جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای بم

حبیب آقابخشی،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده

مطالعه زلزله‌های گذشته ایران و بروز فاجعه‌های انسانی و مسائل اجتماعی ناشی از آن گویان این حقیقت تلخ است که تجارب هیچ یک از زلزلهای دلخراش گذشته راه‌گشای برنامه‌ریزی منسجمی برای کاهش عوارض اجتماعی بعدی نبوده است و هربار به هنگام فاجعه ای مهیب، جامعه به هیاهویی همراه با اقدامهای شتاب زده و کم‌حاصل دچار می‌شود که گویی نخستین بار است که دچار فاجعه می‌شود. تنها کافی است به گزارش دکتر ژاله شادی‌طلب با عنوان «تجربه زلزله رودبار- منجیل» مراجعه شود.(شادی طلب، ۱۳۷۰).

این مقاله براساس مشاهدات روزهای نخست فاجعه و مصاحبه با زلزله‌زدگان پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ بم تنظیم شده است و در پی توصیف فرایندهای اجتماعی پس از فاجعه و شیوه عملی سازمانهای امدادگر است. همچنین وصف وضعیت دشوار پس از بروز زلزله که ناشی از نبود برنامه های منظم کمک‌رسانی است.

در این فاجعه نیز به رغم شکل گیری نوعی انسجام ملی موقت، به‌سبب ضعف در مدیریت بحران و عدم طرح برنامه هماهنگ و منسجم از سوی سازمانهای امدادگر و توزیع نامناسب و غیرآبرومندانه کالا و آذوقه، همچنین تبعیض آشکار در تأمین نیازهای اولیه بازماندگان آنچه خسارت دید «سرمایه اجتماعی» بود.

در بخش آخر مقاله نیز نویسنده با پیشنهاد «پیش‌نویس منشور مددکاری اجتماعی برای فاجعه های غیرمترقبه، چارچوبی برای اصلاح مدیریت مداخله در بحران پیشنهاد کرده است. 


سید اکبر بیان‌زاده، یدالله اسلامی، عزت الله سام آرام، ستاره فروزان، مصطفی اقلیما،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

نظر به اهمیت کمک‌رسانی به‌موقع و مداخله فوری بلافاصله پس از بروز بلاهای طبیعی به‌ویژه حوادثی که با خسارت‌ها و تلفات جانی گسترده همراه هستند؛ و نیز ضرورت اقدامات کوتاه و بلند مدت، در پیش‌گیری از پیامدهای زیان‌بار روان‌شناختی و اجتماعی ناشی از این‌گونه حوادث، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت زندگی بازماندگان زمین‌لرزه بم و میزان رضایت آن‌ها از اقدامات صورت‌گرفته در چند هفته پس از بروز زمین‌لرزه یاد شده انجام شده است. در این پژوهش که از نوع زمینه‌یابی است به منظور ارزیابی وضعیت زندگی خانواده‌ها و سنجش نیازهای آنان، با ۳۶۳ تن از سرپرست خانوارها (۲۰۳ زن و ۱۶۰ مرد)، مصاحبه‌هایی مکالمه‌گونه به عمل آمد که افراد به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای ـ تصادفی از میان کل بازماندگان ساکن در چادرهای نصب شده در شهرستان بم انتخاب شده بودند. برای گردآوری داده‌ها یک پرسش‌نامه چهار بخش (الف: ویژگی‌های جمعیت‌شناختی؛ ب: وضعیت محل زندگی؛ ج: وضعیت روانی ـ اجتماعی؛ د: نظر افراد درباره کمک‌های دریافتی) و پرسش‌نامه‌ای دیگر که دارای ۶ پرسش آزاد (درباب بازسازی منطقه آسیب‌دیده، مدیریت افراد محلی و افراد غیربومی، همچنین افراد دولتی) به کار برده شد. داده‌های گردآوری شده به کمک روش‌های آمار توصیفی تحلیل و ارائه شد.

نتایج این پژوهش نشان داد که بیش‌ترین درصد افراد شرکت‌کننده در این بررسی، در گروه سنی ۲۱-۳۰ سال قرار داشتند و متأهل، دارای تحصیلات متوسطه و خانه‌دار بودند. درصد بالایی از آن‌ها از نظر دسترسی به امکانات و تسهیلات اولیه نظیر آب سالم بهداشتی، مواد غذایی، وسایل پخت‌وپز، دست‌شویی و توالت، صابون و مواد پاک‌کننده بهداشتی، وسایل خواب و چادر محل اقامت رضایت نداشتند و با رضایتی در حد متوسط داشتند. همچنین بسیاری از افراد این بررسی، از نظر امکانات آموزشی، فرهنگی، شغلی و تفریحی دچار مشکلات و محدودیت‌های جدی بودند به طوری که درصد بالایی از آنان هیچ‌گونه دسترسی به روزنامه، کتاب و دوره‌های آموزشی نداشته و فاقد برنامه‌های مربوط به فعالیت‌هایی بدنی و اجتماعی بوده‌اند.

افزایش مشکلات روانی ـ رفتاری پس از بروز حادثه یاد شده و میزان سوء‌مصرف مواد از یافته‌های دیگر این بررسی بوده است. یافته‌های پژوهش نشان‌دهنده اهمیت توجه به وضعیت زندگی بازماندگان و فراهم کردن هرچه بیشتر امکانات اولیه زندگی و نیز تسهیلات آموزشی، فرهنگی، تفریحی، خدمات بهداشتی، بهداشت روانی و بالاتر از آن امکانات شغلی و ایجاد کار است.


الهه سهیمی ایزدیان، آفرین رحیمی موقر، رضا گودرزی، محمدرضا محمدی، مهدی حسینی،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

در آخرین روزهای سال ۲۰۰۳ در شهر بم ایران زلزله‌ای به وقوع پیوست که موجب کشته‌شدن بیش از ۳۰،۰۰۰ نفر از جمعیت ۲۰۰،۰۰۰ نفری شهرستان بم شد. در این شهر مصرف تریاک در مردان بسیار شایع بوده و مشکلاتی را پس از زلزله ایجاد کرد. هدف از این مطالعه بررسی بروز علائم محرومیت در وابستگان به مواد اپیوئیدی (معتادان) و نحوه برخورد آنان با علائمشان در دو هفته اول پس از زلزله است.

این مطالعه با استفاده از روش کیفی در شهر بم و یکی از روستاهای اطراف آن و در ۸ بیمارستان از شهرهای کرمان و تهران که زلزله‌زدگان را پذیرفته بودند انجام شد. ۱۵۹ نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند که از این میان، ۶۱ نفر آن‌ها معتاد و بقیه از خانواده معتادان، مردم بم، پزشکان، پرستاران و امدادگران بودند. پرسشگری به شیوه مصاحبه عمیق با استفاده از ۸ پرسش‌نامه نیمه ساختاریافته و باز انجام گرفت. کار میدانی ۱۵ روز پس از وقوع زلزله به مدت دو هفته به طول انجامید. اطلاعات کیفی حاصل با روش تحلیل محتوا و به صورت دستی استخراج و تحلیل شد.

حدود نیمی از معتادان مورد مصاحبه در دو هفته اول بعد از زلزله ساعت‌ها تا روزها علائم محرومیت را تجربه کردند. حدود نیمی از معتادان مشکلات خود را با سیستم درمانی در میان گذاشته و درخواست داروهای مسکن یا مخدر کردند، ولی علائم محرومیت فقط در یک چهارم آنان با تجویز داروهای مسکن مخدر کنترل شد و بیش از دو سوم آنان تریاک مصرف کردند. بقیه افراد از هر دو روش فوق جهت کاهش علائم محرومیت استفاده کردند. با توجه به این که در جامعه ما مصرف مواد قابل سوءمصرف رواج دارد، این مسئله در بحران‌های دسته‌جمعی و بلایا از اهم مسائل بهداشتی و اجتماعی می‌باشد و لازم است آمادگی لازم هنگام برخورد با این مسئله وجود داشته باشد.


رضا رادگودرزی، آفرین رحیمی‌موقر، علی فرهودیان، محسن وزیریان،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

طرح مسئله: هدف از این مطالعه،بررسی تغییرات عرضۀ مواد غیرقانونی اعتیادآور در طی سال پس از زلزله در بم بوده است. این مطالعه در شهر بم و روستای باغچمک انجام شد. روش: در این مطالعۀ کیفی از سه روش مباحثۀ متمرکز گروهی، مصاحبۀ عمیق فردی و مشاهدات اتنوگرافیک استفاده شده است . جمعیت مورد مطالعه معتادان، فروشندگان مواد، مردم، درمانگران و سایر افراد کلیدی بودند. یافته ها و نتایج : اکثر پاسخ دهندگان معتقد بودند خلوص تریاک پس از زلزله افت کرده ولی دستیابی بدان مثل قبل است . ابتدا قیمت تریاک پس از زلزله ارزان تر شد و سپس بالا رفت، ولی در زمان این مطالعه، پایین تر از قیمت قبل از زلزله بوده است . کیفیت هرویین افت کرده، ولی قیمت و چگونگی دسترسی بدان تغییر محسوسی نسبت به قبل از زلزله نداشته است . تغییری در عرضۀ حشیش و الکل ذکر نشد . از نظر اکثر افراد، فعالیت نیرویانتظامی در مبارزه با مواد مانند قبل از زلزله است . اکثر مردم خواستار اقدامات جدی تر برای نظارت بر مواد بودند . در این جهت سیاستگذاری واحد و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان اعتیاد و ادامۀ برخورد جدی با خرید و فروش هرویین در بم پیشنهاد می گردد.


سیامک زندرضوی، کیوان ضیایی، مریم رحمانی،
دوره ۸، شماره ۳۳ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

طرح مسأله: در این پژوهش برای ایجاد ساز و کارهای مناسب جهت ایجاد اجتماع محله‌ای و جلب مشارکت شهروندان بویژه نوجوانان و جوانان در محدوده‌ای از شهر بم که شهر دوستدار کودک نامگذاری شده است، به شناخت و سنجش ظرفیت‌های سرمایه اجتماعی به عنوان پایه مشارکت شهروندان پرداخته شده است. روش: روش پژوهش پیمایش است و ابزار جمع آوری داده‌‌ها، مصاحبه ساختار یافته می‌باشد که از نمونه‌ای به تعداد ۲۸۸ نفر زن و مرد بالای ۱۵ سال به عمل آمده و با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام پذیرفته است. یافته‌ها: وضعیت مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی (اعم از مشارکت، هنجار، اعتماد، احساس امنیت و انسجام) در محدوده مورد نظر، در مجموع متوسط می‌باشند و همین‌طور ارتباط مستقیم و معنی دار ابعاد هنجار، اعتماد با مشارکت اجتماعی و ارتباط غیر مستقیم و معنی‌دار احساس بی‌قدرتی با مشارکت اجتماعی تائید شد و میان میانگین مشارکت عینی رسمی با مشارکت عینی غیر رسمی و نیز مشارکت عینی سنتی با مشارکت عینی جدید تفاوت معنی‌دار وجود دارد. نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از وجود ظرفیتهای لازم برای ایجاد اجتماع محله‌ای است اما ضعف در گرایش افراد به نهاد‌های مدنی، مدرن و سازمان‌یافته و نیز بعضی از ابعاد مشارکت ذهنی وجود دارد که می‌تواند ایجاد خلل نماید. برای بالاتر بردن مشارکت باید به ترتیب به عوامل کاهش احساس بی‌قدرتی و افزایش اعتماد و هنجار عمل متقابل در میان ساکنان توجه نمود. می‌توان با روشهایی چون «کارگاههای مسأله‌یابی مشارکتی»، «نشست‌های محلی»، «آموزش‌های محلی» و «مجله محلی» در پوشش ضعفها و افزایش مشارکت پرداخت.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb