جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای جرایم مواد مخدر

اکبر علی وردی نیا،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

طرح مسئله: مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر تغییرات میزان جرایم مواد مخدری در کشور می باشد؛ تا از این طریق بتواند سهم هر یک از متغیرهای مستقل را شناسایی و تعیین نماید. روش: روش تحقیق این پژوهش روش طولی تطبیقی است . جامعۀ آماری تحقیق را کلیه استان های کشور در طی سالهای ۸۰ ۱۳۶۸ تشکیل می دهد و واحد تحلیل نیز استان است . با این زمینۀ روش شناسی، مهم ترین متغیرهای تحقیق در یک چارچوب نظری انتخاب گردیده و سپس با استفاده از داده های ثانویه، الگوی تحلیلی تحقیق مورد آزمون تجربی قرار گرفته است. یافته ها: الگوی تحلیلی این تحقیق صرفاً ۲۹ درصد از تغییرات جرایم م واد مخدری را در ایران می تواند توضیح دهد و باقیمانده آن را متغیرهای دیگری تبیین می کنند که خارج از حیطۀ بررسی این تحقیق است. نتایج: به لحاظ نظری، این تحقیق مبتنی بر رویکرد ساختاری کارکردی است . در این رویکرد، به جای توجه به عامل فردی، تفسیر اخلاقی؛ انتقاد از یک نهاد خاص و بیماری تلقی کردن اعتیاد به مواد مخدر، کل ساختار اجتماعی مورد ملاحظه قرار می گیرد.


حسین محمدکوره پز، حمیدرضا دانش ناری،
دوره ۲۰، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: آموزه‌های کیفرگرا-‌مداراگرا به‌عنوان دو رویکرد غالب در حوزه پاسخ‌دهی به جرایم مواد مخدر، محل تعارض گفتمانی-ارزشی دو دیدگاه مختلف است. طرفداران این دو پارادایم با برداشتهای خاص اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی تلاش می‌کنند تا انگاره‌های خویش را در نظام پاسخ‌دهی به‌عنوان گفتمان غالب هژمونیک کنند.
روش: پژوهش حاضر می‌کوشد در پرتو رویکرد تاریخی گفتمان وُداک با تأکید بر اهمیت سیاستهای کنترلی جرایم این حوزه در پرتو مفهوم کارایی کیفر و تمرکز بر تحولات گفتمانی موجود و نیز با درک زمینه‌های تاریخی-‌اجتماعی ایران، فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» را توصیف، تحلیل و واکاوی کند.
یافته‌ها: در این فیلم، پلیس به‌مثابه نهاد تأییدکننده سیاستهای سخت‌گیرانه-‌کیفرگرایانه، بازنمایی می‌شود. با این حال، فقدان نهاد مستقل نفی‌کننده سیاستهای سخت‌گیرانه در فیلم موجب شده است تا خود مؤلف (کارگردان) از گذر ایماژها، سکانسها و دیالوگهای مختلف، کیفرگرایی در این حوزه را نقد کند. مؤلف بر پایه چهار مؤلفه گفتمانی عدم بازدارندگی اعدام و ناکارایی سیاستهای سخت‌گیرانه، تأثیر نابرابری اقتصادی در ارتکاب جرم، شکست دستگاه پلیسی-‌قضایی در شناسایی سرکردگان اصلی (سویه‌های توصیفی-‌تجربی) و کاستیهای تقنینی (سویه هنجاری)، سیاستهای کیفرگرایانه را فاقد کارکرد بازنمایی می‌کند.
بحث: اگرچه نقد کیفرگرایی توسط مؤلف هم‌سو با یافته‌های تجربی-‌علمی و منطبق بر گفتمان جریانهای انتقادی است؛ اما هم‌ذات‌پنداری افراطی مؤلف با بزهکار، تعمیم‌بخشی ناروا، احساسی کردن فضا، بی‌توجهی به رویه‌های عملی-‌قضایی و عدم درک نقش قانون‌گذار در توسعه مجازات اعدام، نشان می‌دهد که مؤلف در مقام رد سیاستهای کیفرگرایانه برخی از واقعیتها را نادیده گرفته است.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb