموده استفاده میشود و اثر عوامل مختلف اجتماعی و اقتصادی بر نابرابری تورمی این خانوارها مورد بررسی قرار میگیرد. یافتهها و نتایج: عوامل اقتصادی و اجتماعی از جمله دهکهای درآمدی، بعد خانوار، نوع شغل وضعیت شغلی سرپرست خانوار و... بر ایجاد نابرابری تورمی مؤثر است و برای تحلیل اثرات واقعی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولت بر رفاه خانوارها، توجه به این نابرابری بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
علیرضا خلجی، حسین راغفر، تیمور محمدی،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
طرح مسأله: مفهوم مقیاس معادل خانوار به عنوان شاخصی از تاثیر خصوصیات خانوار بر الگوی مصرف آن مطرح میباشد. در مطالعه حاضر مروری بر ادبیات موجود در مورد این مفهوم مهم و ناشناخته در اقتصاد ایران خواهیم داشت. روش تحقیق: در مطالعه حاضر، مفهوم مقیاس معادل خانوار باتوجه به ویژگیهای گوناگون خانوار ـ اندازه خانوار، سن اعضای آن، شهری یا روستایی بودن ـ محاسبه میشود و تاثیر این خصوصیات بر الگوی مصرف آن خانوارهای مختلف ارائه میشود. در ادامه, الگوی جورگنسون ـ اسلسنیک به عنوان یکی از مناسبترین روشها معرفی میشود و مقیاس معادل عمومی خانوار برای خانوارهای دارای خصوصیات مختلف نسبت به خانوار مرجع ـ خانوار دو نفره شهری ـ با استفاده از این الگو محاسبه میشود و از این شاخص برای مقایسه رفاه خانوارهای دارای خصوصیات جمعیتی مختلف استفاده میگردد. دوره زمانی مورد بررسی از ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۲ است و از دادههای مقطعی سال ۱۳۸۱ برای محاسبه تاثیر خصوصیات بر الگوی مصرف خانوار استفاده شد. یافتهها و نتایج: نتایج این تحقیق میتواند به عنوان عامل تعدیلکننده الگوی مصرف خانوارهای متفاوت برای مقایسه آنها مورد استفاده قرار گیرد و از بروز اشکالات ناشی از فروض سادهکننده ـ مثل در نظر گرفتن درآمد سرانه - جلوگیری نماید. ضمناً نتایج حاصله میتوانند مبنای سیاستگذاریهای تخصیص یارانههای کالاهای مصرفی قرار گیرند.
حسین نازکتبار، رضا ویسی،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
طرح مسأله: بیگمان، وضعیت فعلی زنان سرپرست خانوار در کشور تابع عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و رفاهی متعددی است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نقش زنان سرپرست خانوار در جامعه به بررسی مسائل و مشکلات زنان سرپرست خانوار استان مازندران به منظور ارائه راهکارهایی در جهت کاهش مشکلات آنها در جامعه، پرداخته است. روش: روش تحقیق حاضر، پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را زنان سرپرست خانوار استان مازندران، تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۲۷۹۲ نفر تعیین شده است. با بهرهگیری از آزمونهای آماری تحلیل عاملی تأییدی و نیز آزمون ناپارامتری فریدمن، دستهبندی از عوامل تأثیرگذار بر وضعیت زنان سرپرست خانوار، ارائه شده است. یافتهها: آزمون تحلیل عاملی و آزمون فریدمن، حاکی از آن است که به ترتیب اولویت, عامل وضعیت اجتماعی، فرهنگی و آموزشی با ۱۶/۱۹، عامل وضعیت اقتصادی (اشتغال) با ۷۲/۱۴، عامل خودباوری ـ خوداتکایی (کارآفرینی) با ۰۶/۱۳ و عامل وضعیت رفاهی با ۴۶/۱۲ درصد، از جمله عواملِ تأثیرگذار بر وضعیت زنان سرپرست خانوار استان مازندران بودهاند. نتایج: مسائل اجتماعی، فرهنگی و آموزشی زنان سرپرست خانوار به لحاظ اهمیت موضوع، در صدر تمامی مسائل و مشکلات زنان سرپرست خانوار قرار گرفته است.
زهرا رضایی قهرودی، زهرا فیروز یحاجی، فاطمه هرندی،
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
حمید محمدی، قاسم نوروزی،
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
ام لیلا تاتینا بلداجی، آمنه فروزان، حسن رفیعی،
دوره ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
آرین قلی پور، اشرف رحیمیان،
دوره ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
سید علی کیمیائی،
دوره ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
محمد حسن فطرس، رضا معبودی،
دوره ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
علیاکبر خسروینژاد، فرهاد خداداد کاشی، ،
دوره ۱۲، شماره ۴۵ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از اقدامات مهم در زمینۀ هدفمند کردن یارانهها، شناسایی خانوارهایی است که واجد دریافت یارانه و پرداختهای انتقالی هستند. در مقالۀ حاضر، روش شناسایی دو مرحلهای برای شناسایی خانوارهای ایرانی به کار گرفته شده است. روش: روش شناسایی دو مرحلهای، در مرحلۀ اول، شامل طبقهبندی خانوارها و در مرحلۀ دوم، شامل آزمون تقریب وسع برای طبقات و خانوارهای زیر خط فقر است. دورۀ زمانی مطالعه، سال ۱۳۸۶ است و خانوارهای شهری و روستایی را دربر میگیرد. یافتهها: نتایج نشان میدهد که هم در جوامع شهری و هم در جوامع روستایی، خانوارهای طبقۀ اول، شایستۀ حمایتاند. بالا بودن درصد سرپرستی خانوار توسط زنان، پایین بودن درصد اشتغال و بالا بودن میزان بیسوادی سرپرست خانوارها، کوچک بودن بُعد خانوار بههمراه بار تکفل زیاد، کوچک و محقر بودن محل سکونت و نیز کیفیت نامناسب و دوام کم مصالح آن، از ویژگیهای بارز خانوارهای شناسایی شده است. نتایج: با اجرای این روش، خطای ناشی از حذف فقرا بسیار ناچیز و کمتر از ۳ درصد است. بنابراین پیشنهاد میشود که سیاستگذار بر مبنای روش این مطالعه، به پایش مجدد خانوارها با استفاده از دادههای به هنگام و سامانههای اطلاعاتی و مکمل بودجۀ خانوار اقدام نماید.
زهرا علمی، فهیمه علی تبار،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از مباحث اخیر در تحقیقات توسعه، بررسی علل فقر و سیاستهای کاهش آن است. برای ریشهکنی فقر از جامعه نیاز است که اطلاع نسبتاً کاملی از پدیده فقر و عوامل اثرگذار بر آن داشته باشیم.
روش: مطالعه حاضر با استفاده از دادههای طرح هزینه ـ درآمد خانوار مرکز آمار ایران در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸، ابتدا با روش ۶۶ درصد میانگین هزینه سرانه خانوار، خط فقر را محاسبه و براساس آن خانوار فقیر را شناسایی مینماید و سپس با بهکارگیری مدل لاجیت و روش برآورد حداکثر درست نمایی به بررسی عوامل مؤثر بر فقر در مناطق شهری ایران میپردازد. یافتهها: برای هر دو سال مورد بررسی، افزایش بعد خانوار، زن سرپرست بودن و سکونت در شرق، غرب و شمال کشور احتمال قرارگیری در فقر را افزایش میدهد، درحالیکه افزایش سالهای آموزش، مالک بودن و سکونت در جنوب باعث کاهش فقر در مناطق شهری کشور میشود.
نتایج: از نتایج این تحقیق اینکه دولت در سیاستگذاریهای کاهش فقر، باید به افراد مسن سرپرست خانوار به خصوص زنان توجه ویژه داشته باشد.
طبقهبندی JEL : I۳۲, R۲۰, O۱۲
احمد محمدپور، داریوش بوستانی، مهدی علیزاده،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: سازمان های کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی مهم ترین سازمان های حمایتی کشور هستند که به هدف حمایت از خانوادههای تهیدست، زنان فقیر و کاهش محرومیت آنها تأسیس شده و هزاران نفر از این افراد یا خانوادهها را تحت پوشش خود دارند. با اینحال، باوجود تلاشهای این دو سازمان، این سؤال مطرح است که سازمانهای مذکور تا چه اندازه در زمینه کاهش فقر یا آنچه اغلب به عنوان فقرزدایی عنوان می شود، موفق بوده و با چه چالشهایی روبهرو هستند. این پژوهش با در نظر گرفتن این مسئله در پی آن بوده تا به ارزیابی عملکرد سازمان های مذکور در جهت کاهش فقر زنان سرپرست خانوار در شهر ساری بپردازد.
روش: در این مطالعه، با استفاده از روششناسی کیفی و فنون مشاهده و مصاحبه با اطلاعرسان ها و ۲۵ نفر از افراد تحت پوشش این دو سازمان، در کنار مطالعه اسناد و مدارک به گردآوری دادهها پرداخته شد؛ سپس با روش تحلیل تماتیک یا موضوعی، دادهها و یافتههای گردآوریشده مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در خلال تحلیل دادهها، ۸ مقوله عمده برگرفته از عملکرد دو سازمان مذکور شناسایی شدند که عبارتند از: تعاریف پروبلماتیک، موازی کاری نهادها ، هدف سازی کوتاه مدت، غلبه نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بیتحرکی، تلقی ساختاری از فقر، نارسایی اعتبارات خُرد، انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر. مقولههای استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک الگوی موضوعی با عنوان «چالشهای عملکردی سازمان های بهزیستی و کمیته امداد» ارائه شدهاند.
نتایج: نتایج این پژوهش کیفی نشان داد که باوجود تلاشهای فراوان این دو سازمان حمایتی، بسیاری از اهداف و شاخصهای کاهش فقر در میان زنان سرپرست خانوار برآورده نشده است؛ نگاه ساختاری به فقر، تمرکز بر انبساط سازمانی، عدم تعریف اهداف بلندمدت معطوف به فقرزدایی، حمایتهای جزئی و کمتأثیر، کمتوجهی به ابعاد ذهنی و فرهنگی تولید و بازتولید فقر و فرهنگ مرتبط با آن از جمله موانع دستیابی این سازمانها به کاهش مؤثر فقر هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر بر تغییر ژرف در نگاه کنونی به فقر و بازتعریف بسیاری از ابعاد و سیاستهای مرتبط با آن تأکید دارد.
زهرا رضایی قهرودی، ندا مصطفوی، سمانه افتخاری،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: شناخت ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی و الگوی مصرف خانوارها در گروههای مختلف سِنی و درآمدی و هزینهای، از ابزارهای مهم برای ارزیابی سیاستها و برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی هر کشور به شمار میرود. این مبحث همواره از موضوعات مهم اقتصادی در دادههای خُرد و کلان است که رفتار اقتصادی خانوار را در دوران عمر بررسی و تجزیه و تحلیل میکند. در این مقاله، الگوی مصرف خانوارهای شهری در طول سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ تحلیل و بررسی شد که هدف آن، شناسایی تغییر تدریجی توزیع هزینهای برخی اقلام اصلی مصرفی خانوارهاست.
روش: تحقیق حاضر تحلیل توصیفی و اقتصادی براساس اطلاعات طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در طول سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ است. علاوه بر تحلیل توصیفی روند تغییرات مصرف خانوارها، با استفاده از مدل دیتون (دیتون، ۱۹۹۷) الگوی مصرف چرخۀ زندگی همگروهها نیز برآورد شده است. در این روش، هزینۀ خانوارها به آثار گروه و سِن و سال تجزیه میشود؛ به گونهای که امکان بررسی اجزای الگوی مصرف نسلها در چرخۀ زندگی فراهم شود.
یافتهها: از مهمترین یافتههای این تحقیق، میتوان به تغییر الگوی هزینۀ خانوارهای شهری در بخشهای مختلف هزینهای در طول سالهای بررسی شده اشاره کرد؛ به گونهای که در سال ۱۳۷۵، سهم هزینۀ غیرخوراک تقریباً ۵/۲ برابر هزینههای خوراک بوده؛ درحالیکه در سال ۱۳۸۷، این سهم تقریباً به ۴ برابر رسیده است. همچنین در طول سالهای تحت بررسی، سهم هزینههای پوشاک و کفش کاهش چشمگیری داشته؛ درحالیکه سهم هزینههای کالا و خدمات متفرقه افزایش چشمگیر و سهم هزینههای بهداشت، درمان، ارتباطات و انتقالات تقریباً روندی افزایشی داشته است. نتایج مدلبندی هزینۀ خانوارها نشان داد که الگوی منحنی متفاوتی از چرخۀ زندگی میان کالاهای مختلف مصرفی خانوارهای شهری وجود دارد؛ به گونهای که الگوی هزینههای کالاهای بیدوام و بادوام و حملونقل با افزایش سِن سرپرست خانوار تا ۵۵ سالگی افزایشی بوده و پس از آن، تقریباً ثابت است؛ درحالیکه الگوی سِنی هزینۀ خدمات فرهنگی و تفریحات، غذای آماده، هتل و رستوران در خانوارهای ایرانی تقریباً قوزدار بوده است؛ یعنی حداکثر مقدار آن در ۵۵ سالگی است. دربارۀ پوشاک و کفش نیز الگوی هزینه قوزدار و حداکثر مقدار در ۴۵سالگی است. همچنین الگوی مصرف خانوارها، با سرپرستی زن و مرد نیز متفاوت است.
بحث: نتایج نشان داد که قدرت خرید خانوارها در اوایل دوران زندگی کم است؛ لذا تهیۀ کالاهای بادوام و خدمات رفاهی و رسیدن به استانداردهای زندگی مشکل است؛ اما بعد از گذشت چندین سال کار در بخشهای مختلف اقتصادی، با افزایش بهرهوری افراد و خانوارها و درنتیجه، افزایش قدرت خرید آنها، تهیۀ کالاها و خدمات رفاهی آسان شده و نیز دستیابی به سطح زندگی استاندارد و مطلوب فراهم شده است. از طرفی، هزینههای گروهها یا نسلهای جوانتر بیشتر از گروهها و نسلهای پیرتر است؛ حتی زمانی که در سِن مشابهی هستند. این مسئله میتواند به دلیل رشد سریع اقتصادی باشد که منجر به بهتر شدن درآمد و به تبع آن، افزایش هزینههای نسل جوانتر میشود.
فرحناز رستمی، محمد علی محمدی، وحید علی آبادی، نشتیمان کریمیان،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیشک از عوامل تأثیرگذار بر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زنان روستایی سرپرست خانوار، وضعیت سرمایۀ اجتماعی آنان است. این پژوهش باتوجهبه اهمیت نقش سرمایۀ اجتماعی، در وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی، وضعیت سرمایۀ اجتماعی زنان روستایی سرپرست خانوار را برحسب مؤلفههای آن تحلیل میکند. پرسش اساسی در پژوهش حاضر، این است که توزیع مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی در میان زنان روستایی سرپرست خانوار چگونه است؟ در کدامیک از ابعاد مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی، زنان در معرضِ آسیبپذیری شدیدتری قرار دارند و در کدام بُعد، با آسیبپذیری خفیفتری روبهرو هستند؟
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی - توصیفی است که به روش پیمایشی انجام گرفته و جامعۀ آماری تحقیق، زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر سنندج بودند (۵۱۰۳ نفر). با استفاده از انجام پیشآزمون و فرمول کوکران، حجم نمونۀ ۱۰۲ نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد موضوع مطالعه، از روش نمونهگیری کاملاً تصادفی، براساس لیست و اسامی خانوارهای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر سنندج استفاده شد.
یافتهها: آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، نشاندهندۀ تبیین ۶ مؤلفۀ انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، ارزشهای اجتماعی - فرهنگی و ارتباطات اجتماعی با درصد تبیین ۵۳٫۲۲ از واریانس کل بود. همچنین، آزمون فریدمن نشاندهندۀ وجود تفاوت معنادار بین میانگین رتبهای مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی در جامعۀ آماری تحت مطالعه است.
نتایج: نتایج نشان داد مؤلفههای اعتماد اجتماعی و ارزشهای اجتماعی - فرهنگی و ارتباطات اجتماعی، با درصد تبیین ضعیف، زنان روستایی سرپرست خانوار را در معرضِ آسیبپذیری بیشتری قرار داده است.
سید کمال صادقی ، محمد علی متفکر آزاد، سالار جلیل پور ،
دوره ۱۴، شماره ۵۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
طرح مسئله: سطوح و روندهای مختلف مشاهده شده برای هزینههای بهداشتی سرانه در کشورها و مناطق مختلف جهان، به ظهور مطالعات گستردهای در خصوص شناخت عوامل مؤثر بر این تفاوتها بهویژه در کشورهای توسعه یافته انجامیده است. بهخاطر خلأ موجود در مطالعات قبلی، در این مطالعه سعی در شناخت و مقایسه اثر عوامل مختلف بر هزینههای بهداشتی بخش خصوصی در سطوح مختلف درآمدی در بین کشورهای آسیایی شده است.
روش : به این منظور، تکنیک رگرسیون دادههای تلفیقی (پانل) برای ۴۳ کشور آسیایی و با کنترل اثرات ثابت بین کشورها در فاصلهی سالهای ۲۰۱۰-۱۹۹۵ به کار گرفته شده است.
یافتهها : متغیر درآمد سرانه میتواند قسمت اعظمی از تفاوت موجود در هزینههای بهداشتی بین کشورها را توضیح دهد. همچنین مشاهده میشود که تفاوت معنی داری در نوع عوامل اثرگذار و همچنین شدت اثرآنها در هر یک از گروههای مختلف درآمدی از کشورها وجود دارد.
نتایج : با وجود شدت اثرگذاری متفاوت در بین گروههای درآمدی مختلف از کشورها، هنوز ماهیت هزینههای بهداشتی در اکثر کشورهای این منطقه از جهان از نوع هزینههای ضروری میباشد.
حسین یحیی زاده، بهزاد خدری،
دوره ۱۵، شماره ۵۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار که بار تکلیف خانواده را به دوش میکشند، امر مهمی است؛ تا جایی که رابطه تنگاتنگی با سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی آنان دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است و احساس امنیت در این تحقیق به سه حوزۀ جانی، مالی و سیاسی تقسیم شده است.
روش: پژوهش حاضر، پیمایشی بر ۱۱۲ نفر از زنان سرپرست خانوار شهرستان مریوان است.
یافتهها: بین گرایش به مشارکت در تأمین امنیت، تلقی از عملکرد پلیس، و پایگاه اجتماعی- اقتصادی (ذهنی و عینی) با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و بین احساس محرومیت نسبی و امنیت اجتماعی رابطه معکوسی وجود دارد. اما تلقی از عمل کردن قانون با امنیت اجتماعی رابطهای ندارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که ۳۶% از تغییرات متغیر وابسته را متغیرهای مستقل تبیین میکنند.
بحث: متغیرهای اجتماعی و اقتصادی در تأمین امنیت اجتماعی رابطۀ تنگاتنگی با هم دارند و متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی برای زنان سرپرست خانوار با توجه به شرایط آنان اهمیت ویژهای دارد. میتوان پیشنهاد داد که اقدام جهت کاهش احساس محرومیت نسبی، ایجاد فرصتهای برابر و توزیع عادلانه امکانات جهت ارتقاء احساس امنیت اجتماعی میتواند سودمند باشد.